|
|
قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين». امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل». |
|
تاریخ اسلام>سیره نبوی>پیامبر اکرم صلی الله علیه و سلم > مختار گذاشتن ازواج پیامبر
شماره مقاله : 3515 تعداد مشاهده : 309 تاریخ افزودن مقاله : 21/6/1389
|
مختار گذاشتن ازواج پیامبر خداوند میفرماید: {یا أَیهَا النَّبِی قُلْ لأزْوَاجِكَ إِنْ كُنْتُنَّ تُرِدْنَ الْحَیاه الدُّنْیا وَزِینَتَهَا فَتَعَالَینَ أُمَتِّعْكُنَّ وَأُسَرِّحْكُنَّ سَرَاحًا جَمِیلا (٢٨)وَإِنْ كُنْتُنَّ تُرِدْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَالدَّارَ الآخِرَه فَإِنَّ اللَّهَ أَعَدَّ لِلْمُحْسِنَاتِ مِنْكُنَّ أَجْرًا عَظِیمًا (٢٩)} (احزاب، 28-29) «ای پیغمبر به همسران خود بگو:اگر شما زندگی دنیا و زرق وبرق آن را میخواهید ،بیاییدتا به شما هدیه ای مناسب بدهم وشما را به طرز نیکویی رها کنم و اگر خدا و پیامبرش و سرای آخرت را میخواهید؛ پس همانا خدا برای نیکوکاران شما پاداش بزرگی تدارک دیده است.» براساس احادیث صحیح، این دو آیه پس از سوگند خوردن پیامبر اکرم صلی الله علیه و سلم مبنی بر اینکه از زنانش به خاطر مسئلهای که رخ داده بود، تا یک ماه دوری خواهد کرد، نازل شدند. این جریان در سال نهم اتفاق افتاد[1]. سبب نزول این آیات در خواستی بود که زنان پیامبر در مورد ازدیاد نفقه خود مطرح نموده بودند؛ چنانکه مسلم از جابر نقل میکند که ابوبکر به خانه پیامبر آمد و مردم را در کنار دروازه منزل ایشان نشسته دید و به هیچ کس اجازه ورود داده نمی شد. راوی میگوید: به ابوبکر اجازه داده شد. ایشان وارد حجره گردید؛ سپس عمر آمد و اجازه خواست به ایشان نیز اجازه داده شد. وقتی عمر رضی الله عنه وارد شد، پیامبر را در حالت سکوت و ناراحتی دید و عمر با خود گفت: امروز پیامبر را به خنده در میآورم. آن گاه گفت: ای رسول خدا! اگر همسرم از من نفقه بیشتری بخواهد، ضربهای به گردنش وارد خواهم ساخت پیامبر خندید و گفت اینها آمدهاند تا از من نفقه بیشتری طلب نمایند. آن گاه ابوبکر دستش را بر دخترش عایشه و عمر دستش را بر حفصه بلند کرد و گفتند: چرا از پیامبر چیزی را میطلبید که در اختیار ندارد؟ آنها گفتند به خدا سوگند! دوباره از پیامبر چیزی را که ندارد، طلب نخواهیم کرد؛ سپس پیامبر به مدت یک ماه از همسرانش دوری کرد. آن گاه آیات فوق نازل گردید.[2] زندگی معیشتی در خانههای پیامبر اکرم صلی الله علیه و سلم علی رغم فتوحاتی که نصیب اسلام میشد، یکنواخت بود و از آنجا که همسران آن حضرت مانند سایر انسانها سرشت بشری داشتند، دوست داشتند تا از معیشت بهتری برخوردار گردند[3]. دکتر ابوشهبه میگوید: پیامبر خانههای مسکونی خود را با سنگ در اطراف مسجدش ساخت. خانههای آن حضرت شبیه کاخها و ایوانهای پادشاهان ایران و روم نبود؛ بلکه بسان خانههای کسی بود که به دنیا و مظاهر فریبنده آن بیرغبت و به آخرت چشم دوخته است. خانههای آن حضرت مانند مسجد ایشان از خشت و گل و مقداری سنگ ساخته شده و سقف آنها با تنه درخت خرما پوشانیده شده بود و به قدری پایین بودند که حسن بصری فرزند کنیز امسلمه خیره میگوید: من وقتی نوجوانی کم سن و سال بودم، دستم به سقف حجره رسول خدا میرسید. هر حجره دو در داشت: یکی به داخل مسجد و دیگری به بیرون از مسجد باز میگردید تا ورود پیامبر آسان گردد.[4] چراغی نیز در خانههای پیامبر افروخته نمیشد؛ چنانکه بخاری روایتی از عایشه نقل کرده است که میگوید: من در حالی که پیامبر نماز میخواند، جلوی ایشان دراز کشیده بودم، وقتی به سجده میرفت و دستهایش به پاهایم میخورد، پاهایم را جمع میکردم؛ سپس وقتی بر میخاست، آنها را پهن مینمودم و در آن روزها، چراغ در خانهها وجود نداشت.[5] علاوه بر آن زیراندازی که پیامبر بر آن استراحت مینمود، حصیری فرسوده بود و بالشتی پوستین زیر سر میگذاشت که با برگههایی از درخت خرما پر شده بود[6] و بدین صورت پیامبر با معیشت سختی مواجه بود؛ چنانکه انس ابن مالک میگوید: فکر نمیکنم هیچ گاه پیامبر نان گرم و تازه و یا گوشت کباب شده گوسفند چاقی را خورده باشد.[7] همچنین عایشه میگوید گاهی تا سه ماه در خانههای ما اجاقی روشن نمیشد. عروه ابن زبیر به ایشان گفت: پس چه میخوردید؟ عایشه پاسخ داد: آب و خرما میخوردیم[8]. با اینکه مکه، خیبر و تبوک فتح شده بود و غنایم زیادی نصیب مسلمانان گردیده بود، اما باز هم فرمانده کل قوا با چنین سختی و مصیبتی زندگی مینمود این عوامل از یک طرف و از طرف دیگر از آنجا که ازواج مطهرات از مضامین آیههای قرآن اطلاع داشتند که مسلمانان را به بهرهگیری از نعمتهای دنیا به شرط افراط و اسراف ننمودن، ترقیب مینمود بنابراین، آنان تقاضای ازدیاد نفقه نمودند. قرآن میفرماید: {یا بَنِی آدَمَ خُذُوا زِینَتَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ وَكُلُوا وَاشْرَبُوا وَلا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لا یحِبُّ الْمُسْرِفِینَ (٣١)} (اعراف، 31) «ای بنی آدم! در هر مسجدی خود را (با لباس ظاهری و باطنی) بیارائید و بخورید و بنوشید، اما اسراف و زیادهروی مکنید که خداوند مسرفان را دوست ندارد.» همچنین مسلمانان را به استفاده روزیهای پاکیزه فرا میخواند و میفرماید: {قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِینَه اللَّهِ الَّتِی أَخْرَجَ لِعِبَادِهِ وَالطَّیبَاتِ مِنَ الرِّزْقِ قُلْ هِی لِلَّذِینَ آمَنُوا فِی الْحَیاه الدُّنْیا خَالِصَه یوْمَ الْقِیامَه كَذَلِكَ نُفَصِّلُ الآیاتِ لِقَوْمٍ یعْلَمُونَ (٣٢)} (اعراف، 32) «بگو چه کسی زینتهای الهی را برای بندگانش آفریده است. همچنین روزیهای پاکیزه را تحریم کرده است؟ بگو این چیزهای پاکیزه برای افراد با ایمان در این جهان آفریده شده است.» در جایی دیگر نیز به میانه روی و اعتدال در نفقه فرا میخواند و میگوید: {وَلاَ تَجْعَلْ یدَكَ مَغْلُولَه إِلَى عُنُقِكَ وَلاَ تَبْسُطْهَا كُلَّ الْبَسْطِ فَتَقْعُدَ مَلُوماً مَّحْسُوراً} علاوه بر موارد ذکر شده، نوعی دیگر از روش زندگی وجود دارد که خداوند بدان راهنمایی فرموده و پیامبر نیز همان نوع زندگی را برای خود برگزیده است و ترجیح دادند و به مظاهر دنیا دل نبستند؛ چنانکه قرآن میفرماید: {وَلا تَمُدَّنَّ عَینَیكَ إِلَى مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِنْهُمْ زَهْرَه الْحَیاه الدُّنْیا لِنَفْتِنَهُمْ فِیهِ وَرِزْقُ رَبِّكَ خَیرٌ وَأَبْقَى (١٣١)} (طه، 131) «چشم خود را مدوز به نعمتهای مادی ای که به برخی از آنان دادهایم. این زینت زندگی دنیا است تا آنان را با آن بیازماییم و روزی پروردگارت بهتر و پایدارتر است.» بنابراین، وقتی ازواج پیامبر خواهان نفقه بهتر و بیشتری گردید، خداوند مسئله آزادی انتخاب را مطرح ساخت. یعنی یا زرق و برق زندگی را بر گزینید و یا رسول خدا را. موضعگیری ازواج مطهرات در مقابل این آزادی انتخاب، روشن بود. آنها به هیچ وجه حاضر نبودند پیامبر را در مقابل زرق و برق دنیا از دست بدهند. بنابراین، همه با هم گفتند: خدا و رسولش را بر میگزینیم.[9] عایشه میگوید: پیامبر قبل از دیگران، این مسئله را با من در میان گذاشت و گفت: من با تو سخنی در میان میگذارم. در آن عجله مکن با پدر و مادر مشورت کن، آن گاه جواب مرا بده ضمناً پیامبر میدانست که پدر و مادرم به هیچ وجه راضی نمیشوند من از ایشان جدا بشوم. آن گاه این آیات را تلاوت فرمود: {یا أَیهَا النَّبِی قُلْ لأزْوَاجِكَ إِنْ كُنْتُنَّ تُرِدْنَ الْحَیاه الدُّنْیا وَزِینَتَهَا فَتَعَالَینَ أُمَتِّعْكُنَّ وَأُسَرِّحْكُنَّ سَرَاحًا جَمِیلا (٢٨)وَإِنْ كُنْتُنَّ تُرِدْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَالدَّارَ الآخِرَه فَإِنَّ اللَّهَ أَعَدَّ لِلْمُحْسِنَاتِ مِنْكُنَّ أَجْرًا عَظِیمًا (٢٩)} (احزاب، 28 - 29) «ای پیامبر به همسران خود بگو: که اگر شما زندگی دنیا و زرق و برق آن را میخواهید، بیائید تا به شما هدیهای مناسب بدهم و شما را به طرز نیکویی رها سازم و اما اگر خدا و پیامبر و سرای آخرت را میخواهید، پس خداوند برای نیکوکاران شما پاداش بزرگی تدارک دیده است.» عایشه میگوید: من با پدر و مادرم چه مشورتی بنمایم؛ چرا که خدا و پیامبرش را بر میگزینیم. سپس تمامی همسران پیامبر همین را گفتند.[10] این داستان بیانگر ایمان و اخلاص همسران پیامبر میباشد؛ چرا که خداوند به آنها اختیار داد یا زرق و برق دنیا را انتخاب نمایند و یا خدا و پیامبرش و از ظاهر آیه چنین بر میآید که اگر آنها زرق و برق دنیا را انتخاب مینمودند، خداوند، دروازه زرق و برق دنیا را بر روی آنها میگشود، اما آنان نپذیرفتند و خدا و پیامبر و آسایش آخرت را ترجیح دادند. بنابراین، وقتی آنان خدا و پیامبرش را پذیرفتند، براساس نص قرآن جزو محسنات «نیکوکاران» هستند و روز قیامت از پاداش عظیمی که خداوند به آنها داده است، بهرهمند خواهند گردید؛ چنانکه قرآن از آن به عنوان اجر عظیم یاد کرده است[11] و نکره بودن «اجر» بیانگر این است که پاداش مورد نظر به قدری بزرگ و گسترده است که جز خدا کسی مقدار آن را نمیداند و نمیتوان آن را با دنیا و زرق و برق آن مقایسه نمود؛ پس نباید به مال و متاع دنیا چشم دوخت.[12] قضیه آزادی انتخاب به همسران پیامبر از قضایای مهم حیات آن حضرت محسوب میگردد که خلفای راشدین آن را سرمشق زندگی خود قرار دادند و شایسته است که رهبران امت اسلام در هر زمان آن را در خانههای خود عملی سازند و حقا که این جنبه از زندگی پیامبر معیار بسیار دقیقی است که رهبران امت اسلامی میتوانندبه خوبی میزان فاصله خود را با آن بسنجند؛ چنانکه برخی از خلفای اسلام و به ویژه خلفای راشدین، آن را رعایت مینمودند و در تاریخ درخشان اسلام نمونههای زیادی از شیوه زندگی آنان به اثبات رسیده است[13]؛ پس باید دانست که رهبری امت، مسئولیتی است که میبایست آن را به خوبی انجام داد، نه غنیمتی است که باید مورد سوء استفاده قرار گیرد؛ پس اهمیت و شوق دیدار خدا و آخرت را به خاطر زرق و برق دنیا، از یاد نبرند.[14]
[1]- قضایا نساء النبی و المومنات، ص 68. [2]- مسلم فی طلاق، ج 2، ص 1104. [3]- معین السیرة، ص 465. [4]- السیرة النبویه فی ضوء القرآن و السنة، ج 2، ص 35-36. [5]- بخاری، کتاب الصلاة، شماره 513. [6]- بخاری، کتاب المظالم و الغصب، شماره 2468. [7]- همان، الدقائق، شماره 6457. [8]- همان، شماره 6459. [9]- قضایا نساء النبیr و المومنات فی سورة الاحزاب، ص 77. [10]- بخاری، کتاب التفسیر، شماره 4786. [11]- قضایا نساء النبی و المومنات فی سورة الاحزاب، ص 79. [12]- تفسیر السعدی، ج 4، ص 148. [13]- البدایه و النهایه، ج 7، ص 136. [14]-
برگرفته از: الگوی هدایت (تحلیل وقایع زندگی پیامبر اکرم)، جلد دوم، مؤلف : علی محمّد صلّابی، مترجم: هیئت علمی انتشارات حرمین. مصدر: سایت دائرة المعارف شبکه اسلامی IslamWebPedia.Com
|
بازگشت به ابتدای
صفحه
بازگشت به نتایج قبل
چاپ
این مقاله
ارسال مقاله به دوستان |
|
|
|
|
|