|
|
قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين». امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل». |
|
تاریخ اسلام>آثار>الامامة و السیاسة
شماره مقاله : 1892 تعداد مشاهده : 463 تاریخ افزودن مقاله : 1/4/1389
|
الإمامة و السیاسة منسوب به ابن قتیبه
از جمله کتابهایی که تاریخ صدر اسلام را تحریف کرده است کتاب الإمامة و السیاسة منسوب به ابن قتیبة میباشد. دکتر عبدالله عسیلان در کتاب «الإمامة و السیاسة فی میزان التحقیق العلمی» ادله و براهینی را ذکر کرده که بیانگر این میباشد کهاین کتاب به دروغ به امام ابن قتیبه نسبت داده شده است، از جمله این ادله موارد زیر است: · کسانی که در مورد زندگی نامه ابن قتیبه سخن گفتهاند و شرح حال او را نوشتهاند هیچ یک بیان نکردهاند که او کتابی با نام «الإمامة و السیاسة» نوشته باشد و در بحث تاریخ فقط کتابی از او سراغ داریم که «المعارف» نام دارد. · کسی که این کتاب را مطالعه کرده باشد در مییابد که ابن قتیبه در دمشق و مغرب اقامت کرده است، حال آنکه ابن قتیبه از بغداد فقط به دینور رفته است. · روش و شیوهای که مؤلف در کتاب «الإمامة و السیاسة» در پی گرفته است به صورت کامل با روش ابنقتیبه در کتابهای موجود او فرق دارد، زیرا ابن قتیبه برای کتابهای مقدمهای طولانی ذکر میکند و در آنها روش و هدف خود از آن تألیف را بیان میکند، اما در کتاب «الإمامة و السیاسة» نویسنده مقدمهای بسیار کوتاه را آورده که بیشتر از سه سطر نمیباشد. علاوه بر این از حیث روش نیز با تألیفات ابن قتیبه تفاوت دارد و چنین روشی در نوشتهی ابن قتیبه به چشم نمیخورد. · مؤلف کتاب به شکلی از أبو لیلی روایت میکند که انگار مستقیماً با او ملاقات داشته است، و این ابو لیلی، محمد بن عبدالرحمن بن أبو لیلی فقیه قاضی کوفه است که در سال 148ﻫ وفات یافته است و معروف این است که ابن قتیبه در سال 213ﻫ یعنی 65 سال بعد از وفات ابولیلی به دنیا آمده است. · راویان و شیوخی که ابن قتیبه معمولاً در کتابهای خود از آنان نقل قول میکند در هیچ جای کتاب ذکری از آنها به میان نیامده است. · بسیاری از روایات او با صیغه تمریض و اشاری و نامعلوم آمده است، زیرا در بسیاری از جاها در این کتاب آمده است: از برخی از مصریان روایت کردهاند؛ از محمد بن سلیمان از مشایخ اهل مصر روایت کردهاند، برخی از مشایخ مغرب به ما روایت کردهاند، از برخی از مشایخ روایت کردهاند؛ یکی از مشایخ به ما روایت کرده است. چنین ترکیباتی از اسلوب و عبارات ابن قتیبه بسیار دور میباشد و چنین چیزهایی در هیچ یک از کتابهای وی وارد نشده است. · نویسنده کتاب «الإمامة و السیاسة» از دو نفر از علمای بزرگ مصر روایت میکند، حال آ«که ابن قتیبه به مصر نرفته و از این دو عالم کسب علم نکرده است.[1] ابن قتیبه در نزد علما جایگاهی والا دارد و علما او را از اهل سنت میدانند و معتقدند که از حیث علم و دین فردی ثقه است. سلفی میگوید: ابن قتیبه از افراد ثقه و از اهل سنت است. ابن حزم در مورد وی میگوید: او در علم و دین فردی ثقه است. خطیب بغدادی هم در این مورد از وی تبعیت کرده است. ابن تیمیه در مورد وی میگوید: ابن قتیبه از منتسبان به امام احمد و اسحاق است و از کسانی که اقدام به نصرت مذاهب مشهور اهل سنت کرده است.[2] مردی که میان علمای محقق چنین منزلت و جایگاهی داشته باشد، آیا معقول است که مؤلف کتاب «الإمامة و السیاسة» باشد که تاریخ را تحریف کرده و چیزهایی را به صحابه بزرگوار منتسب ساخته که در آنان نیست؟![3] دکتر علی نفیع علیانی در کتاب «عقیدة الإمام ابن قتیبة عن کتاب الإمامة و السیاسة» میگوید: بعد از اینکه کتاب «الإمامة و السیاسة» را به صورتی دقیق خواندم این باور نزد من رجان یافت که مؤلف آن یک رافضی خبیث است که خواسته به خاطر کثرت تألیفات ابن قتیبه و شهرت او در مردم به حمایت از مذهب اهل حدیث، این کتاب را داخل در کتابهای ابن قتیبه نماید و احتمالاً از رافضیان مغرب باشد، زیرا ابن قتیبه در مغرب از شهرت و آوازه نیکویی برخوردار است.[4] چیزهایی که رافضی بودن مؤلف الإمامة و السیاسة را رجان میدهد موارد زیر است: · مؤلف کتاب از زبان علی بن أبی طالب روایت کرده که به مهاجران گفت: ای گروه مهاجر، خدا را خدا را در نظر داشته باشید و سلطه و حکومت محمد بر عرب را از خانه و کاشانهاش به خانههای خود خارج نکنید و اهل او را از جایگاه و حق او در میان مردم دفع نکنید، ای گروه مهاجر، به خدا قسم ما مستحق ترین مردم به او هستیم، زیرا ما اهل بیت میباشیم و ما نسبت به بدست گرفتن خلافت از شما مستحق تر هستیم. به خدا قسم خلافت در میان ما اهل بیت است، پس از هوا و هوس خود پیروی نکنید، چه در این صورت از از راه خدا گمراه میشوید.[5] جز شیعه کسی بهاین اعتقاد ندارد که خلافت در میان اهل بیت موروثی است. · مؤلف این کتاب به صحابه طعن و عیب وارد کرده است و ابن عمر را فردی ترسو و سعد بن أبی وقاص را شخصی حسود معرفی نموده و بیان کرده که محمد بن مسلمه به خاطر اینکه علی مرحب یهودی را در خیبر به هلاکت رساند از علی خشمگین بود و بیان کرده کهاین عائشه بود که فرمان قتل عثمان را صادر کرد.[6] طعن و عیب وارد کردن به صحابه از بارزترین خصوصیات صحابه میباشد. خوارج نیز گرچه در این خصوصیت با آنان مشترک میباشند اما خوارج عموم صحابه را مورد طعن و عیب قرار نمیدهند. [7] · مؤلف بیان کرده که مختار بن أبوعبید از طرف مصعب بن زبیر به قتل رسید زیرا وی مردم را اهل بیت رسول خدا دعوت میکرد و خرافاتهای مختار و اینکه ادعای وحی را داشت بیان نکرده است و این رافضیان هستند که مختار را بهاین خاطر که از قاتلان حسین بن علی انتقام گرفت دوست دارند، اما ابن قتیبه مختار را در شمار کسانی ذکر کرده که بر حاکم جامعه خروج کردند و بیان کرده که او ادعای این را داشت که جبرئیل نزد وی میآید.[8] · مؤلف این کتاب در مورد خلافت ابوبکر و عمر و عثمان فقط بیست و پنج صفحه نوشته است، اما در مورد فتنه موجود میان صحابه دویست صفحه نوشته است. پس مؤلف آن دور از تاریخ اسلام را که روشن و آشکار و تابناک است به صورت مختصر بیان کرده و صفحات زیادی را به تاریخی جعلی اختصاص داده که فقطاندکی از آن صحیح میباشد. چنین کاری از اخلاقیات معروف و شناخته شده رافضیان میباشد. از گمراهی و خواری به خدا پناه میبریم. محمود شکری آلوسی میگوید: از جمله نیرنگها و دسیسههای رافضیان این است به نامهای مردان معتبر اهل سنت نگاه میکنند و هر کس را پیدا کنند که از حیث نام و لقب با یکی از آنها موافق باشد روایت حدیث آن فرد شیعی را به او اسناد میدهند و هر کس از اهل سنت که به آن فرد آشنایی نداشته باشد اعتقاد مییاید که او یکی از ائمه است قولش را معتبر دانسته و به روایت او اعتماد میکند، مانند سدی که دو نفر هستند یکی سدی کبیر و دیگری سدی صغیر. سدی کبیر از افراد ثقه اهل سنت است، اما سدی صغیر از جاعلان و کاذبان و یک رافضی افراطی است. نیز مانند عبدالله بن قتیبه کهیک رافضی افراطی است و عبدالله بن مسلم بن قتیبه که از افراد موثق اهل سنت است. این فرد سنی کتابی را به نام «المعارف» نوشته است و آن فرد رافضی هم کتابی را نوشته و آن را «المعارف» نامیده است تا بدین وسیله گمراه گری کند.[9] این سخن از جمله دلایلی است کهاین باور را رجحان میدهد که کتاب الإمامة و السیاسة اثر ابن قتیبه رافضی باشد و نه ابن قتیبه سنی و موثق؛ و مردم به خاطر تشابه نام این دو، دچار اشتباه و اختلاط شدهاند.[10]
به نقل از: سيره أميرالمؤمنين علي بن أبي طالب رضي الله عنه و شخصيت و عصر او، تألیف: دكترعلي محمد محمد صلابی
[1] - عقیدة الذمام ابن قتیبة، علی علیانی، ص90. [2] - لسان المیزان3/357؛ تحقیق مواقف الصحابة2/144. [3] - تحقیق مواقف الصحابة2/144. [4] - الفتاوی، ابن تیمیه17/391. [5] - الإمامة و السیاسة1/12. [6] - همان1/54-55. [7] - عقیدة الإمام ابن قتیبة، علیانی، ص91. [8] - الإمامة و السیاسة2/20. [9] - محتصر التحفة الأثنی عشریه، آلوسی، ص32. [10] - عقیدة الإمام ابن قتیبة، ص93.
|
بازگشت به ابتدای
صفحه
بازگشت به نتایج قبل
چاپ
این مقاله
ارسال مقاله به دوستان |
|
|
|
|
|