Untitled Document
 
 
 
  2024 Nov 21

----

19/05/1446

----

1 آذر 1403

 

تبلیغات

حدیث

 

حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم فرموده است: «ما من مولود یولَدُ إلّا علی الفطره فأبواه یهوِّدانه أو ینصَّرانه أو یمجِّسانه کمثل البهیمه تُنْتِجُ البهیمهَ هل تری فیه جدعاء».
«هیچ کودکی متولد نمی‌شود مگر بر فطرت (توحیدی) ولی پدر و مادرش او را یهودی، مسیحی و یا مجوسی می‌کند، همانطوری که چهارپایان بچه‌ی خود را سالم به دنیا می‌آورند و هیچ اثری از قطع گوش (و تغییر خلقت) در آن‌ها دیده نمی‌شود».

(صحیح بخاری با شرح عسقلانی، ج 3، ص 246.)

 معرفی سایت

نوار اسلام
اسلام- پرسش و پاسخ
«مهتدين» (هدايت يافتگان)
اخبار جهان اسلام
تاریخ اسلام
کتابخانه آنلاین عقیده
سایت اسلام تکس - پاسخ به شبهات دینی
خانواده خوشبخت
شبکه جهانی نور
سایت خبری تحلیلی اهل سنت
بیداری اسلامی
صدای اسلام

 

 

 

  سخن سایت

قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) ‏عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين».
امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل».

لیست الفبایی     
               
چ ج ث ت پ ب ا آ
س ژ ز ر ذ د خ ح
ف غ ع ظ ط ض ص ش
ه و ن م ل گ ک ق
ی
   نمایش مقالات

فقه>مفاهیم و اصطلاحات فقهی>جماع

شماره مقاله : 352              تعداد مشاهده : 442             تاریخ افزودن مقاله : 29/5/1388

مباشرت و همبستري با همسر  

ابن حزم‌ گفته است  برمرد فرض وواجب است‌كه با همسر خود جماع نمايد و همبسترگردد، حداقل در هر بار طهركه از قاعدگي پاك مي‌گردد، يك بار با وي آميزش نمايد، اگر قدرت آن را داشته باشد، در غير اين صورت مرتكب عصيان و نافرماني خداوند شده است‌. چون خداوند مي‌فرمايد: " فإذا تطهرن فأتوهن من حيث أمركم الله... [‌چون زنانتان از قاعدگي پاك شدند، آنگونه كه خداوند بشما اجازه داده است با آنان نزديكي و آميزش ‌كنيد]".

جمهور علماء نيز همچون ابن حزم‌گفته‌اند، اگر مرد عذري نداشته باشد، اين عمل در مدت طهر يك بار بر وي واجب است‌. اما شافعي‌گفته است اين‌كار بر وي واجب نيست‌، چون جماع و آميزش حق او است و مانند ديگرحقوق بر او واجب نيست‌كه استيفاي حق نمايد. امام احمدگفته است بر مرد واجب است‌كه در مدت چهار ماه حداقل يك بار با زنش آميزش نمايد، چون خداوند براي “‌مو‌لي =‌كسي‌كه ايلاء كرده است‌” اين مدت را مقدركرده است پس براي ديگران نيز چنين است‌.

امام احمدگفته است اگرمردي به مسافرت رفت وزنش را با خود نبرد و بدون عذر و پوزش مراجعت نكرد، تنها شش ماه مي‌تواند مراجعت نكند، پس از آن بوي نوشته مي‌شودكه برگردد اگربرنگشت‌، حاكم بين زن و شوهرجدائي مي‌اندازد و زن را طلا‌ق مي‌دهد. دليل او روايتي است‌كه ابوحفص با اسناد خود از زيد بن اسلم روايت كرده كه گفت‌:

شبي عمر بن خطاب در مدينه به‌گشت و حراست پرداخت و ازكنار خانه‌اي گذشت‌كه زني در آن اين ابيات را مي‌خواند:

تطاول هذا الليل واسود جانبه وطال علي أن لا خليل ألاعبه  

والله لولا خشية الله وحده لحرك من هذا السرير جوانبه

ولكن ربي والحياء يكفيني وأكرم بعلي أن توطأ مراكبه  

 چقدر اين شب دراز و تاريك است و مدتي است طولاني ‌كه دوستي ندارم تا با وي ملاعبت كنم بخداي سوگند اگر تنها ترس از خدا نبود، ‌كناره‌هاي اين تخت تكان مي‌خورد و ديگري بر آن مي‌خوابيد و ليكن خدا و شرم و حياء از او، مانع من مي‌شود و شوهر خود را بزرگ مي‌دارم و نمي‌گذارم‌ كسي پا جاي پاي او بگذارد و كسي بر مركوب او سوار شود]‌. عمر بن خطاب از حال وي پرسيد،‌ گفتند: اين زني است‌ كه شوهر او در راه خدا مي‌جنگد و مدتي است غايب است عمر نزد او فرستاد و گفت به خانه او بيايد تا احساس تنهائي نكند و شوهرش را نيز از جبهه جنگ برگرداند. سپس پيش دخترش حفصه ام‌المومنين رفت و از او پرسيد كه يك زن چقدر مي‌تواند دوري شوهرش را تحمل ‌كند؟ حفصه ‌گفت‌: سبحان الله‌ كسي چون تو از همچون من ‌كسي‌، چنين سوالي را مي‌كند؟ عمر گفت‌: اگر بخاطر حال مسلمانان نبود چنين سوالي را از تو نمي‌كردم‌. حفصه ‌گفت‌: تا پنج يا شش ماه زن مي‌تواند دوري شوهر را تحمل ‌كند. لذا عمر براي جنگجويان اسلامي شش ماه را تعيين نمود كه يك ماه را در راه باشند و چهارماه در ميدان جنگ بمانند و يك ماه را هم در راه مراجعت صرف ‌كنند كه جمعاً مدت دوري از خانواده‌شان شش ماه طول بكشد.

امام محمد غزالي از علماي شافعيه‌ گفته است شايسته است‌كه هر چهار روز يك بارمرد با همسرخود آميزش نمايد واين‌كاربعدالت نزديكتراست‌، چون تعداد زنان مجاز شرعي چهار تا است پس تا اين اندازه تاخيرروا است‌. البته اين مقدار بر حسب نياز زن به خويشتن داري ‌كم و زياد مي‌شود و بر مرد واجب است‌كه نياز جنسي زن را تامين‌كند اگرچه بعلت شرم و حياء و دشواري اثبات‌، دعوي مطالبه جماع و آميزش ثابت نمي‌گردد و وفاي بدان دشوار است‌.

محمد بن معن غفاري‌گفت‌: زني نزد عمربن خطاب آمد وگفت‌: اي امير مومنان براستي شوهرمن‌، در روز روزه است و بشب مشغول عبادت مي‌باشد و من دوست ندارم از او شكايت كنم در حاليكه مشغول اطاعت خداوند است‌. عمر به وي‌گفت‌: آري شوهر، شوهرتواست‌. بازهم زن اين سخن را تكراركرد و عمرهمين جواب را به وي داد...كعب اسدي‌گفت‌: اي امير مومنان اين زن شكايت و شكوه دارد، از اينكه شوهرش از بستر او دور است و با او همبستر نمي‌شود. عمرگفت‌: همانگونه‌كه مقصود وي را فهميده‌اي‌، در بين آنان داوري‌كن‌.كعب‌گفت‌: شوهر اين زن را پيش من حاضركنيد، و او را حاضركردند.كعب به وي‌گفت‌: زنت از تو شكايت دارد. اوگفت‌: اين شكايت در باره خوراك و آشاميدني است‌؟ ‌گفت‌: نخير.

 پس آن زن به سخن آمد وگفت‌:

يا أيها القاضي الحكيم رشده ألهى خليلي عن فراشي مسجده

زهده في مضجعي تعبده فاقض القضا، كعب، ولا ترده

 نهاره وليله ما يرقده فلست في أمر النساء أحمده

‌[اي قاضي كه از روي رشد و آگاهي داوري مي‌كني و داوريت خردمندانه است عبادت و نماز شب موجب‌گرديده‌كه شوهر از همبستريم غافل‌گردد. عبادت او را بترك همخوابگي‌كشانده است‌: اي‌كعب داوري‌كن و آن را بپذير. او شب و روز نمي‌خوابد و من‌كار او را درباره زنان نمي‌پسندم].

شوهر آن زن‌گفت‌:

 زهدني في النساء وفي الحجل أني امرؤ أذهلني ما نزل

 في سورة النحل وفي السبع الطول وفي كتاب الله تخويف جلل
[براستي چيزي‌كه در سوره نحل و در سوره‌هاي بلند هفتگانه و آنچه‌كه درباره خوف بزرگ و روزقيامت درقرآن آمده است مرا درباره زنان و زينت و آرايش آنهابي‌توجه و بي‌علاقه ساخته است‌]".

كعب گفت:

 إن لها عليك حقايا رجل نصيبها في أربع لمن عقل  

 فأعطها ذاك ودع عنك العلل  

 [اي مرد او برتو حقي دارد. بهره اونسبت به چهارزن تعيين مي‌شود يعني اگرچهار زن داشتي ازچهارروز و شب يك شبانه روز نوبه او بود، پس حق اورا بجاي آر و بهانه‌جوئي مكن].

سپس ‌كعب ‌گفت‌: خداوند براي تو حلال‌كرده است‌كه دوزن يا سه زن يا چهار زن داشته باشي‌، بنابراين ازهر چهار شبانه روز سه شبانه روزش مال شما است‌كه در آنها خداي خويش را عبادت‌كني و يك شبانه روزنوبت زنت مي‌باشدكه بحال وي برسي و حقوق زناشوئي او را بجاي آري‌...

عمر بن خطاب به‌كعب‌گفت‌: بخداي سوگند من نمي‌دانم ازكداميك از اين دو كار شما تعجب‌كنم‌ و خرسندگردم‌؟ از اينكه مقصود آنها را فهميدي‌، يا از اين داوري‌كه دربين آنان‌كردي؟ پس برو ومن ترا به منصب قضاوت دربصره‌گماردم و آنجا در بين مردم داوري كن.

درسنت صحيح نبوي آمده است‌كه همبستري وآميزش با همسر از جمله صدقاتي است‌كه خداوندپاداش نيك آن را به مرد عطا مي‌كند. مسلم روايت‌كرده است‌كه پيامبر صلي الله عليه و سلم ‌گفت‌:" ...ولك في جماع زوجتك أجر.قالوا يا رسول الله: أيأتي أحدنا شهوته ويكون له فيها أجر؟ قال: أرأيتم لو وضعها في حرام أكان عليه فيها وزر! فكذلك إذا وضعها في حلال كان له أجر [‌... هركس با همسر خويش همبستري و آميزش كند، نزد خداوند مزد و پاداش دارد. گفتند:‌،‌اي رسول خدا آيا اگر ما به تمايلات شهواني‌ خويش‌ پاسخ دهيم‌، پاداش داريم‌؟‌... او فرمود: آيا اگر بجاي همسرتان با زنان بيگانه وحرام برشما، همبسترمي‌گشتيد برشماگناهي مي‌بود؟ ... پس اگر با زنانتان ‌كه برشما حلال هستند، همبستر شويد، پاداش نيكو مزد نزد خداوند داريد، چون به امر او عمل‌كرده‌ايد]".

مستحب است‌كه مرد با همسرخويش مداعبت وملاعبت وملاطفت‌كند و او را ببوسد و مراعات حال اورابنمايد تا او نيزنيازهاي جنسي خويش را برآورده‌كند. ابويعلي ازانس‌بن مالك روايت‌كرده است‌كه پيامبر صلي الله عليه و سلم گفت‌:" إذا جامع أحدكم أهله فليصدقها، فإذا قضى حاجته قبل أن تقضي حاجتها فلا يعجلها حتى تقضي حاجتها ... [هرگاه يكي از شما باهمسر خود آميزش‌كرد.و همبستر شدبا وي راست ومخلص باشد. وقتي‌كه پيش ازاو نيازش برآورده مي‌شود و بكام خويش مي‌رسد، شتاب نكند تا او نيز بكام خويش برسد ونيازش برآورده شود...]"‌. قبلانيزگفتيم كه پيامبر صلي الله عليه و سلم در پاسخ بيكي ازيارانش‌گفت‌: " هلا بكرا تلاعبها وتلاعبك [‌چرا دوشيزه‌اي را بزني نگرفتي‌كه توبا او ملاعبت‌كني واو نيز با تو ملاعبت‌كند]".

 

حجاب و ستر عورت بهنگام جماع  

اسلام دستور داده است‌، كه انسان در همه احوال‌، ستر عورت كند مگر اينكه كشف عورت مورد نياز باشد. ‌بهز پسر حكيم از پدرش و از جدش روايت‌ كرده‌ كه گفت‌: “‌گفتم‌: اي رسول خدا،‌ كدام قسمت از عورت خود را ‌بهنگام جماع بپوشانيم و كدام قسمت را نپوشانيم‌؟ ‌... گفت‌: عورت خود را هميشه بپوشان و ستر عورت‌ كن مگر پيش زنت يا كنيزت‌.

گفتم‌: اي رسول خدا اگر مردم با هم باشند چطور؟‌... گفت‌: اگر برايت ممكن شد كه كسي ترا نبيند، نگذار كسي ترا ببيند. گفتم‌: اگر كسي تنها باشد چطور؟‌... گفت‌: خداوند كه هميشه و همه جا هست پس از او شرم و حيا كردن رواتر است‌”‌. ترمذي اين‌روايت را آورده‌ و آن را “‌‌حسن‌“‌ دانسته‌ است .

از اين حديث برمي‌آيد كه بهنگام جماع مي‌توان ‌كشف عورت نمود ولي با اين حال هم شايسته نيست‌ كه زن و شوهر پيش يك ديگر كاملا برهنه باشند.

عتبه بن عبد سليمي‌گويد: پيامبر صلي الله عليه و سلم گفت‌:" إذا أتى أحدكم أهله فليستتر، ولا يتجردا تجرد العيرين [‌هرگاه يكي از شما با همسر خويش همبسترشد، خود را بپوشاند. براي آنان شايسته نيست همچون خران خود راكاملا برهنه سازند]"‌. ابن ماجه اين روايت را نقل‌كرده است‌.

از عبدالله پسر عمر روايت است‌كه پيامبر صلي الله عليه و سلم گفت‌:" إياكم والتعري، فإن معكم من لا يفارقكم، إلا عند الغائط، وحين يفضي الرجل إلى أهله، فاستحيوهم وأكرموهم [از اينكه خود را برهنه سازيد بپرهيزيد، زيرا با شماكساني -‌فرشتگاني هستندكه ازشما دور نمي‌شوند مگربوقت قضاي حاجت وهنگام آميزش با همسرتان‌، پس ازآنان شرم و حياكنيد و آنان راگرامي داريد]"‌. ترمذي اين روايت آورده و آن را “‌غريب‌” دانسته است. حضرت عايشه‌گفت‌: “‌هرگز پيامبر صلي الله عليه و سلم عورت مرا نديده ومن نيزهرگزعورت او را نديده‌ام‌”‌.

 

بسم الله گفتن بوقت جماع  

سنت است‌كه انسان جماع را با استعاذه و نام خدا شروع‌كند. بخاري و مسلم و ديگران از عبدالله فرزند عباس روايت‌كرده‌اندكه پيامبر صلي الله عليه و سلم گفت‌:" لو أن أحدكم إذا أتى أهله، قال: بسم الله، اللهم جنبنا الشيطان، وجنب الشيطان ما رزقنا.فإن قدر بينهما في ذلك ولد، لن يضر ذلك الولد الشيطان أبدا [‌چنانچه يكي از شما بوقت جماع بگويد: بنام خدا، خداوندا، شيطان را از ما و از فرزندي‌كه نصيب ما مي‌كني‌، دور گردان، اگر تقدير چنين باشدكه با اين جماع فرزندي نصيبشان‌گردد، هرگز شيطان وي را آسيب نمي‌رساند]".

 

بازگوكردن آ‌نچه‌كه بهنگام جماع بين زوجين مي‏‎گذرد حرام است  

بازگوكردن جماع ونقل آن براي ديگران مخالف با مردانگي و جوانمردي است و آنچنان سخن بيهوده و پوچي است‌،‌كه بدان نيازي نيست و فايده‌اي ندارد. و شايسته است‌كه انسان ازگفتن آن پرهيزكند مگر اينكه نيازي به‌گفتن آن باشد. در حديث صحيح آمده است‌:" من حسن إسلام المرء تركه مالا يعنيه [‌نشانه نيكو مسلمان بودن آنست ‌كه از سخن بيهوده و كار بيفايده بپرهيزد]"‌. خدا كساني را كه از سخنان پوچ و كار بيهوده پرهيز مي‌كنند مي‌ستايد:" والذين هم عن اللغو معرضون [‌و كساني ‌كه از سخنان ياوه و كار بيهوده روي ‌گردانند]". اگر نيازي به بازگوكردن آن باشد اشكالي ندارد. گويند زني پيش پيامبر صلي الله عليه و سلم شكايت‌كرد كه شوهرش از عمل جماع عاجز و ناتوان است‌. شوهرش درحضور پيامبر صلي الله عليه و سلم گفت‌: "‌او را همچون تكه چرم‌، پاره مي‌كنم‌". اگر زن يا شوهر به تفصيل‌ كار آميزش خود را ذكر كند و راز بين خويش را و كردار وگفتار خويش را فاش‌كنند حرام است‌.

 ابوسعيد ازپيامبر صلي الله عليه و سلم روايت‌كرده است‌كه‌گفت‌:" إن شر الناس عند الله منزلة يوم القيامة: الرجل يفضي إلى المرأة، وتفضي إليه، ثم ينشر سرها [‌بدترين مردم در روزقيامت ازحيث منزلت درنزد خداكسي است‌كه با زن خود آميزش نموده وزن نيزبا وي آميزش‌كرده است سپس او راز وي را فاش مي‌كند]". امام احمد اين روايت را نقل‌كرده است‌.

ابوهويره ‌گويد: “‌پيامبر صلي الله عليه و سلم نمازگزارد و چون سلام داد، روي به مردم نمود و گفت‌: سر جاي خود بنشينيد. آيا در ميان شماكسي هست‌كه هرگاه با زن خود همبستر شود ودررا بروي خويش ببندد و پرده آويزان‌كند، سپس چون بيرون آيدگويد: با زن خود چنين و چنان‌كردم‌؟‌... همه ساكت شدند وكسي دم نزد. سپس روي بزنان نمود وگفت‌: و آيا در ميان شما نيز چنين كسي هست‌؟‌... دختر جوان “‌كعب‌” بريك زانونشست وسركشيد تا پيامبر صلي الله عليه و سلم اورا ببيند وسخن اورا بشنود، و گفت‌: آري بخداي سوگند، هم مردان و هم زنان از آن‌، سخن مي‌گويند. پيامبر صلي الله عليه و سلم گفت‌: آيا مي‌دانيد كساني كه چنين‌كنند به چه كساني مي‌مانند؟‌... براستي چنين زنان و مرداني‌، به شيطان نر و ماده‌اي مي‌مانندكه در سر راه همگاني نشسته و با هم همبستر مي‌شوند و مردم آنان را نظاره مي كنند.

احمد و ابوداود اين روايت را نقل‌كرده‌اند.

به نقل از:
فقه السنه ، تأليف سيد سابق، مترجم محمود ابراهيمي، تهران، ناشر مردم‌سالاري، دوم 1387.

 



 
بازگشت به ابتدای صفحه     بازگشت به نتایج قبل                       چاپ این مقاله      ارسال مقاله به دوستان

اقوال بزرگان     

 علی رضی الله عنه در حالی که شلاق در دست داشت و عبایی براو بود وارد بازار می‌شد و می‌گفت: ای تاجران حق را بگیرید و حق را بدهید در امان می‌مانید، سود کم را رد نکنید که ‌از سود زیاد محروم می‌شوید و به مردی نگاه کرد که داستان سُرایی می‌کرد، به او گفت: آیا داستان می‏سرایی در حالی که فاصله‌ی ما با زمان پیامبر صلی الله علیه و سلم نزدیک است، از تو می‌پرسم اگر جواب مرا گفتی که خوب، واگر نه با این شلاق تو را چنان می‌زنم که زمین بیفتی، بگو ثبات و زوال دین چیست؟ او گفت: دین با پرهیزگاری ثابت و ماندگار می‌شود و با طمع ورزی از بین می‌رود، گفت: آفرین، قصه بگو که ‌افرادی چون تو می‌توانند قصّه سُرا باشند. ( المنتظم فی تاریخ الملوک ابن جوزی 5/70)

تبلیغات

 

منوی اصلی

  صفحه ی اصلی  
 جستجو  
  روز شمار وقايع
  عضویت در خبرنامه  
پیشنهادات وانتقادات  
همكارى با سايت  
ارتباط با ما  
 درباره ی ما  
 

تبیلغات

آمار

خلاصه آمار بازدیدها

امروز : 16212
دیروز : 5614
بازدید کل: 8806371

تعداد کل اعضا : 608

تعداد کل مقالات : 11123

ساعت

نظر سنجی

كداميك از كانال‌هاى اهل سنت فارسى را بيشتر مي‌پسنديد؟

كانال فارسى نور

كانال فارسى كلمه

كانال فارسى وصال

نمایش نتــایج
نتــایج قبل
 
.محفوظ است islamwebpedia.com تمامی حقوق برای سایت
All Rights Reserved © 2009-2010