|
|
قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين». امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل». |
|
تاریخ اسلام>اشخاص>ابوبکر صدیق رضی الله عنه > خانواده ابوبکر صدیق رضی الله عنه
شماره مقاله : 2621 تعداد مشاهده : 272 تاریخ افزودن مقاله : 23/5/1389
|
خانوادهي ابوبكر صدیق رضی الله عنه: پدرش، عثمان بن عامر بن عمرو با كنيهي ابوقحافه بود كه در فتح مكه، مسلمان شد؛ ابوبكر رضی الله عنه ، پدرش را در فتح مكه به نزد پيامبر صلی الله علیه و سلم برد. رسولخدا فرمودند: «اي ابوبكر! چرا پيرمرد را نگذاشتي كه ما به نزدش برويم؟» ابوبكر رضی الله عنه گفت: «سزاوار بود كه او، به حضور شما بيايد.» ابوقحافه رضی الله عنه در آن روز، مسلمان شد و با رسولخدا صلی الله علیه و سلم بيعت كرد.[1] روايت شده كه رسولخدا صلی الله علیه و سلم ، مسلمان شدن ابوقحافه رضی الله عنه را به ابوبكر رضی الله عنه تبريك گفتند[2]و به ابوبكر رضی الله عنه دستور دادند: «سفيدى موهايش را تغيير دهيد (وخضاب كنيد) كه سر ابوقحافه، مانند گياه درمنه سفيد شدهاست.»[3] در اين فرمودهي رسولخدا صلی الله علیه و سلم ، يك سنت و درس بزرگ دربارهي احترام گذاشتن به بزرگسالان، وجود دارد كه خود پيامبر اكرم صلی الله علیه و سلم نيز تصريح كردهاند كه: (ليس منا من لم يوقر كبيرنا و يرحم صغيرنا) يعني: «كسي كه به بزرگان ما احترام نگذارد و به كوچكها مهر و شفقت نورزد، از ما نيست.»[4] مادر ابوبكر، سلمي دختر صخر بن عمرو بن كعب بن سعد بن تيم باكنيهي امالخير است كه از مسلمانان نخستين، بهشمار ميرود و ماجراي مسلمان شدنش در صفحات بعدي خواهد بود. ابوبكر رضی الله عنه ، چهار همسر داشته كه از آنان، داراي سه پسر و سه دختر شده است؛ همسران ابوبكر، عبارتنداز: 1ـ قتيله دختر عبدالعزي بن اسعد بن جابر بن مالك: دربارهي مسلمان شدن قتيله، اختلاف نظر وجود دارد.[5] او، مادر عبدالله و اسماء است. ابوبكر رضی الله عنه ، پيش از ظهور اسلام، قتيله را طلاق داد. يك بار قتيله، به مدينه رفت و براي دخترش اسماء بنت ابيبكر رضي الله عنهما با هدايايي از قبيل كشك و روغن برد؛ اما اسماء رضي الله عنها، هديهي مادرش را نپذيرفت و حتي به او اجازهي ورود به خانهاش را هم نداد و شخصي را به نزد خواهرش امالمؤمنين عايشه رضيالله عنها فرستاد تا از رسولخدا صلی الله علیه و سلم بپرسد كه آيا ميتواند هديهي مادر نامسلمانش را بپذيرد و به او اجازهي ورود به خانهاش را بدهد؟ پيامبراكرم صلی الله علیه و سلم فرمودند: «او را به خانهاش ببرد و هديهاش را بپذيرد.» خداوند متعال نيز اين آيه را نازل فرمود:{ لا يَنْهَاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِينَ لَمْ يُقَاتِلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَلَمْ يُخْرِجُوكُمْ مِنْ دِيَارِكُمْ أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَتُقْسِطُوا إِلَيْهِمْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ (٨)} (ممتحنه-8) يعني: «خدا، شما را منع نميكند از اينكه نيكي و بخشش كنيد به كساني كه به سبب دين، با شما نجنگيده و شما را از شهر و ديارتان، بيرون نكردهاند؛ خداوند، نيكوكاران را دوست دارد.» اين آيه در تفسير المنير، چنين معنا شده است كه: «خداوند، شما را از نيكي و احسان، به كفاري از قبيل زنان و ضعيفان كه با شما نجنگيدهاند، باز نميدارد و از پيوند خويشاوندي، پناهدادن پناهنده وپذيرايي از كساني كه شما را از ديارتان بيرون نكردهاند، منع نميكند. همينطور، خداي متعال، شما را منع نميكند از اينكه در روابط خود با چنين كافراني، عدالت را رعايت نماييد و حقوق و امانتهايشان را به آنان دهيد يا به قراردادهاي ميان خود و آنها، وفا كنيد و بدون كم وكاست، قيمت آنچه را از آنان ميخريد، بپردازيد.»[6] 2ـ امرومان دختر عامر بن عويمر: او، از قبيلهي بنيكنانه بن خزيمه است كه شوهرش، حارث بن سخبره[7] را در مكه از دست داد و پس از آن، به ازدواج ابوبكر رضی الله عنه درآمد. او، در مسلمان شدن، پيشينهي زيادي دارد؛ با رسولخدا صلی الله علیه و سلم بيعت كرد و به مدينه، هجرت نمود. امرومان، مادر عبدالرحمن و عايشه رضياللهعنهما ميباشد و در سال ششم هجري در مدينهي منوره درگذشت.[8] 3ـ اسماء دختر عميس بن معبد بن حارث: او، از نخستين زنان مهاجر است و ديرينهي زيادي در مسلمان شدن دارد و پيشاز پناه بردن مسلمانان، به دارالاقم، مسلمان شد و با رسولخدا صلی الله علیه و سلم بيعت نمود. وي، مادر عبدالله بن جعفر رضی الله عنه است و به همراه شوهر قبلياش، يعني جعفر بن ابيطالب رضی الله عنه به حبشه هجرت كرد. سپس همراه جعفر رضی الله عنه به مدينه هجرت نمود. شوهرش جعفر رضی الله عنه ، در جنگ مؤته به شهادت رسيد. پس از آن، ابوبكر رضی الله عنه ، با او ازدواج كرد كه داراي پسري به نام محمد شدند. صحابهاي چون: عمر، ابوموسي، عبدالله بن عباس و امفضل رضی الله عنه از او روايت كردهاند؛ او، خويشاوندان خويش را بسيار اكرام و پذيرايي مينمود كه از آن دسته ميتوان اشارهكرد به: رسولالله صلی الله علیه و سلم ، حمزه و عباس رضي الله عنهما.[9] 4 ـ حبيبه دختر خارجه بن زيد بن ابيزهير: حبيبه رضي الله عنها از انصار است و خزرجي؛ او، از ابوبكر رضی الله عنه ، باردارشد كه پس از وفات ابوبكر، دختري به نام امكلثوم، به دنيا آورد. ابوبكر رضی الله عنه درسنح(خانههاي بنيحارث در اطراف مدينه) با او سكونت كرده بود. فرزندان ابوبكر رضی الله عنه : 1ـ عبدالرحمن بن ابيبكر: عبدالرحمن، بزرگترين پسر ابوبكر رضی الله عنه ميباشد كه در روز حديبيه، مسلمان شد و در اسلام، سابقهي نيكي از خود بهجاي گذاشت و با رسولخدا صلی الله علیه و سلم ، همراهي نمود. وي، به دليري و شجاعت، مشهور بوده و پس از مسلمان شدن، وضعيت خوب و نمونهاي در جنگها از خود نشان دادهاست.[10] 2ـ عبدالله بن ابيبكر: وي، در جريان هجرت پيامبر صلی الله علیه و سلم و ابوبكر رضی الله عنه ، نقش فعالي ايفا نمود. او، روزها درميان اهل مكه ميماند و با شنيدن سخنان اهل مكه و كسب اطلاعات، پنهاني به غار ميرفت و شنيدهها و ديدههايش را به پيامبر صلی الله علیه و سلم و پدرش، گزارشميداد و سپيدهدم براي كسب خبر و انتقال آن به پيامبر صلی الله علیه و سلم به مكه باز ميگشت. او، در جنگ طائف ، تيري خورد كه جراحتش همواره او را همراهي كرد تا اينكه در مدينهي منوره و در زمان خلافت پدرش، بر اثر جراحت همان تير، شهيد شد.[11] 3 ـ محمد بن ابيبكر: مادرش، اسماء بنت عميس است؛ محمد، در سال حجهالوداع به دنيا آمد و از جوانمردان قريش بود؛ در دامان علي بن ابيطالب رضی الله عنه زندگي كرد[12] كه توسط علي رضی الله عنه به سمت والي مصر گماشته شد و در همانجا به قتل رسيد.[13] 4 ـ اسماء بنت ابيبكر: اسماء رضي الله عنها، از عايشه رضيالله عنها بزرگتر بود؛ رسولخدا صلی الله علیه و سلم ،او را ذاتالنطاقين ناميدند. ذاتالنطاقين يعني: صاحب دو دامن؛ جريانش از اين قرار است كه اسماء رضياللهعنها، توشهي سفر پيامبر صلی الله علیه و سلم را در هجرت فراهم كرد و چون چيزي براي بستن توشهي سفر نيافت، دامنش را دو قسمت كرد كه از يك بخش آن، به عنوان دامن استفادهنمود و با ديگري دهانهي كيسه را بست؛ رسولخدا صلی الله علیه و سلم ، همانجا، او را ذاتالنطاقين ناميدند. اسماء رضياللهعنها با زبير بن عوام رضی الله عنه ازدواج كرد و در حالي كه عبدالله بن زبير رضياللهعنهما را در شكم داشت، به مدينه هجرت نمود و اولين نوزادي كه پس از هجرت در مدينه، زادهشد، عبدالله پسر زبير و اسماء بود. اسماء رضي الله عنها، صد سال عمر كرد و دچار حواسپرتي و عارضهي فراموشي پيرسالي هم نشد. پنجاه وشش حديث از رسولخدا صلی الله علیه و سلم روايت كرده كه عبدالله بن عباس رضياللهعنهما و پسران آن بانوي بزرگوار عبدالله و عروه و همچنين عبدالله بن ابيمليكه و
از او روايت نمودهاند. اسماء رضيالله عنها، اهل جود و بخشش بود و در سال 73 هجري در مكه و پس از شهادت پسرش عبدالله بن زبير رضی الله عنه درگذشت.[14] 5 ـ امالمؤمنين عايشه رضياللهعنها: امالمؤمنين عايشه رضياللهعنها كه ملقب به صديقه است، در شش سالگي به نكاح رسولخدا صلی الله علیه و سلم درآمد و در نهسالگي به خانهي آن حضرت رفت. عروسياش در ماه شوال بود. او، عالمترين و داناترين زنان بود و پيامبر صلی الله علیه و سلم ، كنيهي امعبدالله را بر او نهادند. عايشه رضياللهعنها، آنچنان نيك و شايسته بود كه محبت پيامبر صلی الله علیه و سلم با او، نمونهي دوست داشتن همسر نيك و شايسته بود.[15] شعبي، ميگويد: هرگاه مسروق، از امالمؤمنين، عايشه رضي الله عنها حديث ميگفت، چنين كلماتي را بر زبان ميآورد كه: «صديقه دختر صديق رضياللهعنهما، آنكه در كتابخدا از تهمت و گناه، بري دانسته شد، حبيبهي حبيبالله صلی الله علیه و سلم ، مرا اينچنين حديث گفتهاست.» از عايشه رضي الله عنها، 2210 حديث روايت شده كه 174 حديث، متفقعليه ميباشد. 54 حديث او را بخاري رحمه الله، به تنهايي روايت كرده و69 حديث او را هم، امام مسلم رحمه الله نقل نموده است.[16] حضرت عايشه رضياللهعنها، شصت و سه سال و چند ماه، زندگي فرمود و درسال 57 هجري بيآن كه فرزندي داشته باشد، درگذشت[17] 6ـ امكلثوم بنت ابيبكر: مادر امكلثوم، حبيبه بنت خارجه رضياللهعنها است. ابوبكر رضی الله عنه به امالمؤمنين عايشه رضياللهعنها در بستر وفاتش دربارهي دو برادر و دو خواهر عايشه سفارش كرد و فرمود: «آنها، خواهران و برادران تو هستند.» عايشه رضيالله عنها درآن هنگام پرسيد: «من، يك خواهر دارم كه اسماء است؛ آن يكي، كيست؟» ابوبكر رضی الله عنه فرمود: «همسرم حبيبه دختر خارجه، باردار است و من، احساس ميكنم كه آنبچه، دختر خواهد بود.» و همينطور هم شد و امكلثوم بعد از وفات ابو بكر رضی الله عنه به دنيا آمد[18]؛ طلحه بن عبيدالله رضی الله عنه با امكلثوم بنت ابيبكر رضی الله عنه ازدواج كرد؛ طلحه رضی الله عنه شوهر امكلثوم در جريان جنگ جمل شهيد شد. عايشه رضي الله عنها، خواهرش را به همراه خود در حالي كه عدهاش را ميگذراند، براي زيارت خانهي خدا به مكه برد[19] آري، اين، افراد خانوادهي مبارك و پرخير ابوبكر صديق رضی الله عنه بودند كه خداوند، همهي آنان را به اسلام مشرف فرمود. ابوبكر رضی الله عنه درميان صحابه به اين فضل الهي مختص گرديده كه تمام خانوادهاش مسلمان شوند. علما گفتهاند: از ياران رسولخدا صلی الله علیه و سلم ، هيچ خانوادهاي نيست كه چهار نسل آن، اسلام آورده و به شرافت همصحبتي با رسولاكرم صلی الله علیه و سلم نايل شده باشند، مگر خانوادهي ابوبكر كه عبارتند از عبدالله بن زبير (نوهي ابوبكر)، مادر عبدالله بن زبير يعني اسماء بنت ابيبكر و خود ابوبكر و پدرش ابوقحافه رضی الله عنه . اين چهار نسل و همچنين محمد بن عبدالرحمن بن ابيبكر بن ابيقحافه رضی الله عنه ، همگي از ياران و اصحاب رسولخدا صلی الله علیه و سلم هستند.[20] درميان صحابه، كسي جز ابوبكر رضی الله عنه نيست كه پدر و مادر و تمام فرزندانش، مسلمان شده و دوران رسولخدا صلی الله علیه و سلم را دريافته باشند. محمد بن عبدالرحمن، نوهي ابوبكر، دورهي رسولخدا صلی الله علیه و سلم را به خود ديده و ابوبكر رضی الله عنه تنها كسي است كه تمام نسلش، هم از طرف زنان و هم از جانب مردها، به پيامبر صلی الله علیه و سلم ، ايمان آوردند و به افتخار همصحبتي آن حضرت صلی الله علیه و سلم نايل شدند. بله، اين، خانهي صديق است كه تمام خانوادهاش، ايمان آورده و هيچ منافقي، درميان آنها نبوده است؛ اين، افتخاري است كه از ميان صحابه، فقط نصيب ابوبكر رضی الله عنه گرديد. در آن زمان، همواره بر سر زبانها بود كه: ايمان، خانههايي دارد و نفاق نيز خانههايي؛ خانهي ابوبكر از مهاجران، يكي از خانههاي ايمان است؛ همانگونه كه خانههاي بنينجار از انصار، جزو خانههاي ايمان ميباشد.[21] زیرنویس: [1] الإصابة (4/375) [2] السيرة النبوية في ضوء المصادر الأصلية، ص577 [3] الإصابة (4/375) [4] روايت ترمذي،كتاب البر، باب15 [5] الطبقات از ابنسعد (3/169) (8/249) [6] تفسير المنير از زحيلي (28/135) [7] نويري، نام عبدالله بن حارث را به عنوان شوهر پيشين امرومان ثبت كرده كه از او، داراي فرزندي به نام طفيل بوده است. بنابراين، طفيل، برادر مادري عبدالرحمن و عايشه ميباشد.(مترجم) [8] الإصابة (8/391)؛ برخي، وفات امرومان را در ذيحجهي سال چهارم يا پنجم هجرت گفتهاند.(مترجم) [9] سيرأعلام النبلاء (2/282)؛ اسماء بنت عميس، خواهر مادري امالمؤمنين ميمونه رضي الله عنها ميباشد.(مترجم) [10] البداية و النهاية (6/346) [11] نسب قريش، ص275 [12] علي بن ابيطالب رضی الله عنه پس از وفات ابوبكر رضی الله عنه با مادر محمد بن ابوبكر رضی الله عنه يعني: اسماء بنت عميس ازدواج كرد و بدين ترتيب محمد، در دامان علي رضی الله عنه پرورش يافت.(مترجم) [13] نسب قريش ص277 و الإستيعاب(3/1366) [14] سير أعلام النبلاء (2/287) [15] تاريخ الدعوة في عهد الخلفاء الراشدين ص34 [16] سير أعلام النبلاء (2/135و139) [17] طبقات ابنسعد (…)؛ المنذر (4/5) [18] طبقات (3/195) [19] نسب قريش، ص278؛ الإصابة (8/466)؛تاريخ الدعوة في عهد الخلفاء الراشدين، ص35 [20] ابوبكر الصديق، از محمد رشيد رضا، ص7 [21] ابوبكر الصديق (1/280) از محمد مال الله برگرفته از منهاجالسنة از ابنتيميه(رح)
به نقل از کتاب: ابوبکر صدیق(تحلیل وقایع زندگی خلیفه اول)، مؤلف :دکتر علی محمد صلابی، مترجم : محمد ابراهیم کیانی
|
بازگشت به ابتدای
صفحه
بازگشت به نتایج قبل
چاپ
این مقاله
ارسال مقاله به دوستان |
|
|
|
|
|