|
|
قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين». امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل». |
|
فقه>مفاهیم و اصطلاحات فقهی>دعا
شماره مقاله : 325 تعداد مشاهده : 1479 تاریخ افزودن مقاله : 28/5/1388
|
دعا و نيايش
1-دستور به دعا و نيايش: خداوند دستور داده استكه مردم او را بخوانند و در برابرش زاري و تواضع و فروتنيكنند و او خود وعدهكرده است،كه جواب دعاي مردم را بدهد و به خواستهشان تحقق بخشد. 1-احمد و صاحبان سنن از نعمان بن بشير روايت كردهاند كه پيامبر صلي الله عليه و سلم گفت: " إن الدعاء هو العبادة، ثم قرأ: (ادعوني أستجب لكم، إن الذين يستكبرون عن عبادتي سيدخلون جهنم داخرين). [بيگمان دعا و نيايش عبادت و خداپرستي است، سپس اين آيه را خواند: “مرا بخوانيد و دعاكنيد تا دعايتان را اجابتكنم“ چه آنهاكه از عبادت منگردنكشي ميكنند و سرباز ميزنند هرآينه آنان بخواري به دوزخ، درآيند]". 2- عبدالرزاق از حسن نقل كرده است كه: ياران پيامبر صلي الله عليه و سلم از او سئوال كردند: خداي ماكجا است؟ خداوند فرمود:" وإذا سألك عبادي عني فإني قريب أجيب دعوة الداع إذا دعان فليستجيبوا الي وليومنوا بي لعلهم يرشدون [اي محمد چون بندگان من بپرسندت ازمن، من نزديكم به ايشان به علم و رحمت. اجابتكنم دعاي داعيان را به فضل و منت، پس ايشان اجابتكنند اوامرمرا و تصديقكنند مرا درآنچهگفتم تا ثبات يابند برآن راه راستكه بدانان نمودم]". پس شرط اجابت دعا آن استكه ما دعاي خدا را اجابتكنيم و اوكه ما را بطاعت خويش خوانده است، اجابتكنيم تا او نيز ما را اجابت كند. ٣-ترمذي و ابن ماجه از ابوهريره نقلكردهاندكه پيامبر صلي الله عليه و سلم گفت: " ليس شئ أكرم على الله من الدعاء [هيچ چيز به نزد خداوندگراميتروگرانمايهتراز دعا نيست ]". ٤-ترمذي روايتكرده استكه پيامبر صلي الله عليه و سلم گفت:" من سره أن يستجيب الله تعالى له عند الشدائد والكرب فليكثر الدعاء في الرخاء [هركس دوست دارد و خوشحال ميشود از اينكه بهنگام سختيها و مصائب، خداوند دعاي او را اجابتكند، و بهنگامگشايش و رفاه بسيار دعا كند]". 5-ابويعلي از انس روايتكرده استكه پيامبر صلي الله عليه و سلم از خداي بزرگ روايتكرده استكه:" أربع خصال: واحدة منهن لي، وواحدة لك، وواحدة فيما بيني وبينك، وواحدة فيما بينك وبين عبادي.فأما التي لي، لا تشرك بي شيئا، وأما التي لك، فما عملت من خير جزيتك عليه، وأما التي بيني وبينك، فمنك الدعاء وعلي الاجابة.وأما التي بينك وبين عبادي، فارض لهم ما ترضى لنفسك [چهار خصلت است. يكي از آنها مال من استكه به من شرك نورزي وآنچهكه بتو اختصاص دارد، آنستكه هر عمل نيك ترا پاداش دهم و اما آنچهكه بين من و تواست آنستكه تو دعا و نيايشكني ومن اجابتكنم و اما آنچهكه بين تو و بندگانم ميباشد، آنستكه هر چيزيكه براي خود ميخواهي، براي آنان نيز بخواهي و هرچه بخود پسندي به آنان نيز بپسندي ]". 6-از پيامبر صلي الله عليه و سلم بثبوت رسيده استكه فرمود:" من لم يسأل الله يغضب عليه [هركس از خداوند چيزي نخواهد، خداوند بر وي خشمگين ميشود]". ٧-عايشهگفت: پيامبر صلي الله عليه و سلم فرمود:" لا يغني حذر من قدر، والدعاء ينفع مما نزل ومما لم ينزل، وإن البلاء لينزل فيلقاه الدعاء فيعتلجان إلى يوم القيامة [پرهيز و حذرمانع قضا و قدرنميشود و دعا درباره آنچهكه نازل شده وآنچهكه نازل نشده است سودمند و مفيد ميباشد. بلا و مصيبت نازل ميشود ودعا با آن برخورد ميكند و تا روز قيامت با هم بنزاع و ستيز ميپردازند]". بزار و طبراني و حاكم آن را روايتكرده و حاكمگفته صحيح الاسناد است. ٨-از سلمان فارسي روايت استكه پيامبر صلي الله عليه و سلم گفت:" لايرد القضاء إلا الدعاء.ولا يزيد في العمر إلا البر [قضا وقدررا هيچ چيزرد نميكند مگردعا ونيايش وهيچ چيز موجب افزايش عمر نميگردد، مگر اعمال نيك]". بروايت ترمذيكه آن را حديث حسن غريب دانسته است. ٩-ابوعوانه و ابن حبان نقلكردهاندكه پيامبر صلي الله عليه و سلم گفت:" إذا دعا أحدكم فليعظم الرغبة، فإنه لا يتعاظم عن الله شئ [هرگاه يكي از شما چيزي را از خداوند مسئلت ميكند، چيزبزرگي را ازاو بخواهد، زيرا هيچ چيزبنزد خداوند بزرگ نيست واو بر همه چيز توانا است]".
2-آداب و روش دعا براي دعا آداب و رسوم ويژهاي وجود داردكه مراعات آنها بهنگام دعا لازم است: 1-درخواست چيزهاي حلال از خداوند: حافظ بن مردويه از ابن عباس نقلكرده استكهگفت: اين آيه نزد پيامبر صلي الله عليه و سلم خوانده شد:" يا أيها الناس كلوا مما في الارض حلالا طيبا [اي مردم از چيزهاي پاك و حلال زمين بخوريد]". سعد بن وقاص برخاست وگفت: اي رسول خدا برايم دعاكنكه دعايم مورد اجابت قرارگيرد. او فرمود:" يا سعد، أطب مطعمك تكن مستجاب الدعوة، والذي نفس محمد بيده إن الرجل ليقذف اللقمة الحرام في جوفه ما يتقبل منه أربعين يوما، وأيما عبد نبت لحمه من السحت والربا فالنار أولى به [اي سعد روزي حلال بخورو ازروزي پاك و حلال استفادهكن، تا دعايت مورد اجابت واقع شود، سوگند بدانكس كه جان محمد درقبضه قدرت او است، هركس لقمه حرام بخورد تا چهل روز دعائي از او پذيرفته نميشود، و هركس از روزي حرام و ربا تغذيهكند، آتش دوزخ او را شايستهتر است و جايش دوزخ است]". در مسند امام احمد و صحيح مسلم از ابوهريره آمده استكه پيامبر صلي الله عليه و سلم گفت:" يا أيها الرسل كلوا من الطيبات واعملوا صالحا.إني بما تعملون عليم .وقال: (يا أيها الذين آمنوا كلوا من طيبات ما رزقناكم). ثم ذكر الرجل يطيل السفر أشعث أغبر، ومطعمه حرام، وملبسه حرام، وغذي بالحرام، يمد يديه إلى السماء: يا رب، يا رب، فأنى يستجاب لذلك [اي مردم خداوند پاك است و بجزپاك نميپذيرد و خداوند مومنان را بدان چيز امركرده است،كه پيامبران را بدان امركرده است، كه ميفرمايد “اي رسولان از روزي پاك و حلال بخوريد وكار شايسته انجام دهيد. بيگمان من ازكردار شما آگاهم و بدان دانا هستم” و “اي مومنان از روزي پاك و حلاليكه روزيتانكردهايم بخوريد” سپس ازكسي يادكردكه بهمسافرتهاي طولاني ميرود و پريشان موي و غبارآلود است و خوراك وپوشاك و غذايش حرام استكه به آسمان دست دعا برميدارد و ميگويد: پروردگارا... چگونه دعاي او پذيرفته ميشود، هرگز]". 2-اگر ممكن باشد رو به قبله دعاكند. زيرا پيامبر صلي الله عليه و سلم براي طلب نزول باران،بيرون رفت،كه به دعا پرداخت و طلب نزول بارانكرد ورو به قبله نموده بود. ٣-روزها و اوقات و حالات شريف و نيكو و بهتر را براي دعا برگزيند مانند روزهاي عرفات و ماه رمضان و روزجمعه و يك سوم مانده به آخرشب، و وقت سحرگاهان و هنگام سجده و هنگام نزول باران و فاصله بين اذان و اقامه نماز و هنگام برخورد سپاه مومنين با دشمن وبهنگام ترس وخوف و رقت قلب و دل نرمي. الف -از ابي امامه نقل استكهگفتند اي رسول خداكدام دعا بيشترمورد اجابت واقع ميشود؟ فرمود:" جوف الليل الآخر [در دل اواخر شب]" و " دبر الصلوات المكتوبات [و پس از اداي نمازهاي فرايض پنجگانه]". به روايت ترمذي و با سندي صحيح. ب -ازابوهريره نقل استكه پيامبر صلي الله عليه و سلم گفت: " أقرب ما يكون العبد من ربه وهو ساجد، فأكثروا الدعاء فقمن أن يستجاب لكم [نزديكترين وقت انسان به خداوند، هنگامي است كه انسان به سجده ميرود، پس در سجده بسيار دعاكنيد كه به اجابت شايستهتر و نزديكتر است]". بروايت مسلم در اين باره احاديث فراوان در لابلايكتب، ذكر شده است. ٤-بهنگام دعا دستهايش را تا برابر شانهها بلندكنند چه ابوداود از ابن عباس روايت كرده استكه گفت: در هنگام تقاضا و درخواست از خداوند، دستها را تا برابرشانه يا درهمان محدود بالا ببر و بهنگام استغفار با يك انگشت دست اشاره كن و بهنگام تضرع و زاري هردو دست خود را بگستران. از مالك بن دينار روايت استكه پيامبر صلي الله عليه و سلم گفت:" إذا سألتم الله فاسألوه ببطون أكفكم، ولا تسألوه بظهورها [هرگاه در ضمن دعا چيزي از خداوند مسالتكرديد، باكف دستان خود (رو به آسمان) اين مسالت را انجام دهيد نه با پشت دستانتان]". و از سلمان روايت است كه پيامبر صلي الله عليه و سلم گفت:" إن ربكم تبارك و تعالى حيي كريم، يستحي من عبده إذا رفع يديه إليه أن يردهما صفرا [بيگمان پروردگاربزرگوارشما با آزرم و بخشنده وكريم است و هرگاه بنده او با اخلاص دست دعا به پيشگاه او بردارد ازاو شرم دارد از اينكه او را با دست خالي برگرداند]". يعني همانگونهكه انسان جوانمرد و سخي طبع شرم دارد ازاينكه نيازمند را با دست خالي برگرداند خداوندكهكرم محض است چگونه چنينكاري را ميكند، هرگز. 5-بايد دعا و نيايش را با حمد و ستايش و ثناي خداوند و درود بر پيامبر صلي الله عليه و سلم آغاز نمود (بدينگونه الحمد لله رب العالمين و الصلاة والسلام علي خير خلقه محمد وآله اجمعين و بعد..) زيرا ابوداود و نسائي و ترمذيكه آن را تصحيحكرده است، از فضاله بن عبيد روايتكردهاندكه پيامبر صلي الله عليه و سلم از مردي شنيدكه در نماز دعا ميكند بدون اينكه ثنا و ستايش خدا را بگويد و بر پيامبر صلي الله عليه و سلم درود و سلام بفرستد،گفت: “اين مرد شتاب بخرج داد”. سپس او را خواند و به او يا بديگرانگفت: إذا صلى أحدكم فليبدأ بتمجيد ربه جل وعز، والثناء عليه، ثم يصلي على النبي صلى الله عليه وسلم، ثم يدعو بعد بما يشاء [هرگاهكسي ازشما خواست بدعا پردازد، نخست تمجيد و ثناي خداوند و درود بر پيامبرش صلي الله عليه و سلم را بجاي آورد، آنگاه بدلخواه خويش دعا و نيايش كند]". 6-با حضورقلب وآگاهي و اظهارفقر و نياز بدرگاه خداوند و عجزو لابه و زاري و صداي آرام بين آشكاري و پنهاني، بدعا بپردازد. خداوند ميفرمايد:" ولا تجهر بصلاتك ولا تخافت بها وابتغ بين ذلك سبيلا [بلند مگو دعاي خويش را و پست مكن به يك بارگي، آواي خويش را و ميان آن دو دار عا و ثناي خويش را]". و بازهم گفته است:" ادعوا ربكم تضرعا وخفية إنه لا يحب المعتدين [بخوانيد پروردگار خويش را به زاري و نهاني بيگمان او دوست نداردكساني راكه ازحد واقعي درميگذرند و دعاي ناصواب ميكنند و صداي خويش را بلند ميكنند]". ابن جريرگفته است: “تضرع، بمعني خواري و فروتني در برابر خدا و تسليم به اطاعت او است”. و “خفيه” بمعني خشوع قلبي و يقين درست به وحدانيت و ربوبيت خدا، در قلب خود نه بطورآشكار و از روي ريا. در صحيحين - بخاري و مسلم -از ابوموسي اشعري آمده استكه مردم صداي خويش را بدعا بلند ميكردند، پيامبر صلي الله عليه و سلم گفت:" " أيها الناس اربعوا على أنفسكم فإنكم لا تدعون أصم ولا غائبا، إنما تدعون سميعا بصيرا، إن الذي تدعون أقرب إلى أحدكم من عنق راحلته، يا عبد الله بن قيس ألا أعلمك كلمة من كنوز الجنة؟ لاحول ولاقوة إلا بالله [اي مردم به خود رحمكنيد و آهسته باشيد، بيگمان شماكسي را نميخوانيدكهكر و غايب باشد، بلكه او شنوا و بينا و حاضر است. آنكسكه شما او را ميخوانيد، ازگردن شتر و مركوبتان به شما، نزديكتر است. اي عبدالله پسر قيس ميخواهي سخني را ازگنجينههاي بهشت به شما بياموزم؟ و آن:" لاحول ولاقوة إلا بالله " ميباشد. احمد از عبدالله پسر عمر روايت كرده استكه پيامبر صلي الله عليه و سلم گفت:" القلوب أوعية، وبعضها أوعى من بعض، فإذا سألتم الله - أيها الناس - فاسألوه وأنتم موقنون بالاجابة، فإنه لا يستجيب لعبد دعاه عن ظهر قلب غافل [دلها ظروف هستند و بعضيگنجايش بيشتري دارند. اي مردم هرگاه چيزي را، از خداوند مسئلتكرديد آنگونه مسئلتكنيد،كه به اجابت آن يقين داشته باشيد. زيرا خداوند بدعايكسيكه با قلب غافل و بدون آگاهي، او را ميخواند، جواب نميدهد و او را اجابت نميكند]". ٧-نبايد دعا دربارهگناه يا قطع صله رحم باشد. زيرا احمد از ابوسعيد روايت كرده استكه پيامبر صلي الله عليه و سلم گفت:" ما من مسلم يدعو الله عزوجل بدعوة ليس فيها إثم ولا قطيعة رحم إلا أعطاه الله بها إحدى ثلاث خصال: إما أن يعجل له دعوته، وإما أن يدخرها له في الآخرة، وإما أن يصرف عنه من السوء مثلها." قالوا: إذا نكثر؟ قال: " الله اكثر [هر مسلمانيكه خدا را بخواند و دعائي را بكندكه درآنگناهي و قطع صله رحم نباشد، خداوند يكي از سه خصال را به وي ميبخشد يا دعايش را در دنيا جواب ميدهد و اجابت ميكند و يا براي او ذخيره ميكند و درآخرت پاداشش را به وي ميدهد و يا اينكه باندازه آن بدي را از او باز ميدارد. گفتند: پس ما فراوان دعا ميكنيم. پيامبر صلي الله عليه و سلم فرمود: و خداوند بيشتر ثواب ميدهد و ازآن عاجز نيست]". ٨-نبايد در اجابت تعجيل داشته باشيد، زيرا مالك از ابوهريره روايت كرده استكه پيامبر صلي الله عليه و سلم گفت:" يستجاب لاحدكم ما لم يعجل يقول: دعوت فلم يستجب لي [دعاي شما مورد اجابت واقع ميشود مادامكه تعجيل نكنيد و نگوئيد: من دعا كردم ولي مورد اجابت قرار نگرفت]". ٩-دعا بايد توام با باور و حزم به پذيرش آن باشد. زيرا ابوداود ازابوهريره نقل كرده استكه پيامبر صلي الله عليه و سلم گفت:" لا يقولن أحدكم: اللهم اغفر لي إن شئت، اللهم ارحمني إن شئت، ليعزم المسألة فإنه لا مكره له “ [هيچكس ازشما بهنگام دعا نگويد: خداوندا مرا بيامرز اگر خواستي. خداوندا مرا رحم كن اگر خواستي. بلكه تقاضا و مسئلت از خداوند بايد بطور جدي و جزمي باشد. بديهي استكهكسي نميتواند خداوند را به اكراه به چيزي وادارد]". ١٠-در دعا ازكلمات و سخنان جامع استفاده شود. همانگونه كه خداوند راهنمائي فرموده است:" ربنا آتنا في الدنيا حسنة، وفي الآخرة حسنة، وقنا عذاب النار [پروردگارا دردنيا وآخرت به ما نيكي وحسنه عطاكن وما را ازآتش دوزخ مصون فرما]". زيرا پيامبر صلي الله عليه و سلم كلمات جامع را دردعا ميپسنديد و غيرآنها را رها ميكرد. در سنن ابن ماجه آمده استكه: “مردي پيش پيامبر صلي الله عليه و سلم آمد وگفت: اي رسول خدا كدام دعا بهتر است؟ پيامبر صلي الله عليه و سلم به وي گفت: از خدايت عفو و عافيت در دنيا و آخرت را مسئلتكن، سپس روزدوم وسوم نيزپيش پيامبر صلي الله عليه و سلم ، آمد وهمين سئوال را تكراركرد و پيامبر صلي الله عليه و سلم همان جواب را داد، پس پيامبر صلي الله عليه و سلم گفت:" فإذا أعطيت العفو والعافية في الدنيا والآخرة فقد أفلحت [هرگاه به تو عفو و عافيت دنيا و آخرت داده شد، بيگمان تو رستگار هستي]". باز هم درآنجا آمده استكه پيامبر صلي الله عليه و سلم گفت:" ما من دعوة يدعو بها العبد أفضل من: " اللهم إني أسألك المعافاة في الدنيا الآخرة [هيچ دعائي بهتر نيست از اين دعا: اللهم... خداوندا من معافات و عافيت و سلامتي دنيا و آخرت را از تو مسئلت دارم]". ١١-پرهيز از نفرين بر خود و خانواده و دارائي خود: از جابر نقل است كه پيامبر صلي الله عليه و سلم گفت: " لا تدعو ا على أنفسكم، ولا تدعوا على أولادكم، ولا تدعوا على خدمكم، ولا تدعوا على أموالكم.لا توافقوا من الله تبارك وتعالى ساعة نيل عطاء فيستجاب لكم [خود را و فرزندان خود را و خدم و اموال خود را نفرين نكنيد.كاري نكنيدكه اين دعاي نفرين در ساعاتي باشدكه خداوند دعا را ميپذيرد، آنوقت نفرين مورد اجابت قرار ميگيرد. و شما پشيمان ميشويد]". ١٢-تكراردعا تا سه بار: از عبدالله بن مسعود روايت استكه پيامبر صلي الله عليه و سلم خوش داشت دعا را و استغفار را سه بار تكراركند. بروايت ابوداود. ١٣-هرگاهكسي بخواهد براي شخصي ديگر، دعاكند اول براي خودش دعاكند سپس براي او. خداوند ميفرمايد:" ربنا اغفر لنا ولاخواننا الذين سبقونا بالايمان [خداوندا ما را و برادران مومن پيش ازما را بيامرز]". ازابي بنكعب روايت استكه پيامبر صلي الله عليه و سلم هرگاه از يكي نام ميبرد براي او دعا ميكرد و از خود ميآغازيد. بروايت ترمذي با اسنادي صحيح. ١٤-پس ازدعا دستها را بر چهره ماليده و حمد و تمجيد وثناي خدا نمودن و درود بر پيامبر صلي الله عليه و سلم فرستادن، دست بر چهره ماليدن از چند طرق روايت شدهكه همگي ضعيف هستند و حافظ ابن حجرگفته استكه مجموعه آن روايتها من حيث المجموع بدرجه حسن ميرسند.
دعاي پدر و روزهدار و مسافر و مظلوم احمد و ابوداود و ترمذي با سند حسن روايتكردهاندكه پيامبر صلي الله عليه و سلم گفت:" ثلاث دعوات مستجابات لا شك فيهن: دعوة الوالد، ودعوة المسافر، ودعوة المظلوم [بدون شك سه دعا مورد پذيرش واقع ميشوند: دعاي پدر و مادر و دعاي مسافر و دعاي مظلوم]". ترمذي با سندي حسن آورده است كه پيامبر صلي الله عليه و سلم گفت:" ثلاثة لا ترد دعوتهم: الصائم حين يفطر، والامام العادل، ودعوة المظلوم يرفعها الله فوق الغمام ويفتح لها أبواب السماء، ويقول الرب: وعزتي لانصرنك ولو بعد حين [دعاي سهكس ردخور ندارد و پذيرفته ميشود: روزهدار هنگام افطار، پيشوا و حاكم عادل و دعاي مظلوم و ستمديده، كه خداوند دعايشان را بر بالا ابرها برد و درهاي آسمان بر وي آنها گشوده ميشود و خداگويد: به عزت خود سوگند ترا ياري خواهم داد ولو اينكه بعد از مدتي هم باشد]".
دعاي غائبانه برادر مسلمان براي برادر مسلمانش مسلم و ابوداود از صفوان بن عبدالله نقلكردهاندكهگفت: به شام وارد شدم و نزد ابوالدرداء، به منزل وي رفتم و او را نيافتم بلكه ام الدرداء را يافتم اوگفت: آيا امسال قصد زيارت حج را داري؟گفتم: آري.گفت: برايمان در پيشگاه خداوند دعا و طلب خيركن زيرا پيامبر صلي الله عليه و سلم ميگفت: “دعاي غائبانه مسلمان براي برادر دينيش، مورد اجابت واقع ميشود. كسيكه غائبانه براي ديگري دعا ميكند، بر سر او فرشتهاي ماموراست، هروقت او دعاي خيركرد، براي ديگران، آن فرشته ميگويد آمين و من نيز بدينگونه براي تو دعاي خيرميكنم. صفوانگويد: به بازار رفتم و آنجا با ابوالدرداء ملاقات نمودم و او نيز نظير اين مطلب را برايم از پيامبر صلي الله عليه و سلم نقل كرد“. ٢-ابوداود و ترمذي نقلكردهاند كه پيامبر صلي الله عليه و سلم گفت: نزديكترين دعا به اجابت،دعاي غائبانه مسلمان براي مسلمان استكه زودتر مورد اجابت واقع ميشود. ٣-همين دو نفر از عمر روايتكردهاندكهگفت: “از پيامبر صلي الله عليه و سلم كسب اجازه كردم كه بزيارت عمره بروم واوبه من اجازه داد وگفت:" لا تنسنا يا أخي من دعائك. " فقال عمر: كلمة ما يسرني أن لي بها الدنيا [اي برادرما را از دعاي خير خودت فراموش مكن، عمرگفت: اين سخن آنقدر مرا خوشحالكردكه حاضر نيستم آن را با دنيا معاوضه كنم يا اين سخن بسيار مرا خوشحالكرد و باندازه يك دنيا برايم ارزش داشت]".
بعضي از كلماتي كه شايسته است دعا را با آن آغاز نمود تا اميد اجابت بيشتر باشد: 1-از بريده نقل استكه پيامبر صلي الله عليه و سلم ازمردي شنيدكه ميگويد:" : اللهم إني أسألك بأني أشهد أنك أنت الله لاإله إلا أنت الاحد الصمد الذي لم يلد ولم يولد ولم يكن له كفوا أحد [پروردگارا ترا بآنكه:گواهي ميدهمكه تنها تو يگانه معبود بحق هستي و بغيراز تو معبود بحقي نيست، و تو يگانه و بينياز و برطرفكننده نيازهاي مخلوقات هستي و توكسي هستيكه نزاديكسي را وزاده نشدي -نهكسي ازوي زاده شده و نه او ازكسي زاده شده - و او را هيچكس هرگز مانند نبود، از تو مسئلت دارمكه...]". پيامبر صلي الله عليه و سلم گفت:" لقد سألت الله بالاسم الاعظم الذي إذا سئل به أعطى وإذا دعي به أجاب [تو درمسئلت خويش ازخداوند به اسم اعظمي متوسل شديكه هرگاه بدان اسم، چيزي ازاو خواسته شود، اجابت ميكند]". بروايت ابوداود و ترمذيكه آن را حسن دانسته است. منذريگفته است: شيخ ما ابوالحسن مقدسيگفت: اسناد آن مورد طعن و انتقاد نيست و در اين باره حديث بهتر از آن از نظر اسناد سراغ ندارم. ٢-از معاذ بن جبل نقل استكه پيامبر صلي الله عليه و سلم از مردي شنيدكه ميگويد: " يا ذا الجلال والاكرام، فقال: " قد استجيب لك فسل [اي باشكوه و بخشنده. پيامبر صلي الله عليه و سلم گفتت: دعايت مورد اجابت واقع شد پس دعاكن و مسئلت نما]". بروايت ترمذيكه آن را حسن دانسته است. ٣-از انس نقل استكهگفت: پيامبر صلي الله عليه و سلم ازكنار ابوعياش (زيد بن صامت رزقي گذشتكه مشغول دعا خواندن بود و ميگفت:" اللهم إني أسألك بأن لك الحمد، لا إله إلا أنت، يا حنان يا منان، يا بديع السموات والارض، يا ذا الجلال والاكرام، يا حي يا قيوم، فقال رسوال الله صلى الله عليه وسلم: " لقد سألت الله باسمه الاعظم الذي إذا دعي به أجاب وإذا سئل به أعطى [پروردگارا من بدانجهت از تو مسئلت دارمكه ميگويم: همه ستايشها ويژه تو است بجز تو معبود بحقي نيست اي پروردگار بسيار مهربان و نعمت دهنده و آفريننده آسمانها و زمين اي باشكوهكريم، اي هميشه زنده و پابرجا” پيامبر صلي الله عليه و سلم گفت: تو خدا را با اسم اعظمش خواندي، اسميكه هرگاه بدان خوانده شود اجابت ميكند و هرگاه بدان اسم از او مسئلت شود ميبخشد و عطا ميكند]". بروايت احمد و ديگران و حاكمان را با شرط مسلم صحيح دانسته است. ٤-از معاويه نقل استكهگفت: از پيامبر صلي الله عليه و سلم شنيدمكه ميگفت:" من دعا بهؤلاء الكلمات الخمس، لم يسأل الله شيئا إلا أعطاه: لا إله الا الله والله أكبر، لا إله إلا الله وحده لا شريك له، له الملك وله الحمد وهو على كل شئ قدير، لا إله إلا الله ولا حول ولا قوة إلا بالله." بروايت طبراني با اسناد “حسن”. هركس با اين جملات پنجگانه خدا را بخواند او را اجابت ميكند. اذكار و دعاها، ونيايش هاي بامدادان و شامگاهان وقت اذكار بامدادان از طلوع فجر تا طلوع خورشيد ميباشد و وقت اذكار شامگاهان بين نماز عصر و غروب است. 1-مسلم ازابوهريره نقلكرده استكه پيامبر صلي الله عليه و سلم گفت: " من قال حين يصبح، وحين يمسي: سبحان الله وبحمده مائة مرة، لم يأت أحد يوم القيامة بأفضل مما جاء به إلا أحد قال مثل ما قال أو زاد عليه [هركس بامدادان و شامگاهان يكصد بار “سبحان الله و بحمده“ را بگويد، در روز قيامت هيچكس عمل بهتر از عمل او را ندارد مگركسي كه باندازه اوگفته باشد يا بيشتر از او]". ٢-باز هم از ابن مسعود روايتكرده استكه پيامبر صلي الله عليه و سلم چون شامگاهان فرا ميرسيد ميگفت:" أمسى الملك لله، والحمد لله، لا إله إلا الله وحده لا شريك له، له الملك وله الحمد وهو على كل شئ قدير، رب أسألك خير ما في هذه الليلة وخير ما بعدها وأعوذ بك من شر ما في هذه الليلة وشر ما بعدها، رب أعوذ بك من الكسل وسوء الكبر، رب أعوذ بك من عذاب في النار وعذاب في القبر [ملك ازآن الله وهمه ستايشها ازآن الله است، هيچ معبود بحقي نيست بغيراز اللهكه او تنها و بيشريك است، ملك و ستايش ازآن او است و او برهر چيزتوانا و قادر است. پروردگارا بهترين چيزهائيكه در امشب و بعد ازآن، هست آن را از تو ميطلبم، و از همه بديهاي امشب و بعد از آن بتو پناه ميبرم. پروردگارا ازكسل و بدفرجامي پيري و عذاب دوزخ و عذابگور، بتو پناه ميبرم]". و چون صبح فرا ميرسيد باز هم همينكلمات را تكرار ميكرد و بجاي امسي اصبح مينهاد " أصبحنا وأصبح الملك لله...". ٣-ابوداود از عبدالله بن حبيب روايتكرده استكه پيامبر صلي الله عليه و سلم به منگفت: بگو. گفتم: اي رسول الله چه بگويم؟گفت:" قل هو الله أحد، والمعوذتين حين تمسي وحين تصبح ثلاث مرات تكفيك من كل شئ [در هر بامدادان و شامگاهان سه بار سورههاي اخلاص و معوذتين:" قل اعوذبرب الفلق... و قل اعوذ برب الناس... را بخوان برايت از هر چيزيكفايت ميكنند]". ترمذيگفت: اين حديث حسن و صحيح است. ٤-باز هم از ابوهريره روايتكرده استكه پيامبر صلي الله عليه و سلم به ياران خود تعليم مي داد:" إذا أصبح أحدكم فليقل: اللهم بك أصبحنا وبك أمسينا، وبك نحيا وبك نموت، وإليك النشور. وإذا أمسى فليقل: اللهم بك أمسينا وربك أصبحنا، وبك نحيا وبك نموت وإليك المصير [هرگاه يكي از شما به صبح درآمد بگويد: خداوندا بنام تو و وسيله تو، وارد صبح شديم و بنام توووسيله تووارد شامگاهان ميشويم وزندگي ومرگ ما ازتوو وسيله تو است، و بازگشت ما هم به سوي تو است و چون وارد شامگاهان شد بگويد: خداوندا...]". ترمذي آن حديث را حسن و صحيح دانسته است. 5-در صحيح بخاري از شداد بن اوس و او از پيامبر صلي الله عليه و سلم نقلكرده استكهگفت:" سيد الاستغفار: اللهم أنت ربي لا إله إلا أنت، خلقتني وأنا عبدك، وأنا على عهدك ووعدك ما استطعت، أعوذ بك من شر ما صنعت، أبوء لك بنعمتك علي، وأبوء بذنبي فاغفر لي. فإنه لا يغفر الذنوب إلا أنت.من قالها حين يمسي فمات من ليلته دخل الجنة، ومن قالها حين يصبح فمات من يومه دخل الجنة [بزرگترين استغفار اين دعا است: خداوندا تو پروردگار مني و بجز تو هيچ معبود بحقي وجود ندارد،تو مرا آفريدي و من بنده توام و من تا آنجاكه توانائي داشته باشم بر عهد و پيمان و وعده توام. و از هر بديكه آفريدهاي و از شر مخلوقات تو بتو پناه ميآورم، من به نعمتهاي تو درحق خود اعتراف ميكنم و بگناهان خويش نيز اقرار مينمايم، پس مرا بيامرز زيرا بجز تو،كسي نميتواند گناهانم را بيامرزد. هركس اين دعا را بهنگام شامگاهان بخواند وآنشب بميرد، داخل بهشت ميشود و هركس اين دعا را بهنگام بامدادان بخواند و آن روز بميرد، داخل بهشت ميشود]". ودرسنن ترمذي از ابوهريره نقل استكه ابوبكر صديق به پيامبر صلي الله عليه و سلم گفت: مرا به چيزي امركن كه بامدادان و شامگاهان بخوانم. پيامبر صلي الله عليه و سلم گفت: بگو " اللهم عالم الغيب والشهادة فاطر السموات والارض، رب كل شئ ومليكه، أشهد أن لا إله إلا أنت، أعوذ بك من شر نفسي وشر الشيطان وشركه، وأن نقترف سوءا على أنفسنا أو نجره إلى مسلم. قله إذا أصبحت وإذا أمسيت، وإذا أخذت مضجعك [خداوندا اي آگاه برنهان و آشكار، اي آفريننده آسمانها و زمين، اي پروردگار همه چيز و مالك همه چيز، گواهي ميدهمكه بجزتوهيچ معبود بحقي نيست. من ازشروبدي نفس خويش و از شر و بدي شيطان و دام او و از اينكه نسبت بخود يا ديگران بديكنم، به تو پناه ميآورم و خود را در پناه توقرارميدهم. اين دعا را بگو تا وقتيكه وارد بامدادان و شامگاهان ميشوي و هنگامي كه بر تختخواب ميروي]". ترمذي آن را حديث حسن صحيح دانسته است. ٧-باز هم ترمذي از عثمان بن عفان روايتكرده استكه پيامبر صلي الله عليه و سلم ،گفت:" ما من عبد يقول في صباح كل يوم ومساء كل ليلة: بسم الله الذي لا يضر مع اسمه شئ في الارض ولا في السماء وهو السميع العليم ثلاث مرات فيضره شئ [هر بندهاي بامدادان و شامگاهان سه بار بگويد: بسم الله... بنام اللهكه با وجود نام او هيچ چيز درزمين وآسمان نميتواند زيان برساند و او شنوا و دانا است، درآن شب و روز هيچ زياني به وي نميرسد]". ترمذي آن را حديث حسن صحيح دانسته است. ٨-باز هم ترمذي از ثوبان و غير او نقلكرده استكه پيامبر صلي الله عليه و سلم گفت: " من قال حين يمسي وإذا أصبح: رضيت بالله ربا، وبالاسلام دينا، وبمحمد صلى الله عليه وسلم نبيا، كان حقا على الله أن يرضيه [هركس شامگاهان و بامدادان بگويد: رضيت... خرسند و راضيمكه پروردگارم الله و دينم اسلام و پيامبرم محمد بن عبدالله ميباشد، برخدا استكه او را راضي و خشنودكند]". وآن را حديث حسن صحيح دانسته است. ٩-باز هم ترمذي از انس روايت كرده استكه پيامبر صلي الله عليه و سلم گفت:" من قال حين يصبح أو يمسي: اللهم اني أصبحت أشهدك وأشهد حملة عرشك وملائكتك وجميع خلقك أنك أنت الله لا إله إلا أنت وحدك لا شريك لك، وأن محمدا عبدك ورسولك، أعتق الله ربعه من النار، فمن قالها مرتين أعتق الله نصفه من النار، ومن قالها ثلاثا أعتق الله ثلاثة أرباعه من النار، ومن قالها أربعا أعتقه الله من النار [هركس صبح و شام بگويد: اللهم... خداوندا حالاكه من به بامداد درآمدهام ترا و همه عرشت را و فرشتگانت را و همه آفريدگانت راگواه ميگيرمكه من اعتراف ميكنم وميگويم:كه تنها تو معبود بحق هستي و يگانه و تنهائي و شريكي نداري و محمد بن عبدالله بنده و فرستاده تو است، خداوند يك چهارم اندام او را از عذاب دوزخ رها ميسازد و چون دوبارگويد نصف بدنش وچون سه بارگويد سه چهارم بدنش وچون چهاربار گويد تمام بدنش را ازآتش دوزخ برهاند]". ١٠-در سنن ابيداود از عبدالله بن غنام آمده است كه پيامبر صلي الله عليه و سلم گفت: " من قال حين يصبح: اللهم ما أصبح بي من نعمة أو بأحد من خلقك فمنك وحدك لا شريك لك، لك الحمد ولك الشكر، فقد أدى شكر يومه، ومن قال مثل ذلك حين يمسي، فقد أدى شكر ليلته [هركس بهنگام صبح و شامگويد: اللهم... خداوندا هر نعمتيكه من و ديگران داريم تنها از جانب تو استكه بيشريك هستي پس هر حمد و سپاسي شايسته تو است. او سپاس شب و روز خود را بجاي آورده است]". ١١-درسنن و صحيح حاكم از عبدالله بن عمرآمده استكه: پيامبر صلي الله عليه و سلم گفتن اين كلمات را هنگام صبح و شام ترك نميكرد:" اللهم إني أسألك العافية في الدنيا والاخرة، اللهم إني أسألك العفو والعافية في ديني ودنياي وأهلي ومالي، اللهم استر عوراتي وآمن روعاتي، اللهم احفظني من بين يدي ومن خلفي وعن يميني وعن شمالي ومن فوقي، وأعوذ بعظمتك أن أغتال من تحتي [خداوندا از تو سلامتي دنيا و آخرت را مسئلت دارم. خداوندا عفو و سلامتي دين و دنيا و خانواده و مالم را از تو مسئلت دارم خداوندا عيبهايم را بپوشان و ترس وفزعم را برطرفكن. خداوندا مرا از همه جهات، از پيش و پس و راست و چپ و بالا و پائين محفوظ و مصون دارو بتو پناه ميبرم ازاينكه زمين مرا بخود فرو برد]". ١٢-از عبدالرحمن بن ابي بكره آمده استكه او بپدرش گفت: اي پدرم ترا ميشنوم كه هر بامداد دعا ميكني و ميگوئي: " اللهم عافني في بدني، اللهم عافني في سمعي، اللهم عافني في بصري.لا إله إلا أنت [خداوندا بدنم وگوشم و چشمم را سلامتي عطاكن. بجز تو معبود بحقي نيست]".كه سه بار صبح وسه بارشام آن را تكرار ميكني. اوگفت: من شنيدهامكه پيامبر صلي الله عليه و سلم در دعاي خويش اين كلمات را ميخواند. و من دوست دارمكه سنت او را پيشگيرم. بروايت ابوداود. ابن السني از ابن عباس از پيامبر صلي الله عليه و سلم روايتكردهكه پيامبر صلي الله عليه و سلم گفت:" من قال إذا أصبح: اللهم إني أصبحت منك في نعمة وعافية وستر، فأتم نعمتك علي وعافيتك وسترك في الدنيا والاخرة، ثلاث مرات إذا أصبح وإذا أمسى، كان حقا على الله أن يتم عليه [هركس بامدادان گويد: خداوندا من ازنعمت وسلامتي وپرده پوشي تو بهرهمند شدهام از تو مسئلت دارمكه آنها را بر من در دنيا و آخرت تكميلگرداني و باتمام برساني]". سه بار در بامدادان و سه بار شامگاهان، سزاوار استكه خداوند آنها را بر وي باتمام برساند. از انس روايت شده كه پيامبر صلي الله عليه و سلم گفت:" أيعجز أحدكم أن يكون كأبي ضمضم "؟ قالوا: ومن أبو ضمضم يا رسول الله؟ قال: " كان إذا أصبح قال: اللهم وهبت نفسي وعرضي لك. فلا يشتم من شتمه ولا يظلم من ظلمه ولا يضرب من ضربه [آيا هريك ازشما نميتواند بمانند ابوضمضم باشد؟گفتند: اي رسول خدا ابوضمضم چهكسي بود؟ پيامبر صلي الله عليه و سلم گفت: اوكسي بود كه بامدادان ميگفت: خداوندا من نفس خويش و آبروي خويش را به تو بخشيدم ودرراه تو ازآنهاگذشتم. پس اگركسي به وي ناسزا ميگفت جوابش نميداد واگركسي به وي ستم ميكرد تلافي نمينمود واگركسي او را ميزد عمل به مثل نميكرد]". از ابوالدرداء روايت شدهكه پيامبر صلي الله عليه و سلم گفت:" من قال في كل يوم حين يصبح وحين يمسي: حسبي الله لا إله إلا هو عليه توكلت، وهو رب العرش العظيم، سبع مرات، كفاه الله تعالى ما أهمه من أمر الدنيا والاخرة [هركس هر روز بامدادان و شامگاهان هفت بار اين دعاي: حسبي الله... تنها خداوند برايم بس است و بجزاو هيچ معبود بحقي نيست و تنها بدو توكل دارم و او پروردگارعرش عظيم است را بخواند خداوند او را درهر كاريكه در دنيا و آخرت برايش اهميت داشته باشد،كفايت ميكند]". از طلق بن حبيب روايت است كه گفت: “مردي به نزد ابوالدرداء آمد وگفت: اي ابودرداء خانهات سوخت. اوگفت: نسوخته است و خداوند چنينكاري را نميكند، چون منكلماتي را بر زبان آوردهامكه از پيامبر صلي الله عليه و سلم شنيدهامكهگفت: هركس آنها را درآغاز روزبرزبان راند تا وقت شامگاهان مصيبتي به وي نميرسد و هركس درآخرروزآن كلمات را بخواند تا بامدادان مصيبتي به وي نميرسد وآنكلمات اينست:" اللهم أنت ربي، لا إله إلا أنت، عليك توكلت وأنت رب العرش العظيم، ما شاء الله كان، وما لم يشأ لم يكن، لا حول ولا قوة إلا بالله العلي العظيم، أعلم أن الله على كل شئ قدير، وأن الله قد أحاط بكل شئ علما، اللهم إني أعوذ بك من شر نفسي، ومن شر كل دابة أنت آخذ بناصيتها، إن ربي على صراط مستقيم [خداوندا تنها تو پروردگار منيكه بجز تو هيچ معبود بحقي نيست وتنها برتو توكل دارمكه تو پروردگارعرش عظيم هستي، هرچيزيكه خدا بخواهد ميشود وهرچيزيكه خدا نخواهد نميشود. هر تلاش وكوششي تنها بدست خداوند بزرگوار و برتر است. و ميدانمكه خداوند بر هر چيزي توانا است و علم خداوند بر هر چيزي محيط است، خداوندا از شر و بدي نفس خود و ازشر و بدي هر جنبندهايكه زمامش بدست تو است، بتو پناه ميبرم، بيگمان راه پروردگارمن راه راست و صراط مستقيم است]". در بعضي روايات آمده استكه ابودرداءگفت: بفرمائيد برويم، او برخاست و ديگران هم با وي برخاستند و به طرف خانه او رفتند،كه پيرامون آن سوخته بود ولي آسيبي به خانه او نرسيده بود.
اذكار و نيايشهاي هنگام خوابيدن 1-بخاري از حذيفه و ابوذر روايت كرده است كه گفتند: “هرگاه پيامبر صلي الله عليه و سلم برختخواب ميرفت ميگفت:" باسمك اللهم أحياء وأموت [بنام تو خداوندا زنده هستم و ميميرم، مرگ و زندگيم بنام تو و در اختيار تو است]". و هرگاه از خواب بيدار شد، ميگفت:" الحمدلله الذي أحيانا بعد ما أماتنا وإليه النشور [ستايش خدا را سزاست كه ما را دوباره زنده نمود، بعد از اينكه ما را ميرانده بود و پس از اينكه دوباره پس از مرگ زنده شديم، بازگشتمان به سوي او است]". و رهنمود او چنان بودكه دست راست خود را بزيرگونهاش مينهاد وميگفت:" اللهم قني عذابك يوم تبعث عبادك " ثلاثا، ويقول: " اللهم رب السموات ورب الارض ورب العرش العظيم، ربنا ورب كل شئ، فالق الحب والنوى، منزل التوراة والانجيل والقرآن، أعوذ بك من شر كل ذي شر أنت آخذ بناصيته، أنت الاول فليس قبلك شئ، وأنت الاخر فليس بعدك شئ، وأنت الظاهر فليس فوقك شئ، وأنت الباطن فليس دونك شئ، اقض عنا الدين وأغننا من الفقر [خداوندا بدان هنگامكه بندگانت را زنده ميكني، مرا ازعذاب خود مصون دار سه بارآن را ميگفت. و همچنين ميگفت: “خداوندا اي پروردگارآسمان و زمين و عرش عظيم، اي پروردگار ما و همه چيزها، اي شكافنده دانه و هسته و روياننده گياهان و اي نازلكننده تورات و انجيل و قرآن، بتو پناه ميبرم ازبدي هر چيزي،كه بد باشدكه زمام آن بدست تو است، تو اول هستي پس هيچ چيزپيش از تو نبوده است وتوآخرهستي پس هيچ چيزبعد ازتونخواهد بود وتوآشكاري پس هيچ چيزي آشكارترازتونيست و انت الباطن وتوآنچنان نهاني هستيكه هيچ چيزازآن نهانتر نيست و ما را ببازپرداخت وام خود موفق بگردان و ما را بينيازكن از فقر]". و بازهم پيامبر صلي الله عليه و سلم ميگفت:" الحمدلله الذي أطعمنا وسقانا وكفانا، وآوانا، فكم ممن لا كافي ولا مؤوي [ستايش خداي را،كه بما خوراك و نوشيدني داد و ما راكفايت كرد و پناه داد و چه بسا بسيارندكسانيكهكسي ندارند،كه آنان راكفايتكند و پناهشان بدهد ]". و هرگاه شبها برختخواب ميرفتكف دستان خود را جمع ميكرد و درآنها ميدميد و سوره “اخلاص” و “فلق” و “ناس” را ميخواند سپس تا آنجا كه امكان داشت دست بر اندامهاي خويش ميماليد كه از سر و صورت و اندامهاي پيشين آغاز ميكرد و اين عمل را سه بار تكرار مينمود. و دستور ميدادكه هركس برختخواب ميرود و بر پهلو ميخوابد بگويد:" باسمك ربي وضعت جنبي، وبك أرفعه، إن أمسكت نفسي فارحمها، وإن أرسلتها فاحفظها بما تحفظ به عبادك الصالحين [بنام تو اي پروردگارا پهلو بر خاك نهادم و برميدارم، اگر در خواب جانم را گرفتي به من رحم كن و اگر آن را همچنان آزاد گذاشتي، آن را بهمان چيزيكه بندگان درستكارت را، حفظ ميكني، حفظ كن]". پيامبر صلي الله عليه و سلم به حضرت فاطمهگفت: 33بارتسبيح و33 بار تحميد و ٣٤ بار تكبير بگو و بخواندن:" اللهم فاطر السموات والارض...ألخ تا آخر و خواندن آيه الكرسي توصيه ميفرمود. و خبر داد بدينكه هركس آن را بخواند همواره در پناه خداوند خواهد بود. و به براءگفت: “هرگاه برختخواب رفتي، وضو بگير همانگونهكه براي نماز وضو ميگيري، سپس بر پهلوي راست بخواب و بگو:" : اللهم أسلمت نفسي إليك ووجهت وجهي إليك، وفوضت أمري إليك، وألجأت ظهري إليك رغبة ورهبة إليك. لا ملجأ ولا منجا منك إلا إليك، آمنت بكتابك الذي أنزلت ونبيك الذي أرسلت ثم قال: فإن مت، مت على الفطرة، واجعلهن آخر ما تقول [خداوندا من نفس و جان خود را بتو تسليمكردم وبتو روي آوردم وكارخود را بتوواگذاشتم ودر شوق ورغبت و ترس ووحشت، بتو پشت ميبندم، دربرابرتوهيچ پناهگاه و محل نجاتي نيست مگر به سوي تو. بكتاب آسماني تو ايمان آوردمكه آن را برپيامبرت، نازلكردي و به پيامبرت نيز ايمان آوردم. اگر در آن شب بميري با فطرت پاك خواهي مرد و اين سخنان آخرينكلامت باشد]".
دعاي هنگام بيداري از خواب پيامبر صلي الله عليه و سلم امركرد بكسيكه ازخواب بيدارميشود بگويد:" الحمد لله الذي رد علي روحي. وعافاني في جسدي، وأذن لي بذكره [ستايش خداي راكه روحم را به من برگردانيد و به تنم سلامتي داد و ازاو اجازه يافتمكه از او يادكنم]". و چون از خواب بيدار ميشود بگويد: لا إله إلا أنت سبحانك، اللهم أستغفرك لذنبي، وأسألك رحمتك، اللهم زدني علما، ولا تزغ قلبي بعد إذ هديتني، وهب لي من لدنك رحمة إنك أنت الوهاب [هيچ معبود بحقي نيست بجزتو، ترا به پاكي وصف ميكنم. خداوندا، ازتو برايگناهانم استغفار ميكنم و رحمتت را مسئلت دارم. خداوندا دانشم را بيفزاي و بعد از اينكه مرا هدايتكردي، دلم را منحرف مگردان، و رحمت خود را به من ارزاني دار، براستي تو بسيار بخشايندهاي]". در حديث صحيح آمده استكه هركس شب بيدار شود و نتوانست بخوابد، بگويد:" لا إله إلا الله وحده لا شريك له، له الملك، وله الحمد وهو على كل شئ قدير، الحمد لله، وسبحان الله، ولا إله إلا الله، والله أكبر، ولا حول ولا قوة إلا بالله"، سپس بگويد :" اللهم اغفر لي “ يا دعاكرد، دعايش مورد اجابت قرارميگيرد. اگروضوگرفت و نماز خواند و نيايشكرد دعا و نمازش قبول ميشود.
ذكر بهنگام ترس و بيخوابي و وحشت از عمر بن شعيب از پدرش از جدش نقل استكه پيامبر صلي الله عليه و سلم گفت: " إذا فزع أحدكم في النوم فليقل: أعوذ بكلمات الله التامات من غضبه وعقابه وشر عباده، ومن همزات الشياطين، وأن يحضرون، فإنها لن تضره [هرگاهكسي در خواب ترس بر وي عارض شد، بگويد: “اعوذ... پناه ميبرم به كلمات تمام وكمال خدا، از اينكه از خشم و غضب و مكافات او و شر بندگانش و از وسوسههاي شياطين و ددان در امان باشم و از اينكه شياطين به نزد من حاضر شوند، نيز در امان باشم. آنوقت شياطين به وي زياني نميرسانند]". اوگفت: ابن عمرآن را به فرزندان بالغ و نابالغ خود ميآموخت،آن را در صحيفهاي چك مانندي نوشته و بگردن خود آويخته بود. اسناد آن حسن است. از خالد بن وليد نقل استكه يك شب به بيخوابيگرفتارآمد. پيامبر صلي الله عليه و سلم گفت: دلت ميخواهدكلماتي بتو ياد دهمكه چون آنها را خواندي خوابت ببرد؟ بگو:" اللهم رب السموات السبع وما أظلت ورب الارضين وما أقلت. ورب الشياطين وما أضلت، كن لي جارا من شر خلقك كلهم جميعا.أن يفرط علي أحد منهم أو أن يبغي علي عز جارك، وجل ثناؤك، ولا إله غيرك ". أو " لا إله إلا أنت [خداوندا اي پروردگارآسمانهاي هفتگانه وآنچهكه برآن سايه مياندازند و اي پروردگار طبقات زمين و آنچهكه بر پشت آنها است و اي پروردگارشياطين و ددان وآنچهكهگمراهش ميسازند، مرا از شرو بدي همه آفريدگانت، درپناه خويش دار، بدون اينكه يكي ازآنها بتواند برمن شتابكند به عقوبت، يا برمن طغيان و تجاوزكند. پناه تو عزيزاست و ثناي تو باشكوه و بغير از تو، معبود بحقي نيست]". طبراني آن را در “الكبير“ و “الاوسط” خويش با اسناد جيد آورده است، جز آنكه عبدالرحمن بن سابط از خالد نشنيده است، اين مطلب را حافظ منذري تذكر داده است. طبراني و ابن السني ازبراء بن عازب نقلكردهاندكه مردي به نزد پيامبر صلي الله عليه و سلم از وحشت و ترس، شكوه نمود. پيامبر صلي الله عليه و سلم به ويگفت: بگو:" سبحان الله الملك القدوس رب الملائكة والروح، جللت السموات والارض بالعزة والجبروت [1] آن مرد آن دعا را گفت و خداوند ترس و وحشت را از او زايلكرد.
اگركسي در خواب چيزي را ديدكه از آن ناخشنود است، چه چيزي بگويد و چهكار كند؟ 1-جابرگويد پيامبر صلي الله عليه و سلم گفت:" إذا رأى أحدكم الرؤيا يكرهها فليبصق عن يساره ثلاثا، وليستعذ بالله من الشيطان الرجيم، وليتحول عن جنبه الذي كان عليه [هركس خواب ناخوشي ديد و ازآن ناخشنود بود، سه باربطرف چپ تف بيندازد و استعاذه كند- اعوذ بالله من الشيطان الرجيم - و پهلوئي را كه بر آن خوابيده است تغييردهد -يعني اگربرپهلوي راست خوابيده بود به پهلوي چپ يا برعكس برگردد - ]". بروايت مسلم و ابوداود و ابن ماجه و نسائي. ٢-ابوسعيد خدريگويد از پيامبر صلي الله عليه و سلم شنيدمكه ميگفت:" إذا رأى أحدكم الرؤيا يحبها فإنما هي من الله، فليحمد الله عليها، وليحدث بما رأى، وإذا رأى غير ذلك مما يكره فإنما هي من الشيطان، فليستعذ بالله من شرها ولا يذكرها لاحد فإنها لا تضره [هرگاه يكي از شما خوابي ديد،كه ازآن خوشحال شده است بداندكه آن از طرف خدا است، پس خدا را حمد و ستايشگويد، و آن را براي هركسكه ميخواهد ذكركند، و هرگاه خواب ناخوشي ديد، ازشيطان است پس ازشر او بخدا پناه ببرد، وآن را برايكسي نگويد. بتحقيق شيطان وي را، زيان ندارد و زيان نرساند]". بروايت ترمذيكه آن را “حديث حسن صحيح“ دانسته است.
ذكر بهنگام پوشيدن لباس 1-ابن السني روايتكردهكه پيامبر صلي الله عليه و سلم بهنگام پوشيدن جامه يا پيراهن يا عبا يا عمامه ميگفت:" اللهم إني أسألك من خيره وخير ما هو له، وأعوذ بك من شره وشر ما هو له [خداوندا من خيرآن، را وخيرچيزيكه دارد، ازتو مسئلت ميكنم وازشر آن و شريكه دارد، بتو پناه ميبرم]". 2-از معاذ بن انس روايت استكه پيامبر صلي الله عليه و سلم گفت:" من لبس ثوبا جديدا فقال: الحمد لله الذي كساني هذا، ورزقنيه من غير حول مني ولا قوة، غفر الله له ما تقدم من ذنبه [هركس لباس تازه پوشيد وگفت: ستايش خدائي راكه آن را به من پوشانيد و روزي من ساخت، بدون اينكه تلاشي و نيروئي از من سر زده باشد.گناهان پيشين او آمرزيده ميشود]". وگفتنبسمالله الرحمن الرحم نيزمستحب است زيرا هرچيزيكه بدون نام خدا آغاز شود، ناقص است.
ذكر بهنگام پوشيدن لباس جديد 1-ابوسعيد خدريگفت: پيامبر صلي الله عليه و سلم هرگاه لباس نوي -عمامه يا پيراهن يا عباء - ميپوشيد ميگفت:" اللهم لك الحمد أنت كسوتنيه، أسألك خيره وخير ما صنع له، وأعوذ بك من شره وشر ما صنع له [خداوندا ستايش ترا استكه اين لباس را به من پوشانيدهاي، خير و نيكي آن را و خيريكه برايش ساخته شده است، از تو مسئلت دارم و از شر و بدي آن و بديكه برايش ساخته شده است، بتو پناه ميبرم]". بروايت ابوداود و ترمذيكه آن را حسن دانسته است. 2-ترمذي از عمر روايتكرده استكهگفت: از پيامبر صلي الله عليه و سلم شنيدم، كه ميگفت: " من لبس ثوبا جديدا فقال: الحمد لله الذي كساني ما أواري (1) به عورتي، وأتجمل به في حياتي. ثم عمد إلى الثوب الذي أخلق فتصدق به كان في حفظ الله وفي كنف الله عزوجل، وفي سبيل الله حيا و ميتا [هركس جامه جديدي پوشيد وگفت: ستايش خداي راكه جامهاي به من پوشانيد،كه بدان ستر عورت ميكنم و زندگي خود را بدان ميآرايم، سپس لباسكهنه را درراه خدا بديگران ببخشد، او در حال مرگ و زندگي درحفظ و پناه و در راه خداوند خواهد بود]". بهنگامي كه كسي لباس جديد پوشيد نيكو است به وي چنين گفت: 1-در حديث صحيح آمدهاستكه پيامبر صلي الله عليه و سلم بعد از اينكه به ام خالد جامه نقشداري پوشانيدگفت:" أبلي وأخلفي [آن راكهنهكنيد]". و اصحاب ميگفتند: آن را كهنهكنيد و خداوند لباس تازه بجاي آن بتو بدهد. - تبلي ويخلف الله -. ٢-پيامبر صلي الله عليه و سلم عمر را ديدكه جامه تازه پوشيده استگفت: " البس جديدا وعش حميدا، ومت شهيدا سعيدا [لباس تازه بپوشي و ستوده زندگيكني و شهيد و خوشبخت بميري]". بروايت ابن ماجه و ابن السني.
ذكر بهنگام درآوردن جامه ابن السني از انس روايتكرده استكه پيامبر صلي الله عليه و سلم گفت:" ستر ما بين أعين الجن وعورات بني آدم، أن يقول الرجل المسلم إذا أراد أن يطرح ثيابه: بسم الله الذي لا إله إلا هو [پوشش چشمان جن در برابر عورت انسان آنست كه مسلمان بهنگام كندن و درآوردن جامه خويش بگويد: بنام خدائي كه بجز او هيچ معبود بحقي نيست]".
اذكار بهنگام خروج از منزل 1-ابوداود از انس نقلكرده استكه پيامبر صلي الله عليه و سلم گفت:" من قال - يعني إذا خرج من بيته -: بسم الله توكلت على الله، ولا حول ولا قوة إلا بالله يقال له كفيت ووقيت وهديت، وتنحى عنه الشيطان فيقول لشيطان آخر: كيف لك برجل قد هدي وكفي ووقي. [هركسيكه بهنگام بيرون رفتن از خانهگويد: بنام خدا و توكل بر خدا هيچ تلاش وكوشش به نتيجه نميرسد، مگر بوسيله خداوند. به ويگفته ميشود: ترا بسنده است. حفظ شدي و هدايت يافتي و شيطان از او دور ميشود و به شيطان ديگر ميگويد: تو چكار داري با مردي،كهكفايت و وقايت و هدايت يافته است]". ٢-در مسند احمد از انس آمده است:" بسم الله آمنت بالله، اعتصمت بالله، توكلت على الله، لا حول ولا قوة إلا بالله [بنام اللهكه به وي ايمان دارم و تمسك و توكلم بدوست،كه هيچ تلاش وكوشش بدون توفيق او به نتيجه نميرسد]". اين حديث “حسن“ ميباشد. ٣-صاحبان سنن ازام سلمه روايتكردهاندكهگفت: هرگاه پيامبر صلي الله عليه و سلم از منزل ما خارج ميشد، روي بطرف آسمان مينمود و ميگفت:" اللهم إني أعوذ بك أن أضل أو أضل، أو أزل أو أزل، أو أظلم أو أظلم، أو أجهل، أو يجهل علي [خدارندا پناه بر تر ازاينكه كسي راگمراهكنم يا خودگمراه شوم و باكسي را بلغزانم، يا خود دچارلغزش شوم، بركسي ستمكنم يا مورد ستم واقع شوم،كسي را بناداني بكشم يا بنادانيكشانده شوم]". ترمذيگفته: اين حديث “حسن صحيح” است.
اذكار دخول بمنزل 1-در صحيح مسلم از جابر نقل استكهگفت: از پيامبر صلي الله عليه و سلم شنيدمكه ميگفت:" إذا دخل الرجل بيته فذكر الله تعالى عند دخوله، وعند طعامه قال الشيطان: لا مبيت لكم ولا عشاء. وإذا دخل فلم يذكر الله تعالى عند دخوله، قال الشيطان: أدركتم المبيت، فإذا لم يذكر الله تعالى عند طعامه قال: أدركتم المبيت والعشاء. [هرگاه كسي وارد خانهاش شد و بهنگام ورود وبهنگام صرف غذا نام خدا برد وذكراللهكرد شيطان خطاب به ديگر شياطين ميگويد: امشب در اينجا جاي ماندن و شام نداريد. و هرگاهكسي در وقت ورود ذكر خدا نكرد، شيطان ميگويد: امشب ميتوانيد اينجا بمانيد و اگر بهنگام صرف غذا ذكر خدا نكرد ميگويد: جاي ماندن شب و شام هم داريد]". 2-در سنن ابوداود از مالك اشعري آمده استكه پيامبر صلي الله عليه و سلم گفت: " إذا ولج الرجل بيته فليقل اللهم إني أسألك خير المولج وخير المخرج، بسم الله ولجنا وبسم الله خرجنا، وعلى الله ربنا توكلنا، ثم ليسلم على أهله [هرگاهكسي وارد خانهاش شد بگويد: خداوندا بهترين موعد ورود و بهترين موعد خروج را ازتو مسئلت دارم. بنام خدا داخل شديم و بنام خدا بيرون آمديم و بر پروردگار خويش توكل نموديم. سپس بر اهل خانه خود سلامكند]". ٣-در سنن ترمذي از انس آمده استكهگفت: پيامبر صلي الله عليه و سلم به منگفت: " يا بني إذا دخلت على أهلك فسلم تكن بركة عليك وعلى أهل بيتك [اي پسركم هرگاه براهل خويش وارد شدي، سلامكن.كه برايت و براي خانوادهات بركت و فزوني ميآرد]". ترمذيگفته استكه اين حديث “حسن و صحيح” است.
ذكر موقعي كه انسان از چيزي از دارائي خودش خوشش ميآيد هرگاه انسان از خانواده و اموال خود، چيزي را ديد كه موجب خوشحالي او شود لازم استكه بگويد" ماشاء الله، لاقوهالابالله، آنوقت ازآن بدي نخواهد ديد. و اگر از آنها چيزي ديد كه او را خوشحال نميكند بگويد: " الحمد لله على كل حال. خداوند ميفرمايد:" ولولا إذ دخلت جنتك قلت ما شاء الله لا قوة إلا بالله [چرا بهنگام ورود در باغت، نگفتي: ماشاء الله..]". ابن السني از انس نقل كرده است كه پيامبر صلي الله عليه و سلم گفت:" ما أنعم الله على عبد نعمة في أهل ومال وولد فقال: ما شاء الله لا قوة إلا بالله فيرى فيها آفة دون الموت [هركس خداوند نعمتي ازاهل ومال وفرزند بوي داده باشد و در برخورد با آن بگويد: ماشاء الله.. بجز مرگ درآن آفتي نميبيند]". باز هم از پيامبر صلي الله عليه و سلم روايت استكه هرگاه او چيزي را ميديد و از آن خوشش ميآمد ميگفت: " الحمد لله الذي بنعمته تتم الصالحات [ستايش خدائي راكه با نعمت او شايستگيها اتمام ميپذيرند]". و اگر چيزي ميديد كه از آن خوشش نميآمد ميگفت:" الحمد لله على كل حال . بروايت ابن ماجه. حاكمگفته است: اين حديث صحيح الاسناد است.
ذكر هنگام نگاه درآيينه 1-ابن السني از علي روايتكرده استكه پيامبر صلي الله عليه و سلم هرگاه به آيينه مينگريست ميگفت:" اللهم كما حسنت خلقي فحسن خلقي. [ستايش خداي راست. خداوندا همانگونهكه به من صورت نيكو بخشيدهاي، سيرت نيكو نيز ببخش - همانگونهكه صورتم را نيكو آفريدهاي، سيرتم و اخلاقم را نيز نيكو گردان]". انس گويد: پيامبر صلي الله عليه و سلم هرگاه چهره خويش را در آيينه ميديد، ميگفت:" الحمد لله الذي سوى خلقي فعدله، وكرم صورة وجهي فحسنها، وجعلني من المسلمين [ستايش خداي راكه آفريد صورت ظاهريم را و آن را نيكوگردانيد، و بچهرهام احترام بخشيد و نيكويشگردانيد و مرا از جمله تسليم شدگان در برابر خودش قرار داد]".
آنچهكه بهنگام ديدن مبتلايان وبلازدگان گفته مي شود ترمذي بطريق حسن از ابوهريره روايتكرده استكه پيامبر صلي الله عليه و سلم گفت: من رأى مبتلى فقال الحمد لله الذي عافاني مما ابتلاك به، وفضلني على كثير ممن خلق تفضيلا، لم يصبه ذلك البلاء [هركس مبتلا به آفتي را، ديد وگفت: ستايش خدائي راكه به من عافيت و سلامتي داد و ازآنچهكه تو بدان مبتلا هستي مرا سالم نگاه داشت و مرا بر بسياري از مخلوقات برتري بخشيد. آن آفت و بلا به وي نميرسد]". نوويگفته است: اين ذكررا بايد آهسته بگويد، بگونهايكه شخص مبتلا نشنود، مبادا شخص مبتلا رنجيدهگردد. مگر اينكه آفت شخص مبتلا، عصيان وگناه باشد،كه در آن صورت شنيدن وي اشكالي ندارد، مگر اينكهگمان مفسدهاي دركار باشد.
ذكر بهنگام شنيدن بانگ خروس بخاري و مسلم از ابوهريره روايت كردهاند كه پيامبر صلي الله عليه و سلم گفت:" إذا سمعتم نهيق الحمير فتعوذوا بالله من الشيطان، فإنها رأت شيطانا، وإذا سمعتم صياح الديكة فسلوا الله من فضله، فإنها رأت ملكا [هرگاه عرعرخر را شنيديد استعاذهكنيد -اعوذبالله من الشيطان الرجيم-زيرا خر شيطان را ديده است. و هرگاه بانگ خروس شنيديد، از خداوند طلب فضلكنيد. زيرا او فرشته را ديده است]". در متن حديث از ابوداود آمده است:" إذا سمعتم نباح الكلاب ونهيق الحمير بالليل فتعوذوا بالله منهن، فإنهن يرين مالا ترون [هرگاه درشب صداي عوعو سگ و عرعر خر را شنيديد، ازآنها استعاذه كنيد. زيرا آنها چيزي را ميبينندكه شما آن را نميبينيد]’’.
ذكربهنگام وزش باد ابوداود با اسناد حسن از ابوهريره روايت كرده است كه گفت: از پيامبر صلي الله عليه و سلم شنيدمكه ميگفت:" الريح من روح الله تعالى تأتي بالرحمة وتأتي بالعذب، فإذا رأيتموها فلا تسبوها، وسلوا الله خيرها، واستعيذوا بالله من شرها [باد از جانب خدا استگاهي رحمت ميآورد وگاهي عذاب. هرگاه باد وزيدنگرفت بدان ناسزا و دشنام دهيد، و خيرآن را از خدا بخواهيد و از شرآن بخداوند پناه ببريد]". در صحيح مسلم از عايشه آمده استكهگفت: هرگاه باد ميوزيد پيامبر صلي الله عليه و سلم ميگفت:" اللهم إني أسألك خيرها وخير ما فيها وخير ما أرسلت به وأعوذ بك من شرها وشر ما أرسلت به [خداوندا من خيرآن وخيريكه درآن هست و خيرماموريتيكه به وي سپرده شده است را از تو ميخواهم. و ازشرآن و شرماموريتيكه به وي سپرده شده است بتو پناه ميبرم]".
ذكربهنگام شنيدن رعد وبرق ترمذي ازابن عمرروايتكرده استكه پيامبر صلي الله عليه و سلم هرگاه صداي رعد و صاعقه را ميشنيد ميگفت:" اللهم لا تقتلنا بغضبك، ولا تهلكنا بعذابك، وعافنا قبل ذلك [خداوندا ما را با خشم وغضب خود مكش و ما را با عذاب خودت هلاك مگردان و پيش ازآن ما را به سلامت دار]". با سند ضعيف.
ذكربهنگام رويت هلال 1-طبراني از عبدالله بن عمر نقلكرده استكه پيامبر صلي الله عليه و سلم هر وقت هلال را مشاهده مي فرمودند ميگفت:" الله أكبر، اللهم أهله علينا بالامن والايمان، والسلامة والاسلام، والتوفيق لما تحب وترضى، ربنا وربك الله [الله اكبر خداوندا اين هلال ماه را با امن و امان و سلامتي و اسلام و توفيق براي چيزيكه ميپسندي و بدان راضي هستي، بر ما تازهگردان. اي هلال، پروردگار ما و تو الله است]". ٢-ابوداود بطور مرسل از قتاده آورده استكه پيامبر صلي الله عليه و سلم هرگاه هلال را ميديد ميگفت:" هلال خير ورشد، هلال خير ورشد، آمنت بالله الذي خلقك " ثلاث مرات، ثم يقول: " الحمد لله الذي ذهب بشهر كذا وجاء بشهر كذا [خداوندا اين هلال، هلال خير و هدايت باشد، به خداييكه ترا - اي هلال -آفريده است ايمان. دارم. سه بار آن را تكراركند و بعد بگويد: ستايش خداي راكه فلان ماه را برد و فلان ماهرا آورد]".
اذكار الكرب و الحزن 1-بخاري و مسلم از ابن عباس روايتكردهاند كه پيامبر صلي الله عليه و سلم بهنگام مصيبت و اندوه مي گفت:" لا إله إلا الله العظيم الحليم، لا إله إلا الله رب العرش العظيم، لا إله إلا الله رب السموات ورب الارض، ورب العرش الكريم [هيچ معبود بحقي نيست مگرذات اللهكه پروردگارآسمانها و زمين و پروردگار عرش عظيم و عرشكريم است]". 2-در ترمذي از انس آمده استكه پيامبر صلي الله عليه و سلم هرگاه پيشامدي برايش روي ميداد ميگفت:" يا حي يا قيوم برحمتك أستغيث [ايكسيكه هميشه زندهاي، اي كسيكه هميشه پابرجائي،كه قوام همه چيز بتواست، رحمت ترا بفرياد ميطلبم]". ٣-باز هم ترمذي ازابوهريره آورده استكه پيامبر صلي الله عليه و سلم هرگاه چيز مهمّي برايش پيش ميآمد، رو به آسمان ميگفت:" سبحان الله العظيم " و هر وقت فراوان تلاش ميكرد در دعا، ميگفت:" يا حي يا قيوم ". ٤-در سنن ابوداود از ابوبكره آمده است كه پيامبر صلي الله عليه و سلم گفت:" دعوات المكروب: اللهم رحمتك أرجو، فلا تكلني إلى نفسي طرفة عين، وأصلح لي شأني كله، لا إله إلا أنت [نيايش مصيبت زده چنين است: اللهم... خداوندا رحمت ترا اميد دارم، مرا يك لحظه به نفس خويش وامگذار، همه احوال مرا اصلاحكن، بجز تو معبود بحقي نيست]" . 5-باز او از اسماء بنت عميس روايتكرده استكهگفت: پيامبر صلي الله عليه و سلم به منگفت:" ألا أعلمك كلمات تقولينهن عند الكرب أو في الكرب: الله الله ربي لا أشرك به شيئا [دلت ميخواهد كلماتي را بتو بياموزم كه بهنگام مصيبت آنرا بگوئي؟:الله الله پروردگارمن است وهيچ چيزرا به وي شريك نميگيرم]". درروايتي آمده استكه اينكلمات هفت بارگفته ميشوند و تكرار ميگردند. 6-ترمذي از سعد بن ابي وقاص روايتكردهكهگفت: پيامبر صلي الله عليه و سلم فرمود:" دعوة ذي النون إذ دعا وهو في بطن الحوت " لا إله إلا أنت، سبحانك إني كنت من الظالمين (دعاي حضرت يونس در شكم ماهي اين بود: لا إله إلا أنت، سبحانك إني كنت من الظالمين هركس بدان دعا نيايشكند نيايش او پذيرفته ميگردد). و در روايت ديگري از او آمده استكه:" إني لاعلم كلمة لا يقولها مكروب إلا فرج الله عنه، كلمة أخي يونس عليه السلام [من سخني را ميدانمكه هر مصيبت زدهاي اگرآن را بگويد: خداوند او راگشايش دهد وآن سخن برادرم يونس ميباشد: لا اله... ]". ٧-احمد و ابن حبان از ابن مسعود نقل كردهاندكه پيامبر صلي الله عليه و سلم گفت:" ما أصاب عبدا هم ولا حزن فقال: اللهم إني عبدك ابن عبدك ابن امتك، ناصيتي بيدك، ماض في حكمك، عدل في قضاؤك، أسألك بكل اسم هو لك سميت به نفسك، أو أنزلته في كتابك، أو علمته أحدا من خلقك، أو استأثرت به في علم الغيب عندك، أن تجعل القرآن ربيع قلبي، ونور صدري، وجلاء حزني، وذهاب همي، إلا أذهب الله همه وحزنه، وأبدله مكانه فرحا [هركس دچار غم و اندوهي شد، بگويد: خداوند من بنده تو و فرزندكنيز تو هستم، سرنوشتم در دست تو است، حكم تو درباره من نافذ است و قضاي تو دربارهام عدالت است. ترا بهر ناميكه داري و خود را بدان ناميدهاي يا آن نام را در قرآن ذكركرده يا بكسي آموختهاي، يا نزد خود، خود را بدان ناميدهاي، قرآن را بهار دلم و نور سينهام و مايه زدودن غم و اندوهمگردان، خداوند ببركت اين نيايش غم و اندوه او را بشادي تبديل ميكند]".
ذكر بهنگام برخورد با دشمن و بهنگام ترس از حاكم و فرمانروا ابوداود و نسائي از ابوموسي نقلكردهاندكه پيامبر صلي الله عليه و سلم هرگاه از قومي خوف داشت، ميگفت: " اللهم إنا نجعلك في نحورهم، ونعوذ بك من شرورهم [خداوندا خوف ترا در سينهشان مياندازيم و از شرشان بتو پناه ميآوريم]". ابن السني روايتكرده استكه پيامبر صلي الله عليه و سلم در يكي ازجنگهاگفت:" يا مالك يوم الدين إياك أعبد وإياك أستعين [اي مالك روز جزا، تنها ترا ميپرستم و تنها از تو استعانت و ياري ميجويم]". انسگويد: بدرستي من ديدمكه فرشتگان از پس و از پيش مردان -دشمن -را به زمين ميزدند. از ابن عمرروايت شده استكه پيامبر صلي الله عليه و سلم گفت: " إذا خفت سلطانا أو غيره فقل لا إله إلا الله الحكيم الكريم سبحان الله ربي، سبحان الله رب السموات السبع ورب العرش العظيم، لا إله إلا أنت عز جارك، وجل ثناؤك [هرگاه از پادشاهي يا ديگري خوف داشتي، بگو: بجز خداي حليم وكريم هيچ معبود بحقي نيست. پروردگارخود را به پاكي ومنزهي وصف ميكنم. وپروردگار آسمانهاي هفتگانه را و پروردگار عرش عظيم را به پاكي ومنزهي وصف ميكنم. خدايا بجز تو خدائي نيست و هركس به تو پناه بياورد عزيزاست و باشكوه است ثناي تو]". بخاري از ابن عباس روايت كرده كه پيامبر صلي الله عليه و سلم گفت:" حسبنا الله ونعم الوكيل [خداوند ما راكافي وبس است و بهترين ضامن ميباشد]". حضرت ابراهيم بدانوقتكه در آتش انداخته شدآنكلمات را بر زبان آورد و حضرت محمد هم وقتيكه مردم به ويگفتند: مردم در برابرتو جمع شدهاند، همينكلمات راگفت. از عوف بن مالك آمده استكه پيامبر صلي الله عليه و سلم وام و دين دو نفررا بازپرداخت،كسيكه وام براي وي پرداخته شده بود، برگشت وگفت:" حسبنا الله ونعم الوكيل" پيامبر صلي الله عليه و سلم گفت:" إن الله يلوم على العجز، ولكن عليك بالكيس فإذا غلبك أمر فقل: حسبي الله ونعم الوكيل [بيگمان خداوند ناتواني و بيكاري را نكوهش ميكند. بروكاركن نگو چيستكار. هرگاه چيزي بر تو غلبهكرد و از عهدهاش برنيامدي، بگو: حسبي الله]".
چيزي كه بهنگام كار دشوار گفته ميشود ابن السني از انس روايتكردهكه پيامبر صلي الله عليه و سلم گفت:" اللهم لا سهل إلا ما جعلته سهلا.وانت تجعل الحزن سهلا [خداوندا هيچكارآساني نيست مگر اينكه تو آن را آسان كردهاي و تنها تو هستيكه بلنديها و بديها و ناهمواريها را پست ميكني]".
چيزي كه بهنگام تنگي وسختي و معيشت گفته ميشود ابن السني از ابن عمر نقلكرده استكه پيامبر صلي الله عليه و سلم گفت:" ما يمنع أحدكم إذا عسر عليه أمر معيشته أن يقول إذا خرج من بيته: بسم الله على نفسي ومالي وديني، اللهم رضني بقضائك، وبارك لي فيما قدر حتى لا أحب تعجيل ما أخرت، ولا تأخير ما عجلت [چه چيز مانع ميشود شما را،كه بهنگام سختي و تنگي معيشت بوقت خروج از منزل بگوئي: بنام الله بر روح و مال ودينم. خداوندا مرا بقضاي خود راضيكن و درآنچه برايم مقدر شده است، بركت وافزوني ده، تا براي چيزيكه برايم بتاخير انداختهاي شتاب نكنم و براي چيزيكه اكنون دادهاي تاخير و سستي نكنم]".
ذكر هنگام بدهكاري 1-ترمذي بطريق حسن از علي بن ابيطالب روايتكرده استكه بنده “مكاتبي = بردهايكه با وي عقد بهكتابت شده بود” پيش اوآمد وگفت اي علي من از عهده عقد بهكتابت خود، برنميآيم مراكمك و ياريكن. علي به ويگفت: دلت ميخواهدكلماتي را بتوبياموزمكه پيامبر صلي الله عليه و سلم آنها را به من آموخت. اگرآنها را بگوئي و باندازهكوه “صبر” بدهكار باشي خداوند ترا ببازپرداخت آن، توفيق ميدهد؟ بگو: " اللهم اكفني بحلالك عن حرامك، وأغنني بفضلك عمن سواك [خداوندا مرا با روزي حلال از حرام بينيازگردان و بجاي حرام به من حلال عطاكن. و بفضل و بزرگي خودت مرا از غير خودت بينيازكن]". ٢-ابوسعيدگويد: روزي پيامبر صلي الله عليه و سلم داخل مسجد شدكه آنجا با يك نفراز انصار بنام ابوامامه روبرو شد وگفت:: يا أبا أمامة مالي أراك جالسا في المسجد في غير وقت صلاة؟ [چرا ترا ميبينمكه درغيروقت نمازدرمسجد هستي؟]" اوگفت: اي رسول خدا اندوهها و بدهيهائيكه دارم مرا رها نميكنند. او فرمود:" أفلا أعلمك كلاما إذا قلته أذهب الله همك وقضى عنك دينك؟ " قلت:بلى يا رسول الله.قال: " قل إذا أصبحت وأذا أمسيت: اللهم إني أعوذ بك من الهم والحزن، واعوذ بك من العجز والكسل، واعوذ بك من الجبن والبخل، واعوذ بك من غلبة الدين وقهر الرجال [دلت ميخواهد سخني را بتو بياموزمكه هرگاه آن راگفتي خداوند غم و اندوه ترا برطرفكند و ترا به بازپرداخت وام موفق دارد؟گفتم: آري اي رسول خدا. گفت: بگو بامدادان و شامگاهان بگو: خداوندا از غم و اندوه بتو پناه ميبرم، و از ناتواني و تنبلي و بيميلي بهكاربتو پناه ميبرم. و ازترس و بخل و غلبه بدهكاري و قهر مردان بتو پناه ميبرم]". ابو امامه گويد: چنين كردم و خداوند.غم و اندوه مرا برطرفكرد و مرا به پرداخت وام موفق نمود.
چيزيكه بهنگام پيشآمد ناخوشايندي يا غلبه چيزي گفته ميشود ابن السني گويد ابوهريرهگفت: پيامبر صلي الله عليه و سلم فرمود:" ليسترجع احدكم في كل شئ حتى في شسع نعله فانها من المصائب [هريك ازشما براي هر پيشامد بدي، حتي اگراز دست دادن بندكفش باشد، استرجاع -انالله وانا اليه راجعون -كند]". استرجاع بمعنيگفتن “انا لله...” ميباشد وآن لازم است براي هرنوع پيشآمد ناخوشايندي، كه استرجاعكند حتي اگر بندكفشش باشد. مسلم از ابوهريره روايتكرده استكه پيامبر صلي الله عليه و سلم گفت:" المؤمن القوي خير وأحب إلى الله من المؤمن الضعيف، وفي كل خير، احرص على ما ينفعك، واستعن بالله ولا تعجز، وإذا أصابك شئ، فلا تقل: لو أني فعلت كذا كان كذا وكذا، ولكن قل: قدر الله، وما شاء فعل، فإن لو تفتح عمل الشيطان [مومن قوي و نيرومند -با اراده و با عمل -بهتر و پسنديدهتر است، بنزد خدا از مومن ضعيف و سست اراده. برهركار خيريكه براي تو سودمند باشد، حريص باش و استعانت را تنها ازخدا بخواه و سست راي و ناتوان مشو. هرگاه پيشامد ناگواري شد، نگو: اگر من چنين و چنان ميكردم چنين وچنان ميشد، بلكه بگو: تقديرخدا بود و هرچه خدا بخواهد آن ميشود. بيگمانگفتن لو - اگر -راه را براي وسوسه شيطان باز ميكند ]".
كسي كه در معرض شك قرار ميگيرد چه چيز بگويد؟ 1-بخاري و مسلم از ابوهريره روايت كردهاند كه پيامبر صلي الله عليه و سلم گفت: " يأتي الشيطان أحدكم فيقول: من خلق كذا، من خلق كذا، حتى يقول: من خلق ربك، فإذا بلغ ذلك فليستعذ بالله ولينته [گاهي شيطان نزد يكي ازشما ميآيد، واورا وسوسه ميكند و ميگويد: فلان چيزرا چهكسي آفريده است، و فلان چيزرا چهكسي آفريده است؟ تا اينكه بدانحد پيش ميرودكه ميگويد: خداي ترا چهكسي آفريده است؟ وقتي بدانحد او را وسوسهكرد، او استعاذهكند -اعوذبالله من الشيطان الرجيم-گويد و بس كند ]". ٢-و در حديث صحيح آمده استكه پيامبر صلي الله عليه و سلم گفت: “همواره، مردم در بين خويش، سئوال ميكنند تا اينكهگفته ميشود: خداوند مخلوقات را آفريده است پس خداوند را چهكسي آفريده است؟ هركس بدينمرحله رسيد بگويد: بخدا و رسولش ايمان دارم. چيزي كه بهنگام خشم و غضب گفته ميشود بخاري و مسلم از سليمان بن صرد روايتكردهاندكهگفت: با پيامبر صلي الله عليه و سلم نشسته بودم،كه دو نفر بهم فحش و ناسزا و دشنام دادند،كه يكي ازآن دو، چهرهاش سرخ و برافروخته شد، پيامبر صلي الله عليه و سلم گفت: " إني لاعلم كلمة لو قالها ذهب عنه ما يجد، لو قال: أعوذ بالله من الشيطان الرجيم، ذهب عنه ، [منكلماتي را ميدانمكه اگرآنها را ميگفت خشم او برطرف ميشد. اگر ميگفت: اعوذ... خشم او برطرف ميشد]".
برخي ازكلمات قصار پيامبر صلي الله عليه و سلم درنيايش 1-عايشه گفت: پيامبر صلي الله عليه و سلم در دعا و نيايش از سخنان جامع وكلمات قصار خوشش ميآمد و غيرآن را نميگفت. اينك ما دعاهاي لازم را ازاو ذكر ميكنيم: از انس روايت استكه بيشترين دعاي پيامبر صلي الله عليه و سلم اين دعا بود:" اللهم، ربنا آتنا في الدنيا حسنة وفي الاخرة حسنة وقنا عذا ب النار [خداوندا پروردگارا در دنيا و آخرت بما نيكي عطاكن و ما را از عذاب آتش دوزخ مصون دار]". 2-مسلم روايتكرده استكه پيامبر صلي الله عليه و سلم از يكي از مسلمين عيادت ميكردكه بسيار ضعيف و ناتوان شده بود. پيامبر صلي الله عليه و سلم گفت:" هل كنت تدعو بشئ أو تسأله إياه؟ " قال نعم.كنت أقول: اللهم ما كنت معاقبي به في الاخرة فعجله لي في الدنيا. فقال رسول الله صلى الله عليه وسلم: سبحان الله، لا تطيقه أو لا تستطيعه، أفلا قلت: اللهم آتنا في الدنيا حسنة وفي الاخرة حسنة وقنا عذاب النار [آيا دعائي ميكردي؟گفت: آري. ميگفتم: خداوندا عقابي و عذابي راكه درآخرت به من، ميدهي، اكنون دردنيا به من ده. پيامبر صلي الله عليه و سلم گفت: سبحان الله تو طاقت آن را نداري، چرا نگفتي: آللهم ربنا آتنا...]". ٣-احمد و نسائي روايتكردهاندكه سعد از يكي از پسرانش شنيدكه ميگفت: خداوندا از تو بهشت و غرفههاي آن و فلان چيز و فلان چيز را ميخواهم و ازآتش دوزخ و اغلال و سلاسل آن، بتو پناه ميبرم. سعد گفت: از خداوند خيركثيري طلبكردي و از شركثيري به او پناه بردي و من از پيامبر صلي الله عليه و سلم شنيدهامكه ميگفت: گروهي خواهند بودكه در دعا زيادهروي ميكنند و براي توكافي استكه بگوئي: " اللهم إني أسألك من الخير كله ما علمت منه وما لم اعلم، واعوذ بك من الشر كله ما علمت منه وما لم أعلم [خداوندا من همه خيرونيكيها را آنچهكه ميدانم و آنچهكه نميدانم، از تو ميخواهم و از تمام بديها و شرها آنچه كه ميدانم و آنچه كه نميدانم، بتو پناه ميبرم]". آنان از ابن عباس روايتكردهاندكه پيامبر صلي الله عليه و سلم اين دعا را ميخوانده است:" رب اعني ولا تعن علي، وانصرني ولا تنصر علي، وامكر لي ولا تمكر علي، واهدني ويسر الهدى لي وانصري على من بغى علي، رب اجعلني لك شكارا، لك ذكارا، لك رهابا لك مطواعا، لك ، مخبتا أواها إليك منيبا، رب تقبل توبتي، واغسل حوبتي، ، وأجب دعوتي، وثبت حجتي، وسدد لساني واهد قلبي، واسلل سخيمة صدري [خداوندا مرا اعانت و ياريكن وكسي را بر عليه من اعانت مكن، و مرا پيروزگردان وكسي را برمن پيروزمگردان،مكر و چارهجوئي، مرا بثمر برسان و مكر و چارهجوئي، بر عليه مرا بثمر مرسان، خداوندا مرا براي خود بسيار سپاسگزار و ياد كننده و ترسان و فرمانبردار و نالان بدرگاهت و پشيمان بسويتگردان، پروردگارا توبهام را پذيرا باش وگناهم را ببخش و دعايم را اجابتكن و حجت و دليلم را ثابت و استوار دار، و زبانم را راست وگويا و قلبم را هدايت يافته گردان وكينه و حقد را از دلم بيرون كن]". مسلم اززيد بن ارقم روايتكرده استكهگفت: من بشما نميگويم مگر چيزي كه پيامبر صلي الله عليه و سلم آن را ميگفت:" اللهم إني أعوذ بك من العجز والكسل، والجبن والبخل والهرم، وعذاب القبر، اللهم آت نفسي تقواها، زكها انت خير من زكاها، إنك وليها ومولاها، اللهم إني أعوذ بك من علم لا ينفع، ومن قلب لا يخشع، ومن نفس لا تشبع ومن دعوة لا يستجاب لها [خداوندا ازناتواني و تنبلي و ترس و بخل و پيري و عذاب قبر، بتو پناه ميبرم. خداوندا به نفسم تقوي عطاكن و آن را پاكگردان،كه تو بهترين تزكيه دهنده نفس و سرپرست و مولاي آن هستي. خداوندا از دانش بيسود و از قلب بدون خشوع و نفس سيري ناپذير و دعاي نامستجاب بتو پناه ميبرم]". در صحيح حاكم آمده است،كه پيامبر صلي الله عليه و سلم گفت:" أتحبون أيها الناس أن تجتهدوا في الدعاء؟ " قالوا: نعم يا رسول الله قال: " قولوا: اللهم اعنا على ذكرك وشكرك وحسن عبادتك [اي مردم آيا دوست دايد كه در دعا فراوان بكوشيد؟گفتند: آري اي پيامبر. فرمود بگوئيد: خداوندا ما را برذكرو شكرو حسن پرستش و عبادت خود ياري كن ]". در روايت امام احمد آمده است: " ألظوا بيا ذا الجلال والاكرام ، [برگفتن يا ذا... مداومت كنيد ]". باز اوگويد: پيامبر صلي الله عليه و سلم ميگفت:" يا مقلب القلوب ثبت قلبي على دينك " والميزان بيد الرحمن عزوجل، يرفع أقواما ويضع آخرين [اي خدائيكه دلها همه در دست تو است، قلبم را بر دين خود ثابت نگه دار. ترازو در دست خداوند مهربان است. گروهي را بالاميبرد واحترام وعزت ميبخشد وگروهي را پائين ميآورد و خواري و ذلت ميبخشد]". از ابن عمر روايت است كه پيامبر صلي الله عليه و سلم ميگفت:" اللهم إني أعوذ بك من زوال نعمتك، وتحول عافيتك، وفجأة نقمتك وجميع سخطك [خداوندا اززوال نعمت تو و تحول عافيت تو و عذاب ناگهاني تو و فراهم شدن ناخشنودي تو، بتو پناه ميبرم.]". ترمذي گويد: پيامبر صلي الله عليه و سلم گفت: " اللهم انفعني بما علمتني، وعلمني ما ينفعني، وزدني علما، والحمد لله على كل حال، واعوذ بالله من حال أهل النار [خداوندا وسيله دانشيكه به من آموختهاي، مرا سود و نفع برسان و چيزي راكه برايم سودمند است، به من بياموز، و دانشم را بيفزاي، در هر حال و احوالي ستايش خداي را است و پناه بر خدا از حال اهل دوزخ]". مسلم روايتكرده كه فاطمه به پيشگاه پيامبر صلي الله عليه و سلم آمد و از او خادمي ميخواست. پيامبر صلي الله عليه و سلم به ويگفت: بگو:" اللهم رب السموات السبع ورب العرش العظيم، ربنا ورب كل شي، منزل التوراة والانجيل والقرآن، فالق الحب والنوى، أعوذ بك من شر كل شئ أنت آخذ بناصيته، أنت الاول فليس قبلك شئ وأنت الاخر فليس بعدك شئ، وأنت الظاهر فليس فوقك شئ، وأنت الباطن فليس دونك شئ اقض عني الدين وأغنني من الفقر [خداوندا اي پروردگار آسمانهاي هفتگانه و اي پروردگارعرش عظيم واي پروردگارما وهمه چيز، اي نازلكننده تورات وانجيل و قرآن، اي شكافنده و روياننده هسته و دانه و از شر و بدي هر چيزيكه زمام آن بدست تواست، بتوپناه ميبرم. تونخستين موجودي هستيكه هيچ چيزبيش ازتو نبوده است. و توآخرين موجودي هستيكه هيچ چيز پس ازتو نيست. توآنچنان ظاهرو پيدائيكه هيچ چيزاز تو پديدارترنيست و توآنچنان ناپيدائيكه هيچ چيزاز تو ناپيداتر نيست مرا ببازپرداخت دينم موفقكن و مرا از فقر بينيازگردان]". باز هم روايت شده استكه پيامبر صلي الله عليه و سلم ميگفت: " اللهم إني أسألك الهدى والتقى والعفاف والغنى [خداوندا از تو هدايت و تقوي و پاكدامني و بينيازي ميطلبم]". ترمذي با روايت حسن و حاكم از ابن عمر روايتكردهاندكهگفت:كمتر پيش ميآمدكه پيامبر صلي الله عليه و سلم ما، از مجلسي برخيزد و با اينكلمات براي يارانش دعا نكند: " اللهم اقسم لنا من خشيتك ما تحول به بيننا وبين معصيتك، ومن طاعتك ما تبلغنا به جنتك، ومن اليقين ما تهون به علينا مصائب الدنيا، ومتعنا بأسماعنا وأبصارنا، وقوتنا ما أحييتنا، واجعله الوارث منا، واجعل تأرنا على من ظلمنا، وانصرنا على من عادانا، ولا تجعل مصيبتنا في ديننا، ولا تجعل الدنيا أكبر همنا، ولا مبلغ علمنا، ولا تسلط علينا من لا يرحمنا [خداوندا خشيت و ترس ازخود را، آن اندازه بما عطاكن،كه مانع عصيان ما شود و ازطاعت و فرمانبرداري خودت، آن مقدار، بما عطاكنكه ما را به بهشت تو برساند وآن اندازه يقين وباوري، بما دهكه مصائب دنيا را برما آسانكند. و تا آنگاهكه ما را زنده ميداري، ما را ازنيروي شنوائي و بينائي و توان جسمي برخوردار و بهرهمند ساز، وآن را به وارث ما نيزعطاكن وانتقام ما را ازدشمن، ممكن ومقدور،گردان و ما را بر دشمنان ياري رسان و ما را در دين بمصيبتگرفتار مكن،كه مبادا بزرگترين آرزويمان و هدف از دانشمان، دنيا باشد و بر ماكساني را مسلط مگردان،كه به ما رحم و شفقت نميكنند]".
[1] - پاک و منزه است خداوند مقدس و مالک همه چیز و پروردگار فرشتگان و جبریل، خداوندا با عزت و جبروت خود آسمانها و زمین را باشکوهکردهای.
به نقل از: فقه السنه ، تأليف سيد سابق، مترجم محمود ابراهيمي، تهران، ناشر مردمسالاري، دوم 1387.
|
بازگشت به ابتدای
صفحه
بازگشت به نتایج قبل
چاپ
این مقاله
ارسال مقاله به دوستان |
|
|
|
|
|