|
|
قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين». امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل». |
|
الهیات و ادیان>مسائل و عقايد اسلامي>رجعت > رد عقیده رجعت توسط حسن رضی الله عنه
شماره مقاله : 2790 تعداد مشاهده : 553 تاریخ افزودن مقاله : 27/5/1389
|
رد عقیدهی رجعت توسط حسن رضی الله عنه
در روایت عمرو بن اصم آمده است: به حسن رضی الله عنه گفتم: «شیعیان چنین میپندارند که علی رضی الله عنه قبل از برپایی قیامت، برانگیخته خواهد شد». فرمود: «به خدا سوگند دروغ میگویند؛ اینها، شیعه نیستند. اگر ما میدانستیم که علی رضی الله عنه ، پیش از رستاخیز، برانگیخته میگردد، اموالش را تقسیم نمیکردیم و نمیگذاشتیم که زنانش، ازدواج کنند».[1] نخستین کسی که عقیدهی رجعت را بنا نهاد، ابنسبأ بود؛ البته او بر این باور بود که امام، کشته نشده، بلکه در غیبت بهسر میبرد و باز خواهد گشت. عقیدهی رجعت، از دیدگاه پیروان ابنسبأ، منحصر به امام بود، اما این پندار، از دیدگاه دوازدهامامیها، عمومیت یافت و غیر از امام، بسیاری از مردم را نیز در بر گرفت. آلوسی از تحول مفهوم رجعت نزد روافض از انحصار آن به امام تا فراگیرشدن و عمومیت یافتن آن برای غیر امام در قرن سوم هجری، مطالب ارزندهای بیان نموده است.[2] مفهوم عمومی رجعت از دیدگاه دوازدهامامیها، سه دسته از انسانها را در بر میگیرد: 1ـ دوازده امام؛ بر اساس این پندار، مهدی، از مخفیگاهش بیرون میآید و پس از غیبتی طولانی ظهور میکند. آنگاه سایر امامان، زنده میشوند و به این دنیا باز میگردند. 2ـ کارداران و خلفای مسلمانان که به گمان باطل روافض، خلافت را از صاحبان اصلی آن، یعنی دوازده امام غصب کردهاند. بر اساس این عقیده، خلفای مسلمانان بهویژه ابوبکر و عمر و عثمان رضی الله عنهم از قبرهایشان بیرون میآیند و به دنیا باز میگردند و تاوان غصب خلافت را پس میدهند و بدینسان شکنجه میگردند، به صلیب کشیده میشوند و به سزای عملشان (یعنی غصب خلافت) میرسند! 3ـ عموم مردم. بر اساس این پندار، شیعیان که از دیدگاه روافض، تنها گروه مسلمان هستند، سر از قبرهایشان بر میآورند و به دنیا باز میگردند. گفتنی است آنچنانکه سرآمدان و شیوخ روافض تصریح کردهاند، کافران نیز برانگیخته میشوند. لازم به یادآوری است که اینها، همهی مردم، جز مستضعفان را در جرگهی کافران میدانند.[3] بنابراین در تعریف رجعت گفتهاند که عبارتست از رجوع بسیاری از مردم به دنیا قبل از برپایی قیامت.[4] و بازگشتشان به دنیا قبل از برپایی قیامت، به همان سیمایی میباشد که پیش از مرگ داشتهاند.[5] روافض، با علمای اهل بیت و در رأس آنان حسن بن علی رضی الله عنه که رهروان راه حق و پیروان کتاب و سنت بودهاند، در زمینهی عقیدهی رجعت، مخالفت کرده و رجعت را یکی از اصول مذهب شیعه دانستهاند. چنانچه راویان دروغگو، روایات بیاساسی را ساخته و آنها را به امامان هدایت، نسبت دادهاند؛ از جمله، این روایت که میگوید: «کسی که به بازگشت ما ایمان ندارد، از ما نیست».[6] ابنبابویه میگوید: «اعتقاد ما دربارهی رجعت، این است که حق میباشد».[7] طبرسی و حر عاملی و سایر شیوخ شیعه تصریح کردهاند که: «امامیه، در مورد رجعت، اجماع کردهاند و عقیدهی رجعت، از باورهای اساسی و ضروری ایشان است».[8] ناگفته پیداست که عقیدهی رجعت و بازگشت به دنیا قبل از برپایی قیامت، مخالفتی آشکار با نصوص و آیات صریح قرآن کریم است؛ الله سبحانه و تعالی میفرماید: { حَتَّى إِذَا جَاءَ أَحَدَهم الْموْتُ قَالَ رَبِّ ارْجِعُونِ (٩٩)لَعَلِّی أَعْملُ صَالِحًا فِیما تَرَکتُ کلا إِنَّها کلِمةٌ هوَ قَائِلُها وَمنْ وَرَائِهم بَرْزَخٌ إِلَى یوْم یبْعَثُونَ (١٠٠) } (مؤمنون:99،100) «و زمانی که مرگ یکی از آنان، فرا میرسد، میگوید: پروردگارا! مرا (به دنیا) بازگردانید تا کار شایستهای بکنم و فرصتهایی را که از دست دادهام، جبران نمایم. نه! (هیچ راه بازگشتی وجود ندارد). این، سخنی است که او، بر زبان میآورد. در پیش روی ایشان جهان برزخ است تا روز (قیامت) که برانگیخته شوند». این آیه، بهویژه بخش پایانی آن، آشکارا عقیدهی رجعت را رد میکند. خدای متعال میفرماید: { وَلَوْ تَرَى إِذْ وُقِفُوا عَلَى النَّارِ فَقَالُوا یا لَیتَنَا نُرَدُّ وَلا نُکذِّبَ بِآیاتِ رَبِّنَا وَنَکونَ منَ الْمؤْمنِینَ (٢٧)بَلْ بَدَا لَهم ما کانُوا یخْفُونَ منْ قَبْلُ وَلَوْ رُدُّوا لَعَادُوا لِما نُهوا عَنْه وَإِنَّهم لَکاذِبُونَ (٢٨) } (انعام:27،28) «اگر تو ایشان را بدانگاه مشاهده کنی که آنان را در کنار آتش دوزخ نگاه میدارند (و چون هراس جهنم، آنها را بر میدارد)، میگویند: ای کاش به دنیا باز میگشتیم و آیات پروردگارمان را تکذیب نمیکردیم و از زمرهی نیکوکاران میشدیم. (این، چیزی جز یک آرزوی دروغین و دستنیافتنی نیست) بلکه (بهخاطر آن است که در آن جهان، عیوب و نتیجهی) کارهایی که قبلاً (در دنیا انجام میداده و) پنهان میکردهاند، برای آنان آشکار گشته است. اگر هم (به فرض محال، به دنیا) باز گردانیده شوند، به سراغ همان چیزی میروند که از آن، نهی شدهاند. ایشان، دروغگویند». اینها، همه، هنگام مردن و نیز زمانی که در پیشگاه پروردگارشان حاضر میشوند و آتش هولناک جهنم را مشاهده مینمایند، آرزوی بازگشت به دنیا را میکنند، اما از آنجا که قانون الهی، چیز دیگری است، هیچ توجهی به آرزویشان نمیشود. از اینرو علما، اعتقاد بازگشت به دنیا را یکی از مهمترین مراتب غلو و بدعت روافض برشمرده اند.[9] در صفحات گذشته، مروری بر روایت عمرو بن اصم داشتیم که موضع حسن بن علی رضی الله عنه را دربارهی رجعت بیان میکرد؛ در مسند احمد رحمهالله آمده است که یکی از یاران علی رضی الله عنه به نام عاصم بن ضمره به حسن بن علی رضی الله عنه گفت: «شیعیان چنین میپندارند که علی رضی الله عنه قبل از قیامت، برانگیخته خواهد شد». فرمود: «به خدا سوگند که این دروغگویان، دروغ میگویند؛ اگر ما میدانستیم که علی رضی الله عنه ، پیش از رستاخیز، برانگیخته میگردد، اموالش را تقسیم نمیکردیم و زنانش نیز ازدواج نمیکردند».[10] اعتقاد به بازگشت مردگان، قبل از برپایی قیامت برای مجازات بدکاران و پاداش دادن به نیکوکاران، با نهاد و طبیعت دنیا، در تعارض است؛ چراکه دنیا سرای عمل است، نه دار مجازات. چنانچه خدای متعال، میفرماید: { وَإِنَّما تُوَفَّوْنَ أُجُورَکم یوْم الْقِیامةِ فَمنْ زُحْزِحَ عَنِ النَّارِ وَأُدْخِلَ الْجَنَّةَ فَقَدْ فَازَ وَما الْحَیاةُ الدُّنْیا إِلا متَاعُ الْغُرُورِ (١٨٥) } (آلعمران: 185) «بیگمان، پاداش و سزای اعمالتان، به تمام و کمال در روز قیامت به شما داده میشود. و هر کس، از آتش جهنم بدور گردد و به بهشت، برده شود، واقعاً سعادت را بهدست آورده و نجات یافته است. و زندگی دنیا، چیزی جز کالای فریب نیست». ابنسبای یهودی، اساسیترین نقش را در پیدایش عقیدهی رجعت داشته است؛ البته وی، رجعت را مخصوص علی رضی الله عنه میدانست و معتقد بود که علی رضی الله عنه ، اساساً نمرده است؛ تقریباً چیزی شبیه پندار دوازدهامامیها دربارهی مهدی مورد ادعایشان که معتقدند در غیبت بهسر میبرد. کاملاً روشن است که اعتقاد به رجعت، بر خلاف این عقیدهی اسلامی است که هیچ حشر و نشری قبل از برپایی قیامت وجود ندارد و خدای متعال، هر جا که به کافر یا ظالمی بیم میدهد، او را به روز رستاخیز، تهدید میکند. عقیدهی رجعت، بر خلاف آیات قرآن و احادیث فراوانی است که تصریح میکنند قبل از رستاخیز، هیچ بازگشتی به دنیا وجود ندارد.[11] عقیدهی رجعت را در پرتو نصوص شرعی مورد ارزیابی قرار دادیم و اینک به بررسی آن، از دیدگاه عقل میپردازیم. خدای متعال، دنیا را سرای آزمون و آخرت را دار مجازات قرار داده است؛ از اینرو چه دلیلی وجود دارد که انسانها را برای حسابرسی و رسیدگی به اعمالشان به دنیا باز گرداند، حال آنکه آخرت، محل رسیدگی به اعمال انسانهاست؟! ضمن آنکه همهی ما میدانیم عذاب آخرت، برای کسی که از راه دین منحرف گردد، بهمراتب سختتر و شدیدتر از عذاب دنیاست و بطور کلی در طول تاریخ بشریت سابقه ندارد که خدای متعال، کسی را از جهان مردگان، برای حسابرسی به دنیا باز گردانیده باشد.
[1]- سير أعلام النبلاء (3/263). [2]- نگا: روحالمعاني (5/27)؛ ضحي الإسلام(3/237)، احمد امين [3]- نگا: أصول الشيعة الإمامية (2/1105). [4]- نگا: تفسير قمي (2/76). [5]- أوائل المقالات، ص95. [6]- نگا: أصول الشيعة الإمامية (2/1103). [7]- الإعتقادات، ص90. [8]- نگا: مجمع البيان (5/52)؛ همچنين ر.ك: القاموس (3/28)؛ مجمع البحرين (4/334). [9]- نگا: أصول الشيعة الإمامية (2/1124). [10]- مسند احمد (2/312)؛ شيخ احمد شاكر رحمهالله، اسناد اين روايت را صحيح دانسته است. [11]- نگا: أصول الشيعة الإمامية (2/1124).
به نقل از: حسن مجتبی رضی الله عنه (بررسی و تحلیل زندگانی خلیفه پنجم)، مؤلف : علی محمد محمد الصلابی، مترجم محمد ابراهیم کیانی، ویراستار: خانم عبدالهی، ناشر: انتشارات حرمین، چاپ: 1386ـ اول.
|
بازگشت به ابتدای
صفحه
بازگشت به نتایج قبل
چاپ
این مقاله
ارسال مقاله به دوستان |
|
|
|
|
|