Untitled Document
 
 
 
  2024 Nov 21

----

19/05/1446

----

1 آذر 1403

 

تبلیغات

حدیث

 

پيامبر صلى الله عليه و سلم فرموند: " من سأل الله الشهادة بصدق بَلَّغَهُ الله منازل الشهداء وإن مات على فراشه " (روايت مسلم)
" هر كسى كه صادقانه از خداوند طلب شهادت كند، خداوند او را به مرتبه شهداء خواهد رساند، گر چه در بستر مرگش نيز بميرد ".

 معرفی سایت

نوار اسلام
اسلام- پرسش و پاسخ
«مهتدين» (هدايت يافتگان)
اخبار جهان اسلام
تاریخ اسلام
کتابخانه آنلاین عقیده
سایت اسلام تکس - پاسخ به شبهات دینی
خانواده خوشبخت
شبکه جهانی نور
سایت خبری تحلیلی اهل سنت
بیداری اسلامی
صدای اسلام

 

 

 

  سخن سایت

قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) ‏عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين».
امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل».

لیست الفبایی     
               
چ ج ث ت پ ب ا آ
س ژ ز ر ذ د خ ح
ف غ ع ظ ط ض ص ش
ه و ن م ل گ ک ق
ی
   نمایش مقالات

قرآن و حدیث>مسائل قرآنی و حدیث>حدیث > احتمالات شک در حدیث

شماره مقاله : 1951              تعداد مشاهده : 443             تاریخ افزودن مقاله : 4/4/1389

احتمالات شک در حدیث

 

تألیف :
مهندس آدم غلامی

 


با مراجعه به علم آمار و احتمال، می‌توان تمام احتمالاتی را که این علم در زیر سؤال بردن یک حدیث پیشنهاد می‌کند مشخص کرد. بدین ترتیب که ابتدا خود موارد شک را چه در سند و چه در متن متذکر می‌شویم و سپس احتمال وجود اولین عامل با عامل دوم و سپس اولی با دومی و سومی و سپس اولی با دومی و سومی و چهارمی و همین‌طور تا آخر. و اکنون همین را برای دومی و سومی  و ... تکرار می‌کنیم که در این صورت می‌توان تمامی احتمالات شک و تردید را در مورد صحت یک حدیث به دست آورد.
هر چند که نظرات علمای حدیث‌شناسی و مذاهبشان از نظر بنیادی یکی است اما در شناسایی احادیث و درجه‌بندی آن‌ها متفق القول نیستند. اکنون در این بخش تمام مواردی را که عوامل شک در یک حدیث[1] هستند مشخص می‌کنیم و در نظر گرفتن احتمالات را به عهده‌ی خواننده می‌گذاریم.
به طور کلی مواردی که باید در صحت و سقم[2] یک حدیث مورد بررسی قرار گیرند به قرار زیر است:
1- آنچه که مربوط به رجال سند می‌شود.
2- آنچه که به ارتباط رجال سند (با هم) می‌پردازد.
3- آنچه که در مورد ارتباط سندهای مختلف یک روایت بحث می‌کند.
4- آنچه که به ارتباط متن‌ها و سندهای یک روایت می‌پردازد.
5- آنچه که در مورد خود متن و محتوا و مفهوم آن بحث می‌کند.
اکنون شرح مختصری از موارد فوق را می‌آوریم:
1- آنچه که مربوط به رجال سند است
آیا مشخص است که این راوی کیست؟ اهل کجاست؟ نسبش از کجاست؟ چگونه آدمی است؟ چه زندگی داشته است؟ آیا اهل صداقت و راستی بوده است یا نه؟ آیا اهل روایت حدیث بوده است؟ آیا احادیث زیادی از او نقل شده است؟ آیا این حدیث را خودش مستقیما شنیده است؟ و اگر شنیده است آیا درست آن را فهم کرده است؟ و اگر فهم کرده است آیا درست آن را نقل کرده است؟ با توجه به این که همیشه نمی‌شود حدیث را لفظ به لفظ روایت کرد آیا در روایت مفهومی، راوی بر فهم روایت مسلط بوده است؟ آیا راوی اهل لغت عرب بوده است یا نه؟ آیا این شخص به نسبت مذهبی و یا فکری و یا آیینی و یا راه و روشی و حرکتی و یا رفتاری و یا عملکردی تعصب داشته است یا نه؟ و احادیثی را که روایت کرده است چه ارتباطی با تمایلات و گرایش‌های فکری او دارد؟ آیا این شخص از لحاظ فکری و ذهنی و دماغی سالم است یا نه؟ و آیا دیوانه نیست و سابقه‌ی دیوانگی نداشته است؟ و اگر قسمتی از حافظه‌اش را از دست داده و یا به کلی حافظه‌اش را از دست داده و دچار اختلال حواس شده است آیا این مسأله به بعد از روایت کردنش مربوط می‌شود و یا قبل از روایت کردنش؟ آیا به خاطر پیری حافظه‌اش در موقع روایت کردن ضعیف نشده است؟ آیا حافظه‌ی راوی در دریافت و تلقی سخن دیگران و رساندن روایت به دیگران مورد اطمینان است؟ خود راوی تا چه حد به کارآیی و حافظه‌‌اش اطمینان داشته و بر آن واقف بوده است؟ تقوا و حذرش از روایت کردن در چه حد بوده است؟ آیا این فرد ناآگاهانه و یا به دلیل کم اهمیت دادن به موضوع و یا به دیل سستی عقل، غیر عمدی (با وجود حافظه‌ی ضعیف) به روایت حدیث مبادرت نورزیده است؟ و آیا این شخص اهل زیانباری نبوده است؟ بدین معنی که: چیزی را شخصاً نشنیده باشد و چنان وانمود کند که شنیده است، کما این که معمول است. و یا از اسم شخصیت‌های برجسته، در روایت کردن سوء استفاده نمی‌کند و نکرده است؟ و یا از وجود شخصیت‌های برجسته، در برجسته نشان دادن شخصیت خودش سوء استفاده نکرده است؟ و آیا از تشابه اسمی اساتیدش، با اساتید معتبر دیگر، سوء استفاده نکرده است؟
لازم به ذکر است که موارد فوق شرح مختصری از عوامل اصلی جرح به نسبت رجال احادیث می‌باشند.
 
2- آنچه به ارتباط رجال سند، با هم می‌پردازد
آیا راویان سند، واقعاً متن روایت را خود شخصاً از همدیگر شنیده‌اند و در بین آن‌ها چه آشکارا و چه پنهان، دروغی در روایت کردن از همدیگر، روی نداده است؟ آیا واقعاً مطابق ضوابط سند، این سند متصل و یکپارچه است؟ یا تشکیل شده از پاره‌هایی ناهمگون، که با قدری تیزبینی مشخص می‌شود. این بخش درواقع به کشف انقطاع و ارسال در سند می‌پردازد.
 
3- آنچه که در مورد ارتباط سندهای مختلف یک روایت بحث می‌کند
آیا در سندهای مختلف یک روایت، هیچ عامل مشکوکی ظاهری و باطنی که عقل سلیم را به تعجب وادارد پیدا نمی‌شود؟ و هر آن سؤالی که در این رابطه، باعث شک می‌شود آیا جوابی منطقی دارد؟ که این مورد را از طریق تبیین مخالف و علل الحدیث می‌توان بررسی کرد.
 
4- آنچه که به ارتباط متن‌ها و سندهای مختلف یک روایت می‌پردازد
گاهی پیش می‌آید که یک روایت با وجود متن ثابت، سندهای مختلفی دارد و یا برعکس. و یا گاهی پیش می‌آید که یک روایت هم سندها و هم متن‌ها مختلفی دارد. سؤال این است که این عدم همگونی متن‌ها و اسانید را چگونه می‌توان حل کرد و از تکثّر روایات در رابطه با یک موضوع، چه بهره‌هایی می‌توان گرفت؟ تضاد روایات را چگونه می‌توان حل کرد؟ و عوامل ضعف پیدا و ناپیدای روایات را چگونه می‌توان شناسایی و علاج نمود؟
که این مورد را باید از طریق اختلاف الحدیث ریشه‌یابی کرد. می‌توان برای فهم بیش‌تر این موضوع به کتاب «اختلاف الحدیث» اثر امام شافعی مراجعه کرد.
 
5- آنچه که در مورد خود متن و محتوا و مفهوم آن بحث می‌کند
آیا متن احادیث با مقاصد تشریع آسمانی و آیات صریح قرآنی و مسلمات عقلی، منافاتی ندارد؟
این‌ها (به صورت بسیار فشرده) انواع مواردی است که باید در مورد هر حدیثی (چه از نظر سند و چه از نظر متن) تست شوند. برای فهم موارد کاربردی از مطالب فوق و مذاهب أئمه‌ی حدیث در تصانیف و تألیفات و مراجع حدیث، بهتر است به فصول اولیه‌ی کتاب مقدمه‌ی ابن صلاح شاهرزوری» مراجعه کرد.
 


[1]- عوامل تردید در صحت و یا عدم صحت یک حدیث.
[2]- معانی لغوی و عام آن‌ها مدنظر است.
 



 
بازگشت به ابتدای صفحه     بازگشت به نتایج قبل                       چاپ این مقاله      ارسال مقاله به دوستان

اقوال بزرگان     

قيل للحسن رحمه الله: إن ناساً يقولون: من قال لا إله إلا الله دخل الجنة، فقال: «من قال لا إله إلا الله فأدى حقها وفرضها دخل الجنة». "جامع العلوم والحكم " (ص : 224). به امام حسن بصری رحمه الله گفته شد: بعضی از مردم می گویند که هرکس بگوید " لا إله إلا الله " وارد بهشت می شود، ایشان فرمودند: « (آری) هرکس بگوید " لا إله إلا الله " بشرطیکه حق آنرا اداء کند و فرضش را بجای آورد داخل بهشت خواهد شد».

تبلیغات

 

منوی اصلی

  صفحه ی اصلی  
 جستجو  
  روز شمار وقايع
  عضویت در خبرنامه  
پیشنهادات وانتقادات  
همكارى با سايت  
ارتباط با ما  
 درباره ی ما  
 

تبیلغات

آمار

خلاصه آمار بازدیدها

امروز : 11556
دیروز : 5614
بازدید کل: 8801715

تعداد کل اعضا : 608

تعداد کل مقالات : 11123

ساعت

نظر سنجی

كداميك از كانال‌هاى اهل سنت فارسى را بيشتر مي‌پسنديد؟

كانال فارسى نور

كانال فارسى كلمه

كانال فارسى وصال

نمایش نتــایج
نتــایج قبل
 
.محفوظ است islamwebpedia.com تمامی حقوق برای سایت
All Rights Reserved © 2009-2010