Untitled Document
 
 
 
  2024 Nov 21

----

19/05/1446

----

1 آذر 1403

 

تبلیغات

حدیث

 

 

خداوند (تبارک وتعالی) در حدیثی قدسی می‌فرماید: « مَنْ عَادَىٰ لِي وَلِيّاً فَقَدْ آذَنْتُهُ بِالْحَرْبِ». «هر کس با دوست من دشمنی کند همانا من با او اعلام جنگ کردم».
  قسمتى از حديث طولانى است كه در بخارى 5/2384 حديث (6137) آمده است، وابن حبان 2/58 حديث (347)، مسند أحمد 6/56 حديث (26236)، مسند أبي يعلى 2/520 حديث (7087)، وسنن بيهقي وغيره.

 معرفی سایت

نوار اسلام
اسلام- پرسش و پاسخ
«مهتدين» (هدايت يافتگان)
اخبار جهان اسلام
تاریخ اسلام
کتابخانه آنلاین عقیده
سایت اسلام تکس - پاسخ به شبهات دینی
خانواده خوشبخت
شبکه جهانی نور
سایت خبری تحلیلی اهل سنت
بیداری اسلامی
صدای اسلام

 

 

 

  سخن سایت

قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) ‏عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين».
امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل».

لیست الفبایی     
               
چ ج ث ت پ ب ا آ
س ژ ز ر ذ د خ ح
ف غ ع ظ ط ض ص ش
ه و ن م ل گ ک ق
ی
   نمایش مقالات

تاریخ اسلام>خلافتها و حكومتهاي اسلامي>ابوبکر صدیق رضی الله عنه > ساختار قضایی دوره‌ ابوبکر صدیق رضی الله عنه

شماره مقاله : 2647              تعداد مشاهده : 282             تاریخ افزودن مقاله : 24/5/1389

ساختار قضایی دوره‌ی ابوبکر صدیق رضی الله عنه  :

دوره‌ی خلافت ابوبکر صدیق رضی الله عنه  از آن جهت که آغاز دوره‌ی خلافت راشده و متصل به دوران رسول اکرم صلی الله علیه و سلم  می‌باشد، از اهمیت و جایگاه والایی در تاریخ اسلام برخوردار است. دوره‌ی خلافت راشده به‌طور عمومی و ساختار قضایی آن به‌طور خاص، تداوم دوران رسول‌خدا صلی الله علیه و سلم  و ساختار قضایی آن زمان است؛ در دوران خلافت، تمام جوانب قضایی عهد نبوی به طور کامل تداوم یافت و نصوص و مصادیق قضایی دوران رسول‌خدا صلی الله علیه و سلم  در پهنه‌ی قضاوت و دادگستری خلافت راشده به اجرا درآمد. ساختار قضایی خلافت، دارای دو ویژگی اساسی بود:
الف) پایبندی کامل به دستورات و قوانین قضایی عهد نبوی.
ب) تنظیم دستورات و برنامه‌های قضایی جدید بر مبنای زیرساخت‌های قضایی دوره‌ی نبوی به قصد پاسخ‌گویی به مسایل نوینی که در زمان خلافت به وجود آمد تا ارکان حکومت پهناور اسلامی محکم و استوار گردد.[1]
در زمان ابوبکر رضی الله عنه  ساختار قضایی، به صورت نهاد مستقلی درنیامده‌بود و سازمان قضایی ویژه‌ای وجود نداشت؛ چراکه شالوده‌ی زندگی مردم به خاطر نزدیکی به دوران رسول‌خدا صلی الله علیه و سلم  هم‌چنان بر اساس رهنمودهای اسلام و کاربست عملی دین در عرصه‌ی زندگانی بود و از همین جهت نیز حجم اختلافات به آن حد نبود که موجب تشکیل نهاد یا سازمان قضایی خاصی گردد. ابوبکرصدیق رضی الله عنه  خودش درمیان مردم قضاوت می‌کرد و از عمر فاروق رضی الله عنه  نیز در پهنه‌ی قضاوت کار می‌گرفت؛ البته عمر رضی الله عنه  در قضاوت دارای استقلال نبود و همکاری او با خلیفه در قضاوت جنبه‌ی مشاوره‌ای داشت.[2] ابوبکر صدیق رضی الله عنه  قاضیان و کارگزاران زمان رسول‌خدا صلی الله علیه و سلم  را هم‌چنان بر کارشان ابقا نمود؛ برخی از آنان فقط مسؤولیت قضایی داشتند و برخی هم به عنوان والی و کاردار، قضاوت نیز می‌کردند[3] که در صفحات بعد، ضمن معرفی کارگزاران و والیان دوره‌ی خلافت ابوبکر رضی الله عنه  عمل‌کردشان را بررسی خواهیم کرد. مصادر قضایی دوران خلافت ابوبکر رضی الله عنه  از این قرار بود:
1ـ قرآن کریم.
2ـ سنت نبوی.
3ـ اجماع از طریق مشورت و رایزنی با اهل علم و فتوا.
4ـ اجتهاد و ارائه‌ی نظر شخصی در صورت عدم وجود حکمی صریح در قرآن و سنت یا اجماع صحابه.[4]
عادت ابوبکر رضی الله عنه  بر این بود که هنگام قضاوت ابتدا به کتاب خدا مراجعه می‌کرد و در صورت نیافتن حکمی درباره‌ی مسأله‌ی مورد نظرش، در سنت رسول‌خدا صلی الله علیه و سلم  می‌نگریست تا حکم مورد نظر را بیابد و چنان‌چه در سنت، حکمی درباره‌ی موضوع مورد قضاوت نمی‌یافت، از مردم جست و جو می‌کرد که ایا از رسول‌خدا صلی الله علیه و سلم  حکمی در آن‌باره سراغ دارند یا نه؟ گاهی پاسخش را از مردم می‌شنید که رسول‌خدا صلی الله علیه و سلم  درباره‌ی این مسأله چنین قضاوت فرمودند و بر همان اساس نیز قضاوت می‌کرد و می‌فرمود: «الحمد لله که درمیان ما کسی بود که از حکم رسول‌خدا صلی الله علیه و سلم  خبر داشته باشد.» البته در صورتی که پس از پرس و جو از مردم نیز به حکمی از سنت دست نمی‌یافت، با علما مشورت و رایزنی می‌کرد و در صورت دست‌یابی به اجماع و اتفاق نظر درباره‌ی مسأله‌ی مورد بحث، حکم قضایی صادر می‌نمود.[5] نکته‌ی دیگری که از رایزنی ابوبکر رضی الله عنه  با اهل شورا مشخص می‌شود، این است که ابوبکر رضی الله عنه  نظر مورد اجماع شورا را بر خود لازم می‌دانست؛ چراکه مخالفت با اجماع شورا برای خلیفه و کاردار، درست نیست و این، همان چیزی است که درباره‌ی ابوبکر صدیق رضی الله عنه  روایت شده و نشان می‌دهد که او، نظر مورد اجماع شورا را بر خود و تمام مسلمانان لازم‌الاجرا می‌دانسته و مطابق مشورت اهل شورا قضاوت می‌کرده است. به طور مثال هنگامی که خالد بن ولید رضی الله عنه  را به عنوان نیروی کمکی به سوی عمرو بن عاص رضی الله عنه  فرستاد، برایش پیام ‌داد که: «با آنان مشورت نما و با مشورتشان مخالفت نکن.»[6] ابوبکر رضی الله عنه  هر سخنی را نمی‌پذیرفت و همواره برای پذیرش روایات شتاب نمی‌کرد و دلیل می‌خواست تا صحت روایت، برایش روشن گردد؛ قبیصه بن ذؤیب می‌گوید: پیرزنی به نزد ابوبکر رضی الله عنه  آمد و خواهان سهم ارثش از میراث نوه‌اش بود. ابوبکر رضی الله عنه  فرمود: «من، در کتاب خدا سهمی برای تو نمی‌بینم و نمی‌دانم که‌ ایا رسول‌خدا صلی الله علیه و سلم  سهمی برای تو معین کرده‌اند یا نه.» ابوبکر رضی الله عنه ‌ درباره‌ی این موضوع که مادربزرگ از نوه‌اش ارث می‌برد یا نه، از مردم جست‌و‌جو کرد. مغیره رضی الله عنه  گفت: «من دیدم که رسول‌خدا صلی الله علیه و سلم  به مادربزرگ، یک ششم را دادند.» ابوبکر رضی الله عنه  پرسید: «کسی با تو هست که گواهی دهد؟» ابن‌مسلمه، گفته‌ی مغیره را تایید کرد و ابوبکر صدیق رضی الله عنه  نیز بر همین اساس، سهم یک‌ششم برای مادربزرگ تعیین نمود.[7] ابوبکر رضی الله عنه  بر این باور بود که قاضی نباید تنها بر پایه‌ی دانش خود قضاوت کند مگر در صورتی که گواه دیگری نظرش را تایید نماید. ابوبکر صدیق رضی الله عنه  فرموده است: «اگر شخصی را مستوجب اجرای حد شرعی ببینم، او را تنها پس از اقامه‌ی دلیل یا وجود شاهد و گواهی که مرا تایید کند، مجازات می‌کنم.»[8]
 
برخی از احکام قضایی دوره‌ی ابوبکر صدیق رضی الله عنه  :
1ـ قصاص:
علی بن ماجده‌ی سهمی می‌گوید: با شخصی درگیر شدم که در اثنای دعوا قسمتی از گوشش قطع شد. ابوبکر رضی الله عنه  برای حج آمده‌ بود که آن شخص شکایت به نزدش برد؛ ابوبکر رضی الله عنه  به عمر رضی الله عنه  فرمود: «نگاه کن که ایا بریدگی گوشش به حدی رسیده که حکم قصاص بدهیم؟» عمر رضی الله عنه  گفت: «باشد؛ باید حجامی (رگ‌زنی) بیاورم که اندازه بگیرد.» ابوبکر رضی الله عنه  گفت: از رسول‌خدا صلی الله علیه و سلم  شنیدم که فرمودند: «من، غلامی به خاله‌ام دادم که امیدوارم برایش مایه‌ی خیر باشد؛ از خاله‌ام خواستم که او را حجام(رگ‌زن)، قصاب و یا آهنگر بار نیاورد.»[9]
 
2ـ نفقه‌ی پدر:
قیس بن حازم می‌گوید: در حضور ابوبکر صدیق رضی الله عنه  بودم که شخصی آمد و گفت: «پدرم، تمام مالم را از من می‌خواهد و نابودش خواهد کرد.» ابوبکر رضی الله عنه  به پدر آن شخص فرمود: «حق تو، از مال فرزندت همان اندازه است که تو را کفاف کند.» پیرمرد گفت: «ای خلیفه‌ی رسول خدا! مگر رسول‌خدا صلی الله علیه و سلم  به شخصی نفرمودند که: (أنت و مالک لأبیک) یعنی: «تو، با مال و دارایی‌ات، از پدرت هستی»؟ ابوبکر رضی الله عنه  فرمود: «به رضای خدا راضی باش.» که بنا بر روایت منذر بن زیاد منظورش این بود که به نفقه‌ای که خدا به حد کفاف برایت مقرر نموده، راضی باش.[10]
 
3ـ دفاع مشروع:
روایت شده که فردی، دست کسی را دندان گرفت؛ آن شخص، نیز در دفاع از خود باعث شد تا دندان آن فرد بشکند؛ ابوبکر صدیق رضی الله عنه  شکستگی دندان آن فرد را بی‌اعتبار و مباح دانست و حکم قصاص صادر نکرد.[11]
 
4ـ حکم شلاق:
شخصی را به نزد ابوبکر صدیق رضی الله عنه  بردند که با دختری زنا کرده و باردارش نموده بود. خود آن شخص که مجرد بود نیز به زنا اعتراف کرد؛ ابوبکر رضی الله عنه  دستور داد تا برای اجرای حد شرعی به او تازیانه بزنند و سپس او را به فدک تبعید کرد.[12] در روایت دیگری آمده که ابوبکر رضی الله عنه  برای دختر حکم تازیانه (شلاق) صادر نکرد؛ چراکه او به رضایت و خواسته‌ی خود زنا نکرده‌ و به زور با او زنا شده بود. ابوبکر رضی الله عنه  آن دو را به ازدواج یکدیگر درآورد.[13] باری از ابوبکر رضی الله عنه  درباره‌ی مردی پرسیدند که با زنی زنا کرده و در عین حال قصد دارد با او ازدواج کند؛ ابوبکر رضی الله عنه  فرمود: «هیچ توبه‌ای بهتر از این نیست که با او ازدواج کند تا از زنا و هم‌خوابی نامشروع به نکاح و هم‌خوابی مشروع روی آورده باشد.»[14]
 
5 ـ حضانت (حق سرپرستی) فرزند:
عمر بن خطاب رضی الله عنه  همسرش را که از او فرزندی به نام عاصم داشت، طلاق داد. عمر رضی الله عنه  مدتی بعد عاصم را به همراه مادرش دید که از شیر باز شده بود و راه می‌رفت؛ دو دست عاصم را گرفت تا او را از مادرش جدا کند؛ در آن حال که هر کدام از پدر و مادر عاصم، او را به سوی خود می‌کشیدند، عاصم به سبب آزردگی ناشی از کشاکش پدر و مادرش گریست. عمر رضی الله عنه  که مدعی بود به سرپرستی و نگهداری عاصم سزاوارتر است، به نزد ابوبکر رضی الله عنه  رفت و خواهان حضانت عاصم شد. اما ابوبکر رضی الله عنه  حضانت عاصم را به مادرش سپرد و به عمر رضی الله عنه  فرمود: «برای عاصم بهتر آن است که در مهر و دامان مادرش باشد تا بزرگ شود و خودش تصمیم بگیرد که با تو باشد یا با مادرش.»[15] به روایت دیگری فرمود: «مادر، باعاطفه‌تر، مهربان‌تر، نرم‌خوتر و دل‌سوزتر است و تا زمانی که ازدواج مجدد نکند، به حضانت و نگهداری فرزندش سزاوارتر می‌باشد.»[16]
در سطور گذشته برخی از احکام قضایی دوره‌ی ابوبکر صدیق رضی الله عنه  را بررسی کردیم و اینک به ویژگی‌ها و شاخص‌های اصلی احکام قضایی آن زمان، می‌پردازیم:
الف) زیرساخت قضایی دوره‌ی ابوبکر صدیق رضی الله عنه  همان ساختار و احکام قضایی زمان رسول‌خدا صلی الله علیه و سلم  بود؛ شیوه‌ای که با توجه به پایه‌های پرورش دینی و پیوند با ایمان و باورهای اسلامی و هم‌چنین تکیه بر داده‌های دینی و احکام قضایی دوره‌ی نبوی، سبب شده بود تا هم سیر رسیدگی به دعاوی، گسترده و دقیق باشد و هم زمان رسیدگی به دادخواست‌ها، کوتاه؛ البته وضع ایمانی و ریشه‌ای بودن ارزش‌های اسلامی در مردم آن زمان، تأثیر زیادی در کاهش دعاوی داشت.
ب) احکام قضایی دوره‌ی ابوبکر رضی الله عنه  در حدی از سلامت و عدالت قرار دارد که همواره مورد توجه حقوق‌دانان و فقها بوده و در شمار مهم‌ترین مصادر قوانین حقوقی و قضایی در ادوار مختلف قرار داشته است.
ج) ابوبکر رضی الله عنه  و کارگزاران وی، توجه ویژه‌ای برای حل و فصل عادلانه‌ی ستیزها و اختلافات داشتند و در دوره‌ی ابوبکر رضی الله عنه  قضاوت و دادگستری زیر نظر مستقیم خلیفه قرار داشت.
د) نقش دوره‌ی ابوبکر صدیق رضی الله عنه  در پیدایش مصادر و منابع قضایی جدید درخور توجه و بررسی است؛ چراکه مصادر قضایی به سبب وفات رسول‌خدا صلی الله علیه و سلم  از کتاب و سنت به مواردی چون اجماع، قیاس، پیشینه‌های قضایی و احکام قضایی گذشته و هم‌چنین اجتهاد مبتنی بر شورا گسترش یافت.
هـ) چارچوب قضایی دوره‌ی ابوبکر رضی الله عنه  بر پایه‌ی حمایت از ضعیف، یاری مظلوم، برابری طرفین در‌گیر، اقامه‌ی حق و اجرای احکام شرعی بود و جایگاه اجتماعی افراد، هیچ تأثیری در چگونگی حکم نداشت و همگان ـ خلیفه و مردم ـ در برابر حق و احکام شرعی برابر بودند. در آن زمان معمولاً شخص قاضی، مجری احکام نیز بود و حکم صادر شده، بلافاصله اجرا می‌شد.
 


[1] تاريخ القضاء في الإسلام از زحيلي، ص 83و84
[2] وقائع ندوة النظم الإسلامية (1/366)
[3] تاريخ القضاء في الإسلام، ص134
[4] وقائع ندوة النظم الإسلامية (1/390)
[5] موسوعة فقه أبي‌بكر، ص155
[6] مرجع سابق، ص156
[7] تذكرة الحفاظ از ذهبي (1/2)
[8] تراث الخلفاء الراشدين از دكتر صبحي محمصاني، ص186
[9] اخبار القضاة (2/102)؛ نگاه كنيد به: تاريخ القضاء از زحيلي، ص136
[10] السنن الكبري (7/481): نگاه كنيد به: تاريخ القضاء از زحيلي، ص136 – اين روايت، ضعيف و بلكه موضوع است.(إرواء الغليل، 3/329) از آلباني رحمه الله
[11] تاريخ القضاء، ص137؛ چنين ماجرايي در زمان رسول‌خدا صلی الله علیه و آله و سلم  نيز روي داد. يعلي بن اميه رضی الله عنه  مي‌گويد: شخصي را به عنوان كارگر، به‌كار گرفتم؛ او، با شخص ديگري درگير شد و آن شخص، دستش را گاز گرفت. كارگر من، دستش را از دهان او بيرون كشيد و دندان‌هاي پيشين آن مرد را هم بيرون آورد. شخصي كه دندانش شكسته بود، (براي شكايت) نزد نبي اكرم صلی الله علیه و آله و سلم  رفت. رسول‌خدا صلی الله علیه و آله و سلم  شكسته شدن دندان‌هايش را مهدور دانستند و فرمودند: «آيا انتظار داري دستش را در اختيارت قرار دهد تا تو، آن را همانند شتر مست، بجوي.» نگاه كنيد به صحيح بخاري، شماره‌ي2973(مترجم)
[12] الموطأ از امام مالك رحمه الله، كتاب الحدود، شماره‌ي847
[13] مصنف عبدالرزاق، شماره‌ي12796
[14] مرجع سابق
[15] مرجع سابق (7/54)؛ شماره‌ي12601
[16] مرجع سابق، شماره‌ي12600





به نقل از کتاب: ابوبکر صدیق(تحلیل وقایع زندگی خلیفه اول)، مؤلف :دکتر علی محمد صلابی، مترجم : محمد ابراهیم کیانی



 
بازگشت به ابتدای صفحه     بازگشت به نتایج قبل                       چاپ این مقاله      ارسال مقاله به دوستان

اقوال بزرگان     

امام ابو حنيفه رحمه الله فرموده اند: "لا يحل لأحد أن يأخذ بقولنا ما لم يعلم من أين أخذناه" (روايت ابن عابدين در حاشيه كتاب "البحر الرائق " 6/293) يعنى: "حلال نميباشد براى كسى كه قول ما را بگيرد ولى نداند كه آنرا از كجا (و چه منبعى) گرفته ايم"، و در روايتى ديگر ميگويد: "حرام على من لم يعرف دليلي أن يفتي بكلامي" يعنى: "حرام است بر كسى كه دليل مرا نداند و با اقوال من فتوى بدهد".

تبلیغات

 

منوی اصلی

  صفحه ی اصلی  
 جستجو  
  روز شمار وقايع
  عضویت در خبرنامه  
پیشنهادات وانتقادات  
همكارى با سايت  
ارتباط با ما  
 درباره ی ما  
 

تبیلغات

آمار

خلاصه آمار بازدیدها

امروز : 17882
دیروز : 5614
بازدید کل: 8808041

تعداد کل اعضا : 608

تعداد کل مقالات : 11123

ساعت

نظر سنجی

كداميك از كانال‌هاى اهل سنت فارسى را بيشتر مي‌پسنديد؟

كانال فارسى نور

كانال فارسى كلمه

كانال فارسى وصال

نمایش نتــایج
نتــایج قبل
 
.محفوظ است islamwebpedia.com تمامی حقوق برای سایت
All Rights Reserved © 2009-2010