|
|
قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين». امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل». |
|
فقه>مفاهیم و اصطلاحات فقهی>ايلاء
شماره مقاله : 349 تعداد مشاهده : 799 تاریخ افزودن مقاله : 29/5/1388
|
ايلاء= سوگند خوردن بر ترک عمل زناشوئي با همسر ايلاء درلغت بمعني امتناع ورزيدن از چيزي است به وسيله سوگند يادکردن و دراصطلاح شريعت و فقه اسلامي بمعني امتناع ورزيدن ازهمبستري و جماع با همسربه وسيله سوگند خوردن ميباشد. خواه اين قسم خوردن و سوگند يادکردن، بنام خدا يا بنام روزه يا صدقه و احسان يا حج يا طلاق باشد. مردمان جاهليت وقتيکه ميخواستند زن را در تنگنا قرار دهند و بوي زيان و ضرر برسانند، سوگند ياد ميکردندکه با زن خود در مدت يک سال يا دو سال يا بيشترنزديکي نکنند و بوي دست نزنند، بنابراين حالي را براي زن پيش ميآوردندکه زن از مزاياي همسري استفاده نميکرد و همسر نبود و مطلقه نيز بحساب نميآمد، تا بتواند شوهرديگري اختيارکند. خداوند تعالي خواست براي اين عمل زيانبخش حد و مرزي تعيينکند، لذا براي آن مدت چهار ماه را معين فرمود،که شوهردراين مدت همه جوانبکارخويش را بنگرد و بسنجد، شايد پشيمانگردد و به اشتباه خود پي ببرد. اگر خلال اين مدت يا درآخراين مدت پشيمان شد و برگشت، بدينمعنيکه با زن خود نزديکي نمود وسوگند را شکست وکفاره و تاوان شرعي آن را پرداخت، چه بهتر، او اين حق را دارد. در غير اين صورت پس از گذشت اين مدت، زن مطلقه است و شوهر بايد او را طلاق دهد و زن از بيتکليفي در مي آيد. خداوند ميفرمايد: " للذين يؤلون من نسائهم تربص أربعة أشهرفإن فاءوا فإن الله غفور رحيم. وإن عزموا الطلاق فإن الله سميع عليم [کساني که از زنان خود “ايلاء” ميکنند (يعني سوگند ياد ميکنندکه با آنها آميزش جنسي ننمايند) حق دارند چهار ماه انتظار بکشند (و در ضمن اين چهار ماه وضع خود را با همسر خويش) از نظر زندگي و ادامه زناشوئي و يا طلاق و جدائي ازهم روشن سازند، اگردراين فرصت بازگشتند و پشيمان شدند (اشکال ندارد و جزکفاره چيزي بر آنان نيست) زيراخداوند آمرزنده و بسيار مهربان است (و از اين عمل ناشايستگذشت ميکند). و اگر تصميم به طلاق و جدائيگرفتند (که آنهم شرايطي دارد، مانعي ندارد) خداوند شنوا و دانا است (دراين صورت بخشش ومغفرت خداوند مسلم نيست بلکه او از همه اسرار آگاه است و از نيت مرد باخبر ميباشد)]". مدت ايلاء فقها اتفاق نظر دارند بر اينکه اگرکسي سوگند يادکندکه بيش از چهارماه با زنش آميزش نکند او مرتکب عمل “ايلاء” شده است و اگر سوگند يادکندکه چهار ماه با او آميزش نکند درباره او اختلاف نظر دارند:ابوحنيفه وياران او ميگويند حکم “ايلاء” براي او ثابت است و جمهور علماء و از جمله پيشوايان سهگانه فقه -شافعي، مالک و احمد -ميگويند حکم “ايلاء” براي او ثابت نيست چون خداوند چهار ماه را به او مهلت داده است و پس ازگذشت چهارماه استکه بايد به وي مراجعتکند وکفاره سوگند را بپردازد و يا او را طلاق دهد. حکم ايلاء هرگاهکسي سوگند يادکندکه با زن خود آميزش وهمبستري نکند، اگردرخلال چهار ماه از وقتيکه سوگند را يادکرده است با او نزديکي و آميزش جنسي نمود “ايلاء” پايان مييابد و بر او واجب استکه کفاره و تاوان شرعي شکستن قسم را پرداخت کند. چنانچه چهار ماه بپايان رسيد و با زنش آميزش جنسي نکرد، جمهور علماء ميگويند: زن حق دارد از شوهر مطالبه کند که يا با او آميزشکند يا او را طلاق دهد. اگر شوهر از هر دوي آنها امتناع ورزيد، امام مالک ميگويد: حاکم حق دارد بمنظورجلوگيري اززيان و ضرر زن، اورا طلاق دهد. و براي امام شافعي و احمد و ظاهريه قاضي نميتواند اورا طلاق دهد، بلکه بايد شوهر را در تنگنا قراردهد و او را حبس و زندانيکند، تا خود زنش را طلاق دهد.ولي حنفيه ميگويند چنانچه چهار ماه بپايان رسيد و شوهر حاضر به آميزش جنسي نشد، بمجرد تمام شدن مدت، زن خود بخود بصورت طلاق قطعي و طلاق بائنه، مطلقه محسوب ميشود و ديگر شوهر حق ندارد به وي مراجعت کند، چون او در اين مدت سوء استفاده کرده و از حق خويش استفاده ننموده است و بدون عذرو پوزش ازآميزش با وي امتناع ورزيده است وحق همسرخود را ضايع کرده و نسبت به او ظلم و ستم کرده است. امام مالکگويد: اگرکسي با ترک عمل زناشوئي قصد زيان و ضرر رساندن به زنش را داشته باشد حکم “ايلاء“ درمورد وي اجرا ميشود حتي اگرسوگند هم ياد نکرده باشد چون بهرحال زيان وضررحاصل شده همانگونهکه اگرقسم ميخورد و زيان حاصل بود “ايلاء“ بود، مادامکه زيان و ضرر حاصل شود، حکم "ايلاء” ثابت ميگردد اگرچه سوگند هم نخورده باشد. طلاقي که به وسيله ايلاء واقع ميشود طلاقيکه بر اثر ايلاء پيش ميآيد “طلاق بائن“ و قطعي است چون اگر طلاق رجعي بود شوهرميتوانست زن را مجبوربرجعتکند چون رجعت حق او است، زيرا اگرطلاق رجعي باشد، مصلحت زن مراعات نميگردد وزيان وضرر از وي دفع نميشود، و اين مذهب امام ابوحنيفه است. و براي امام مالک و شافعي و سعيد بن المسيب و ابوبکر بن عبدالرحمن اين طلاق “رجعي” است چون دليلي دردست نيستکه “طلاق بائن” باشد و اين طلاق نسبت بزني استکه عمل جنسي با وي صورتگرفته است و دربرابر عوض نيست، و عودت به وي صورت نگرفته است. پس رجعي است. عقد زني که با وي ايلاء شده جمهور علما ميگويند: زني که با وي “ايلاء” شده و پس از گذشت مدت چهار ماه مطلقه شده است، بايد مانند ديگر زنان مطلقه “عده” بگيرد. جابر ابن زيد گفته است: اگر اينگونه زنان در مدت چهار ماهي که شوهرشان با آنان نزديکي نکرده است سه بار قاعده شده و سه حيض ديده باشند “عده” بر ايشان لازم نيست. ابن رشد گفته که گروهي قول وي را پذيرفته و از ابن عباس نيز روايت شده است. او استدلال کرده که “عده” براي برائت رحم است و در اين چهار ماه برائت رحم براي وي حاصل شده است.
به نقل از: فقه السنه ، تأليف سيد سابق، مترجم محمود ابراهيمي، تهران، ناشر مردمسالاري، دوم 1387.
|
بازگشت به ابتدای
صفحه
بازگشت به نتایج قبل
چاپ
این مقاله
ارسال مقاله به دوستان |
|
|
|
|
|