Untitled Document
 
 
 
  2024 Nov 21

----

19/05/1446

----

1 آذر 1403

 

تبلیغات

حدیث

 

پيامبر صلى الله عليه و سلم كه فرمودند:

"لا تصاحب إلا مؤمنا، ولايأکل طعامک إلا تقي" (صحيح – ابن ماجة 7341)،

يعنى: "تنها با مؤمن دوستي کن و کسي بجز انسان متقي از غذاي شما نخورد".

 معرفی سایت

نوار اسلام
اسلام- پرسش و پاسخ
«مهتدين» (هدايت يافتگان)
اخبار جهان اسلام
تاریخ اسلام
کتابخانه آنلاین عقیده
سایت اسلام تکس - پاسخ به شبهات دینی
خانواده خوشبخت
شبکه جهانی نور
سایت خبری تحلیلی اهل سنت
بیداری اسلامی
صدای اسلام

 

 

 

  سخن سایت

قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) ‏عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين».
امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل».

لیست الفبایی     
               
چ ج ث ت پ ب ا آ
س ژ ز ر ذ د خ ح
ف غ ع ظ ط ض ص ش
ه و ن م ل گ ک ق
ی
   نمایش مقالات

الهیات و ادیان>فرقه ها و مذاهب>شیعه > مراحل تغییر مفهوم عصمت

شماره مقاله : 2558              تعداد مشاهده : 318             تاریخ افزودن مقاله : 21/5/1389

مراحل تغییر مفهوم عصمت

س- لطفاً به اختصار تغییراتی را که علمای شیعه در اعتقاد به عصمت ائمه بوجود آورده­اند بیان کنید؟
ج- قبلاً بیان شد که اولین استاد آنها عبدالله بن سبأ یهودی می­گفت: علی خدا است، ولی نقل نشده که او مقوله عصمت را بر حسب نظر علمای شیعه مطرح کرده باشد(و به همه ائمه تعمیم داده باشد).
*- سپس هشام بن حکم عقیده عصمت را تغییر داد و گفت: «امام گناه نمی­کند»[1].
 
توضیح:
اینکه می­گویند: امام گناه نمی­کند، با عقیده ایشان در مورد قضا و قدر مبنی بر اینکه انسان آزاد است و انتخاب با اوست، و بنده خالق اعمال خویش می­باشد؛ تعارض و تناقض دارد، و این خواننده محترم را متوجه این می­نماید که مفهوم عصمت قبل از مذهب آنها در مورد تقدیر شکل گرفته است، چون آنها عقیده خود را در مورد تقدیر الهی در قرن سوم از معتزله فراگرفته اند!!
*- سپس شیخ مفید (متوفای 413 هجری) مفهوم عصمت را تغییر داد و گفت: «عصمت لطفی است که خداوند در حق بنده مکلف می­نماید، و او را از ارتکاب گناه و ترک اطاعت باز می­دارد با اینکه او توان انجام گناه را دارد»[2].
*- سپس شیخ شیعه ابن بابویه قمی(381 هجری) بار دیگر مفهوم عصمت را تغییر داد و گفت: اعتقاد ما در مورد ائمه این است که آنها معصومند و از هر گناه و آلودگی پاک هستند، و مرتکب هیچ گناه صغیره و کبیره­ای نمی­شوند، و در آنچه خدا به آن فرمان داده سرپیچی نمی­کنند، و هر کس بگوید: آنها در بعضی حالات معصوم نیستند، آنها را نشناخته است، و هر کس آنان را نشناخته باشد کافر است، و ما درباره آنها معتقدیم که معصومند و در همه کارهایشان از اول تا آخر موصوف به کمال و تمام و علم هستند، و در هیچ یک از حالاتشان به نقص و گناه و عدم علم توصیف نمی­شوند[3].
 
توضیح :
خواننده محترم و منصف ملاحظه می­کنید که مفهوم عصمت با برخی از افکار معتزله همچون فکر و اندیشه لطف الهی، و اندیشه اختیار انسان، آمیخته شده است، بنابراین عصمت بدین معنی نیست که خداوند امامانشان را بر گناه نکردن مجبور می­نماید، بلکه خداوند لطف­هایی در حق امام عنایت می­کند که با اختیار خود گناه را ترک کند.
*- سپس مجلسی(م 1111 هجری) مفهوم عصمت را بار دیگر دگرگون ساخت و گفت: «اصحاب امامیه ما اجماع کرده­اند که ائمه از ارتکاب گناهان صغیره و کبیره معصومند، و نه از روی عمد، و نه از روی فراموشی و خطا مرتکب گناه نمی­شوند، و از زمان تولد تا وقتی که به دیدار خداوند می­شتابند معصومند»[4].
 
یک رسوایی:
مجلسی می­گوید: «به علت روایات متعدّدی که حاکی از آن هستند سهو و فراموشی از ائمه سر زده و نیز اصحاب ما گفته­اند: دچار فراموشی می­شوند، جز افرادی شاذ و خارج از قاعده که گفته­اند سر زدن فراموشی از آنها جایز نیست ... در مجموع مسئله خیلی مشکل است...»[5].
 
توضیح:
امامشان مجلسی اعتراف می­کند که اجماع علمای شیعه بر عصمت ائمه با روایاتشان تضاد دارد، و این نکته آنها را بر آن داشته است که با فشار زیاد، و بدون میل و رغبت بگویند: علمای شیعه آنان بر گمراهی اجماع کرده اند!!
 


[1] - بحار الانوار 25 / 192- 193 .
[2]- النکت الاعتقادیه مفید 33- 34 .
[3] - الاعتقادات ابن بابویه ، ص 108- 109 .
[4] - بحار الانوار 25 / 351 .
[5] - بحار الانوار مجلسی 25 / 351 .

به نقل از: سؤال و جوابهایی در مورد شیعیان اثنا عشری، تألیف:  عبدالرحمن بن سعد الشثری، مترجم: اسحاق دبیری

 



 
بازگشت به ابتدای صفحه     بازگشت به نتایج قبل                       چاپ این مقاله      ارسال مقاله به دوستان

اقوال بزرگان     

قال ميمون بن مهران: «إن العبد إذا أذنب ذنباً نكت في قلبه بذلك الذنب نكتة سوداء، فإن تاب محيت من قلبه فترى قلب المؤمن مجلي مثل المرآة، ما يأتيه الشيطان من ناحية إلا أبصره، وأما الذي يتتابع في الذنوب فإنه كلما أذنب ذنباً نكت في قلبه نكتة سوداء، فلا يزال ينكت في قلبه حتى يسود قلبه، ولا يبصر الشيطان من حيث يأتيه»."حلية الأولياء وطبقات الأصفياء" حافظ أبو نعيم اصفهاني. میمون بن مهران فرمود: «هرگاه بنده ای گناهی را مرتکب شود نقطه ی سیاهی بر قلبش پدیدار می شود، ولی هرگاه توبه کرد آن نقطه سیاه از قلبش پاک می شود، پس قلب مؤمن مانند آینه روشن است، و شیطان (برای فریفتن او) جز با زیر نظر گرفتن وی (و حیله) سراغش نمی آید. اما آنکس که مدام در حال گناه است با هر گناهی که انجام می دهد نقطه ی سیاهی بر قلبش پدیدار می شود تا آنکه قلبش کاملا سیاه می گردد، و شیطان هرگاه سراغش برود نیازی به فریب و زیر نظر گرفتنش ندارد».

تبلیغات

 

منوی اصلی

  صفحه ی اصلی  
 جستجو  
  روز شمار وقايع
  عضویت در خبرنامه  
پیشنهادات وانتقادات  
همكارى با سايت  
ارتباط با ما  
 درباره ی ما  
 

تبیلغات

آمار

خلاصه آمار بازدیدها

امروز : 13269
دیروز : 5614
بازدید کل: 8803428

تعداد کل اعضا : 608

تعداد کل مقالات : 11123

ساعت

نظر سنجی

كداميك از كانال‌هاى اهل سنت فارسى را بيشتر مي‌پسنديد؟

كانال فارسى نور

كانال فارسى كلمه

كانال فارسى وصال

نمایش نتــایج
نتــایج قبل
 
.محفوظ است islamwebpedia.com تمامی حقوق برای سایت
All Rights Reserved © 2009-2010