|
|
قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين». امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل». |
|
الهیات و ادیان>فرقه ها و مذاهب>شیعه > طعن رافضی بر ابوبكر صدیق رضی الله عنه در مورد اینكه دیگران بر او امیر تعیین میشدند
شماره مقاله : 3535 تعداد مشاهده : 314 تاریخ افزودن مقاله : 22/6/1389
|
طعن رافضی بر ابوبكر صدیق رضی الله عنه در مورد اینكه دیگران بر او امیر تعیین میشدند ابن مطهر الحلى رافضی میگوید: «و همچنین پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلم در زمان صحت خودش هرگز و به هیچ عنوانی ابوبکر را بکار نگرفت، بلکه یک بار عمرو بن العاص را، و یک بار دیگر اسامه را بر او امیر کرده بود. و وقتی او را مسئول اعلام برائت از مشرکان نمود، بعد از سه روز به خاطر وحی و امر خدا او را برگرداند. چگونه انسان عاقل به امامت کسی راضی میشود که پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلم به خاطر وحی و امر خدا به اعلام ده آیه از برائت توسط وی رضایت نمیدهد»؟! در جواب باید گفت: این آشکارترین دروغ است، زیرا در نزد مفسران و اهل مغازی و سیره و حدیث و فقه و سایرین معلوم و بدیهی است که حضرت صلی الله علیه و آله وسلم در سال نهم ابوبکر را مسئول ادای حج کرد و این اولین حجی بود که از مدینه انجام میشد و قبل از آن حجی انجام نشده بود، جز حجی که عتاب بن اسید در سال هشتم بر پا داشت، زیرا مکه در سال هشتم هجری فتح گردید و در همان سال عتاب بن اسید بن ابی العاص بن امیه که پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلم او را بر مکه گماشته بود، حج را بر پا داشت. سپس در سال نهم، حضرت بعد از بازگشتن از غزوه تبوک ابوبکر را امیر انجام حج گردانید و در همین سال به ابوبکر دستور داد که در موسم حج ندا دهند که بعد از امسال هیچ مشرکی حق انجام حج ندارد. هیچ عریانی حق طواف خانه خدا را ندارد، و حضرت صلی الله علیه و آله وسلم کسی جز ابوبکر را بر چنین مسأله خطیری امیر نکرده است، پس ولایت از خصایص ابوبکر است. زیرا پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلم هیچ کس را امیر حج و امام نماز جماعت نگردانید، آنچنانکه ابوبکر را امیر و امام نماز جماعت گردانید. علی نیز در حج همان سال همراه ابوبکر بود، وقتی به ابوبکر ملحق شد، ابوبکر پرسید: امیر هستی یا مأمور؟ علی گفت: مأمورم و علی به همراه سایر مسلمانان در آن سال پشت سر ابوبکر نماز خواند، و مثل سایر همراهان دیگر از امر ابوبکر اطاعت میکرد، و علی به همراه مردم در این حج به امر ابوبکر ندا داد. ولی ولایت غیر ابوبکر به گونهای بود که بین افراد مشترک بود، مثل ولایت علی و دیگران، یعنی مثلاً علی هیچ ولایتی ندارد مگر اینکه غیر او نیز چنین ولایتی را داشتهاند. پس ولایت ابوبکر از ویژگیهای مختص به خودش میباشد و حضرت صلی الله علیه و آله وسلم کسی را بر ابوبکر والی نکرده است، نه اسامه بن زید را، و نه عمرو بن العاص را. امیر گردانیدن اسامه بن زید بر ابوبکر به اتفاق کذب و دروغ است. در مورد داستان عمرو بن العاص باید گفت: پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلم عمرو را به سریهای به نام ذات السلاسل فرستاد. قبیله مقابل که به سوی آنها فرستاده شده بودند قبیله بنی عذره یعنی داییهای عمرو بودند. بنابراین امیر گردانیدن عمرو به این دلیل بوده که باعث اسلام آوردن آنها شود، چون پیوند و خویشاوندی با عمرو داشتند. سپس حضرت ابو عبیده را نزد او فرستاد که ابوبکر و عمر و مهاجران دیگری با او بودند و فرمود: «با یکدیگر مدارا کنید و اختلاف نورزید». وقتی ابو عبیده به عمرو ملحق شد. ابو عبیده گفت: من با یاران خودم نماز میخوانم و تو با یاران خودت نماز بخوان. عمرو گفت: نه، من برای همه امامت میکنم، چون تو تنها مدد و یاور من هستی. ابو عبیده گفت: پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلم به من امر فرموده که با تو مدارا کنم، پس اگر تو از من سرپیچی کنی، من از تو اطاعت میکنم. عمرو گفت من از تو اطاعت نمیكنم، ابوبکر ابو عبیده را از این کار بازداشت، و دید که عمرو بن العاص برای این کار شایستهتر است – چون با قبیله بنی عذره نسبت دارد – پس همگی پشت سر عمرو نماز خواندند، در حالی که هر کسی میداند ابوبکر و عمر و ابو عبیده از عمرو برترند. مولف میگوید: «حضرت صلی الله علیه و آله وسلم اعلام برائت را به ابوبکر واگذار کرد ولی بعد از سه روز او را برگرداند». این کلام دروغ محض است. زیرا وقتی پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلم ابوبکر را مسئول اجرای مراسم و مناسک حج گردانید، ابوبکر آنگونه که امر شده بود، به راه افتاد و در آن سال – سال نهم هجری – حج را برای مردم انجام داد و تا پایان حج به مدینه برنگشت و امر پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلم را تنفیذ کرد: زیرا مشرکان حج را بجا میآوردند و عریان طواف کعبه را میکردند و بین پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلم و مشرکان پیمانهایی به پایان رسیده وجود داشت، پس حضرت صلی الله علیه و آله وسلم ابوبکر را فرستاد و به او دستور داد که اعلام کند که: از امسال به بعد هیچ مشرکی حق انجام حج را ندارد، و هیچ عریانی حق طواف کعبه را ندارد، و ابوبکر با ندای بلند این را در آن سال اعلام کرد و علی بن ابی طالب از زمره منادیانی بود که در موسم حج این امر را به دستور ابوبکر اعلام کرد، ولی وقتی ابوبکر از مدینه به سوی مکه برای حج خارج شد، حضرت صلی الله علیه و آله وسلم علی را در پی او فرستاد تا پیمان با مشرکان فسخ نماید. گفتهاند: و از عادات عرب این بود که حق عقد پیمان و فسخ آن در اختیار شخص مطاع و یا مردی از اهل بیت او بود و حضرت صلی الله علیه و آله وسلم علی را برای همین منظور در پی ابوبکر فرستاد یعنی ماموریت علی این بود که پیمانهای خاص حضرت با مشرکان را فسخ کند. و حضرت صلی الله علیه و آله و سلم، علی را برای چیز دیگری نفرستاد و به همین دلیل علی پشت سر ابوبکر نماز خواند و به امر او موسم حج را بجا آورد، مثل سایر رعیتی که در آن حج با ابوبکر بودند.
به نقل از: مختصر منهاج السنة، تالیف: شیخ الإسلام ابو العباس احمد بن تیمیه، اختصار : الشیخ عبدالله بن محمد الغنیمان (استاد تحصیلات عالی دانشگاه اسلامی مدینه منوره)، و مدرس در مسجد نبوی شریف، ترجمه: إسحاق دبیرى مصدر: سایت دائرة المعارف شبکه اسلامی IslamWebPedia.Com
|
بازگشت به ابتدای
صفحه
بازگشت به نتایج قبل
چاپ
این مقاله
ارسال مقاله به دوستان |
|
|
|
|
|