|
|
قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين». امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل». |
|
قرآن و حدیث>مسائل قرآنی و حدیث>سنت نبوی
شماره مقاله : 2068 تعداد مشاهده : 372 تاریخ افزودن مقاله : 15/4/1389
|
تعریف سنت نبوی
اول: سنت در لغت به معنی راه و روش است، حال آن راه و روش پسندیده باشد یا خیر، برای مثال به فرمودة پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم توجه کنید: (مَن سنَّ سنَّةً حسنَهً کانَ لهُ أجرُها وَ أجرُ مَن عملَ بها إلی یَومِ القیامةِ وَ مَن سَّن سنّةً سیّئَة کانَ علیهِ وزرُها و وزرُ مَن عملَ بها إلی یومِ القیامِة) صحیح رواه مسلم فی کتاب الزکاه و سنن الدرامی.
هر کس راه و روش پسندیده و نیکویی را ابداع و پایهگذاری کند، پاداش آن و پاداش تمام کسانی که تا روز قیامت به آن عمل میکنند به او خواهد رسید و بر عکس هر کس راه و روش ناپسند و بدی را قرار ده گناه آن و گناه تمام کسانی که تا روز قیامت به آن عملیکنند به او میرسد. حدیث صحیح است که امام مسلم در کتاب الزکات آن را آورده است و درسنن الدرامی نیز وارد شده است.
دوم: سنت در اصطلاح
سنت در اصطلاح را هم محدثین هم اصولیین هم فقهاء تعریف کردهاند. علمای محدث به این صورت نسبت را مورد بررسی قرار دادهاند که رسول خدا، امام هدایتدهنده، نبی رسول، آن کسی که پروردگار به ما خبر داده است که ایشان اسوه و الگوی ماست، به همین خاطر آنها (محدثین) تمام چیزهایی که به پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم ارتباط داشته است مثل فرمودهها، افعال و تقریرات[1] آنها را نقل کردهاند، بدون اینکه حکم شرعی را ثابت کنند یا خیر، همانطور که اخبار و شمایل و داستانها و صفات اخلاقی و خلقتی ایشان را بیان کردهاند. که کتابهای حدیث این مطالب را کاملاً بیان کرده است و تلاش مستمر محدثین و حدیثشناسان این مطالب را ثابت کرده است.
از این جهت آنها سنت را به این صورت تعریف میکنند:
هر چیزی که از قول و فعل و تقریر و یا صفات اخلاقی و خلقتی قبل از بعثت یا بعد از بعثت از ایشان به جا مانده باشد سنت نام دارد.
اما عملای اصول، سنت را به این صورت مورد بررسی قرار میدهند که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم قانونگذاری است که پایهها را قرار میدهد، راه را برای مجتهدین بعد از خود روشن میسازد، و برای مردم روش زندگی را بیان میکند، از آن جهت به اقوال و افعال و تقریرات ایشان توجه میکنند که احکام افعال بندگان را از جهت حرام بودن، یا واجب بودن و یا مباح بودن و غیره در بر میگیرد، به همین خاطر آنها سنت را چنین تعریف میکنند:
آنچه که از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم از قول و فعل و تقریر نقل شده باشد سنت نام دارد.
مثال قول: (إنّما الأعمال بالنیات) هر کاری که انجام میشود بستگی به نیّت آن فرد دارد.
مثال فعل: آنچه که از افعال پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در نمازها و مناسک حج و غیره که به ما رسیدهاند.
مثال تقریر: اجتهاد صحابهها در مورد نماز عصر در غزوة بنی قریظه آن زمان که فرمود: (لا یُصلینَّ أحدُکَم العصرَ إلاّ فی بنی قریظَةَ) رواه البخاری فی کتاب المغازی (15/294 – شماره 4119).
هر یک از شما باید نماز عصر را در میان طایفة بنی قریظه بخواند. بعضی از اصحاب ظاهر فرمودة پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم را در نظر گرفتند به همین خاطر نماز را به تاخیر انداختند و تا زمانی که وقت آن تمام نشد آن را به جا نیاوردند، و بعضی هم این طور فهمیدند که منظور و هدف پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم تشویق اصحاب برای شتاب و عجلة کار بوده است، به همین خاطر در وقت خود نماز خواندند قبل از اینکه به بنی قریظه برسند، این قضیه به پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم رسید ایشان هم هر دو گروه را تایید نمود.
اما علمای فقه سنت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم را به این صورت مورد بررسی قرار میدهند که اقوال و افعال از حکمی از احکام شرعی خارج نمیشوند، از این جهت تعریف سنت نزد ایشان چنین است: هر چه پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به صورت امر غیر جازم و غیر قطعی دستور داده باشد، و یا آنچه که از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم ثابت شده باشد بدون اینکه فرض یا واجب باشد، و یا آنچه که در انجام دادن آن اجر و ثواب وجود داشته باشد و یا در ترک آن عتاب و سرزنش نه انتقام وجود داشته باشد، سنت دقیق مقابل واجب و غیر آن است از احکام پنجگانه نزد علمای فقه بعضی اوقات سنت مقابل بدعت است، مثلاً گفته میشود: هر زمان کسی طبق سنت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم عمل کند میگویند بر سنت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم میباشد. و یا گفته میشود فلان کس بدعت کار است، زمانی که خلاف سنت عمل نماید. و همچنین لفظ سنت نزد فقهاء برای آنچه که صحابهها بر آن بودهاند اطلاق میشود، چه آن عمل در قرآن موجود باشد یا خیر، چون آنها پیروان سنّتی بودهاند که برای آنها ثابت بوده است، برای ما نقل نشده است و یا اجتهادی نبوده که آنها بر آن اجماع کرده باشند و کسانی که پیش از آنها بودهاند آن را نقل کرده باشند. چون پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم میفرمایند: (علیکُم بسنّتی وَ سنّةِ الخلفاءِ الراشدین المهدیین مِن بعدی عضّوا علیها بالنواجِذِ) بر شما لازم است که سنّت من و سنّت خلفای راشدین بعد از من را رعایت کنید و با چنگ و دهان آنها را محکم بگیرید و به آنها عمل کنید.
اینها معانی سنّت هستند، و یا تعریف آن میباشند، و منظور از سنّت در اصطلاح علما، منظور هر عالمی از هر علمی باشد اهتمام و توجه ویژهای متناسب با علم خود به سنّت داشته است و آن را که در علوم مد نظر داشتهاند سنّت آن را تثبیت کرده است بدون اینکه با آنها تعارضی و مخالفت داشته باشد. در واقع همه این علوم در خدمت سنّت نبوی بودهاند و در راستای آسان نمودن شناخت آن و حمل کردن به آن بودهاند، از بزرگترین اهدافی که این علوم نسبت به آن قیام کردهاند جمعآوری سنّت نبوی و پاک نمودن و جدا کردن صحیح آن از چیزهایی که به دروغ وارد آن شده است میباشد. بعد از آن دفاع از سنت در مقابل کسانی که ضد سنّت نبوی فتنهگری و مقابله و مخالفت میکنند و سعی بر تشویه اذهان عمومی و شبهافکنی دارند.
[1]- تقریر به این معنی است که در حضور پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم کاری صورت گرفته باشد و ایشان آن را رد نکرده باشند. (مترجم)
به نقل از: ردّی بر نظریه مستشرقین (طرفداران فلسفه اشراق) در مورد سنّت نبوی شریف
|
بازگشت به ابتدای
صفحه
بازگشت به نتایج قبل
چاپ
این مقاله
ارسال مقاله به دوستان |
|
|
|
|
|