|
|
قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين». امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل». |
|
تاریخ اسلام>اشخاص>عثمان بن عفان رضی الله عنه > رابطه حضرت عثمان رضی الله عنه با قرآن کریم
شماره مقاله : 2705 تعداد مشاهده : 411 تاریخ افزودن مقاله : 25/5/1389
|
رابطه حضرت عثمان رضی الله عنه با قرآن کریم تنها راه و روشی که حضرت عثمان و دیگر صحابه بزرگوار رضی الله عنه براساس آن پرورش یافتند و به رشد و تعالی رسیدند، قرآن کریم بود، کتابی که پروردگار عالمیان آنرا بر پیامبر خویش صلی الله علیه و آله و سلم نازل فرمود و به همین دلیل هم نبی اکرم صلی الله علیه و آله و سلم تأکید داشت که این وحدت روش را حفظ کند و تک تک مسلمانان و جوامع آنان بر این اساس تربیت شوند. آیاتی را که حضرت عثمان، به طور مستقیم از زبان حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم میشنیدند، تأثیر شگرفی در ساختن شخصیت ایشان داشت، همین آیات بود که قلب ایشان را از پلیدیها پاک گردانید، جانشان را پرورش داد و روحشان را تربیت نمود تا عثمان به انسان جدیدی تبديل شود، انسانی با ارزشها، احساسات، اهداف، معرفت و راه و روشی دیگر.[1] و به این صورت بود که عثمان شیفته قرآن شد. ابوعبدالرحمن سُلَّمی، از کیفیت فراگرفتن قرآن توسط عثمان نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم و میزان عشق شدید او به قرآن و عمل به آن چنین سخن میگوید: افرادی چون عثمان بن عفّان و عبدالله بن مسعود هرگاه آن ده آیه از قرآن را نزد حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم فرا میگرفتند، تا زمانیکه تمامی معارف آن ده آیه را فهم نمینمودند و بدان عمل نمیکردند، به آیات دیگری نمیپرداختند، بنابراین ما هم قرآن را یاد گرفتیم، هم معارف آنرا و هم بدان عمل مینمودیم، آنان مدتی را صرف حفظ آن آیات میکردند[2] تا بتوانند باآنها انس بگیرند، قرآن در این رابطه چنین میفرماید: { كِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ إِلَيْكَ مُبَارَكٌ لِيَدَّبَّرُوا آيَاتِهِ وَلِيَتَذَكَّرَ أُولُو الألْبَابِ (٢٩)}ص: ٢٩ ((اي محمّد ! اين قرآن) كتاب پرخير و بركتي است و آن را براي تو فرو فرستادهايم تا درباره آيههايش بينديشند، و خردمندان پند گيرند). حضرت عثمان از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم نقل میکند: «خیرُکم مَن تَعَلَّم القرآنَ و عَلَّمَه». (بهترین شما کسی است که قرآن را یاد بگیرد و به دیگر مسلمانان نیز یاد دهد). ایشان قبل از وفات رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم تمام قرآن را برایشان عرضه داشت تا صحّت آن را تأیید نمایند. از مشهورترین شاگردان حضرت عثمان، میتوان به ابوعبدالرحمن سُلَّمی، معیره بن أبی شهاب، ابوالأسود، زربن جیش[3] اشاره نمود. در اینجا شایسته است این صفحات را با جملاتی از حضرت عثمان که در مورد قرآن کریم است، بیاراییم: ایشان فرمودهاند: اگر قلبهای ما از پلیدیهای دنیا پاک گردد هرگز از کلام خداوند بزرگ سیراب نخواهیم شد[4]. نیز فرمودهاند: بدترین روز، آن وقتی است که چشم به عهد و پیمان خداوند، یعنی قرآن کریم، نیافتد[5]. باز فرمودهاند: سه چیز در دنیاي من نیکو هستند: سیرکردن گرسنگان، پوشانیدن برهنگان و تلاوت قرآن[6]. ایشان همچنین گفتهاند: چهار چیز است که ظاهرشان فضیلت و باطنشان فریضه میباشند و آنها عبارتند از: همنشینی با صالحان فضیلت است اما تبعیت از آنان واجب، تلاوت قرآن فضیلت میباشد اما عمل بدان فریضه، زیارت قبور که فضیلت است اما مهیا شدن برای مرگ فریضه، عیادت بیمار فضیلت است اما اجراي وصیت و سفارش او فریضه[7]. نیز چنین گفتهاند: مضرترین چیزها ده چیز است: عالمی که از او سؤال نشود، علمی که بدان عمل نکنند، نظر درستی که مورد قبول قرار نگیرد، اسلحهای که مورد استفاده واقع نشود، مسجدی که در آن نماز نخوانند، مصحف قرآنی که به تلاوت آن نپردازند، مالی که از آن صدقه ندهند، اسبی که سوار آن نشوند، علم زهد که در نزد طالب دنیا باشد و عمر درازی که صاحب آن برای تدارک زاد و توشه آخرت سود نجوید[8]. ایشان حافظ کامل قرآن بودند و همیشه مصحفشان را در دست داشتند، به نحوی که مردم به ایشان میگفتند مردی با برکت، کتابی با برکت را آورد[9]. آنقدر به قرائت آن مصحف مبادرت نموده بودند که پاره پاره شد[10]. همسرشان، هنگام محاصره بیت حضرت، خطاب به شورشیان گفت یا او را بکشید و یا رهایش سازید، او مردیست که شب را با یک رکعت به صبح میرساندند و در همان یک رکعت کل قرآن را تلاوت میکرد[11]. از او روایت است که در یک شب کل قرآن را در یک رکعت تلاوت کردند[12]. و این تحقق سخن خدا در مورد اوست: { أَمَّنْ هُوَ قَانِتٌ آنَاءَ اللَّيْلِ سَاجِدًا وَقَائِمًا يَحْذَرُ الآخِرَةَ وَيَرْجُو رَحْمَةَ رَبِّهِ قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الَّذِينَ يَعْلَمُونَ وَالَّذِينَ لا يَعْلَمُونَ إِنَّمَا يَتَذَكَّرُ أُولُو الألْبَابِ (٩)}الزمر: ٩ ((آيا چنين شخص مشركي كه بيان كرديم، بهتر است) يا كسي كه در اوقات شب سجدهكنان و ايستاده به طاعت و عبادت مشغول ميشود و (خويشتن را) از (عذاب) آخرت به دور ميدارد، و رحمت پروردگار خود را خواستار ميگردد؟ بگو: آيا كساني كه (وظيفه خود را در قبال خدا) ميدانند، با كساني كه (چنين چيزي را) نميدانند، برابر و يكسانند؟! (هرگز). تنها خردمندان (فرق اينان را با آنان تشخيص ميدهند، و از آن) پند و اندرز ميگيرند). حضرت از چشمه زلال قرآن نوشید و نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم شاگردی نمود و از خلال آیات قرآن دانست که، کهرا باید پرستید و اطاعت نمود. رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم درخت ایمان و عشق به قرآن را در درون عثمان بارور نمود و تلاش نمود که صحابه به فهمی درست از پروردگارشان و حقوق او بر آنان دست یابند، زیرا ایشان میدانستند که این فهم درست اگر بر اساس تطهیر روح و جان و فطرت پاک باشد به یقین و ایمان راسخ منتهی میشود و به همین خاطر عثمان نیز چون دیگر صحابه، فهم خویش از خداوند متعال، کائنات، مرگ و زندگی، بهشت و جهنم، قضا و قدر و حقیقت انسان و نبرد او با شیطان را از خود قرآن و سنّت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم دریافت نمود. خداوند پاک و بزرگ، از هر نقص و عیبی مبرّاست و صاحب کمالاتی بیانتها است، همانند: وحدانیت و نداشتن شریک و مانند و همسر و فرزند.[13] آن ذات پاک، خود مفهوم عبودیت و توحید خویش را در کلام خود، قرآن کریم، به عیان بیان داشته است. حال به آن مفاهیم والایی که صحابه با استناد به آنها به فهم درستی از دین دست یافتند میپردازیم: آنان بینش خود را در مورد کائنات از این آیات دریافت کردند: { قُلْ أَئِنَّكُمْ لَتَكْفُرُونَ بِالَّذِي خَلَقَ الأرْضَ فِي يَوْمَيْنِ وَتَجْعَلُونَ لَهُ أَنْدَادًا ذَلِكَ رَبُّ الْعَالَمِينَ (٩)وَجَعَلَ فِيهَا رَوَاسِيَ مِنْ فَوْقِهَا وَبَارَكَ فِيهَا وَقَدَّرَ فِيهَا أَقْوَاتَهَا فِي أَرْبَعَةِ أَيَّامٍ سَوَاءً لِلسَّائِلِينَ (١٠)ثُمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاءِ وَهِيَ دُخَانٌ فَقَالَ لَهَا وَلِلأرْضِ اِئْتِيَا طَوْعًا أَوْ كَرْهًا قَالَتَا أَتَيْنَا طَائِعِينَ (١١)فَقَضَاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ فِي يَوْمَيْنِ وَأَوْحَى فِي كُلِّ سَمَاءٍ أَمْرَهَا وَزَيَّنَّا السَّمَاءَ الدُّنْيَا بِمَصَابِيحَ وَحِفْظًا ذَلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ (١٢)}فصلت: ٩ - ١٢ (بگو: آيا به آن كسي كه زمين را در دو روز آفريده است ايمان نداريد، و براي او همگونها و انبازهائي قرار ميدهيد؟ او (علاوه از اين كه آفريدگار زمين است) آفريدگار جهانيان هم ميباشد. او در زمين بر فراز آن كوههاي استواري قرار داد، و خيرات و بركات زيادي در آن آفريد، و موادّ غذائي (مختلف و جوراجور ساكنان) زمين را به اندازه لازم مقدّر و مشخّص كرد. اينها همه (اعمّ از خلق زمين و ايجاد كوهها و تقدير اقوات) روي هم در چهار روز كامل به پايان آمد، بدان گونه كه نياز نيازمندان و روزي روزيخواهان را برآورده كند (و كمترين كم و زيادي در آن نباشد). سپس اراده آفرينش آسمان كرد، در حالي كه دود (گونه، و به شكل سحابيها در گستره فضاي بيانتهاء پراكنده) بود. به آسمان و زمين فرمود: چه بخواهيد و چه نخواهيد پديد آئيد (و شكل گيريد). گفتند: فرمانبردارانه پديد آمديم (و به همان صورت درآمدهايم كه اراده فرمودهاي). آن گاه آنها را به صورت هفت آسمان در دو روز به انجام رساند، و در هر آسماني فرمان لازمهاش را صادر (و نظام و تدبير خاصّي مقرّر) فرمود (و مخلوقات و موجودات متناسب با آنجا را آفريد). آسمان نزديك را با چراغهاي بزرگي (از ستارگان درخشان و تابان) بياراستيم و (آن را كاملاً از آفات و استراق سمع شياطين) محفوظ داشتيم. اين (امور مذكوره، اعم از آفرينش جهان هستي و دوران شكلگيري و نظم دقيق، برجوشيده از) برنامهريزي خداوند بسيار توانا و بس آگاه است). آنان با بینش درست از قرآن دانستند که عمر انسانها، هرچند که طولانی باشد، باز رو به زوال و نابودی دارد و دنیا و متاع آن، هرچند که زیاد و زیبا باشد، ناچیز و بیارزش است، همانطور که قرآن میفرماید: { إِنَّمَا مَثَلُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا كَمَاءٍ أَنْزَلْنَاهُ مِنَ السَّمَاءِ فَاخْتَلَطَ بِهِ نَبَاتُ الأرْضِ مِمَّا يَأْكُلُ النَّاسُ وَالأنْعَامُ حَتَّى إِذَا أَخَذَتِ الأرْضُ زُخْرُفَهَا وَازَّيَّنَتْ وَظَنَّ أَهْلُهَا أَنَّهُمْ قَادِرُونَ عَلَيْهَا أَتَاهَا أَمْرُنَا لَيْلا أَوْ نَهَارًا فَجَعَلْنَاهَا حَصِيدًا كَأَنْ لَمْ تَغْنَ بِالأمْسِ كَذَلِكَ نُفَصِّلُ الآيَاتِ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ (٢٤)}يونس: ٢٤ (حال دنيا (از حيث زوال و فنا و از ميانرفتن نعمت آن) همانند آبي است كه از آسمان ميبارانيم و بر اثر آن گياهان زمين كه انسآنها و حيوآنها از آنها ميخورند (و استفاده ميكنند، ميرويند و) به هم ميآميزند تا بدانجا كه زمين (در پرتو آن) كاملاً آرايش و زيبائي ميگيرد و آراسته و پيراسته ميگردد و اهل زمين يقين پيدا ميكنند كه بر زمين تسلّط دارند (و حتماً ميتوانند از ثمرات و غلّات و محصولات آن بهرهمند شوند. در بحبوحه اين شادي و در گيراگير اين سرسبزي و آراستگي) فرمان ما (مبني بر درهم كوبيدن و ويران كردن آن) در شب يا روز در ميرسد (و با بلاهاي گوناگون، از قبيل: سرماي سخت، تگرگ شديد، سيل، طوفان، و غيره، آن را نابود ميسازيم) و گياهانش را از ريشه برآورده و دروده و نابودش ميكنيم. انگار ديروز در اينجا نبوده است (و هرگز وجود نداشته است، و انسآنهائي در آن سرزمين نزيستهاند). ما (بدين وضوح) آيهها (ي خويش) را براي قومي تشريح و تبيين ميكنيم كه ميانديشند (و ميفهمند)). نیز آنان با اعتقاد راسخ و درست به بهشت و دوزخ که از آیات قرآن دریافت کرده بودند، خود و زندگیشان را از انحراف و تمرّد نسبت به شریعت خداوند پاک نگه داشتند. هر کس به سیرة حضرت عثمان و دیگر صحابه بزگوار رضی الله عنه نظری عمیق بیافکند، میبیند که چقدر آنان در مسیر شناخت دین خداوندشان تلاش کردند و تا چه میزان خوف و ترس از عذاب و عقاب او را در دل خویش میپروراندند. حضرت عثمان چون دیگر صحابه، مفهوم درست قضا و قدر را از بطن قرآن و سیره رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم درک کرد و در آن دچار افراط و تفریط نگشت. این مفهوم در دل و جان او رسوخ پیدا کرد و یقین یافت که علم خداوند عزوجل بر همه چیز احاطه دارد، کما اينكه خداوند در قرآن چنین میفرماید: { وَمَا تَكُونُ فِي شَأْنٍ وَمَا تَتْلُو مِنْهُ مِنْ قُرْآنٍ وَلا تَعْمَلُونَ مِنْ عَمَلٍ إِلا كُنَّا عَلَيْكُمْ شُهُودًا إِذْ تُفِيضُونَ فِيهِ وَمَا يَعْزُبُ عَنْ رَبِّكَ مِنْ مِثْقَالِ ذَرَّةٍ فِي الأرْضِ وَلا فِي السَّمَاءِ وَلا أَصْغَرَ مِنْ ذَلِكَ وَلا أَكْبَرَ إِلا فِي كِتَابٍ مُبِينٍ (٦١)}يونس: ٦١ ((اي پيغمبر!) تو به هيچ كاري نميپردازي و چيزي از قرآن نميخواني، و (شما اي مؤمنان!) هيچ كاري نميكنيد، مگر اين كه ما ناظر بر شما هستيم، در همان حال كه شما بدان دست مييازيد و سرگرم انجام آن ميباشيد. و هيچچيز در زمين و در آسمان از پروردگار تو پنهان نميماند، چه ذرّهاي باشد و چه كوچكتر و چه بزرگتر از آن، (همه اينها) در كتاب واضح و روشني (در نزد پروردگارتان، به نام لوح محفوظ) ثبت و ضبط ميگردد). نیز باور داشت خداوند متعال، همه چیز را نزد خویش ثبت میکند و هیچ چیز را از قلم نمیاندازد: { إِنَّا نَحْنُ نُحْيِي الْمَوْتَى وَنَكْتُبُ مَا قَدَّمُوا وَآثَارَهُمْ وَكُلَّ شَيْءٍ أحْصَيْنَاهُ فِي إِمَامٍ مُبِينٍ (١٢)}يس: ١٢ (ما خودمان مردگان را زنده ميگردانيم، و چيزهائي را كه (در دنيا) پيشاپيش فرستادهاند و (كارهائي را كه كردهاند، و همچنين) چيزهائي را كه (در آن) برجاي نهادهاند (و كارهائي را كه نكردهاند، ثبت و ضبط ميكنيم و) مينويسيم. و ما همه چيز را در كتاب آشكار (لوح محفوظ) سرشماري مينمائيم و مينگاريم). او یقین داشت خواست خداوند نافذ و قدرتش کامل است: { أَوَلَمْ يَسِيرُوا فِي الأرْضِ فَيَنْظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَكَانُوا أَشَدَّ مِنْهُمْ قُوَّةً وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُعْجِزَهُ مِنْ شَيْءٍ فِي السَّمَاوَاتِ وَلا فِي الأرْضِ إِنَّهُ كَانَ عَلِيمًا قَدِيرًا (٤٤)}فاطر: ٤٤ (آيا در زمين به گشت و گذار نميپردازند تا ببينند فرجام كار پيشينيان به كجا كشيده است، در حالي كه آنان از اينان قدرت و قوت بيشتري داشتهاند ؟ هيچ چيزي چه در آسمآنها و چه در زمين خدا را درمانده و ناتوان نخواهد كرد. چرا كه او بسيار فرزانه و خيلي قدرتمند است). و اعتقاد راسخ داشت که خداوند، آفریدگار همه چیز است: { ذَلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ لا إِلَهَ إِلا هُوَ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ فَاعْبُدُوهُ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ وَكِيلٌ (١٠٢)}الأنعام: ١٠٢ (آن (متّصف به صفات كمال است كه) خدا و پروردگار شما است. جز او خدائي نيست؛ و او آفريننده همه چيز است. پس وي را بايد بپرستيد (و بس؛ چرا كه تنها او مستحقّ پرستش است) و حافظ و مدبّر همه چيز است). این فهم صحیح و عمیق و اعتقاد راسخ نسبت به مسأله قضا و قدر، نتایج وآثار مهمی در درون این مرد بزرگ گذاشت که در مباحث آینده به تفصیل به آن خواهیم پرداخت. او از طریق درک عمیق قرآن، به حقیقت خود و همه انسانها پی برد و دانست حقیقت او نخست به اصلی دور که همان خلقت از خاک است برمیگردد و سپس وجود خود را به عنوان یک انسان از یک نطفه ناچیز و بیارزش میگیرد: { الَّذِي أَحْسَنَ كُلَّ شَيْءٍ خَلَقَهُ وَبَدَأَ خَلْقَ الإنْسَانِ مِنْ طِينٍ (٧)ثُمَّ جَعَلَ نَسْلَهُ مِنْ سُلالَةٍ مِنْ مَاءٍ مَهِينٍ (٨)ثُمَّ سَوَّاهُ وَنَفَخَ فِيهِ مِنْ رُوحِهِ وَجَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَالأبْصَارَ وَالأفْئِدَةَ قَلِيلا مَا تَشْكُرُونَ (٩)}السجدة: ٧ - ٩ (آن كسي است كه هر چه را آفريد، نيكو آفريد، و آفرينش انسان (اوّل) را از گل آغازيد. سپس خداوند ذرّيّه او را از عُصاره آب (به ظاهر) ضعيف و ناچيزي (به نام مني) آفريد. آن گاه اندامهاي او را تكميل و آراسته كرد و از روح متعلّق به خود (كه سرّي از اسرار است) در او دميد، و براي شما گوشها و چشمها و دلها آفريد (تا بشنويد و بنگريد و بفهميد، امّا) شما كمتر شكر (نعمتهاي او) را به جاي ميآوريد). آن حضرت به این باور رسیده بود که خداوند، خود، انسان را به صورت و ظاهری زیبا و متناسب آفریده، به او نعمت عقل و تشخیص و توان سخن گفتن عطا فرموده، آسمانها و زمین و هر آنچه در آنهاست را مسخّر او گردانیده، این موجود را بر بیشتر آفریدههایش برتری داده و او را با فرستادن پیامبران، قدر و منزلت فرموده است. و از جملهی مهمترین نماد اکرام و احترام خداوند عزوجل نسبت به انسان این است که زمینه ایجاد محبت و رضایت خداوند را در وجود انسان به ودیعت نهاده، و این اوج کرامت و شرافت نوع انسان است و این شرافت را تنها از طریق تبعیت نبیاکرم صلی الله علیه و آله و سلم که مردم را به سوی اسلام و حیات طیّبه در دنیا و آخرت فرا میخواند، میتوان جست: { مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَيَاةً طَيِّبَةً وَلَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ (٩٧)}النحل: ٩٧ (هركس چه زن و چه مرد كار شايسته انجام دهد و مؤمن باشد، بدو (در اين دنيا) زندگي پاكيزه و خوشايندي ميبخشيم و (در آن دنيا) پاداش (كارهاي خوب و متوسّط و عالي) آنان را بر طبق بهترين كارهايشان خواهيم داد). حضرت عثمان با شناخت آیات قرآن به حقیقت عداوت شیطان با انسان و لزوم نبرد بشر با این موجود پلید پی برد که به طرق مختلف و شیوههای گوناگون تلاش میکند انسان را به انجام معصیت وسوسه نماید و آتش سوزان شهوت را در او شعلهور سازد. حضرت و دیگر صحابه کرام، با استعانت از خداوند بزرگ و توانا به جهاد با آن موجود پست و نیز شیطان درون خویش پرداختند. آنان با پندگرفتن از داستان حضرت آدم و اخراج او از بهشت و رحمت الهی، به این اصل پایبند بودند که جوهر و اساس اسلام، اطاعت مطلق و بیچون و چرا در برابر خداوند است، و انسانی که قابلیت گناه و عصیان را دارد باید با عبرت گرفتن از عصیان آدم، ضرورت توکل بر پروردگارش را از یاد نبرد و از اهمیت توبه و استغفار غافل نشود. او و دیگر یاران رسول صلی الله علیه و آله و سلم نفس خویش را از تکبّر حفظ مینمودند و به خوبی، اهمیّت سخنان زیبا و تأثیر آن بر مخاطب خویش را دریافته بودند: { وَقُلْ لِعِبَادِي يَقُولُوا الَّتِي هِيَ أَحْسَنُ إِنَّ الشَّيْطَانَ يَنْزَغُ بَيْنَهُمْ إِنَّ الشَّيْطَانَ كَانَ لِلإنْسَانِ عَدُوًّا مُبِينًا (٥٣)}الإسراء: ٥٣ ((اي پيغمبر!) به بندگانم بگو: سخني (در گفتار و نوشتار خود) بگويند كه زيباترين (و نيكوترين سخنها) باشد. چرا كه اهريمن (به وسيله سخنهاي زشت و ناشيرين) در ميان ايشان فساد و تباهي به راه مياندازد، و بيگمان اهريمن (از دير باز) دشمن آشكار انسان بوده است (و پيوسته درصدد برآمده تا آتش جنگ را با افروزينه وسوسه شعلهور سازد)). آری، اینچنین بود که عثمان با اسلام زیست، و در راه نشر آن جهاد نمود، اصول و فروع دینش را از قرآن و سنت پیامبرش جست و از پیشوایان اسلام شد، امامانی که راه راست را به مردم نشان میدهند و مردم از رفتار و گفتارشان تبعیت میکنند و نباید فراموش کرد که عثمان از کاتبان وحی و مورد اعتماد پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم بود.[14]
[1]- السیرة النبویّة، الصَلّابی (1/145). [2]- الفتاوی (13/177). [3]- تاریخ الإسلام؛ عهد الخلفاء الیراشدین، الذهبی، ص467. [4]- الفتاوی (11/122) والبدایة و النهایة (7/225). [5]- البدایة و النهایة (7/225) و فوائد الکلام، ص275. [6]- إرشاد العباد لاستعداد لیوم المعاد، ص 88. [7]- همان، ص 90. فوائد الکلام، ص278. [8]- همان، ص 91. فوائد الکلام، ص278. [9]- البیان و التبیان (3/177). فوائد الکلام، ص273. [10]- البدایة و النهایة (7/225). [11]- همان (7/225). [12]- الخلافة الراشدة و الدولة الأمویّة، ص397. [13]- منهج الرَّسول فی غرس الروح الجهادیّه، ص10 –16. [14]- السیاسة الملّیة لعثمان بن عفّانف ص22. التبیین فی أنساب القرشیین، ص 94.
به نقل از: ترجمه شناخت سیره عثمان بن عفّان رضی الله عنه، تألیف: دکتر علی محمد محمد صلابی
|
بازگشت به ابتدای
صفحه
بازگشت به نتایج قبل
چاپ
این مقاله
ارسال مقاله به دوستان |
|
|
|
|
|