|
|
قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين». امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل». |
|
فقه>مسائل فقهی>بازی ورق
شماره مقاله : 2417 تعداد مشاهده : 712 تاریخ افزودن مقاله : 15/5/1389
|
بازى با ورق اگر با شرطبندى و پول باشد كه بين علماء اختلافى نيست كه قمارهست و از گناهان كبيره محسوب ميشود، ولى اگر بدون شرطبندى و پول باشد، برخى از علماء آنرا مكروه ميدانند بشرطى كه بازيكنان را از نماز و ساير عبادات باز ندارد، و بينشان اختلاف و بغض و كينه و دعوا رخ ندهد، كه بعيد است چنين چيزى رخ ندهد، زيرا معمولا اغلب بازيها با دعوا و حقد و حسد و مشاجره و تلف كردن وقت همراه هست، و اين خود كافيست كه اين بازى را حرام كند، لذا بعضى ديگر از علماء مانند شيخ بن باز، ابن عثيمين، ابن جبرين و غيره آنرا حرام ميدانند، و دلايل حرمت آن عبارتند از:
1- وقت تلف كردن در چيزى است كه نه منفعتى در دين دارد و نه در دنيا
2- بازى ورق از آنجاييكه اساسش بر شانس واقع شده، شبيه نردشير است كه در حديث پيامبر صلى الله عليه و سلم از آن منع شده و فرموده است: " مَنْ لَعِبَ بِالنَّرْدَشِيرِ فَكَأَنَّمَا صَبَغَ يَدَهُ فِي لَحْمِ خِنْزِيرٍ وَدَمِهِ " (روايت مسلم 2260)، يعنى: "كسى كه با نردشير بازى كند مثل اينست كه دستش را به گوشت و خون خوك آلوده كرده باشد"، زيرا بازى نردشير بر اساس شانس واقع شده، و بازى ورق نيز همانطور، لذا اين بازيها شبيه هم هستند و ممكن است يك شخص را كم كم به قمار بكشاند.
3- ورق معمولا شامل تصويرهاى جاندار ميباشد مانند پادشاه، ملكه، سرباز و غيره، كه همانطور كه كشيدن اين تصاوير حرام است، بازى با آنها نيز جائز نيست.
4- در بازى ورق معمولا بين بازيكنان اختلافات و مشاجره هايى رخ ميدهد كه منجر به حقد و كيبنه بين يكديگر ميشود، و اين چيزى است كه ديده شده و خود بازيكنان آنرا ملاحظه كرده اند و اقرار ميكنند.
5- در حين بازى ممكن است مكر و حيله بكار برده شود كه حرام است.
6- بازى ورق مانع ذكر خداوند ميشود، و حتى بفرض اينكه نماز جماعت را سر وقت ادا ميكنند، بازهم اين بازى جزو لهو و لعب بيهوده ميباشد كه نفعى ندارد، نه از لحاظ دينى و نه جسمى و نه عقلى ، و پيامبر صلى الله عليه و سلم فرموده اند: " كل شيء ليس من ذكر الله لهو ولعب إلا أن يكون أربعة : ملاعبة الرجل امرأته وتأديب الرجل فرسه ومشي الرجل بين الغرضين ( أي التدريب على الرماية ) وتعليم الرجل السباحة " (روايت طبراني – صحيح الجامع البانى رقم 4534)، يعنى: " هر چيزى كه ذكر خداوند در آن نباشد جزو لهو و بازي است، مگر چهار چيز: سرگرمى مرد با زنش، و تربيت كردن اسب، و تمرين تيراندازى، و شنا ياد گرفتن"، و همچنين فرموده است: "مَا مِنْ قَوْمٍ يَقُومُونَ مِنْ مَجْلِسٍ لا يَذْكُرُونَ اللَّهَ فِيهِ إِلاَّ قَامُوا عَنْ مِثْلِ جِيفَةِ حِمَارٍ وَكَانَ لَهُمْ حَسْرَةً " و در روايت إمام أحمد : " وَكَانَ ذَلِكَ الْمَجْلِسُ حَسْرَةً عَلَيْهِمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ " (صحيح الجامع 5508)، يعنى: " هيچ گروهي نيست که از مجلسي بر مي خيزند که در آن خدا را ياد نمي کنند، جز مانند آنکه گوئي از بالاي نعش الاغي برخاسته اند و براي شان حسرت و افسوس است."، و در روايت امام احمد: " و آن مجلس حسرت و ندامت براى آنها خواهد بود در روز قيامت."، و بازى ورق نيز شامل اين حسرت و ندامت خواهد بود زيرا اوقاتشان را بيفائده و بيهوده در بازى ورق تلف كرده اند.
بنابراين چه بازى ورق حرام باشد و چه مكروه، شأن و شايسته ى يك مسلمان نيست كه وقت خودش را بيهوده در اين بازى تلف كند، زيرا اولين چيزى كه روز قيامت از هر كس سؤال خواهد شد چهار چيز است، كه يكى از آنها وقتش هست كه در چه راهى صرف كرده است، پيامبر صلى الله عليه و سلم فرموده است: " لا تَزُولُ قَدمَا عبْدٍ حَتَّى يُسْأَلَ عَنْ عُمْرِهِ فِيمَ أَفْنَاه، وَعَنْ عِلْمِهِ فِيم فَعَلَ فِيه، وعَنْ مالِهِ منْ أَيْنَ اكْتَسبه، وَفِيمَ أَنْفَقَه، وَعَن جِسْمِهِ فِيمَ أَبْلاهُ " (صحيح - روايت ترمذي)،
يعنى: "در روز قيامت تا لحظه اي گامهاي بنده ميخکوب است که از عمرش پرسيده شود آن را در کدام راه فنا نموده و از علمش که در آن چه کرده و از مالش که از کدام راه آن را بدست آورده و به کدام راه صرفش نموده و از جسمش که آن را در کدام راه پير کرده است."
و همچنين از پيامبر صلى الله عليه و سلم وارد شده است كه: "قرأَ رسولُ اللَّه صَلّى اللهُ عَلَيْهِ وسَلَّم : { يوْمَئِذٍ تُحَدِّثُ أَخْبارَهَا } ثم قال: « أَتَدْرُونَ مَا أَخَبَارُهَا؟ » قالوا: اللَّهُ ورَسُولُهُ أَعْلَم. قال: «فَإِنَّ أَخْبَارَها أَنْ تَشْهَدَ عَلَى كُلِّ عَبْدٍ أَوْ أَمةٍ بِمَا عَمِلَ عَلَى ظَهْرِهَا، تَقُول: عَمِلْتَ كَذَا وكذَا في يَوْمِ كَذَا وَكَذَا، فهَذِهِ أَخْبَارُهَا " (روايت تِّرْمِذِي)،
يعنى: رسول الله صلي الله عليه وسلم { يوْمَئِذٍ تُحَدِّثُ أَخْبارَهَا } را خوانده و فرمود: آيا مي دانيد که اخبار آن چيست؟ گفتند: خدا و رسول او دانا تراند. فرمود: همانا اخبار آن اين است که بر هر غلام وکنيز – مراد هر مرد و زن است – شهادت دهد به آنچه که بر روي آن انجام داده مي گويد در روز فلان و فلان چنين و چنان کردي و اين اخبار آنست."
و در حديثى ديگر فرمودند: " كَيْفَ أَنْعَمُ وَصَاحِبُ الْقَرْنِ قَدِ الْتَقَمَ الْقَرْن، وَاسْتَمَعَ الإِذْنَ مَتَى يُؤْمَرُ بِالنَّفْخِ فَيَنْفُخُ » فَكَأَنَّ ذلِكَ ثَقُلَ عَلى أَصْحَابِ رسول اللَّه صَلّى اللهُ عَلَيْهِ وسَلَّم فقالَ لَهُم: « قُولُوا: حَسْبُنَا اللَّه وَنِعْمَ الْوكِيلُ "،
يعنى: "چگونه شادي کنم در حاليکه صاحب شاخ – صور – شاخ را گرفته و گوش به فرمان است که چه وقت به دميدن آن فرمان داده مي شود تا آن را بدمد. گوئي اين امر بر ياران رسول الله صلي الله عليه وسلم گران آمد و به آنها فرمود بگوئيد «حَسْبُنَا اللَّه وَنِعْمَ الْوكِيلُ » کافيست ما را خداوند و او نيکو نگهباني است."
بنابراين بجاى بازى ورق بايد به فكر آخرت باشند و وقتشان را مشغول ذكر خداوند و يا اشياء مفيد كنند تا نزد خداوند در روز قيامت از تلف كردن وقت بازخواست نشوند.
وصلی الله وسلم علی محمد و علی آله و اتباعه الی یوم الدین
سایت جامع فتاوای اهل سنت و جماعت
IslamPP.Com
|
بازگشت به ابتدای
صفحه
بازگشت به نتایج قبل
چاپ
این مقاله
ارسال مقاله به دوستان |
|
|
|
|
|