|
|
قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين». امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل». |
|
تاریخ اسلام>سیره نبوی>جعفر بن ابی طالب رضی الله عنه > آمدن جعفر و همراهانش از حبشه
شماره مقاله : 3408 تعداد مشاهده : 375 تاریخ افزودن مقاله : 14/6/1389
|
آمدن جعفر و همراهانش از حبشه
جعفر بن ابیطالب و همراهان وی كه به حبشه هجرت كرده بودند، روز فتح خیبر نزد پیامبر اکرم صلی الله علیه و سلم رسیدند. آن حضرت جعفر را در آغوش گرفت و بر پیشانی او بوسه زد و گفت: نمیدانم نسبت به کدامیک از این دو حادثه بیشتر شادمان گردم، با فتح خیبر و یا با آمدن جعفر. پیامبر اکرم صلی الله علیه و سلم عمر و بن امیه ضمری را نزد نجاشی جهت بازگرداندن مهاجران به مدینه فرستاده بود. او آنها را سوار بر دو كشتی از راه دریا فرستاد. بازگشت آنان مقارن با فتح خیبر بود. در این سفر، ابوموسی اشعری با تعدادی از افراد قوم خود نیز با جعفر همراه بودند[1]؛ چنانكه ابوموسی میگوید: در یمن از هجرت پیامبر اکرم صلی الله علیه و سلم به مدینه اطلاع یافتیم بنابراین، با پنجاه و اندی نفر، كه من كوچكترین آنها بودم، به راه افتادیم و سوار كشتی شدیم و به حبشه رسیدیم. در آنجا با جعفر آشنا شدیم و همانجا اقامت گزیدیم؛ سپس همه با هم نزد پیامبر اکرم صلی الله علیه و سلم برگشتیم و روز فتح خیبر به ایشان پیوستیم.[2] جعغر و همراهان وی حدود ده سال واندی در حبشه ماندند. در این مدت، بخشهای زیادی از قرآن نازل گردید كه آنها از آن اطلاعی نداشتند و مسلمانان، معركههایی را پشت سرگذاشته بودند كه آنها در آن شركت نداشتند. بنابراین، برخی چنین گمان میكردند كه مهاجران حبشه فاقد قدر و منزلتی هستند كه دیگران از آن برخورداند.[3] ابوموسی اشعری میگوید: برخی میگفتند: ما با هجرت از مكه به مدینه بر شما سبقت گرفتیم و برتری یافتیم. از آن جمله عمر رضی الله عنه بود كه به اسماء بنت عمیس كه نزد حفصه نشسته بود، گفت: ما با هجرت بر شما سبقت گرفتیم و به پیامبر اکرم صلی الله علیه و سلم نزدیكتر هستیم. او ناراحت شد و گفت: به خدا چنین نیست. شما در ركاب پیامبر اکرم صلی الله علیه و سلم بودهاید. گرسنه شما را غذا و نادان شما را پند میداده است؛ در حالی كه ما به خاطر خدا و پیامبرش در آن سرزمین دور دست و در رنج و سختی زندگانی خویش را سپری نمودهایم. به خدا من قبل از اینكه آبی بنوشم و یا غذایی بخورم، مسائلی را که تو بیان داشتی، بدون کم و زیاد، از پیامبر اکرم صلی الله علیه و سلم خواهم پرسید. را در مورد آنچه تو گفتی بدون اینكه كم و زیاد بكنم میپرسم. آن گاه نزد پیامبر اکرم صلی الله علیه و سلم رفت و گفت: عمر رضی الله عنه چنین و چنان میگوید. پیامبر اکرم صلی الله علیه و سلم فرمود: او از شما به من نزدیكتر نیست. آنها یك بار هجرت كردهاند در حالی كه شما اهل كشتی دوبار هجرت نمودهاید.[4] اسماء این افتخار را به تمامی مهاجران بازگو نمود[5]. چنانكه میگوید: آنها یكی بعد از دیگری نزد من میآمدند و از این حدیث میپرسیدند و برای آنها در دنیا هیچ چیزی محبوبتر از آنچه پیامبر اکرم صلی الله علیه و سلم در مورد آنان گفته بود، وجود نداشت.[6] پیامبر اکرم صلی الله علیه و سلم نیز آنان را با موافقت مجاهدانی که در فتح خیبر شرکت داشتند، آنان را در غنایم بدست آمده از خیبر مشاركت داد.[7]
[1]- معین السیره، ص 353. [2]- بخاری، کتاب المغازی، باب غزوة خیبر، شماره 4230-4231. [3]- فقه السیرة، غزالی، ص 350. [4]- کتاب المغازی، باب غزوة خیبر، شماره 4231. [5]- فقه السیره، غضبان، ص 535. [6]- صحیح مسلم، فضل الصحابه، شماره 2502-2503. [7]- الصراع مع الیهود، ابی فارس، ج 3، ص 96.
برگرفته از: الگوی هدایت (تحلیل وقایع زندگی پیامبر اکرم)، جلد دوم، مؤلف : علی محمّد صلّابی، مترجم: هیئت علمی انتشارات حرمین. مصدر: سایت دائرة المعارف شبکه اسلامی IslamWebPedia.Com
|
بازگشت به ابتدای
صفحه
بازگشت به نتایج قبل
چاپ
این مقاله
ارسال مقاله به دوستان |
|
|
|
|
|