|
|
قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين». امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل». |
|
الهیات و ادیان>مسائل و عقايد اسلامي>پیامبر اکرم صلي الله عليه و سلم > چرا به پیامبر(ص) محبت میورزیم؟
شماره مقاله : 1959 تعداد مشاهده : 414 تاریخ افزودن مقاله : 4/4/1389
|
چرا به پیامبر(ص) محبت میورزیم؟
1. هر کسی در میدان محشر با دوست و رفیق خود محاسبه میشود. 2. ایشان نماد رحمت و شفقت و هدایت هستند. 3. جمادات و گیاهان او را دوست دارند. 4. محبت ایشان به ما. 5. کامل شدن ایمان در محبت پیامبر(ص) است. 7. پیامبر(ص) تواضع و فروتنی را در همه ابعاد به ما آموزش میدهند. چون ایشان ما را دوست دارند و اگر ایشان نبودند ما هلاک شده و بر کفر و شرک باقی مانده و تا ابد در آتش دوزخ میسوختیم و به عذاب آن گرفتار میشدیم. ایشان ما را بسوی هر چه خوبی است راهنمائی کرده و از هر چه بدی و پلیدی است نهی میکنند پس از واجبات ماست که او را دوست بداریم چونکه: 1. - هر کسی در میدان محشر با دوست و رفیق خود محاسبه میشود. در روایت آمده است شخصی نزد پیامبر(ص) آمدند و عرض کرد: "ای رسول خدا(ص) روز قیامت چه وقت فرا میرسد؟" پیامبر(ص) فرمودند من از آن بیاطلاعم، سپس «شخص گفت من خدا و رسولش را دوست میدارم پیامبر(ص) فرمودند: شما در روز قیامت با همان کسانی خواهی بود که دوستشان داری و با این محبت و علاقه خود نسبت به خدا و رسولش به دیدار و زیارت آن بر حوض کوثر خواهی رسید و جرعه آبی مبارک که هیچگونه تشنگی بعد از آن نخواهد بود خواهی چشید. همچنین در روایتی که از قرطبی نقل شده آمده است: ثوبان خدمتگذار پیامبر(ص) که شدیداَ به ایشان محبت میورزیدند و طاقت و تحمل دوری از ایشان را نداشتن روزی به محضر آن شرفیاب میشوند در حالیکه رنگ از صورتش پریده و حزن و ناراحتی چهره او گویای این غم و اندوه بود، پیامبر(ص) فرمودند تو را چه شده از برای چه رنگ بر چهره ات نمانده؟ ثوبان(رض) میگوید یا رسول الله(ص) مرا هیچ خسارت جسمی و مالی پیش نیامده فقط وقتی از شما دور میشوم احساس تنهائی کرده و از آن وحشت میکنم این حالت، شوق رسیدن من به شما را دو چندان میکند، اما چیزی که ناراحتی من را دوچندان کرده این است که میترسم در آخرت شما را نبینم چون شما در جایگاه رفیع انبیا سکنی خواهی گزید و من اگر به بهشت وارد شوم در منزلی دور از جایگاه شما خواهم بود، و اگر به بهشت نیایم تا ابد شما را زیارت نخواهم کرد. خداوند این آیه را در حق او نازل میکند: «کسی که از خدا و پیامبرش اطاعت کند همنشین کسانی خواهد بود که خداوند بدیشان نعمت داده است از پیامبران، راستروان، شهیدان و شایستگان و آنان چه اندازه دوستان خوبی هستند!» 2. ایشان نماد رحمت و شفقت و هدایت هستند. خداوند میفرمایند: «ما تو را جز بعنوان رحمت جهانیان نفرستادهایم». اگر پیامبر(ص) نبود عذابی سهمگین بر امت نازل گشته و آنها را از بین میبرد. پیامبر(ص) رحمتی است از برای همه مردم، مؤمنان این رحمت را قبول کرده و بوسیله این رحمت بیکران هم در دنیا هم در آخرت از آن منتفع گشته اما کافران دواء شفاء این رحمت را انکار کرده و دچار خسران دنیا و عقبی شدند. پیامبر(ص) بسان درمانی میماند که اگر کسی از آن استفاده کند علاج پیدا میکند و عدم استفاده از آن طبیعت داروئی و درمانی آن را منکر نمیشود. 3. جمادات و گیاهان او را دوست دارند تو چطور؟ ستونی که پیامبر(ص) قبل از ساختن منبر پشت بر آن مینهادند و خطبه میخواندند، وقتی که منبر ساخته شد و پیامبر(ص) بر منبر بالا رفت آن ستون از دوری پیامبر(ص) بنای ناله گذاشت و همچو ارباب عقول از هجر رسول ناله میزد، پیامبر(ص) از بالای منبر پائین آمدند و آن را در آغوش گرفتند و آن را بسان بچه کوچک تکان داده تا ناله آن اسکان پیدا کند، پیامبر(ص) فرمودند اگر نه او را در آغوش میگرفتم تا قیام قیامت همی ناله میکرد. حسن بصری وقتی این روایت را میخواند گریه میکرد و میگفت این ستون در دوری نبی اکرم ناله و زاری میکرد در حالیکه ای مؤمنان شما سزاوارتر و شایسته تر به محبت پیامبر(ص) هستید. 4. ایشان چقدر ما را دوست دارند. پیامبر(ص) گفته خداوند در مورد ابراهیم(ع) را تلاوت میکند که میفرماید: «پروردگارا این بتها بسیاری از مردم را گمراه ساختهاند پس هر که از من پیروی کند او از من است و هر کس از من نافرمانی کند تو که بخشاینده و مهربانی». همچنین گفته خداوند در مورد عیسی را تلاوت میکند که میفرماید: «اگر آنها را مجازات کنی بنده تو هستند و اگر از ایشان گذشت کنی تو خود دانا و توانائی» بعد از تلاوت ایشان هر دو دست خود را بسوی آسمانها بلند کرده و با چشمانی گریان میفرماید: خدایا به داد و فریاد امتم برس، خداوند به جبرئیل دستور میدهد که بسوی پیامبر(ص) برود و دلیل گریه او را بپرسد، جبرئیل امین در مورد گریه او سؤال میکند پیامبر(ص) جبرئیل را بر آنچه که هست مطلع میکند و میفرماید: "خداوند بر آنچه در ضمیر دارم آگاه است" سپس خداوند به جبرئیل میفرماید: "به جانب پیامبر(ص) برو و به او این مژدگانی را بده که من از خطا و اشتباهات امت او گذشتم." 5. کامل شدن ایمان در محبت پیامبر(ص) است. پیامبر(ص) میفرمایند: هیچ یک از شما ایمانش کامل نخواهد بود مگر آنکه من نزد او از فرزندان و ابوین او و تمامی مردم محبوبتر باشم. تفسیر عینی این حدیث را در گفتوگوی عمر و پیامبر مشاهده مینمائیم، آنگاه که عمر فاروق(رض) به ایشان عرض نمودند: «ای رسول خدا شما نزد من از هر چیزی محبوبتر و دوست داشتنی تر هستید به غیر از نفس خودم پیامبر(ص) به ایشان فرمودند ای عمر در کامل شدن ایمانت باید از خود تو نزد تو محبوبتر باشم عمر(رض) فرمودند قسم بخدا هم اکنون از خود من هم محبوبتری پیامبر(ص) فرمودند اینک ایمانت کامل شد.» 6. در طائف مشرکین بخاطر اذیت و آزار پیامبر(ص) به دو صف تقسیم شدند هنگامیکه آن از میان آنان میگذشت ایشان را به باد تمسخر و سنگ گرفتند تا اینکه پاهای مبارک خونین شدند و پیامبر(ص) آن واقعه را از تلخ ترین مراحل دعوت خود یاد میکند. پیامبر(ص)، اسلام را بر عامر بن صعصعه عرضه میدارد و از او یارای طلب و همکاری مینماید در این اثناء بحیرة بن افراس بر آنها وارد میشود و در نهایت بی رحمی و قساوت قلبی پیامبر(ص) را مورد اذیت و آزار کلامی خود قرار میدهد و ایشان را تهدید میکند که اگر دست از این کار بر ندارد گردن او را خواهد زد، پیامبر(ص) وقتی سوار بر شترش میشود بحیرة شتر را مورد اذیت قرار داده و پیامبر(ص) از بالای آن بر زمین میافتد. شما ای مخاطبین گرامی، حالت و وضعیت پیامبر(ص) را در آن زمان تصور کنید، کسی که پنجاه سال از سن مبارکشان گذشته ایشان را از پشت شتر که حدوداً ارتفاع آن به دو و نیم متر میرسد به پائین پرت میکنند، اما باید گفت که مسئولیت و رسالت ایشان همه این اذیت و آزارها را نزد او ساده و آسان جلوه میداد. همچنین بیاد آورید حالت پیامبر(ص) را زمانی که در حجر کعبه مشغول عبادت بودند در این هنگام عقبه بن ابی معیط بر او وارد میشود و پیراهن خود را دور گردن مبارکشان میپیچد و دارد پیامبر(ص) را خفه میکند در آن هنگام ابوبکر صدیق أتقی(رض) بر آنها وارد شده و مانع او میشود و میگوید آیا کسی که مدعی ربوبیت خداوند است را میکشید؟ اما پیامبر(ص) در مقابل همه این محنتها صبر پیشه میکند، اذیت میشود کتک میخورد متهم به ساحر، کاهن، دیوانه بودن میشود، صحابه و یاران او را اذیت و میکشند حتی قصد و آهنگ کشتن ایشان را دارند، اما ایشان در همه این موارد شکیبائی کرده چون همه اینها بخاطر ماست همه این جانفشانیها بدین سبب است که ما را از عذاب الیم و دردناک خداوند برهاند. اما علیرغم همه زحماتی را که پیامبر(ص) در حق ما متحمل شدهاند ما به آسانی راه و روش ایشان را ترک و به غیر او اقتدا مینمائیم وای بر ما...... ایشان ما را دوست داشته و بخاطر ما چه محنتها که نکشیدند و ما را بخاطر سود و منفعتی که عاید خودمان میشود به دوست داشتن و محبت ورزیدن و پیروی کردن از راه و سنت خویش دعوت مینماید و ما بدون در نظر گرفتن آنهمه زحمات و تلاشهای بی شمارش دعوت او را رد کرده و از آن سر باز میزنیم. پس با کدام رو ادعای سیراب شدن از حوض کوثر او را داشته و خیال شفاعت او را در سر میپرورانیم و خواهان ملاقات و دیدار با ایشان در جنت الفردوس را هستیم؟ 7. پیامبر(ص) تواضع و فروتنی را در همه ابعاد به ما آموزش میدهند. خداوند ایشان را به پیامبری برگزید او را به عرش کبریائی خود دعوت نمود و او را مورد ستایش قرار داد، با این همه هیچوقت خود را بالاتراز دیگران تصور نمیکرد. کسی او را صدا میزند، ای سرور ما و فرزند سرور ما و ای بهترین ما و فرزند بهترین ما، پیامبر(ص) به او فرمودند مواظب باشید شیطان شما را گمراه نکند من محمد بن عبدالله هستم هیچوقت قدر و منزلت من را بالاتر از خویش ندانید. طرز برخورد پیامبر(ص) با صحابهی کرام و نحوه تواضع و فروتنی ایشان در مقابل دیگران مایه اعجاب اعاجم شده بود. مردی که اولین بار او را دیده بود لرزشی تمامی وجود او را در بر گرفت پیامبر(ص) او را به آرامش دعوت کرده و فرمودند: من فرزند زنی هستم که گوشت تکه تکه میخورد. هیچ مانع و حجابی برای ملاقات با وجود نداشت، کمترین مردم وقتی او را صدا میزدند دعوت آنها را اجابت میکرد، همیشه این کلمات را با خود زمزمه میکرد: «بسان دیگر بندگان باش و خود را بالا تر از آنها مپندار.»
برگرفته از اصلاح وب
|
بازگشت به ابتدای
صفحه
بازگشت به نتایج قبل
چاپ
این مقاله
ارسال مقاله به دوستان |
|
|
|
|
|