|
|
قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين». امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل». |
|
الهیات و ادیان>فرقه ها و مذاهب>مهدی > بطلان استناد رافضی به حدیث مهدی
شماره مقاله : 3386 تعداد مشاهده : 282 تاریخ افزودن مقاله : 13/6/1389
|
بطلان استناد رافضی به حدیث مهدی مولف رافضی ابن مطهر الحلى می گوید: از ابن جوزی با اسناد خودش از ابن عمر روایت شده که پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: «يخرج في آخر الزمان رجل من ولدي، اسمه كاسمي وكنيته كنيتي، يملأ الأرض عدلاً، كما ملئت جوراً، فذلك هو المهدي». یعنی: در آخر زمان مردی از نسل من ظهور میکند که اسمش اسم من و کنیهاش کنیه من است، زمین را از عدل و داد پر میکند همچنانکه از ظلم و جور پر بوده است». در جواب مؤلف باید گفت: کلام مؤلف از وجوهی قابل نقد است: وجه اول: میتوان گفت: شما که به احادیث اهل سنت استناد نمیکنید، پس امثال این احادیث نمیتواند مستند شما باشد، و اگر مرادتان این است که آن را به عنوان حجتی بر اهل سنت نقل کردهایم، رأی اهل سنت را در این باره برایتان ذکر میکنم. وجه دوم: این حدیث از اخبار آحاد است پس چگونه میتوان اصل دین را که ایمان جز با آن صحیح نیست، با این خبر اثبات کرد؟ وجه سوم: الفاظ این حدیث به جای اینکه رأی امامیه را ثابت کند، آن را نقض میکند، زیرا در حدیث آمده که (اسمش اسم من و اسم پدرش، اسم پدر من است). بنابراین مهدی مورد نظر پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلم باید محمد بن عبدالله باشد، نه محمد بن حسن. از علی رضی الله عنه نیز روایت شده که گفت: این شخص از اولاد حسن بن علی است و نه حسین بن علی. احادیث مهدی معروف است که امام احمد، ابوداود، ترمذی و غیره آن را روایت کردهاند، مثل حدیث عبدالله بن مسعود از پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلم که در آن آمده «لو لم يبق من الدنيا الا يوم لطوّل الله ذلك اليوم حتى يبعث فيه رجلا من اهل بيتي يواطئ اسمه اسمي واسم أبيه اسم أبي، يملأ الأرض قسطاً وعدلاً كما ملئت ظلماً وجوراً»[1]. یعنی: چنانچه تنها یک روز از عمر دنیا باقی مانده باشد، خدا آن روز را چنان طولانی میکند که مردی در آن ظهور کند که اسمش هم نام من و اسم پدرش، اسم پدر من است: زمین را از عدل و داد پر کند، همچنانکه از ظلم و جور پر شده بود. وجه چهارم: الفاظی از حدیث را که مؤلف رافضی انتخاب کرده، در آن آمده که (اسمش، اسم من و کنیهاش، کنیه من است) و نگفته (اسمش اسم من و اسم پدرش، اسم پدر من است)، حدیث مورد استناد این مؤلف را هیچ یک از محدثان در هیچ کتاب حدیث معروفی با این الفاظ ذکر نکردهاند و این رافضی حدیث را با الفاظ معروف آن در کتب حدیث مثل مسند احمد، سنن ابیداود، ترمذی و غیره ذکر نکرده است و بلکه الفاظ جعلی برای آن ذکر کرده که کسی آن را روایت نکرده است. و اینکه میگوید: ابن جوزی آن را با اسناد خودش روایت کرده، اگر منظورش ابوالفرج، همان عالم مشهوری است که مصنفات فراوانی دارد، دروغ میگوید، و اگر منظورش نوه ابوالفرج، یعنی یوسف بن قز أوغلی صاحب تاریخی به اسم «بمرآة الزمان» و کتابی در اثنی عشر تحت عنوان «إعلام الخواص» است، باید گفت: این شخص در مصنفات خود صحیح و سقیم را با هم در آمیخته و برای اغراض خودش به احادیث فراوانی که ضعیف و موضوعاند، استناد کرده است. این شخص به حسب مقاصد مردم برای آنها کتاب تألیف میکرد: برای شیعه به مقتضای حالشان کتاب تصنیف میکرد تا او را پاداش دهند، و برای بعضی از پادشاهان بر مذهب ابوحنیفه کتاب تصنیف میکرد تا از این طریق به اهدافش برسد، و در واقع راه و روش او مثل وعاظ بود که اگر از آنها پرسیده میشد: بر چه مذهبی هستی؟ میپرسید: در کدام شهر منظورتان است؟ و به همین دلیل در بعضی از کتابهایش از خلفای راشدین و صحابه دیگر عیبجویی نموده است، تا با شیعیانی که این کار را از او خواستهاند، سازش کند و در عین حال در بعضی دیگر از کتابهایش تعظیم خلفای راشدین و غیره دیده میشود.
([1]) نگا: سنن ابیداود، 4/151، ترمذی، 3/343، المسند، 2/117.
به نقل از: مختصر منهاج السنة، تاليف: شيخ الإسلام ابو العباس احمد بن تيميه، اختصار : الشيخ عبدالله بن محمد الغنيمان (استاد تحصيلات عالي دانشگاه اسلامي مدينه منوره)، و مدرس در مسجد نبوي شريف، ترجمه: إسحاق دبيرى
مصدر: سایت دائرة المعارف شبکه اسلامی IslamWebPedia.Com
|
بازگشت به ابتدای
صفحه
بازگشت به نتایج قبل
چاپ
این مقاله
ارسال مقاله به دوستان |
|
|
|
|
|