Untitled Document
 
 
 
  2024 Nov 21

----

19/05/1446

----

1 آذر 1403

 

تبلیغات

حدیث

 

پيامبر صلى الله عليه و سلم فرمود : "من مات وعليه دينار أو درهم قضي من حسناته، وليس ثم دينار ولادرهم" (صحيح – روايت ابن ماجة : 1958)
«هرکس در حالي بميرد که دينار يا درهمي بدهکار باشد، از حسناتش پرداخت مي‌شود، چراکه در روز قيامت دينار و درهمي وجود ندارد».

 معرفی سایت

نوار اسلام
اسلام- پرسش و پاسخ
«مهتدين» (هدايت يافتگان)
اخبار جهان اسلام
تاریخ اسلام
کتابخانه آنلاین عقیده
سایت اسلام تکس - پاسخ به شبهات دینی
خانواده خوشبخت
شبکه جهانی نور
سایت خبری تحلیلی اهل سنت
بیداری اسلامی
صدای اسلام

 

 

 

  سخن سایت

قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) ‏عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين».
امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل».

لیست الفبایی     
               
چ ج ث ت پ ب ا آ
س ژ ز ر ذ د خ ح
ف غ ع ظ ط ض ص ش
ه و ن م ل گ ک ق
ی
   نمایش مقالات

تاریخ اسلام>سیره نبوی>ام المومنین صفیه بنت حی بن اخطب رضی الله عنها

شماره مقاله : 3409              تعداد مشاهده : 707             تاریخ افزودن مقاله : 14/6/1389

ازدواج پیامبر اکرم صلی الله علیه و سلم با صفیه دختر حی بن اخطب 

بعد از فتح قلعه قموص (در غزوه خیبر)، صفیه، دختر حی بن اخطب، به اسارت مسلمانان در آمد. پیامبر اکرم صلی الله علیه و سلم او را به یكی از یارانش، به نام دحیه كلبی داد. مردی از مسلمانان نزد پیامبر اکرم صلی الله علیه و سلم آمد و گفت: ای پیامبر اکرم صلی الله علیه و سلم صفیه دختر سردار طایفه برای كسی جز شما شایسته نیست. ایشان پیشنهاد او را پذیرفت و به دحیه كلبی گفت: از میان زنان اسیر شده، زنی دیگر بر گیر و صفیه را به من بازگردان. آن گاه پیامبر اکرم صلی الله علیه و سلم او را آزاد كرد و مهریه صفیه، همان آزادی او قرار گرفت[1]. و بعد از اینکه دوران حیض او به اتمام رسید و مسلمان گردید، با او ازدواج نمود.[2] 
سپس وقتی آن حضرت صلی الله علیه و سلم از خیبر به قصد مدینه حركت نمود، در شش مایلی خیبر قصد عروسی با صفیه را داشت، صفیه نپذیرفت، اما وقتی به منطقه‌ای دورتر به نام صهباء رسیدند، ام‌‌سلیم او را برای شب زفاف آماده كرد و پیامبر اکرم صلی الله علیه و سلم سه روز در آنجا اردو زد و به یارانش ولیمه داد. و از صفیه پرسید كه چرا قبل از آن حاضر نشد، عروسی كند؟ صفیه گفت: با یهودیان نزدیك بودیم بنابراین، برای شما احساس خطر نمودم. پیامبر اکرم صلی الله علیه و سلم با شنیدن این سخن صفیه خوشحال شد و به فراست وی پی برد.[3]
صفیه قبل از ازدواج با پیامبر اکرم صلی الله علیه و سلم خوابی دیده بود؛ چنانكه بیهقی با سند صحیح از ابن عمر رضی الله عنه  نقل می‌كند كه پیامبر اکرم صلی الله علیه و سلم متوجه كبودی‌ای در زیر چشم صفیه شد. از او علت آن را جویا شد. صفیه گفت: چند روز قبل در حالی كه سرم را در آغوش (شوهرم) فرزند حقیق گذاشته بودم، خواب رفتم. در خواب دیدم كه قرص ماه در دامنم افتاد. وقتی خوابم را با شوهرم در میان گذاشتم، سیلی محكمی به صورتم زد و گفت: آرزوی حاكم یثرب را داری.[4]
بدین صورت، خواب صفیه به حقیقت پیوست و خدا او را با ازدواج با پیامبر اکرم صلی الله علیه و سلم گرامی داشت و از عذاب خود نجات داد و او را به ام‌‌المؤمنین ملقب ساخت و در بهشت نیز او را همنشین پیامبر اکرم صلی الله علیه و سلم گرداند[5] آن حضرت صلی الله علیه و سلم  نیز او را بسیار گرامی و دوست می‌داشت. وقتی می‌خواست سوار بر شتر بشود، در كنار آن می‌نشست و به صفیه می‌گفت پایت را بر زانوی من بگذار و سوار شو.[6]
بنابراین، صفیه می‌گوید: هیچ كس را سراغ ندارم كه دارای اخلاق بهتری از پیامبر اکرم صلی الله علیه و سلم باشد. او می‌گوید: وقتی از خیبر پشت سر ایشان بر مركبش نشستم، شب هنگام بود و خوابم می‌برد، ایشان با دستش سرم را می‌گرفت و می‌گفت: مواظب باش.[7]
همچنین صفیه روزی از عائشه و حفصه به پیامبر اکرم صلی الله علیه و سلم شكایت برد. آنها گفته بودند: ما نزد پیامبر اکرم صلی الله علیه و سلم از صفیه گرامی‌تر هستیم؛ چرا كه ما عموزادگان ایشان می‌باشیم. پیامبر اکرم صلی الله علیه و سلم  فرمود: چرا تو نگفتی كه من دختر پیامبر خدا، هارون و برادرزاده موسی و همسر محمد صلی الله علیه و سلم هستم.[8]
صفیه سخت تحت تاثیر اخلاق و محبت پیامبر اکرم صلی الله علیه و سلم قرار گرفته بود و او را از پدر، برادر و خویشاوندان نزدیک خود بیشتر دوست می‌داشت؛ چنانكه در مریضی وفات پیامبر اکرم صلی الله علیه و سلم و در حالی كه همه ازواج آن حضرت پیرامون ایشان نشسته بودند، به پیامبر اکرم صلی الله علیه و سلم گفت: ای پیامبر اکرم صلی الله علیه و سلم به خدا! من دوست داشتم به جای تو بیمار بودم. زنان پیامبر، با شنیدن سخن صفیه به یكدیگر نگریستند. آن حضرت فرمود: چرا به یكدیگر نگاه می‌كنید؟ به خدا! او راست می‌گوید.[9]
در شب زفاف پیامبر اکرم صلی الله علیه و سلم با صفیه، ابوایوب خالد بن زید انصاری خیمه پیامبر اکرم صلی الله علیه و سلم را زیر نظر داشت و تا صبح نگبهانی داد. صبح هنگام پیامبر اکرم صلی الله علیه و سلم با مشاهده او فرمود: اینجا چه كار می‌كنی! ابوایوب گفت: ای پیامبر اکرم صلی الله علیه و سلم ! من از این زن كه پدر و برادر و خویشاوندانش به دستور شما كشته شده‌اند، ترسیدم كه مبادا به شما آ‎سیبی برساند؛ زیرا او تازه مسلمان شده است.[10]
آن حضرت صلی الله علیه و سلم از این عمل ابوایوب بی‌نهایت شادمان شد و در حق او چنین دعا كرد: بارالها! ابوایوب را در حفاظت خویش در آور؛ همان طور كه او از من پاسداری نموده است.[11]
ازدواج پیامبر اکرم صلی الله علیه و سلم با صفیه، به خاطر مصلحتهای بزرگی بود كه از جمله می‌توان به كاهش دشمنی یهود با اسلام و جبران دردهایی كه صفیه به خاطر از دست دادن افراد خانواده‌اش متحمل آن شده بود، اشاره كرد و یقیناً كسی دیگر جز پیامبر اکرم صلی الله علیه و سلم نمی‌توانست آن طور كه شایسته است با این بانوی بزرگ زندگی و شرافت و منزلت خانوادگی او را رعایت نماید.
ام‌المؤمنین، صفیه، زنی عاقل، بردبار و راستگو بود. می‌گویند: كنیزی نزد عمر بن خطاب رضی الله عنه رفت و گفت: صفیه روز شنبه را گرامی می‌دارد و با یهودیان رابطه برقرار می‌كند. عمر رضی الله عنه كسی را نزد صفیه فرستاد و از او در این مورد سوال كرد. صفیه گفت: از روزی كه خدا، جمعه را به من داده است، شنبه را گرامی نداشته‌ام. و اما در میان یهودیان، خویشاوندان من وجود دارند که با آنان، صله رحم می نمایم، عمر رضی الله عنه سخن صفیه را پذیرفت. صفیه به كنیز خود گفت: چه چیزی تو را واداشت كه شكایت مرا نزد عمر رضی الله عنه ببری؟ كنیز گفت: شیطان مرا به این امر وادار كرد. صفیه گفت: برو تو آزادی.
صفیه رضی الله عنه در رمضان سال پنجاه ه‍ و در زمان معاویه چشم از جهان فرو بست. رحمت خدا بر او باد.[12]


[1]- السیرة النبویه، ابی شبهه، ج 2، ص 383.
[2]- الصراع مع الیهود، ج 3، ص 101.
[3]- السیرة النبویه، ابی شبهه، ج 2، ص 384.
[4]- السنن الکبری، ج 9، ص 138 به نقل از الصراع مع الیهود، ج 3، ص 103.
[5]- الصراع مع الیهود، ج 3، ص 122.
[6]- السیرة النبویه، ابی شبهه ج 2، ص 384.
[7]- السیرة الحلبیه، ج 3، ص 45.
[8]- شرح المواهب اللدنیه، ج 2، ص 233.
[9]- همان.
[10]- زاد المعاد، ج 3، ص 328.
[11]- السیرة النبویه، ابی شهبه، ج 2، ص 385.
[12]- همان.


برگرفته از:
الگوی هدایت (تحلیل وقایع زندگی پیامبر اکرم)، جلد دوم، مؤلف : علی محمّد صلّابی، مترجم: هیئت علمی انتشارات حرمین.
 
مصدر:
سایت دائرة المعارف شبکه اسلامی
IslamWebPedia.Com




 
بازگشت به ابتدای صفحه     بازگشت به نتایج قبل                       چاپ این مقاله      ارسال مقاله به دوستان

اقوال بزرگان     

قال أبو سليمان الداراني رحمه الله : ... وأنا أذهب إلى أن الزهد في ترك ما يشغلك عن الله عز وجل». "جامع العلوم والحكم " (ص : 310).... و بنظر من زهد یعنی ترک هرآنچیزی که تو را از خداوند عزوجل غافل می کند».

تبلیغات

 

منوی اصلی

  صفحه ی اصلی  
 جستجو  
  روز شمار وقايع
  عضویت در خبرنامه  
پیشنهادات وانتقادات  
همكارى با سايت  
ارتباط با ما  
 درباره ی ما  
 

تبیلغات

آمار

خلاصه آمار بازدیدها

امروز : 15790
دیروز : 5614
بازدید کل: 8805949

تعداد کل اعضا : 608

تعداد کل مقالات : 11123

ساعت

نظر سنجی

كداميك از كانال‌هاى اهل سنت فارسى را بيشتر مي‌پسنديد؟

كانال فارسى نور

كانال فارسى كلمه

كانال فارسى وصال

نمایش نتــایج
نتــایج قبل
 
.محفوظ است islamwebpedia.com تمامی حقوق برای سایت
All Rights Reserved © 2009-2010