|
|
قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين». امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل». |
|
تاریخ اسلام>سیره نبوی>پیامبر اکرم صلي الله عليه و سلم > شجاعت و صبر رسول خدا صلی الله علیه و سلم
شماره مقاله : 1958 تعداد مشاهده : 396 تاریخ افزودن مقاله : 4/4/1389
|
شجاعت و صبر رسول خدا - صلى الله عليه وسلم –
عبدالقادر ترشابی
پيامبر گرامي اسلام - صلى الله عليه وسلم - بهره زيادي از شجاعت داشت و از آن در جهت گسترش دين و به اهتزاز درآوردن پرچم يكتاپرستي بخوبي استفاده نمود.
آري! رسول رحمت - صلى الله عليه وسلم - از نعمتهايي كه خداوند به وي عنايت كرده بود، بجا و درست استفاده کرد.
عايشه صديقه همسر گرامي نبي اكرم - صلى الله عليه وسلم - مي گويد: رسول خدا - صلى الله عليه وسلم - جز هنگام جهاد در راه خدا، هيچكس را كتك نزد. همچنين پيامبر اكرم - صلى الله عليه وسلم - هرگز خدمتگزاران و همسرانش را كتك نمي زد. [وايت مسلم]
يكي از بارزترين دلايل شجاعت وي، اين است كه دعوتش را به تنهايي آغاز كرد و در برابر كفار و سرداران قريش مقاومت نمود تا اينكه خداوند، او را پيروز گردانید. رسول خدا - صلى الله عليه وسلم - هیچگاه نگفت: من، تنهايم و همه مردم در برابرم ايستاده اند؛ بلكه بر خداوند - عز وجل - توكل نمود و مردم را آشكارا به دين خدا فرا خواند. وي، شجاعترين مردم بود و از همه آنان، قاطعيت بيشتري داشت. در مواضعي كه ساير مردم، فرار مي كردند، او، ثابت قدم مي ماند.
نبي اكرم - صلى الله عليه وسلم - سالها در غار حرا به عبادت پرداخت؛ بدون اينكه مورد تعرض و اذيت و آزار قرار بگيرد، اما به محض اينكه دعوت توحيد را آشكار ساخت و مردم را به يكتاپرستي فرا خواند، همه كفار، او را هدف قرار دادند و با تعجب گفتند: } «أَجَعَلَ الْآلِهَةَ إِلَهاً وَاحِداً » [ص:5]
يعني: "آيا او، به جای این همه خدا، به خدای واحدی معتقد است"؟
آنان، بتها را واسطه قرار مي دادند؛ چنانچه خداوند - عز وجل - به نقل قول از آنان مي فرمايد: { مَا نَعْبُدُهُمْ إِلَّا لِيُقَرِّبُونَا إِلَى اللَّهِ زُلْفَى } [زمر:3]
يعني: "ما، بتها را صرفاً بدين خاطر عبادت مي كنيم كه ما را به خداوند نزديك گردانند".
مشركين، توحيد ربوبيت را قبول داشتند. خداوند متعال، مي فرمايد: { وَلَئِن سَأَلْتَهُم مَّنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ لَيَقُولُنَّ اللَّهُ } [لقمان:25]
يعني: "اگر از مشركين سؤال كني كه آسمانها و زمين را چه كسي آفريده است، حتماً در جواب مي گويند: الله".
برادر مسلمانم! بد نيست در اينجا نگاهي به اوضاع امروزي مسلمانان بيندازيم.ملاحظه مي كنيم كه چگونه به دام شرك افتاده اند؛ عده اي مردگان را صدا مي زنند، برخي به آنان توسل مي جويند، براي آنان نذر مي كنند، از آنان مي ترسند و به كمك آنها اميدوارند، تا جايي كه ريسمان ارتباط آنان با خداوند - عز وجل - قطع شده است و مردگان را به منزله خداوند زنده و جاويدان قرار داده اند: { إِنَّهُ مَن يُشْرِكْ بِاللّهِ فَقَدْ حَرَّمَ اللّهُ عَلَيهِ الْجَنَّةَ وَمَأْوَاهُ النَّارُ} [مائده:72]
يعني: "هر كس به خدا شرك ورزد، خداوند، بهشت را بر او حرام مي نمايد و جايش در آتش است".
اكنون كه سخن از شجاعت به ميان آمد، كوه احد در سمت شمال، نگاهمان را از داخل خانه به سوي خود جلب مي كند؛ همان جايي كه نبردي سنگين ميان اسلام و كفر رخ داد.
پيامبر اكرم - صلى الله عليه وسلم - در اين جنگ به شدت مجروح گرديد، چهره مباركش خونین شد، دندانهايش شكست و از ناحيه سر به شدت آسيب ديد و بدین سان صبر و ثبات و شجاعتش در اين نبرد سنگين، به نمايش درآمد و هویدا گردید.
سهل بن سعد - رضي الله عنه - از آن روز بزرگ و از زخمي شدن نبي اكرم - صلى الله عليه وسلم - سخن به ميان آورد و گفت: به خدا سوگند، من می دانم که چه كسي زخم رسول خدا - صلى الله عليه وسلم - را شستشو مي داد و چه كسي آب مي ريخت و زخم آن حضرت - صلى الله عليه وسلم - با چه چیزی مداوا گرديد. علي بن ابي طالب - رضي الله عنه - آب مي ريخت و فاطمه رضي الله عنها زخم را شستشو مي داد. هنگامي كه فاطمه رضي الله عنها متوجه شد آب، باعث افزايش خونريزي مي شود، قطعه اي حصير برداشت و آن را سوزاند و بر زخم گذاشت. در نتيجه، خونريزي متوقف شد. [روايت مسلم]
عباس بن عبدالمطلب - رضي الله عنه - رسول الله - صلى الله عليه وسلم - را در نبرد حنين چنين توصيف مي نمايد: هنگامي كه مسلمانان پشت كردند و برگشتند،نصب اكرم - صلى الله عليه وسلم - همچنان مرکبش را به سوي كفار مي راند. من كه افسار مرکبش را به دست داشتم، سعي مي نمودم كه آن را نگه دارم تا به سرعت پيش نرود. در اين اثنا نبي اكرم - صلى الله عليه وسلم - مي فرمود:
«أنا النبی لا کذب ... أنا بن عبدالمطلب»
يعني:"من، پيامبري هستم كه دروغ نمي گويد؛ من، فرزند عبدالمطلب هستم". [روايت مسلم]
آري! علی بن ابی طالب - رضي الله عنه - ، آن شهسوار شجاع، صاحب مواقف و وقايع معروف و مشهور، در مورد رسول الله - صلى الله عليه وسلم - مي گويد: هنگامي كه تنور جنگ داغ مي شد و جنگ تن به تن، آغاز مي گرديد، به رسول خدا - صلى الله عليه وسلم - پناه مي برديم. پس آن حضرت - صلى الله عليه وسلم - از همه ما به دشمن نزديكتر بود. [شرح السنی؛ نگا: صحيح مسلم 3/1401]
صبر رسول خدا - صلى الله عليه وسلم - در امر دعوت، مثال زدني است و الگويي نيكو براي ما به شمار مي رود. تا آنجا كه خداوند - عز وجل - ، پرچم اين دين را به اهتزاز درآورد و سپاه اسلام، شبه جزيره عربستان و ماوراءالنهر را زير پا گذاشت و اسلام وارد شهرها و روستاهاي مختلف اين ديار گرديد.
رسول الله - صلى الله عليه وسلم - می فرماید: "زماني كه هيچكس ترسانده نمي شد، من به خاطر خدا ترسانده شدم و زماني كه هيچ كس اذيت و آزار نمي شد، من به خاطر خداوند اذيت و آزار شدم. سي شبانه روز مي گذشت و من و بلال غذايي نداشتيم كه موجود زنده اي آن را بخورد مگر چيز اندكي كه زير بغل بلال جاي مي گرفت".[روايت ترمذي و احمد]
-------------------------------------------------------------
منبع: یک روز در خانه ی پیامبر (ص) /مؤلف:عبدالقادر ترشابی
به نقل از سایت رسول الله
|
بازگشت به ابتدای
صفحه
بازگشت به نتایج قبل
چاپ
این مقاله
ارسال مقاله به دوستان |
|
|
|
|
|