|
|
قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين». امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل». |
|
فقه>مسائل فقهی>غسل
شماره مقاله : 2143 تعداد مشاهده : 432 تاریخ افزودن مقاله : 23/4/1389
|
الحمدلله،
غسل سه نوع هستند:
1- غسلهاى واجب مانند جنابت و حيض و نفاس: اگر غسل جنابت و حيض و نفاس باشد، و هنگام غسل مضمضه و استنشاق (كه جزو غسل است) انجام دهد، در اينصورت غسل جاى وضوء را ميگيرد، بدليل اينكه پيامبر صلى الله عليه و سلم پس از غسل جنابت وضوء نميگرفته است، و غسل حيض و نفاس حكم غسل جنابت را دارد، ولى برخى ديگر از علماء ميگويند غسل جنابت جاى وضوء را نميگيرد، ولى قول راجح اينست كه غسل جنابت و حيض و نفاس براى وضوء نيز كافيست يعنى پس از آن نيازى به گرفتن وضوء نيست، البته مگر اينكه پس از غسلش مرتكب يكى از نواقض وضوء شود مانند خروج باد و ادرار و غيره، و دليل اينكه غسل جنابت جاى وضوء را ميگيرد اين است كه پيامبر صلى الله عليه و سلم پس از غسل جنابت وضوء نميگرفته است، و خداوند متعال در قرآن براى رفع ممانعت نماز فقط غسل را بيان فرموده و سخنى از وضوء بيان نداشته و ميفرمايد: " وَإِنْ كُنْتُمْ جُنُباً فَاطَّهَّرُوا "، يعنى: "و اگر جنب بوديد پس غسل كنيد" تا اينكه بتوانيد نماز را بر پا داريد، و خداوند در اين آيه نفرمود كه پس از غسل وضوء نيز بگيريد، پس اين نشاندهنده اينست كه پس از غسل جنابت و حيض و نفاس وضوء لازم نيست، ولى بهتر است وضوء گرفت اما واجب نيست.
و ابن عبد البر گفت: "كسى كه غسل جنابت ميكند اگر هنگام غسل وضوء نگيرد و تمام بدنش را بشويد، آنچه كه واجب است را ادا كرده است زيرا خداوند براى شخص جنب فقط غسل واجب كرده است و سخنى از وضوء نياورده است و ميفرمايد: { وإن كنتم جنباً فاطهروا } و علماء در اين مسئله اجماع دارند و خلافى بين آنها نيست، ولى همه آنها متفقند كه وضوء گرفتن قبل از غسل مستحب و از سنت پيامبر صلى الله عليه و سلم است و براى طهارت همراه با غسل بهتر است."
2- غسل مستحب مانند غسل جمعه و احرام و عيدين و مانند آن: از آنجاييكه اينوع غسلها مستحب هستند جاى غسل واجب مانند جنابت و حيض و نفاس را نميگيرند، ولى در مورد اينكه آيا اينوع غسلها جاى وضوء را ميگيرند يا نه، بين علماء اختلاف هست، و مذهب بسيارى از فقهاء حنابله و شافعيها اين است كه اينوع غسلها جاى وضوء را ميگيرد، بر خلاف مذهب مالكى كه ميگويند غسلهاى مستحب جاى وضوء را نميگيرد. بهر حال براى خروج از خلاف، يهتر است كه پس از اينوع غسلها وضوء را بگيرد.
3- غسلهاى معمولى: مانند غسل براى تميزى، براى خنك كردن بدن و غيره، جاى وضوء را نميگيرد زيرا اينوع غسلها عبادت نيست و نمتواند جاى وضوء را بگيرد.
و بطور خلاصه، غسلهاى واجب و مستحب بشرح زير هستند:
آنچه غسل را واجب ميکند:
1- خروج مني در حالت بيداري يا خواب : به دليل فرموده پيامبر صلى الله عليه و سلم : "إنما الماء من الماء" (روايت مسلم : 343/269/1)« يعند: " (غسل با) آب به سبب خروج آب (مني) است".
از ام سلمه روايت است که ام سليم گفت : "يا رسول الله إن الله لايستحي من الحق، فهل علي المرأة غسل إذا احتلمت؟ قال نعم إذا رأت الماء" (متفق عليه)ـ يعند: "اي رسول خدا! خدا از بيان حق شرم نميکند، آيا بر زن واجب است وقتي احتلام شد، غسل کند؟ فرمود : بله، هرگاه آب (مني) را ديد".
هنگام بيداري، خروج مني به شرطي موجب غسل ميشود که با شهوت همراه باشد ولي در خواب اين شرط لازم نيست به دليل فرموده پيامبر صلى الله عليه و سلم : "إذا حذفت الماء فاغتسل من الجنابة، فإذا لم تکن حاذفا تغتسل" (روايت احمچ : 82/247/1)« يعند: "وقتي آبرا به حالت جهيدن بيرون کردي غسل جنابت کن ولي اگر آب به حالت جهيدن بيرون نشد غسل نکن".
امام شوکاني مي گويد: " «حذف» پرت کردن است و اين امکان ندارد مگر اينکه همراه با شهوت باشد. به همين دليل نويسنده ميگويد : اين امر بيانگر آن است که آنچه بدون شهوت و بر اثر بيماري يا سرما خارج ميشود، غسل را واجب نميکند" (نيل الاوطار 275/1).
اگر کسي در خواب محتلم شود ولي آب مني نبيند، غسل بر او واجب نميشود ولي اگر آب مني را ببيند و احتلامي را در خواب به ياد نداشته باشد، غسل بر او واجب ميشود، از عايشه روايت است: "سئل رسول الله صلى الله عليه و سلم عن الرجل يجد البلل و لايذکر احتلاما؟ فقال : يغتسل، و عن الرجل يري أنه قد احتلم و لايجد البلل؟ فقال : لاغسل عليه" (صحيح – روايت ابو داوود: 216)، يعنى: "از پيامبر صلى الله عليه و سلم دربارة کسي که تري را ميبيند ولي احتلامي به ياد نميآورد سؤال شد، فرمود : غسل کند و همچنين دربارة کسي که گمان ميکند محتلم شده، بدون اينکه رطوبتي را ببيند، سؤال شد. پيامبر صلى الله عليه و سلم در جواب فرمود : غسل بر او واجب نيست".
2- جماع، اگرچه مني خارج نشود : از ابوهريره رضي الله عنه روايت است که پيامبر صلى الله عليه و سلم فرمود : "إذا جلس بين شعبها الأربع ثم جهدها فقد وجب الغسل و إن لم ينزل" (روايت مسلم : 348/271/1)، يعنى: "هرگاه بين رانهاي زن بنشيند و شروع به آميزش کند، غسل بر او واجب ميگردد؛ اگرچه مني هم خارج نشود".
3- کافري که مسلمان ميشود : از قيس بن عاصم روايت است : "أنه أسلم فأمره النبي صلى الله عليه و سلم أن يغتسل بماء و سدر" (روايت ابو داوود : 351/19/2)، يعنى: "قيس بن عاصم مسلمان شد، پيامبر صلى الله عليه و سلم به او امر کرد تا با آب و سدر (کنار) غسل کند".
4- قطع شدن خون حيض و نفاس : به دليل حديث عايشه رضي الله عنها : پيامبر صلى الله عليه و سلم به فاطمه بنت أبي حبيش فرمود : "إذا أقبلت الحيضة فدعي الصلاة، وإذا أدبرت فاغتسلي و صلي" (متفق عليه)، يعنى: "هرگاه مدت حيض فرا رسيد نماز را ترک و وقتيکه پايان يافت غسل کن و نماز بخوان".
بنا به اجماع، نفاس هم مانند حيض است.
5- روز جمعه : از ابوسعيد خدري آمده است که رسول الله صلى الله عليه و سلم فرمود : "غسل الجمعة واجب علي کل محتلم" (متفق عليه)، يعنى: "غسل جمعه بر هر فرد بالغ واجب است".
البته نا گفته نماند همانطور كه بالا ذكر شد، كه برخى از علماء غسل جمعه را مستحب ميدانند و اين حديث مذكور را فقط دليل بر تاكيد غسل جمعه ميدانند بدليل حديث پيامبر صلى الله عليه و سلم كه فرمودند: "من توضأ يوم الجمعة فبها ونعمت، ومن اغتسل فالغسل أفضل" (روايت أحمد، و أبو داود، و ترمذي، و نسائي)، يعنى: "كسى كه روز جمعه (براى نماز) وضوء بگيرد پس كافى است و چه خوب است، و كسى كه غسل كند پس غسل بهتر است"، و اين حديث دليل بر استحباب و تاكيد غسل جمعه است، و همچنين بدليل اينكه روزى عثمان رضي الله عنه در زمان خلافت عمر رضي الله عنه در رفتن به نماز جمعه تاخير كرده بود و عمر رضي الله عنه هنگام خطبه او را سرزنش كرد كه چرا دير آمده؟ عثمان رضي الله عنه گفت: فقط يك لباس بيشتر نداشتم و آنرا شسته بودم و منتظر بودم كه خشك شود و سپس آنرا بپوشم و به نماز جمعه بروم، پس آنرا پوشيدم و وضوء گرفتم و آمدم، سپس عمر به او گفت: حتى غسل هم نكردى! ولى به عثمان امر نكرد كه برود و غسل كند و عثمان نيز غسل جمعه نكرده بود، و اين مسئله يكى از دلايل كسانى است كه ميگويند غسل جمعه را صحابه مستحب ميدانستند، و حديث وارد شده را تاويل ميكنند كه در اوائل اسلام بوده كه غسل جمعه واجب بوده ولى بعدا مستحب شده و حكم وجوبش ساقط شده. ولى براى دورى از اين اختلاف و گرفتن باب احتياط، بهتر است كه غسل جمعه انجام شود.
غسلهاي مستحب:
1- غسل پس از هر جماع : به دليل حديث ابورافع : "أن النبي صلى الله عليه و سلم طاف ذات ليلة علي نسائه يغستل عند هذه و عند هذه قال : فقلت يا رسول الله : ألا تجعله واحدا؟ قال : هذا أزکي و أطيب و أطهر" (روايت ابن ماجة : 480)، يعنى: «پيامبر صلى الله عليه و سلم در شبي با همسرانش جماع کرد، و پس از جماع با هر کدام، غسل ميکرد. (ابورافع) گويد : گفتم : اي رسول خدا! (به جاي اين غسلها) چرا يک غسل نکرديد؟ پيامبر صلى الله عليه و سلم فرمود : اين روش بهتر و پاکتر است».
2- غسل مستحاضه (دائم الحيض) : زني که بطور مداوم مبتلا به خون حيض است، بايد براي هر نماز يا براي نماز ظهر و عصر با هم، يک غسل و براي نماز مغرب و عشاء با هم يک غسل و براي نماز صبح يک غسل بکند به دليل حديث عايشه رضي الله عنها كه گفت : "أن أم حبيبه استحيضت في عهد رسول الله صلى الله عليه و سلم فأمرها بالغسل لکل صلاة ..." (روايت ابو داود : 269)، يعنى: «أم حبيبه در زمان پيامبر صلى الله عليه و سلم مستحاضه شد، پيامبر صلى الله عليه و سلم به او امر کرد تا براي هر نمازي غسل کند...» و در روايتي ديگر از عايشه رضي الله عنها چنين روايت است : "استحيضت امرأة علي عهد رسول الله صلى الله عليه و سلم فأمرت أن تعجل العصر و تؤخر الظهر و تغتسل لهما غسلا واحدا، و تؤخر المغرب و تعجل العشاء و تغتسل لهما غسلا و تغتسل لصلاة الصبح غسلا" (روايت ابو داود : 273)، يعنى: «زني در زمان پيامبر صلى الله عليه و سلم مستحاضه شد، پيامبر صلى الله عليه و سلم به او دستور داد که نماز عصر را در اول وقت و نماز ظهررا در آخر وقت بخواند و براي هر دو نماز يک غسل انجام دهد. همچنين نماز مغرب و عشاء بهمين ترتيب بخواند و براي آنها هم يک غسل بجاي بياورد و براي نماز صبح به تنهايي يک غسل انجام دهد».
3- غسل بعد از بيهوشي : به دليل حديث عايشه رضي الله عنها كه گفت: "ثقل رسول الله صلى الله عليه و سلم فقال : أصلي الناس؟ فقلنا لا، هم ينظرونک يا رسول الله، فقال : ضعا لي ماء في المخضب، قالت : ففعلنا، فاغتسل ثم ذهب لينوء فأغمي عليه ثم أفاق فقال : أصلي الناس؟ فقلنا : لا، هم ينظرونک يا رسول الله، فقال ضعوا لي ماء في المخضب، قالت : ففعلنا، فاغتسل ثم ذهب لينوء فأغمي عليه ثم أفاق فقال : أصلي الناس؟ فقلنا : لا، هم ينظرونک يا رسول الله، فذکرت إرساله إلي أبي بکر و تمام الحديث" (روايت ابو داود : 273)، يعنى: «بيماري پيامبر صلى الله عليه و سلم شدت گرفت، فرمود : آيا مردم نماز خواندهاند، گفتيم خير، منتظر شما هستند اي رسول خدا، سپس فرمود : تشت آبي برايم آماده کنيد. عايشه گفت : اين کار را کرديم و پيامبر صلى الله عليه و سلم غسل کرد، به سختي خواست بلند شود، ناگهان بيهوش شد، سپس به هوش آمد و فرمود : آيا مردم نماز خواندهاند؟ گفتيم خير، منتظر شما هستند اي رسول خدا! فرمود : تشتي آب برايم آماده کنيد، عايشه گفت : اين کار را کرديم، پيامبر صلى الله عليه و سلم غسل کرد و به سختي خواست بلند شود، دوباره بيهوش شد. سپس به هوش آمد و فرمود : آيا مردم نماز خواندهاند؟ گفتيم خير، منتظر شما هستند اي رسول خدا! سپس عايشه قضيهي فرستادن پيامبر صلى الله عليه و سلم به دنبال ابوبکر را ذکر کرد ... تا آخر حديث».
5- غسل عيد فطر و قربان و روز عرفه : به دليل حديثي که بيهقي از طريق شافعي از زاذان روايت کرده : "سأل رجل عليا رضي الله عنه عن الغسل؟ قال : اغتسل کل يوم إن شئت، فقال : لا، الغسل الذي هو الغسل؟ قال : يوم الجمعة، و يوم عرفة و يوم النحر، و يوم الفطر"، يعنى: «مردي از عليt دربارة غسل سؤال کرد، علي گفت : اگر ميخواهي هر روز غسل کن، (آن مرد) گفت : نه، منظورم غسل سنت است؟ گفت : غسل روز جمعه، روز عرفه، روز عيد قربان و عيد فطر». 6- غسل بعد از شستن مرده : به دليل فرموده پيامبر صلى الله عليه و سلم : "من غسل ميتا فليغتسل" (روايت ابن ماجة : 1195)، يعنى: «کسي که مردهاي را شست غسل کند».
7- غسل احرام براي حج يا عمره : به دليل حديث زيد بن ثابت : "أنه رأي النبي صلى الله عليه و سلم تجرد لإهلاله و اغتسل" (روايت ترمذي : 831/163/2)، يعنى: «او پيامبر صلى الله عليه و سلم را ديد که خود را براي احرام آماده نمود (لباسهايش را کشيد) و غسل کرد».
8- غسل براي ورود به مکه : از ابن عمر رضي الله عنه روايت است : "أنه کان لايقدم مکة إلا بأت بذي طوي حتي يصبح و يغستل ثم يدخل مکة نهارا، و يذکر عن النبي صلى الله عليه و سلم أنه فعله" (متفق عليه)، «ابن عمر رضي الله عنه قبل از اينکه وارد مکه شود شب را در ذي طوي به صبح ميرساند، سپس غسل ميکرد و در هنگام روز وارد مکه ميشد و از پيامبر صلى الله عليه و سلم نقل ميکرد که اوهم اين کار را انجام داده است».
والله اعلم وصلی الله وسلم علی محمد و علی آله و اتباعه الی یوم الدین سایت جامع فتاوای اهل سنت و جماعت IslamPP.Com
|
بازگشت به ابتدای
صفحه
بازگشت به نتایج قبل
چاپ
این مقاله
ارسال مقاله به دوستان |
|
|
|
|
|