|
|
قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين». امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل». |
|
تاریخ اسلام>خلافتها و حكومتهاي اسلامي>فتح حیره
شماره مقاله : 2678 تعداد مشاهده : 310 تاریخ افزودن مقاله : 24/5/1389
|
فتح حیره
مرزبان حیره[1] از پیروزی خالد رضی الله عنه در امغیشیا باخبر شد و هجوم لشکر اسلام به حیره را قطعی دانست و به همین خاطر نیز برای مبارزه با مسلمانان، دست بهکار شد و لشکری را به فرماندهی پسرش فرستاد و دستور داد که آب فرات را ببندد تا قایقهای مسلمانان به گل نشیند و مسلمانان را غافلگیر و درمانده کنند. خالد به قصد پسر مرزبان به راه افتاد و با گروهی از سربازانش درگیر شد و آنان را در دم کشت و با شتاب به مسیرش ادامه داد تا پیش از رسیدن خبر به مرزبان، کار را یکسره کند که در دهانهی فرات با پسر آزادبه روبرو شد و جنگی درگرفت که به شکست و کشته شدن پسر مرزبان انجامید. خالد به راهش به سوی حیره ادامه داد و چون به مرزبان حیره خبر رسید که پسرش کشته شده است و در همان اثنا از مرگ اردشیر نیز اطلاع یافت، روحیهاش را باخت و بیآنکه بجنگد، پا به فرار گذاشت و بدینسان خالد رضی الله عنه محل اردوی مرزبان[2] را فتح کرد و همانجا اردو زد؛ مردم حیره به دژها پناه بردند؛ مسلمانان، به فرمان خالد کاخها و قلعههای حیره را به ترتیب ذیل محاصره کردند: · ضرار بن ازور رضی الله عنه ، کاخ سفید را که ایاس بن قبیصهی طائی در آن بود، محاصره کرد. · ضرار بن خطاب رضی الله عنه ، قصر عدسیها را که عدی بن عدی عبادی در آن بود، محاصره کرد. · ضرار بن مقرن رضی الله عنه ، قصر بنیمازن را به محاصره درآورد که حیری پسر اکال در آن بود. · مثنی بن حارثه رضی الله عنه ، کاخ ابنبقیله را محاصره کرد که عمرو بن عبدالمسیح در این کاخ، جای گرفته بود. خالد رضی الله عنه به فرماندهانش دستور داد که مردم را به اسلام دعوت دهند و اگر مردم، مسلمان شدند، از آنان بپذیرند و اگر از پذیرش اسلام سرتافتند، یک روز به آنها مهلت بدهند. خالد، فرماندهان را از اینکه مسلمانی را از جنگ با دشمن باز بدارند، منع کرد و دستور داد که در جنگ با افراد دشمن درنگ نکنند تا فرصت تجدید قوا برای دشمن فراهم نشود. مردم، گذشته از عدم پذیرش دعوت اسلام، به مسلمانان اعلان جنگ کردند و از فراز دژها، آنان را هدف سنگ قرار دادند. مسلمانان، به سوی دشمن تیر انداختند و شروع به گشودن درها و خانهها کردند. راهبان و کشیشها فریاد برآوردند: ای کسانی که در کاخها هستید، کسی غیر از شما ما را به کشتن نمیدهد.. کسانی که در کاخها پناه گرفته بودند، رو به مجاهدان فریاد زدند که یکی از شرایط سهگانه ی شما را میپذیریم و بدینسان سران کاخها بیرون آمدند تا به شرط پرداخت جزیه به مبلغ یکصد و نودهزار درهم صلح کنند. خالد، هدایایی را که ایرانیها به میل و اختیار خود داده بودند، با خبر پیروزی به مدینه فرستاد. ابوبکر صدیق رضی الله عنه هدایا را پذیرفت و آن را در جزیه به حساب آورد تا از یکسو شک و شبههای دربارهی حکم شرعیش نباشد و از دیگرسو شیوههای پرفریب حکام ایرانی را که اموال و داراییهایی مردم را به زور تصاحب میکردند، ریشهکن نماید.[3] خالد رضی الله عنه عهدنامهای بدین شرح برای اهل حیره نوشت: بسم الله الرحمن الرحیم این، عهدنامهای است که خالد بن ولید با عدی و عمر بن عدی، عمرو بن عبدالمسیح، ایاس بن قبیصه و حیری بن اکال که سران حیره هستند، بسته و مردم حیره نیز آن را پذیرفتهاند؛ خالد، اهل حیره را به رعایت این پیمان، ملزم میداند و از آنان عهد میگیرد که (در برابر حمایت از آنها) سالیانه یکصد و نودهزار درهم به دست خود بپردازند و آن دسته از راهبان و کشیشانشان که دست از دنیا کشیده و آن را رها کردهاند، (از پرداخت جزیه) مستثنی هستند و اگر به کردار یا گفتاری، خیانت کنند، این پیمان باطل است و هیچ ضمانتی متوجه ایشان نیست. این عهدنامه در ماه ربیعالاول سال دوازدهم هجری نوشته شد.[4] در روایتی آمده است: خالد رضی الله عنه به مردم حیره سه پیشنهاد کرد: «دین ما را بپذیرید که در این صورت چه در دیارتان بمانید و چه با ما هجرت کنید، تمام حقوق و وظایفی که ما داریم، متوجه شما نیز میشود؛ راه دوم اینکه جزیه بپردازید و در غیر این صورت اعلان جنگ کردهاید و باید بدانید که من، به همراه کسانی به سراغ شما آمدهام که به مرگ (در راه خدا) آن گونه عشق میورزند که شما به زندگی، حرص و اشتیاق وافر دارید.» اهل حیره پرداخت جزیه را پذیرفتند. خالد رضی الله عنه فرمود: «نیست و زیانبار شدید؛ وای بر شما که کفر، بهسان صحرای خشک و بیآبی است که انسان کودن و نادان به آن قدم میگذارد.»[5] گفتار خالد رضی الله عنه نمادی از ویژگیهای ایمانی است که در لشکر فتح عراق نهادینه شده و خیزش و تلاش آن لشکر را در راستای هدفی بس بزرگ قرار داده بود. دعوت و فراخوان مردم به اسلام و رساندن برنامهی کامل و هدایتگر این دین آسمانی به بشریت، هدف لشکرکشی به عراق بود و مجاهدان، هرگز به دنبال سیطرهجویی، دنیاطلبی و گسترش قلمرو حکومت و تحمیل قدرت بر انسانها نبودند و به بیان خالد بن ولید رضی الله عنه ، آنچه مسلمانان را در جنگهایشان پیروز میکرد، شهادتطلبی و آرزوی مرگ در راه خدا و کسب رضایش بود. صحابه با میل و رغبت قلبی برای اجرای کامل سنتهای رسولخدا صلی الله علیه و سلم و هدایت بشریت، تلاش و مجاهدت میکردند. خالد رضی الله عنه اهل حیره را توبیخ و سرزنش کرد که به جای پذیرش اسلام، ماندگاری بر کفر و پرداخت جزیه را با وجودی که منفعتی مالی برای مسلمانان به شمار میرفت، ترجیح دادند و چرا خالد رضی الله عنه چنین نمیکرد که او، از کسانی بود که دنیا را در چشمشان حقیر و ناچیز دانستند و آخرت و نعمتهای الهی را بر کالای فانی و زودگذر دنیا برتری داده و از رسولخدا صلی الله علیه و سلم یاد گرفتند که همواره این رویه (ترجیح دین و آخرت بر دنیا) را هدف زندگانی خود قرار دهند.[6] رسول اکرم صلی الله علیه و سلم فرمودهاند: (لأن یهدی اللّه بک رجلاً واحدًا خیرٌ لک من حمر النعم) یعنی: «اگر خدای متعال به وسیلهی تو، یک نفر را هدایت کند، برایت از به دست آوردن شترهای سرخ بهتر است.»[7] اهل حیره به میل و خواستهی خود، هدایایی به لشکر اسلام دادند که ابوبکر صدیق رضی الله عنه نیز آن را پذیرفت و جزو جزیه به حساب آورد تا از یکسو شک و شبههای دربارهی حکم شرعیش نباشد و از دیگر سو شیوههای پرفریب حکام ایرانی را که اموال و داراییهایی مردم را به زور تصاحب میکردند، ریشهکن نماید و بدینسان به مردم حیره به عنوان اهل ذمه، ظلم و ستمی نشود. قطعاً این عملکرد ابوبکر صدیق رضی الله عنه نشاندهندهی عدالت و دادگری اسلام و حکومت اسلامی است. آقای علی طنطاوی، به مقایسهی استعمار اروپا و فتوحات اسلامی پرداخته و برجستگی و تمایز اسلام بر حرکتهای استعمارگر اروپا را در قالب اشعار زیر به تصویر کشیده است: ملکنـا فکان العفو مـنا سجیـة فلما ملکتــم سال بالدم أبطــح و حللتم قتل الأساری و طالما غدونا علیالأسری نمن و نصفح فحسبکـم هذا التفـاوت بینـنا فکـل إناء بالــذی فیه ینضـح[8] ترجمه: «آنگاه که ما حکومت و قدرت یافتیم، عفو و گذشت، عادت و پیشیهی ما بود و چون شما به قدرت رسیدید، خون به راه انداختید و کشتن اسیران را روا دانستید؛ اما ما همواره اسیران را مورد بخشش و احسان قرار میدادیم و همین تفاوتی که درمیان ما و شما است، بیانگر اصل و ریشهی شما است که از کوزه همان تراود که در اوست». حیره از موقعیتی استراتژیک برخوردار بود و به همین جهت نیز فتح حیره، اهمیت نظامی بالایی داشت و سبب شد تا مسلمانان به فتح سایر مناطقی که زیر حکومت ایران بود، امیدوارتر شوند. فرماندهی کل نیروهای مسلمان، حیره را مقر فرماندهی و مرکز ساماندهی، دفاع و پشتیبانی و گسیل نیروها به مناطق عملیاتی قرار داد. از حیره به عنوان مرکز اداری سرزمینهای تازه فتحشده نیز استفاده شد و خالد بن ولید رضی الله عنه کارگزاران و مرزبانان را از حیره به مناطقی که باید انجام وظیفه میکردند، گسیل نمود و خودش تا برقراری نظم و امنیت کامل در حیره ماند. خبر پیروزی خالد رضی الله عنه به دهقانان و سران اطراف حیره نیز رسید؛ آنان، برای صلح به نزد خالد رضی الله عنه رفتند و در روستاهای منطقهی سواد و اطرافش کسی نماند که زیر عهد و پیمان مسلمانان در نیاید.[9] کارگزاران منطقهای خالد رضی الله عنه عبارتند از: · عبدالله بن وثیمهی نصری، کارگزار فلالیج. · جریر بن عبدالله، کارگزار بانقیا. · بشیر بن خصاصیه، کارگزار نهرین. · سوید بن مقرن مزنی، کارگزار تستر (شوشتر) · اط بن ابیاط، کارگزار رودستان. مرزبانانی که از سوی خالد برای پاسداری از مناطق مرزی تعیین شدند، عبارتند از: · ضرار بن ازور. · مثنی بن حارثهی شیبانی. · ضرار بن خطاب. · ضرار بن مقرن. · قعقاع بن عمرو. · بسر بن ابیرهم. · قتیبه بن نهاس.[10] خالد رضی الله عنه پس از مناسب شدن شرایط عراق و هنگامی که حد فاصل حیره و دجله از زیر سلطهی حکومت ایران درآمد، برای شکست ایرانیان در مناطق تحت سلطهی آنها مصمم شد. در همان زمان اردشیر مرد و اختلاف شدیدی درمیان ایرانیان بر سر پادشاهی به وجود آمد. خالد رضی الله عنه این فرصت را غنیمت دانست و نامهای به شرح ذیل برای سران ایرانی نوشت: «از خالد بن ولید به سران ایران؛ سپاس و ستایش، مخصوص خدا است که حکومت شما را بهسر آورد و جمعتان را پراکنده ساخت و حیله و مکرتان را ضعیف و ناتوان نمود؛ سپاس خدای متعال را که قوت شما را درهم شکست و اموال و قدرتتان را از دستتان بیرون آورد و حکومتتان را به نابودی کشانید. زمانی که نامهام به دستتان رسید، مسلمان شوید تا در امان باشید یا اینکه ذمی بودن خود را بپذیرید و جزیه بپردازید و گرنه با کسانی به سراغ شما آمدهام که مرگ را به گونهای دوست دارند که شما زندگی را دوست دارید و به آخرت، طوری عشق میورزند که شما به دنیا حرص و اشتیاق میورزید.»[11] خالد نامهای به همین مضمون به مرزبانان ایرانی نیز نوشت.[12] با فتح حیره که از موقعیت بسیار خوبی برخوردار بود، بخشی از آرزوی ابوبکر صدیق رضی الله عنه برای فتح عراق تحقق یافت. خالد بن ولید رضی الله عنه در مناسبترین زمان، وارد عمل شد و در محرم سال دوازدهم هجری جنگ با دشمن را در نبرد کاظمه آغاز کرد. فتح حیره در ربیعالاول سال دوازدهم پایان یافت.[13] کرامتی از خالد بن ولید در فتح حیره: امام طبری چنین روایت کرده است: …ابنقبیله که همان عمرو بن عبدالمسیح میباشد، خادمی به همراه خود داشت که کیسهای بر کمرش آویزان کرده بود. خالد رضی الله عنه کیسه را گرفت و پرسید:« ای عمرو! این چیست؟» عمرو گفت:«این، سمی است که در یک آن کارگر میشود و انسان را از پا در میآورد.»خالد رضی الله عنه دوباره سؤال کرد: «چرا با خودت سم (زهر) به همراه داری؟» عمرو پاسخ داد: «من، از این نگران بودم که شما بر خلاف آنچه دیدم، باشید و غیر از آن رفتار کنید که انتظارش را از قبل داشتم. مرگ، در نزد من از اینکه به قبیله و اهل روستایم امر ناگواری برسد، دوستداشتنیتر است و به همین خاطر نیز با خودم سم برداشتم تا چنانچه به روستایم آسیبی برسانید، خودکشی کنم.» خالد رضی الله عنه فرمود: «هیچ کس تا اجلش نرسد، نمیمیرد.» و سپس این کلمات را بر زبان جاری کرد: «بسم الله خیر الأسماء، رب الأرض و رب السماء الذی لیس یضر مع اسمه داء الرحمن الرحیم» وانگهی زهر را سر کشید و فرو برد. البته پیش از آنکه زهر را سر کشد، اطرافیانش به سویش شتافتند تا او را از خوردن سم باز بدارند. عمرو با دیدن آن صحنه گفت: «ای عربهایی که اینک اینجایید، تا زمانی که یکی از شما این چنین باشد، حتماً پیروز میشوید.» و سپس رو به مردم حیره کرد و گفت: «هرگز چنین چیزی ندیدهام.»[14] حافظ ابنکثیر و حافظ ابنحجر این روایت را ضعیف ندانستهاند؛ ابنحجر گفته است: «ابویعلی و ابنسعد به دو طریق دیگر این ماجرا را روایت کردهاند.»[15] ابنتیمیه رحمه الله نیز این را از مصادیق کرامت دانسته است.[16] برخی از نویسندگان معاصر، این روایت را انکار کرده و آن را بافتهی ذهن و خیال راویان دربارهی شخصیت خالد رضی الله عنه دانستهاند. این روایت، از جهت سند صحیح و ثابت است و طبری، ابنسعد، ابنکثیر، ابنحجر و ابنتیمیه رحمهم الله که از دانش و انصاف بیشتری نسبت به نویسندگان معاصر برخوردارند، سندش را ضعیف ندانستهاند. زمانی که خالد رضی الله عنه زهر را نوشید، در بالاترین سطح ایمانی قرار داشت و به یقین میدانست که خدای متعال، هر چیزی را آفریده و ویژگیهایی در آن گذاشته که هرگاه بخواهد میتواند آن ویژگیها را به حکمت و هدف بزرگی بردارد. چنانچه خاصیت آتش را گرفت و آن را بر ابراهیم خلیل علیه السلام سرد و سلامت نمود و ابومسلم خولانی رحمه الله را که ادعای دروغین اسود عنسی کذاب را نپذیرفت، بهسان ابراهیم پیامبر در آتش سوزان، محافظت کرد و ابومسلم را دیدند که در آتش نماز میگزارد.[17] خالد رضی الله عنه بههنگام نوشیدن سم، ذرهای خودنمایی به خود راه نداد؛ خالد به خوبی میدانست که اگر اندکی شائبه و ناخالصی به خاطر نوشیدن زهر به دل راه دهد، حتماً خدای متعال، او را تنها میگذارد و هیچ توان و نیرویی برای از بین بردن خاصیت زهر نمییابد. کاری که خالد کرد، برای مسلمان دیگری هرچند با همان هدف خالد باشد، درست نیست؛ چراکه کمتر کسی میتواند به سطح ایمان و یقینی برسد که خالد رضی الله عنه رسیده بود.[18] خالد رضی الله عنه پس از فتح حیره، به یک سلام هشت رکعت نماز گزارد.[19]
[1] نام مرزبان حيره، آزادبه بوده است. (مترجم) [2] محل اردوي آزادبه، مكاني به نام غريين بوده كه شهر نجف در آنجا بنا شده است.(مترجم) [3] تاريخ الدعوة إلي الإسلام، ص348 [4] تاريخ طبري (4/181) [5] تاريخ طبري (4/178) [6] التاريخ الإسلامي (9/148) [7] روايت بخاري، كتاب المغازي، شمارهي 4210 [8] أبوبكر الصديق، نوشتهي علي طنطاوي، ص33 [9] خالد بن وليد، نوشتهي صادق عرجون، ص222 [10] أبوبكر الصديق، خالد جنابي و نزار حديثي، ص51و52 [11] تاريخ طبري (4/186) [12] رجوع كنيد به مرجع سابق. [13] التاريخ الإسلامي (9/150) [14] تاريخ طبري (4/180) [15] نگاه كنيد به: البداية و النهاية (6/251) [16] الإصابة از ابنحجر (2/218)، شمارهي2206 [17] التاريخ الإسلامي(9/153) [18] مرجع سابق(9/154) [19] البداية و النهاية(4/352)
به نقل از کتاب: ابوبکر صدیق(تحلیل وقایع زندگی خلیفه اول)، مؤلف :دکتر علی محمد صلابی، مترجم : محمد ابراهیم کیانی
|
بازگشت به ابتدای
صفحه
بازگشت به نتایج قبل
چاپ
این مقاله
ارسال مقاله به دوستان |
|
|
|
|
|