Untitled Document
 
 
 
  2024 Nov 23

----

21/05/1446

----

3 آذر 1403

 

تبلیغات

حدیث

 

پيامبر صلى الله عليه و سلم كه فرمودند:

"لا تصاحب إلا مؤمنا، ولايأکل طعامک إلا تقي" (صحيح – ابن ماجة 7341)،

يعنى: "تنها با مؤمن دوستي کن و کسي بجز انسان متقي از غذاي شما نخورد".

 معرفی سایت

نوار اسلام
اسلام- پرسش و پاسخ
«مهتدين» (هدايت يافتگان)
اخبار جهان اسلام
تاریخ اسلام
کتابخانه آنلاین عقیده
سایت اسلام تکس - پاسخ به شبهات دینی
خانواده خوشبخت
شبکه جهانی نور
سایت خبری تحلیلی اهل سنت
بیداری اسلامی
صدای اسلام

 

 

 

  سخن سایت

قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) ‏عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين».
امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل».

لیست الفبایی     
               
چ ج ث ت پ ب ا آ
س ژ ز ر ذ د خ ح
ف غ ع ظ ط ض ص ش
ه و ن م ل گ ک ق
ی
   نمایش مقالات

تاریخ اسلام>خلافتها و حكومتهاي اسلامي>عمر بن خطاب رضی الله عنه > مخارج خلیفه

شماره مقاله : 2694              تعداد مشاهده : 325             تاریخ افزودن مقاله : 25/5/1389

مخارج خلیفه


از آن‌جا که مسأله‌ی خلافت، امری دینی و عبادی محسوب می‌شود، قطعا پاداش کسی که متولی این امر باشد و آن‌را به نحو احسن انجام دهد، بر عهده‌ی خداوند است. چرا که او به حساب نیکوکاران و بدکاران می‌رسد و پاداش عمل هر کدام را می‌پردازد. چنان که می‌فرماید:
{ فَمَنْ يَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحَاتِ وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلا كُفْرَانَ لِسَعْيِهِ وَإِنَّا لَهُ كَاتِبُونَ (٩٤)}الأنبياء: ٩٤
«هركس چيزي را از كارهاي شايسته و بايسته انجام دهد، در حالي كه ايمان داشته باشد (به خدا و پيغمبران و برنامه آسماني)، تلاش او ناديده گرفته نمي‌شود و (ناسپاس نمي‌ماند، و توسّط فرشتگان در نامه اعمالش) ما قطعاً آن‌را خواهيم نوشت».
البته آن‌چه‌ گفتیم مربوط به پاداش اخروی می‌باشد. اما در مورد پاداش دنیوی باید گفت که چون خلیفه به خاطر منافع امت اسلامی از منافع شخصی خود چشم‌پوشی کرده است، ناچار باید مخارج وی از بیت المال تأمین و قانون فقهی نیز چنین است که هر کس یا کسانی که به خاطر منافع دیگران نتوانند به امور شخصی خود رسیدگی نمایند مانند قضات، والیان و مفتیان باید هزینه‌های آن‌ها تأمین گردد.[1]
همچنین گفته‌اند: کسی که منافع او به خاطر منافع دیگران کساد می‌شود باید دو برابر به او عوض داد.[2]
وقتی که عمربن خطاب روی کار آمد، تا مدتی از بیت المال چیزی دریافت نمی‌نمود تا این که تجارت او کفاف زندگی او را نمی‌کرد و از این بابت در مضیقه افتاد. آن‌گاه اصحاب پیامبر را فرا خواند و به آن‌ها گفت: امر خلافت مرا مشغول ساخته، به نظر شما من برای امرار معاش خود چه کنم؟ عثمان بن عفان و سعید بن زید گفتند: از بیت المال بخور و به مهمانانت بخوران. عمر رضی الله عنه  رو به علی  رضی الله عنه  کرد و گفت: نظر تو چیست؟ علی  رضی الله عنه  گفت: به اندازه‌ی شام و نهار خود بردار. عمر رضی الله عنه  رأی علی را پذیرفت و از آن به بعد به اندازه‌ی شام و نهار خود از بیت المال استفاده می‌کرد. چنان که خودش در این مورد می‌گوید:
(إني أنزلت نفسي من مال الله بمنزلة قيم اليتيم، إن استغنيت عنه تركت، وإن افتقرت إليه أكلت بالمعروف).
«بیت المال به دست من مانند مال یتیمی است که به دست سرپرست او است. اگر به آن نیاز داشته باشم به مقدار نیاز خود از آن می‌خورم و اگرنه صرف نظر خواهم کرد».[3]
در روایتی دیگر آمده است که خطاب به جمعی از صحابه گفت: به نظر شما چقدر از این مال برای من حلال است؟ آن‌ها گفتند: امیر المؤمنین بهتر می‌داند. گفت: اگر می‌خواهید شما را از آن باخبر می‌سازم. سپس گفت: مرکبی که سوار بر آن به حج یا عمره بروم و لباس مخصوص زمستان و لباس مخصوص تابستان و خوراک بچه‌هایم و حقوقی که به یک مسلمان عادی می‌رسد. زیرا من هم یکی از مسلمانانم. معمر می‌گوید: مرکبی که ایشان از آن اســـتفاده می‌کرد عـــبارت بود از یک نفر شتر.[4]
آری عمرفاروق برای حکام بعد از خود، الگوی برتری در ادای امانت ارائه داد. چنان که ابوداود از مالک بن اوس بن حدثان روایت می‌کند که روزی عمربن خطاب، طی سخنانی پیرامون مال غنیمت فرمود: من بیش از شما در آن حقی ندارم و هیچ کدام از ما بیش از دیگران حق دار نیست. مگر این که هر یک از ما بر اساس کتاب خدا دارای جایگاه ویژه‌ی خود هستیم. و افزود که رسول خدا صلی الله علیه و سلم  این مال را تقسیم می‌نمود و سوابق و میزان مصیبت و نیاز افراد را مدنظر قرار می‌داد.[5]
از ربیع بن زیاد حارثی روایت است که با وفدی نزد عمر رضی الله عنه  رفت. عمر رضی الله عنه  از قیافه و فصاحت او خوشش آمد. همان جا برای عمر رضی الله عنه  غذایی آوردند که زیاد گوارا نبود. ربیع گفت: ای امیرالمؤمنین! تو شایسته‌ای که غذای گوارا بخوری و لباس نرم بپوشی و مرکب خوبی سوار شوی. عمر رضی الله عنه  با شلاق خود ضربه‌ای بر سر ربیع وارد کرد و گفت: با این سخنانت نمی‌خواستی خدا را راضی کنی بلکه هدفت اين بود که در دل خلیفه جا پیدا نمایی. و افزود که من می‌دانم در تو خوبیهای فراوانی وجود دارد. ولی آیا می‌دانی مثال من و این‌ها چیست؟ او گفت: خیر نمی‌دانم. عمر رضی الله عنه  گفت: مانند این است که گروهی به سفر بروند و مخارج راه خود را به دست یکی از میان خود بسپارند تا به طور مساوی برای هزینه‌های همه صرف کند. آیا جایز خواهد بود که او خود را بر دیگر رفیقان خود ترجیح دهد؟ مرد گفت: خیر. گفت: پس همین است مثال من و رعیتم.[6]
علما از خلال عملکرد رسول خدا صلی الله علیه و سلم  و خلفای راشدین مجموعه‌ای احکام پیرامون مخارج خلیفه استنباط نموده‌اند از جمله این که:
الف ـ برای خلیفه جایز خواهد بود در مقابل مسئولیتی که به عهده او گذاشته شده است حقوقی از بیت المال دریافت نماید. چنان که نووی[7]، ابن العربی[8]، بهوتی[9] و ابن مفلح[10] به جواز این امر تصریح نموده‌اند.
ب ـ ابوبکر و عمرب مخارج خود را از بیت المال تهیه می‌کردند.
ج ـ برداشتن هزینه‌های خود از بیت المال در واقع به خاطر اشتغال آن‌ها در امور مسلمین می‌باشد.
د- و این امر برای خلیفه جائز است حتی اگر به آن نیازی نداشته باشد.
حتی برخی گفته‌اند: برداشتن هزینه‌ی خود بهتر از برنداشتن آن است، زیرا با برداشتن، بهتر می‌تواند خدمت رسانی کند، چرا که خود را موظف می‌داند.[11]


[1] السلطة التنفيذية (1/215).
[2] المبسوط (15/147،166)، المغني (5/445).
[3] الخلافة الراشدة د. يحيى اليحيى ص270.
[4] مصنف عبد الرزاق ش 20046 به نقل از: السلطة التنفيذية.
[5] سنن أبي داود ش 2950.
[6] محض الصواب (1/383)، الطبقات الكبرى (3/280، 281).
[7]روضة الطالبين (11/137).
[8]البداية والنهاية (12/228، 229).
[9]الأعلام للزركلي (8/249).
[10] السلطة التنفيذية (1/218).
[11] شرح مسلم، نووی. (7/137).



از کتاب: ترجمه سیره عمربن خطاب رضی الله عنه، تألیف : دکتر علی محمد محمد صلابی



 
بازگشت به ابتدای صفحه     بازگشت به نتایج قبل                       چاپ این مقاله      ارسال مقاله به دوستان

اقوال بزرگان     

شیخ الاسلام ابن تیمیه در بیان حال کسانی که معتاد به شنیدن موسیقی هستند چنین می گوید: "و برای همین کسانی هستند که به آن معتاد شده اند تا جایی که به شنیدن قرآن مشتاق نیستند و از گوش دادن به آن خوشحال نمی شوند و آن تاثیری را که در شنیدن موسیقی می یابند در گوش فرادادن به قرآن نمی بینند بلکه اگر به قرآن گوش دهند با قلبی مشغول و غیرحاضر و با زبانی مشغول به سخنانی دیگر آن را می شنوند اما همین که نوبت به موسیقی برسد صدایشان پایین می آید و از حرکت می افتند و قلبشان حاضر میشود!" [مجموع فتاوی]

تبلیغات

 

منوی اصلی

  صفحه ی اصلی  
 جستجو  
  روز شمار وقايع
  عضویت در خبرنامه  
پیشنهادات وانتقادات  
همكارى با سايت  
ارتباط با ما  
 درباره ی ما  
 

تبیلغات

آمار

خلاصه آمار بازدیدها

امروز : 3657
دیروز : 5831
بازدید کل: 8836971

تعداد کل اعضا : 608

تعداد کل مقالات : 11123

ساعت

نظر سنجی

كداميك از كانال‌هاى اهل سنت فارسى را بيشتر مي‌پسنديد؟

كانال فارسى نور

كانال فارسى كلمه

كانال فارسى وصال

نمایش نتــایج
نتــایج قبل
 
.محفوظ است islamwebpedia.com تمامی حقوق برای سایت
All Rights Reserved © 2009-2010