|
|
قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين». امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل». |
|
تاریخ اسلام>خلافتها و حكومتهاي اسلامي>جنگ دومة الجندل
شماره مقاله : 2681 تعداد مشاهده : 334 تاریخ افزودن مقاله : 24/5/1389
|
جنگ دومة الجندل
خالد رضی الله عنه پس از آنکه از عینالتمر فارغ شد، عویمر بن کاهن اسلمی[1] را بر عینالتمر گماشت و آهنگ دومهالجندل کرد. مردم دومه الجندل که از حرکت خالد رضی الله عنه اطلاع یافتند، با قبایل بهراء[2]، تنوخ، کلب، غسان و ضجاعم مکابته کردند و آنان را به رویارویی با خالد رضی الله عنه فراخواندند. ابنایهم، سالار غسان و تنوخ بود و ابنحدرجان نیز سرکردهی ضجاعم. دومهالجندل در آن زمان دو سالار داشت: یکی اکیدر بن عبدالملک و دیگری جودی بن ربیعه. این دو سردار، با هم اختلاف پیدا کردند. اکیدر گفت: «من، خالد رضی الله عنه را از همه بیشتر میشناسم. کسی، در جنگ از او خوشاقبالتر نیست و هر جمع کم و زیادی که با او مواجه شوند، حتماً از او شکست میخورند؛ پس به حرفم گوش کنید و با خالد صلح نمایید.» اما اهل دومهالجندل پیشنهاد اکیدر را نپذیرفتند. اکیدر از آنها جدا شد و گفت: شما را در جنگ با خالد رضی الله عنه یاری نمیکنم.[3] دشمن، دربارهی خالد رضی الله عنه چنین گواهی و شهادتی میدهد که واقعاً بهحق و درست میباشد. اکیدر قبلاً در جنگ تبوک -در زمان رسولخدا- به اسارت خالد درآمده بود. خالد رضی الله عنه او را با خود به حضور پیامبر اکرم صلی الله علیه و سلم برد و آن حضرت نیز برایش اماننامهای نوشتند. اکیدر بعدها عهدشکنی کرد و همین باعث شد تا پس از آنکه دوباره به اسارت خالد رضی الله عنه درآمد، بر خود بیمناک باشد؛ چراکه خبر همکاری و همیاری او با عربها و ایرانیها در برابر مسلمانان به گوش خالد رضی الله عنه رسیده بود. خالد رضی الله عنه که در راه دومه بود، از جدا شدن اکیدر باخبر شد و عاصم بن عمرو را برای دستگیریش فرستاد. عاصم، او را دستگیر کرد. اکیدر گفت: من، برای مذاکره و دیدار خالد رضی الله عنه میآمدم. اما خیانت و عهدشکنی اکیدر، سبب شد تا خالد در موردش حکم اعدام صادر کند و بدینسان اکیدر به سبب عهدشکنی کشته شد و نتوانست از سرنوشت خود فرار کند.[4] خالد رضی الله عنه در دومهالجندل فرود آمد و برای شروع عملیات، آن را میان خود و لشکر عیاض بن غنم به دو قسمت کرد. جودی بن ربیعه با سربازانش به لشکر خالد رضی الله عنه حملهور شد و ابنحدرجان و ابنایهم به همراه سربازانشان با عیاض درگیر شدند. خالد رضی الله عنه جودی را شکست داد و عیاض نیز به سختی موفق شد سپاهیان ابنحدرجان را شکست دهد. سپاهیان دشمن، پا به فرار گذاشته و به قلعه پناه بردند و چون قلعه، پر شد و دیگر جا نداشت، درش را بستند و دیگر یارانشان را داخل حصار جا ندادند و بدین ترتیب جمع زیادی از آنان کشته شدند.[5] دومهالجندل با موقعیت استراتژیکی که داشت، به تصرف مسلمانان درآمد. دومهالجندل از آن جهت دارای اهمیت زیادی بود که سه راه اصلی از آن میگذشت: شبهجزیرهی عربستان در جنوب آن قرار داشت و عراق، در شمال شرقی آن؛ شام نیز در شمال غربی دومهالجندل بود. موقعیت استراتژیک دومهالجندل سبب شد تا خلیفه توجه خاصی به آن داشته باشد و به همین سبب نیز عیاض بن غنم از آنجا به شدت پاسداری کرد تا اینکه خالد رضی الله عنه به کمکش رفت. اگر دومهالجندل به تصرف مسلمانان در نمیآمد، آنان در جنگهای عراق با خطرها و مشکلاتی جدی مواجه میشدند.[6] خالد رضی الله عنه به ترتیبی که گفتیم، موفق شد عیاض را در فتح دومهالجندل یاری دهد. جنگهای خالد رضی الله عنه در جنوب عراق بیانگر قدرت تهاجمی لشکر اسلام و ایجاد رعب و وحشت در صفوف دشمن است. از سوی دیگر پایداری همهجانبهی لشکر عیاض رضی الله عنه در برابر دشمن نیز، نشاندهندهی شکیبایی و امید مسلمانان به نصرت و یاری الهی میباشد. عیاض رضی الله عنه از بزرگان مهاجرین و از مهتران قریش بود و به بخشندگی و بزرگمنشی شهرت داشت. وی، مورد توجه خلفای دیگر نیز قرار گرفت و یکی از فرماندهان جنگ یرموک و پیشقراول لشکر ابوعبیده رضی الله عنه شد. عیاض رضی الله عنه ، موفق به فتح جزیره ـ مناطق میان عراق و شام ـ شد. ابوعبیده رضی الله عنه که مرگش را نزدیک میدید، عیاض رضی الله عنه را به جای خود بر شام گماشت و عمر فاروق رضی الله عنه نیز با درگذشت ابوعبیده رضی الله عنه ، عیاض رضی الله عنه را همچنان بر امارت شام گذاشت تا اینکه به حضور وی در فتوحات اسلامی نیاز پیدا شد.[7]
[1] در تاريخ طبري، به جاي عويمر، اسم عويم آمده است.(مترجم) [2] در البداية و النهاية، به جاي نام بهراء، نام قبيلهاي به اسم غيرا آمده است.(مترجم) [3] البداية و النهاية (6/355)؛ تاريخ طبري(4/195) [4] التاريخ الإسلامي (9/163) [5] تاريخ طبري (4/196)؛ ابوبكر الصديق، نوشتهي خالد جنابي، ص54 [6] ابوبكر الصديق، خالد جنابي و نزار حديثي، ص54 [7] التاريخ الإسلامي (9/164)
به نقل از کتاب: ابوبکر صدیق(تحلیل وقایع زندگی خلیفه اول)، مؤلف :دکتر علی محمد صلابی، مترجم : محمد ابراهیم کیانی
|
بازگشت به ابتدای
صفحه
بازگشت به نتایج قبل
چاپ
این مقاله
ارسال مقاله به دوستان |
|
|
|
|
|