|
|
قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين». امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل». |
|
تاریخ اسلام>اشخاص>ابی بن خلف > هلاک شدن ابی بن خلف
شماره مقاله : 3069 تعداد مشاهده : 277 تاریخ افزودن مقاله : 6/6/1389
|
هلاك شدن أبی بن خلف ابی بن خلف در مكه هرگاه با رسول خدا صلی الله علیه و سلم روبرو میشد، میگفت: من اسبی دارم كه هر روز آن را پرورش میدهم و روزی تو را در حالیكه سوار برآن هستم خواهم كشت. رسول خدا فرمود: ان شاء الله من تو را خواهم كشت. در جنگ احد وقتی كه رسول خدا در درهای از درههای احد با یارانش نشسته بود، ابی خود را به وی رساند و گفت: تا تو را نكشم، رهایت نخواهم كرد. همراهان پیامبر گفتند : اجازه بدهید ما كارش را تمام كنیم؟ رسول خدا فرمود: بگذارید بیاید. وقتی كه نزدیك شد، پیامبر از حارث بن صمه سرنیزهای گرفت. اطرافیان ابی به سرعت پراكنده شدند. رسول خدا صلی الله علیه و سلم سرنیزه را برگردن او فرود آورد كه بر اثر آن از اسب افتاد و در خاك غلطید. ابی بن خلف با این زخم سطحی نزد یاران خود برگشت و گفت: محمد، مرا كشت. آنها گفتند: تو دچار وحشتشدهای؛ زخمت چندان عمیق نیست. ابی بن خلف به قومش گفت: محمد در مكه به من هشدار داده است كه تو را میكشم. به خدا سوگند! اگر آب دهانش را هم به سوی من بیندازد، من كشته میشوم. آنها هنوز به مكه نرسیده بودند كه در موضع «سرف»[1] ابی بن خلف به هلاكت رسید.[2] ماجرای فوق بیانگر نمونة بارزی از شجاعت رسول خدا صلی الله علیه و سلم است؛ زیرا در حالی كه ابی بن خلف از سر تا نوك پا مسلح و زرهپوش بود، رسول خدا صلی الله علیه و سلم توانستند از شکاف كوچكی بین گردن و پیراهن زرهیاش سرنیزه را بگذرانند و گردنش را مورد هدف قرار دهند و این نشانة قدرت و دقت هدفگیری رسول خدا است. از طرفی نیز این ماجرا بیانگر معجزة رسول خدا صلی الله علیه و سلم است كه در مكه از مرگ ابی توسط خود خبر داده بود. نكتة دیگر اینكه مشركان نیز بر صداقت رسول خدا باور داشتند و بر اینكه آنچه پیامبر بگوید، تحقق خواهد یافت نیز اذعان داشتند، اما با این وصف به علت لجاجت و پیروی از خواهشات نفس حاضر به پذیرفتن اسلام نبودند.[3] حسان بن ثابت رضی الله عنه این حادثه را در نظم خویش این گونه بیان كرده است: لقد ورث الضلالة عن ابیه ابی یوم بارزه الرسول أتیت الیه تحمل رم عظم و توعده وأنت به جهول[4]
«او گمراهی را از پدرش به ارث برده است وقتی كه با پیامبر مبارزه نمود. به سوی او با پارهای استخوان میآیی و در حالی كه جایگاه او را نمیشناسی تهدیدش میكنی.»
[1]- در شش مایلی مکه واقع است. [2]- السیرة النبویه، ابن هشام، ج 3، ص 93 – 94. [3]- التاریخ الإسلامی – حمیدی، ج 5، ص 69. [4]- السیرة النبویه، ابن هشام، ج 3، ص 94.
برگرفته از: الگوی هدایت (تحلیل وقایع زندگی پیامبر اکرم)، جلد دوم، مؤلف : علی محمّد صلّابی، مترجم: هیئت علمی انتشارات حرمین.
|
بازگشت به ابتدای
صفحه
بازگشت به نتایج قبل
چاپ
این مقاله
ارسال مقاله به دوستان |
|
|
|
|
|