|
|
قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين». امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل». |
|
تاریخ اسلام>سیره نبوی>پیامبر اکرم صلی الله علیه و سلم > بنای کعبه و قضیه حکمیت
شماره مقاله : 2413 تعداد مشاهده : 334 تاریخ افزودن مقاله : 15/5/1389
|
بناي کعبه و قضيهء حکميت رسول خدا -صلى الله عليه وسلم- سيوپنج ساله بودند که قريش به تجديد بناي خانة کعبه همت گماشتند. قضيه از اين قرار بود که خانة کعبه با تخت سنگهايي بلندتر از قامت انسان معمولي، به ارتفاع نه ذراع در عهد حضرت اسماعيل ساخته شده بود؛ سقف نيز نداشت. عدهاي از سارقان دست به يکي کردند و گنجينهاي را که در داخل کعبه بود، به سرقت بردند. از اين گذشته، به خاطر آنکه يک ساختمان بسيار قديمي بود، تحت تأثير عوامل طبيعي بنيادش سست شده، و ديوارهايش شکاف برداشته بود. پنج سال پيش از بعثت نيز سيلي بنيان کن در مکه سرازير شد و به مسجدالجرام راه يافت. چيزي نمانده بود که بناي کعبه کاملاً فرو ريزد. قريش، به منظور حفظ حرمت و مکانت کعبه ناگزير شدند بناي آن را تجديد کنند. با يکديگر هم سخن شدند که در کار تجديد بناي کعبه جز داراييهاي پاک و پاکيزه را راه ندهند؛ از اين رو مهرية زنان زناکار، سود حاصل از داد و ستدهاي آميخته به ربا، و هرگونه اموال شبههناک و مشتمل بر حقالناس را نميپذيرفتند. ابتدا، از ويران کردن خانة کعبه هراس داشتند. سرانجام، وليد بن مغيرة مخزومي کار را آغاز کرد. تبر را به دست گرفت و گفت: بار خداوندا، ما جز کار خير هدفي نداريم! آنگاه، دو رکن اصلي کعبه را با ضربات خويش ويران کرد. وقتي مردم ديدند به او آسيبي نرسيد، به تبع وي، روز بعد ويران کردن کعبه را ادامه دادند تا به آن پايههايي که حضرت ابراهيم -عليه السلام- نهاده بود، رسيدند، از آنجا تجديد بناي کعبه را آغاز کردند. نخست کعبه را تقسيم کردند، و به هر قبيله سهمي از آن رااختصاص دادند. افراد هر قبيله نيز يک نوع سنگ به خصوص را گرد آوردند، و به ساختن خانة کعبه مشغول شدند. تجديد بناي خانة کعبه را بنايي رومي به نام باقوم بر عهده گرفت. وقتي ساختمان جديد خانة کعبه به موضع حجرالاسود رسيد، راجع به اينکه امتياز قرار دادن حجرالاسود در جاي خودش از آن چه کسي باشد، با يکديگر اختلافنظر پيدا کردند، و نزاع بر سر اين مسئله چهار يا پنج شبانه روز به طول انجاميد، و تا آنجا بالا گرفت که نزديک بود به جنگي خانمانسوز در حرم امن الهي تبديل گردد. ابواميه بن مغيرة مخزومي به آنان پيشنهاد کرد نخستين کسي را که در مسجدالحرام درآيد، در ارتباط با مشاجرة فيمابين حکم قرار دهند. همه پذيرفتند. مشيت خداوند نيز بر آن تعلق گرفت که آن فردي که بايد از راه ميرسيد، حضرت محمد -صلى الله عليه وسلم- باشد. وقتي ايشان را از دور ديدند جملگي فرياد برآوردند: اين شخص امين است؛ ما او را قبول داريم! اين شخص محمداست. وقتي به نزديکي آنان رسيدند، و گزارش ماجرا را از آنان دريافت کردند، عبابي درخواست کردند، و حجرالاسود را ميان آن نهادند، و سران قبائل درگير را واداشتند همگي اطراف آن عبا را بگيرند، و به آنان دستور دادند که عباي حامل حجرالاسود را بالا و بالا بياورند. وقتي که حجرالاسود را به موضع خودش نزديک گردانيدند، آن حضرت با دست مبارک خودشان حجرالاسود را برداشتند و در جاي خودش قرار دادند؛ و اين راهحل خردمندانه و حکيمانهاي بود که همگان بر آن رضايت دادند.
قريش، از بودجة پاکيزهاي که براي تجديد بناي کعبه اختصاص داده بودند کسر آوردند؛ ناگزير، از سمت شمال، حدود شش ذراع از مساحت خانة کعبه را بيرون از ساختمان جديد آن قرار دادند که به نامهاي «حجر» و «حطيم» ناميده ميشود؛ درب خانة کعبه را از زمين بالاتر نهادند تا جز آن کساني که قريش ميخواهند، ديگران نتوانند به خانة کعبه وارد شوند؛ و چون بلنداي ساختمان کعبه به پانزده متر رسيد، بر شش ستون سقف آن را زدند.
کعبه پس از پايان پذيرفتن اين عمليات تجديد بنا، تقريباً شکل يک مربع مستطيل به خود گرفت که ارتفاع آن 15 متر؛ طول ضلعي که حجرالاسود بر آن نصب شده، و طول مقابل آن، هر يک 10 متر؛ ارتفاع جايگاه نصب حجرالاسود از محلي که حاجيان طواف ميکنند، 5/1 متر؛ ضلعي که درب خانة کعبه در آن قرار دارد، و نيز ضلع مقابل آن 12 متر، و ارتفاع درب خانة کعبه که حاجيان طواف ميکنند، 2 متر است. از بيرون خانة کعبه، ديواري در قسمت پايين، اطراف کعبه را احاطه کرده که ارتفاع متوسط آن 25 سانتيمتر و پهناي متوسط آن 30 سانتيمتر است و آنرا «شاذروان» مينامند. اين قسمت در اصل، بخشي از خانة کعبه است، اما قريش آن را وانهادهاند[1].
--------------------------------------------------------------------------------
[1]- برای تفصیل مطلب راجع به تجدید بنای کعبه، نکـ: سیرةابنهشام، ج 2، ص 192-197؛ تاریخ الطبری، ج 2، ص 289 به بعد؛ صحیح البخاری، باب فضل مکه و بنیانها، ج 1، ص 215؛ داستان حکمیت مذکور را در مسند ابی داود طیالسی نیز میتوان یافت؛ نیز نکـ: محاضرات تاریخ الامم الاسلامیة، خضری، ج 1، ص 64-65.
(به نقل از: خورشيد نبوّت، ترجمه فارسي «الرحيق المختوم» مؤلف: شيخ صفي الرحمن مبارکفوري، برگردان : دکتر محمدعلي لساني فشارکي)
|
بازگشت به ابتدای
صفحه
بازگشت به نتایج قبل
چاپ
این مقاله
ارسال مقاله به دوستان |
|
|
|
|
|