|
|
قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين». امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل». |
|
فقه>مسائل فقهی>ذبیحه
شماره مقاله : 3130 تعداد مشاهده : 594 تاریخ افزودن مقاله : 8/6/1389
|
بطور خلاصه، اگر حيوانى كه ذبح ميشود براى خداوند و لله ذبح شود، در اينصورت اشكالى ندارد كه بعنوان شكر به ازاى اتمام كارى مانند حج، بناء ساختمان، قبولى، و غيره اين ذبح را انجام دهد، و گوشت آنرا بعنوان شكر خداوند از اتمام نعمت صدقه داد، زيرا صدقه دادن سبب دفع بلا از انسان ميشود، چه صدقه پول باشد و چه اشياء مانند ذبيحه و غيره، ولى اگر لله نباشد ملعون ميشود، پيامبر صلى الله عليه و سلم فرمودند: "لعن الله من ذبح لغير الله" (روايت مسلم)، يعنى: "كسى كه براى غير از خداوند ذبح كند ملعون است". و در مورد ذبيحه براى عروس و يا كسى كه از سفر حج برگشته و يا غيره، اگر در پيش قدم اين اشخاص گوسفندي را ذبح ميکنند و يا در عروسى گاهي کله گوسفند را از بدن آن فاصله قرار ميدهند و داماد از بين سر و بدن رد ميشود، و از اين قبيل عادات و تقاليد، اين مسائل پايه و اساسى در دين ندارد، و اگر اين ذبيحه بخاطر عروس و داماد و يا حاجى باشد و لله نباشد شرك بشمار ميرود، و شخص ملعون ميشود، پيامبر صلى الله عليه و سلم فرمودند: "لعن الله من ذبح لغير الله" (روايت مسلم)، يعنى: "كسى كه براى غير از خداوند ذبح كند ملعون است". فقط هنگام عروسى سنت است كه حيوانى مانند گوسفند را در جايى ديگر (نه در پيش قدم عروس) ذبح كنند و از آن غذا بسازند و مردم را دعوت كنند و آنرا بعنوان دعوتى عروسى (كه به آن وليمه ميگويند) به آنها تقديم كنند، و پيامبر صلى الله عليه و سلم فرمودند: "أَوْلِم و لو بشاة"(متفق عليه) «وليمه بده اگرچه گوسفندي باشد». و بايد افراد صالح اعم از فقير و ثروتمند را به وليمه دعوت کند، به دليل فرموده پيامبر صلى الله عليه و سلم كه فرمودند: "لا تصاحب إلا مؤمنا، ولايأکل طعامک إلا تقي" (صحيح – ابن ماجة 7341)، يعنى: "تنها با مؤمن دوستي کن و کسي بجز انسان متقي از غذاي شما نخورد"، و فرمودند: "شر الطعام طعام الوليمة، يمنعها من يأتيها، و يدعي إليها من يأباها، و من لم يجب الدعوة فقد عصي الله و رسوله" (متفق عليه)، يعنى: "بدترين عذا، غذاي وليمهاي است که فقراي نيازمند از آن منع و ثروتمندان بينياز به آن دعوت شوند، وکسي که دعوت وليمه را اجابت نکند به راستي نافرماني خدا و رسول او را کرده است". مناسبات ديگر مانند عقيقه است، كه پس از تولد نوزاد حيوان ذبح ميشود و براى پسر دو گوسفند و براى دختر يك گوسفند ذبح ميشود. و يا ميتوان بدون هيچ مناسبتى حيوانى مانند گوسفند را لله ذبح كرد و گوشت آنرا صدقه داد. و بطور خلاصه ذبيحه ها به چهار دسته تقسيم ميشوند: فرض، سنة، ناقلة، معصيت (1) ذبيحه فرض: ذبيحه فرض 6 نوع هستند: 1- جزاء يا كيفر صيد و شكار، و آنست كه اگر كسى در وقت احرام شكار كند بر او واجب است كه از شتر، يا گاو، يا گوسفند بعنوان كيفر آن كشتار ذبح كند، خداوند متعال در قرآن ميفرمايد: "يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَقْتُلُوا الصَّيْدَ وَأَنتُمْ حُرُمٌ وَمَن قَتَلَهُ مِنكُم مُّتَعَمِّدًا فَجَزَاءٌ مِّثْلُ مَا قَتَلَ مِنَ النَّعَمِ يَحْكُمُ بِهِ ذَوَا عَدْلٍ مِّنكُمْ هَدْيًا بَالِغَ الْكَعْبَةِ أَوْ كَفَّارَةٌ طَعَامُ مَسَاكِينَ أَوْ عَدْلُ ذٰلِكَ صِيَامًا ..." ﴿المائدة: 95﴾ «اي مؤمنان! درحاليكه محرميد» (يعني: درحالي كه جهت انجام حج يا عمره يا هر دو، احرام بستهايد) «شكار را نكشيد و هر كس از شما عمدا آن را بكشد» (يعني: درحالي آن را بكشد كه بهيادآورنده احرام خويش است، يا از حرمت كشتن آن آگاه است) «بايد نظير آنچه كشته است كفارهاي بدهد» (يعني: بر وي تحمل كيفر و پرداخت كفارهاي همانند با آنچه كشته؛ واجب است) «از چهارپايان» (يعني: از شتر، يا گاو، يا گوسفند) «كه حكم كند به آن» (يعني: به آن جزا و كيفر، يا به همانند بودن آنچه كه كشته است) «دو تن عادل از ميان شما» (يعني: دو مرد معروف به عدالت از ميان مسلمانان به آن حكم كنند پس چون آن دو به آن حكم كردند، آن كفاره بر وي لازم ميشود) «و به صورت هدي به كعبه برسد» (يعني: اگر دو تن حكم عادل به كفاره حكم كردند، با آن حيوان كفاره، همان كاري انجام ميشود كه با ذبح انجام ميشود؛ از فرستادن آن بهسوي مكه و ذبح نمودن آن در آنجا. البته مراد آيه عين كعبه نيست زيرا ذبيحه در خود كعبه ذبح نميشود بلكه مراد سرزمين حرم است و هيچ خلافي در اين نيست) «يا بايد كفارهاي بدهد كه عبارت است از: طعام دادن مساكين، يا برابر آن روزه بگيرد» (اما بر كسي كه بدون عمد شكار را ميكشد، كفارهاي نيست. برخي گفتهاند: بر وي نيز كفاره است.) 2- جزاء نذر واجب: اگر كسى بر خودش نذر كرد كه مثلا اگر در انجام كارى موفقيت حاصل كند به ازاى آن موفقيت چارپايانى را ذبح كند، بر او واجب ميشود كه به نذرش وفا كند و ذبح را لله انجام دهد. پيامبر صلى الله عليه و سلم فرمودند: "من نذر أن يطيع الله فليطعه، و من نذر أن يعصيه فلايعصه" (صحيح بخارى – 6696/581/11) يعنى: «هر کس نذر کرد که خدا را اطاعت کند، پس بايد از او اطاعت کند، و هر کس نذر کرد که نافرماني خدا کند، نافرماني او را نکند». 3- ذبيحه كفارة: مانند كفاره كسى كه مرتكب محظورات احرام شود مانند گرفتن ناخن، کندن يا تراشيدن يا کوتاه کردن مو، خداوند ميفرمايد: " فَمَن کَانَ مِنکُم مَرِيضاً أو بِهِ أذي مِن رَأسِهِ فَفِديةٌ مِن صِيامٍ أو صَدَقَةٍ أو نُسُکٍ" (بقره : 196)، يعنى: «و اگر کسي از شما بيمار شد يا ناراحتي در سر داشت (به سبب زخم يا سردرد و بيماريهاي ديگر و ناچار شد موي سرش را بتراشد بايد که) فديه بدهد از قبيل (سه روز) روزه يا صدقه و يا حيوان (که بايد ذبح شود و در ميان فقراء تقسيم شود)». 4- ذبيحه حج تمتع: اگر كسى حج تمتع بجاى آورد، بر او واجب ات كه ذبيحه بدهد زيرا ابتدا عمره كرده، و سپس از زير احرام بيرون آمده و سپس شروع به حج كرده است. خداوند در قرآن ميفرمايد: " فَمَن تَمَتَّعَ بِالْعُمْرَةِ إِلَى الْحَجِّ فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الْهَدْيِ " ﴿البقرة: 196﴾، يعنى: «پسهر كس با عمره به سوي حج بهره بگيرد» (يعني: هر كس به سبب فراغت از عمره، ازمحظورات احرام بهره بگيرد، سپس مجددا در ماههاي حج براي حج احرامي دوباره ببندد - كه اين را اصطلاحا حج تمتع مينامند) «بر اوست» (يعني: برحاجي متمتع است) «كه هرآنچه ميسر باشد، ذبح كند» (در مكه بعد از احرام بستن براي حج تا نقصي كه به سبب بهرهگيري و تمتع وي از محظورات احرام به وجودآمده، جبران شود. و بهتر اين است كه اين ذبح را در روز نحر - (عيد قربان) ذبحنمايد.) 5- ذبيحه حج قِران: اگر كسى حج قِران بجاى آورد، بر او واجب است كه ذبيحه بدهد. 6- هدى محاصره: خداوند در قرآن ميفرمايد: " وَأَتِمُّوا الْحَجَّ وَالْعُمْرَةَ لِلَّهِ فَإِنْ أُحْصِرْتُمْ فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الْهَدْيِ ..." ﴿البقرة: 196﴾، يعنى: «وبراي خدا حج و عمره را به اتمام رسانيد، و اگر محصر شديد (به كسي كه بعد از بستن احرام به دليل بيماري ياوجود دشمن يا غيرآن از علل در مسير راه از ورود به مكه بازداشته ميشود، اصطلاحا «محصر» ميگويند) «آنچه ازهدي ميسر است، ذبح كنيد» (هدي: حيواني از شتر يا گاو يا گوسفند است كه بهخانه كعبه اهدا ميشود تا قربه اليالله در مكه ذبح شده و ميان فقرا تقسيم شود. حسن ميگويد: برترين هديه شتر، اوسط آن گاو و كمترين آن گوسفندياست.) (2) ذبيحه سنت: ذبيحه فرض 2 نوع هستند: 1- ذبيحه روز عيد و ايام تشريق: قربانى براى كسى كه استطاعت مالى داشته باشد، در نظر برخى علماء واجب و برخى ديگر ميگويند سنت مؤكده است، ولى قول راجح علماء آنست كه براى شخص مستطيع واجب است، و اگر كسى پول آنرا ندارد لازم نيست كه تكلف كند و آنرا با قرض کردن تهيه كند زيرا فقط براى آنهايى كه ميتوانند تاكيد شده، پيامبر صلى الله عليه و سلم فرمودند: "من کان له سعة و لم يضح فلا يقربن مصلانا" (صحيح – ابن ماجة 2532)، يعنى: "هر کس توانايي (مال) دارد و قرباني نکند به مصلاي ما نزديک نشود". و در مذهب حنبلى و شافعى سنت است، در حاليكه در مذهب حنفى واجب است. 2- عقيقة: يعنى قربانى گوسفند پس از تولد نوزاد، سنت مؤكده ميباشد، و از عائشه صديقه رضي الله عنها روايت شده است كه "أن رسول الله صلى الله عليه وسلم أمرهم عن الغلام شاتان مكافئتان وعن الجارية شاة." (روايت ترمذي ( 1513 ) وگفت : حسن صحيح ، وابن ماجه ( 3163 ) صحيح الترمذي ( 1221 ) . يعنى: "پيامبر صلى الله عليه و سلم به آنها (مسلمانان) امر فرموده كه براى نوزاد پسر دو گوسفند مساوى (در سن، گوشت، بزرگى، ...) و براى نوزاد دختر يك گوسفند ذبح كنند." و گوشت عقيقه را ميتواند خودش بخورد و يا آنرا صدقه دهد، و عقيقه در مذهب شافعى واجب و در مذهب حنفى و حنبلى سنت است. (3) ذبيحه ناقلة: هر ذبيحه اى كه بدون مناسبت، ولى لله و فقط براى خداوند انجام شود را ناقله گويند. (4) ذبيحه معصيت: ذبيحه اى كه بخاطر رضاى خدا نباشد، و يا لله ذبح نشود، و يا براى قبر و بت و غيره ذبح شود، و يا هنگام ذبح كردن اسم خداوند را عمدا ذكر نكنند، و يا اسم غير خدا ذكر كنند، كه همه آنها حرام است.
وصلی الله وسلم علی محمد و علی آله و اتباعه الی یوم الدین سایت جامع فتاوای اهل سنت و جماعت IslamPP.Com
|
بازگشت به ابتدای
صفحه
بازگشت به نتایج قبل
چاپ
این مقاله
ارسال مقاله به دوستان |
|
|
|
|
|