|
|
قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين». امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل». |
|
الهیات و ادیان>فرقه ها و مذاهب>شیعه > درباره ذكر اسمای خلفای راشدين در خطبه
شماره مقاله : 3391 تعداد مشاهده : 309 تاریخ افزودن مقاله : 13/6/1389
|
درباره ذكر اسمای خلفای راشدين در خطبه مولف رافضی ابن مطهر الحلى می گوید: «اهل سنت در اموری بدعتگذاری کردند و به بدعت بودن آن نیز اعتراف کردند، در حالی که پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلم میفرماید: «كل بدعة ضلالة وكل ضلالة فإنَّ مصيرها إلى النار». یعنی: هر بدعتی ضلالت است و عاقبت هر ضلالتی به آتش جهنم است. و نیز میفرماید: «من أدخل في ديننا ما ليس منه فهو ردّ». یعنی: هر کس چیزی وارد دین ما گرداند که از آن نیست، مردود شمرده میشود. اهل سنت از ترک این بدعتها کراهت دارند، بدعتهایی مثل ذکر اسامی خلفاء در خطبه. در حالی که این کار به اجماع مسلمانان نه در زمان پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم، و نه در زمان هیچ یک از صحابه، نه در زمان بنیامیه، و نه حتی در اوایل حکومت عباسیان وجود نداشت، و بلکه منصور بعد از اختلاف پیدا کردن با علویان، آن را احداث کرد و گفت: به خدا سوگند! بینی خودم و بینی آنها [علویان] را به زمین میمالم و بنیتیم و عدی را بلندمرتبهتر میگردانم و از آن پس در خطبههای خود به ذکر اسامی صحابه پرداخت و این بدعت تا امروز ادامه دارد». کلام مولف از وجوهی قابل نقد و بررسی است: وجه اول: ذکر خلفاء بر منبر در عهد عمر بن عبدالعزیز وجود داشته است و بلکه روایت شده که در عهد عمر بن خطاب این کار میشده است. وجه دوم: میتوان گفت: عمر بن عبدالعزیز از آن جهت به ذکر خلفای چهارگانه روی آورد، که میدید بعضی از بنیامیه، علی رضی الله عنه را ناسزا میگفتند و عمر بن عبدالعزیز ذکر خلفای چهارگانه رضی الله عنهم و گفتن برای آنها را جایگزین این ناسزاگویی کرد تا این سنت فاسد و تباه را از بین ببرد. وجه سوم: ابداع این کار توسط منصور و نیز قصد و نیتی که مؤلف رافضی برای او ذکر میکند، همه باطل و نادرست است. زیرا ابوبکر رضی الله عنه و عمر رضی الله عنه قبل از منصور و قبل از بنیامیه به خلافت رسیده بودند. بنابراین ذکر آنها در خطبه توسط منصور به مثابه به زمین مالیدن بینی خودش و اولاد علی رضی الله عنه نخواهد بود، مگر اینکه تعدادی از بنیتیم و یا بنیعدی با آنها بر سر خلافت نزاع داشته باشند که چنین چیزی نبود. وجه چهارم: اهل سنت نمیگویند: ذکر خلفای اربعه در نماز فرض است، بلکه میگویند اقتصار بر ذکر علی رضی الله عنه به تنهایی و یا ذکر دوازده امام بدعت ناپسندی است که کسی آن را انجام نداده است؛ نه صحابه، نه تابعان، نه بنیامیه و نه بنیعباس. همچنانکه اهل سنت فحش و ناسزاگویی به علی و یا هر کس دیگری از سلف را نیز بدعت ناپسندی میشمارند. چنانچه ذکر خلفای چهارگانه که توسط بسیاری از خلفاء انجام شده، بدعت باشد، اقتصار به ذکر علی که هیچ یک از امت انجام نداده، به طریق اولی بدعت است. و چنانچه ذکر علی به خاطر امیرالمؤمنین بودن، مستحب باشد، ذکر خلفای راشدین به طریق اولی مستحب است. ولی روافض مطفَّفاند یعنی عیب کوچک دیگران را میبیند، و از عیب بزرگ خودشان چشم میپوشند. بدیهی است که سه خلیفه نخست مورد اتفاق همه مسلمانان بودند و در دوره خلافت آنها تنها با کفار نبرد میشد و جنگ داخلی وجود نداشت. ولی در مورد علی اینگونه نیست: همه بر بیعت او اتفاقنظر نداشتند و بلکه فتنه در همین اثناء به پا خواست و در دوره خلافت ایشان نبردی با کفار صورت نگرفت و کل دوره خلافتش به جنگ داخلی گذشت. بنابراین کسی که تنها علی را ذکر میکند و متقدمان بر او را رها میسازد، ذکر ائمهای را ترک کرده که به هنگام وحدت و یکپارچگی مسلمانان و نبرد با دشمن امام بودهاند، و به ذکر امامی اقتصار کرده که امام دوران اختلافات داخلی و راه باز کردن برای نفوذ دشمن را بوده است.
به نقل از: مختصر منهاج السنة، تاليف: شيخ الإسلام ابو العباس احمد بن تيميه، اختصار : الشيخ عبدالله بن محمد الغنيمان (استاد تحصيلات عالي دانشگاه اسلامي مدينه منوره)، و مدرس در مسجد نبوي شريف، ترجمه: إسحاق دبيرى مصدر: سایت دائرة المعارف شبکه اسلامی IslamWebPedia.Com
|
بازگشت به ابتدای
صفحه
بازگشت به نتایج قبل
چاپ
این مقاله
ارسال مقاله به دوستان |
|
|
|
|
|