|
|
قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين». امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل». |
|
الهیات و ادیان>مسائل و عقايد اسلامي>اسلام > اسلام توحید را محور قرار داده است
شماره مقاله : 2287 تعداد مشاهده : 331 تاریخ افزودن مقاله : 5/5/1389
|
اسلام توحيد را محور قرار داده است
تأليف شيخ يوسف القرضاوي
در واقع اسلام اهميّت زيادي به اثبات وجود خداوند نداده است. زيرا درك آن را يك نياز و ضرورت فطري براي بشر ميداند و در عوض نهايت توجّه خود را بر امري ديگر متمركز كرده استكه مردم در آن زمينه بسيار گمراهگشتهاند و اين مسئله كه مغز عقايد اسلام و روح حيات اسلامي است همان عقيدهي توحيد است يعني ايمان به خدايي يكتا و برتر از اين هستي كه آفرينش و حكمراني از آنِ اوست. خدايي كه بازگشت نهايي به سوي او، پروردگار هر چيز و تدبيرگر هر امر است و فقط او شايستهي اين است كه عبادت شود نه انكار، شكرگذاري ميشود نه كُفران و اطاعت شود نه عصيان. ] ذَلِكُم اللهُ رَبُّكُم لا إلَهَ إلاَّ هُوَ خَالِقُ كُلِّ شَيءٍ فَاعْبُدُوهُ وُ هُوَ عَلَي كُلِّ شَيءٍ وَكِيلٌ * لا تُدْرِكُهُ الأبْصَارُ وَ هُوَ يُدْرِكُ الأبْصَارَ وَ هُوَ اللَّطِيفُ الْخَبِيرُ [ انعام/ 102 ـ 103 «آن (متصف به صفات كمال است كه) خدا و پروردگار شماست، جز او خدايي نيست و او آفرينندهي همه چيز است. پس وي را بپرستيد (و بس، زيرا تنها او مستحق پرستش است) و حافظ و مدبّر همه چيز است. چشمها ذات او را در نمييابند و او چشمها را در مييابد (و به همهي رموز آنها آشناست) و او دقيق و آگاه است.» اسلام در حالي ظهور كرد كه شرك و بُتپرستي در چهار سوي دنيا ريشه دوانيده بود و به جز تعداد اندكي از مردم شبه جزيره عربستان كه تا حدودي بر آئين حنيف ابراهيم مانده بودند يا افرادي از اهلكتاب كه از انحرافات بتپرستي كه اديان يهود و نصاري را به تباهي كشانده بود، در امان مانده بودند، ديگر كسي يافت نميشد كه به عبادت خداي واحد بپردازد و براي درك اين موضوع همين براي ماكافي است كه بدانيم ملّت عرب در دوران جاهليّت خود تا بناگوش غرق در شرك و بت ـ پرستي بود، بهگونهايكه در خانهكعبه و اطراف آن كه ابراهيم بتشكن براي عبادت خداي واحد بنا كرده بود، سيصد و شصت بُت وجود داشت و حتّي هر خانهاي از خانههاي مكّه بتي در خود داشت كه اهل آن خانه عبادتش ميكردند. امام بخاري از أبيرجاء عطاردي اينگونه نقل ميكند كه : «ما سنگها را ميپرستيديم، و اگر سنگي بهتر از آن مييافتيم، آن را برداشته و سنگ قبلي را دور ميانداختيم و اما اگر سنگ مناسبي نبود، مشتي گِل جمعكرده و شير گوسفندي را بر آن دوشيده و به طواف آن ميپرداختيم.» علاوه بر اين آنان خدايي از خرماي خميرشده داشتند و بعضي از آنها در اكثر اوقات آن را با خود به سفر ميبردند و اگر سفر طول ميكشيد و غذا تمام ميشد، خداي خود را ميخوردند! قرآن در آيهي 73 سوره حجّ به اين نوع خدايان اشاره ميكند و ميفرمايد : ] وَ إنْ يُسْلُبْهُمْ الذُبابُ شَيئاً لا يَسْتَنْقِذُوهُ مِنهُ، ضَعُفَ الطَّالِبُ وَ المَطلُوبُ [ حجّ/73 «(خدايان باطل آن قدر ضعيفاند) كه حتي اگر هم مگسي چيزي از آنان بستاند و برگيرد، نميتوانند آن را از او باز پس گيرند. هم طالب و هم مطلوب درمانده و ناتوانند.» در سرزميني مانند هند نيز بتپرستي به اوج خودرسيده بود. بهگونهاي كه در قرن ششم ميلادي تعداد خدايان موجود در آن سرزمين در حدود 330 ميليون برآورد شده است. بتپرستي حتي در اديان آسماني نيز نفوذ كرده و شفافيّت و پاكي آن را به كدورت و آلودگي كشانيد. ] وَ قَالَتِ الْيَهُودُ عُزيرُ ابنُ الله و قَالَتِ النَّصَاري المَسِيحُ ابنُ اللهِ [ توبه/30 «يهوديان ميگويند : عُزَير پسر خداست و مسيحيان ميگويند مسيح پسر خداست.» پس مسيح نزد مسيحيان، خدايي برحقّ از جانب خداي حقيقي است! و اين رنگ ديگري از اقسام شرك است كه در ميان بسياري از ملّتها رواج يافته و براي خداوند پسران و دختراني قرار دادهاند و به جاي خدا و يا به همراه او آنها را ميپرستند. همانگونهكه هنديها در گذشته نسبت به كريشنا و بودا چنين اعتقادي داشتند. و يا عربها كه ملائكه را دختران خداوند ميدانستند. قرآن در اين باره چنين ميفرمايد : ] وَ قَالُوا اتَّخَذَ الرَّحْمَنُ وَلداً سُبحَانَهُ بل عِبَادٌ مُكْرَمُون * لا يُسْبِقُونَهُ بِالقَوْلِ وَ هُم بِأمْرِهِ يَعْمَلُونَ * يَعْلَمُ مَا بَينَ أيْدِيهِم وَ مَا خَلْفَهُم وَ لا يَشْفَعُونَ إلاَّ لِمَنِ ارْتَضَي وَ هُم مِنْ خَشيَتِهِ مُشْفِقُونَ [ انبياء/ 26 ـ 28 «(برخي از كفّار عرب) ميگويند : خداوند رحمان فرزنداني برگزيده است (يعني فرشتگان). يزدان (از اين نقص و عيبها) پاك است. (فرشتگان فرزند او نيستند) بلكه بندگاني كِرام و محترم هستند. آنان (آنقدر مؤدّب و فرمانبردارند كه) در سخن گفتن بر او پيشي نميگيرند و تنها به فرمان او كار ميكنند. خداوند اعمال گذشته و حال و آينده آنها را ميداند و آنان هرگز براي كسي شفاعت نميكنند، مگر براي كسي كه خدا از او خشنود است. آنان هميشه از خوفِ خدا، ترسان و هراسانند.» به همين خاطر، اسلام توجّه بسيار زيادي به مسئلهي دعوت به يكتاپرستي در علم و عمل و مبارزه با شرك در باور و رفتارشان كرده است. ] وَ اِلَهُكُمْ إلَهٌ وَاحِدٌ لا إلَهَ إلاَّ هُوَ الرَّحْمَنُ الرَّحِيمُ [ بقره / 163 «خداوند شما، خداوندِ يكتا و يگانه است و هيچ خدايي جز او كه رحمان و رحيم است، وجود ندارد.»
به نقل از کتاب: حقيقت توحيد، تأليف شيخ يوسف القرضاوي
|
بازگشت به ابتدای
صفحه
بازگشت به نتایج قبل
چاپ
این مقاله
ارسال مقاله به دوستان |
|
|
|
|
|