|
|
قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين». امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل». |
|
تاریخ اسلام>مسائل تاریخ اسلام>یهود > برخی از صفتهای یهودیان در قرآن
شماره مقاله : 1837 تعداد مشاهده : 309 تاریخ افزودن مقاله : 28/3/1389
|
برخی از صفتهای یهودیان در قرآن با بررسی تاریخ یهودیان و مواضع آنها در برابر پیامبر اکرم صلي الله عليه و سلم به خوبی به کارهای زشت و اخلاق پستی که آنها بدان متصف بودند، پی میبریم. یهودیان مدام درصدد شکنجه و آزار و اذیت پیامبر اکرم صلي الله عليه و سلم و مسلمانان بودند. قرآن، از برخی رنجها سخن گفته و کتابهای حدیث و سیره در تاریخ، سرشار از رخدادهای بزرگی است که توسط یهودیان اتفاق افتاده است. قرآن و سنت نبوی صفات زشت آنها را مانند نفاق و بیادبی نسبت به خدا و پیامبرش و مکر و فریب و سازش و استفاده ننمودن آنان از علم و کینهتوزی و نفرت و حسد و حرص و آزمندی و بخل و قدرنشناسی و بیحیایی و غرور و تکبر و شرک ورزیدن و مبارزه با پیامبران و صالحان و تقلید کورکورانه و کتمان علم و تحریف مطالب و حیلهگری و حلال جلوه دادن حرامها و تفرقه افکنی و طبقاتی عمل کردن در اجرای احکام و رشوهخواری و دروغ و زشتی و ... را بیان کرده است.[1] اکنون به برخی از این صفتهای زشت که در قرآن کریم آمده است، اشاره میکنیم: 1- شرک ورزیدن در عبادت عبادت یهودیان براساس تعالیم قرآنی، آمیخته با شرک و باطل است؛ زیرا آنها بر این باورند که خداوند دارای فرزند میباشد و در عبادت خداوند، کسانی دیگر غیر از او را با او شریک قرار میدهند؛ چنانکه خداوند برخی از مظاهر شرک را که آنها مرتکب آن شدند، ثبت کرده و فرموده است: { وَقَالَتِ الْيَهُودُ عُزَيْرٌ ابْنُ اللَّهِ وَقَالَتِ النَّصَارَى الْمَسِيحُ ابْنُ اللَّهِ ذَلِكَ قَوْلُهُمْ بِأَفْوَاهِهِمْ يُضَاهِئُونَ قَوْلَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ قَبْلُ قَاتَلَهُمُ اللَّهُ أَنَّى يُؤْفَكُونَ (٣٠)اتَّخَذُوا أَحْبَارَهُمْ وَرُهْبَانَهُمْ أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّهِ وَالْمَسِيحَ ابْنَ مَرْيَمَ وَمَا أُمِرُوا إِلا لِيَعْبُدُوا إِلَهًا وَاحِدًا لا إِلَهَ إِلا هُوَ سُبْحَانَهُ عَمَّا يُشْرِكُونَ (٣١)(توبه، 30 – 31) «یهودیان میگویند: عزیر پسر خدا است و نصاری میگویند: مسیح پسر خدا است. این سخنی که آنان به زبان میگویند، به گفتار کافرانی میماند که پیش از آن همچنین میگفتند. خداوند کافران را نفرین و نابود کند، چگونه باز داشته میشوند؟! یهودیان و نصاری علاوه بر خدا، علمای دینی و پارسایان خود را هم به خدایی پذیرفتند. مسیح پسر مریم را نیز خدا میشمارند و بدیشان جز این دستور داده نشده است که تنها خدای یگانه را بپرستید و بس. جز خدا، معبودی نیست و او پاک و منزه است از شرکورزی و چیزهایی که ایشان، آنها را انباز قرار میدهند.» آنها در شرک ورزیدن به این سخن گذشته اکتفا نکردند؛ بلکه پیامبران و انسانهای صالح خودشان را عبادت کردند و قبرهای آنان را مسجد و بتهایی قرار دادند که به جای خدا میپرستیدند. پیامبر اکرم صلي الله عليه و سلم فرمود: «خداوند یهودیان را بکشد و نابود کند؛ آنها قبرهای پیامبران خود را مسجد قرار دادند.»[2] 2- مبارزه با صالحان و پیامبران آنان علاوه بر اینکه علما و دانشمندان خود را تا حد پرستش، مقدس میپنداشتند، از طرفی در جنگیدن و مبارزه با پیامران و صالحان باکی نداشتند و از راههای مختلف و با تمام امکانات در مقابل آنان میایستادند و حتی از کشتن آنها امتناع نمیورزیدند. آن گونه که با زکریا و عیسی علیه السلام چنین کردند؛ چنانکه خداوند عزوجل ما را به این موارد خبر داده است و بعد از بیان انواعی از عذابها که بر آنها فرود آورده است، فرمود: { وَإِذْ قُلْتُمْ يَا مُوسَى لَنْ نَصْبِرَ عَلَى طَعَامٍ وَاحِدٍ فَادْعُ لَنَا رَبَّكَ يُخْرِجْ لَنَا مِمَّا تُنْبِتُ الأرْضُ مِنْ بَقْلِهَا وَقِثَّائِهَا وَفُومِهَا وَعَدَسِهَا وَبَصَلِهَا قَالَ أَتَسْتَبْدِلُونَ الَّذِي هُوَ أَدْنَى بِالَّذِي هُوَ خَيْرٌ اهْبِطُوا مِصْرًا فَإِنَّ لَكُمْ مَا سَأَلْتُمْ وَضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ الذِّلَّةُ وَالْمَسْكَنَةُ وَبَاءُوا بِغَضَبٍ مِنَ اللَّهِ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ كَانُوا يَكْفُرُونَ بِآيَاتِ اللَّهِ وَيَقْتُلُونَ النَّبِيِّينَ بِغَيْرِ الْحَقِّ ذَلِكَ بِمَا عَصَوْا وَكَانُوا يَعْتَدُونَ (٦١) } (بقره، 61) «و به یاد آورید آن گاه را که گفتید: ای موسی، ما بر یک خوراکی شکیبایی نداریم و از خدای خود برای ما آنچه را از زمین از سبزی و خیار و گندم و سیر و عدس و پیاز میرویاند، بخواه. موسی گفت: آیا برآنید که چیز پستتر را جانشین چیز بهتر سازید؟ سپس به شهری فرود آیید که در آنجا آنچه را خواستهاید، خواهید یافت و گرفتار خواری و تنگ دستی شدند و در خور خشم خدا گردیدند. این هم بدان علت بود که به آیات خدا کفر میورزیدند و پیغمبران را بدون سبب میکشتند. این به خاطر سرکشی و تجاوز از حق بود.» 3- کتمان و پوشاندن علم و تحریف حقایق کتمان علم و تحریف حقایق یکی از صفات مذموم و زشت یهودیان از زمان قدیم بوده است. از ابوهریره رضي الله عنه روایت است که پیامبر اکرم صلي الله عليه و سلم فرمود: «به بنی اسرائیل گفته شد: { وَإِذْ قُلْنَا ادْخُلُوا هَذِهِ الْقَرْيَةَ فَكُلُوا مِنْهَا حَيْثُ شِئْتُمْ رَغَدًا وَادْخُلُوا الْبَابَ سُجَّدًا وَقُولُوا حِطَّةٌ نَغْفِرْ لَكُمْ خَطَايَاكُمْ وَسَنَزِيدُ الْمُحْسِنِينَ (٥٨) } (بقره، 58) «(به یاد آورید) آن گاه را که گفتیم به این شهر وارد شوید و هر گونه که میخواهید و هرچه که لازم دارید، فراوان و آسوده بخورید و از دروازه (آن شهر) با خشوع و خضوع وارد شوید و بگویید خدایا از گناهان ما درگذر تا گناهان شما را بیامرزیم. ما به نیکوکاران فزونی میبخشیم.» امّا آنها به تحریف این آیه پرداختند و در حالی که عقب عقب بر مقعد خود میخزیدند، وارد شدند و گفتند: دانهای در پوست میخواهیم[3].» و از بزرگترین علوم و دانشهایی که یهودیان به کتمان و پنهان نمودن آن پرداختند و تلاش نمودند تا حقیقت را مخفی نگه دارند، علم بر نبوت محمد صلي الله عليه و سلم بود. از ابن عباس رضي الله عنه روایت است که گفت: رافع بن حارثه و سلام بن مشکم و مالک بن الصیف و رافع بن حرمه نزد پیامبر اکرم صلي الله عليه و سلم آمدند و گفتند: ای محمد! مگر تو نمیگویی که بر دین و آیین ابراهیم هستی و به تورات که نزد ماست، ایمان داری و گواهی میدهی که تورات از جانب خدا و حق است. پیامبر اکرم صلي الله عليه و سلم فرمود: بله ولی شما به تحریف آن پرداختهاید و به انکار اموری پرداختید که از شما بر آن امور عهد گرفته شده بود و آنچه را که به آن فرمان داده شده بودید که برای مردم بیان کنید، پنهان کردید؛ پس من از بدعت گذاری شما بیزارم. گفتند: پس ما به آن چیزی تمسک میجوییم که در اختیار داریم؛ پس ما بر هدایت و حق هستیم و به تو ایمان نمیآوریم و از تو پیروی نمیکنیم[4] آن گاه خداوند در مورد آنها این آیه را نازل فرمود: { قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لَسْتُمْ عَلَى شَيْءٍ حَتَّى تُقِيمُوا التَّوْرَاةَ وَالإنْجِيلَ وَمَا أُنْزِلَ إِلَيْكُمْ مِنْ رَبِّكُمْ وَلَيَزِيدَنَّ كَثِيرًا مِنْهُمْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ طُغْيَانًا وَكُفْرًا فَلا تَأْسَ عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ (٦٨) } (مائده، 68) «(ای فرستاده خدا!) بگو: اهل کتاب شما بر هیچ نخواهید بود، مگر آنکه تورات و انجیل و آنچه از سوی پروردگارتان برایتان نازل شده است بر پادارید، ولی آنچه بر تو ازسوی پروردگارت نازل شده است، بر عصیان و طغیان وکفر و ظلم بسیاری از آنان میافزاید بنابراین، بر گروه کافران غمگین مباش.» 4- تفرقه یهودیان دارای افکار مختلفی هستند و در احکام با هم اختلاف دارند. آنها را متحد میپنداری در حالی که کاملاً به دور از هم و متفرقاند؛ چنانکه خداوند عزوجل آنها را چنین توصیف کرده است: { لا يُقَاتِلُونَكُمْ جَمِيعًا إِلا فِي قُرًى مُحَصَّنَةٍ أَوْ مِنْ وَرَاءِ جُدُرٍ بَأْسُهُمْ بَيْنَهُمْ شَدِيدٌ تَحْسَبُهُمْ جَمِيعًا وَقُلُوبُهُمْ شَتَّى ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لا يَعْقِلُونَ (١٤) } (حشر، 14) «یهودیان هرگز با شما به صورت دسته جمعی جز در پس دژهای محکم و یا از پشت دیوارها نمیجنگند. عداوت و دشمنی در میان خودشان شدت دارد. تو ایشان را متحد میبینی، ولی پراکنده دل بوده و هماهنگ نمیباشند. این بدان خاطر است که مردمان بیشعور و ناآگاهی هستند.» 5- رشوهخواری یکی دیگر از نشانهها و خصوصیات یهودیان در آثار و بقایای جوامعشان این است که آنها همواره برای محقق کردن هدف مورد نظر خود به راهها و وسیلههای مختلف تمسک میجستند گرچه با شریعت آنان متضاد بوده است. مانند: رشوه گیری و خوردن مال حرام؛ چنانکه خداوند میفرماید: { سَمَّاعُونَ لِلْكَذِبِ أَكَّالُونَ لِلسُّحْتِ فَإِنْ جَاءُوكَ فَاحْكُمْ بَيْنَهُمْ أَوْ أَعْرِضْ عَنْهُمْ وَإِنْ تُعْرِضْ عَنْهُمْ فَلَنْ يَضُرُّوكَ شَيْئًا وَإِنْ حَكَمْتَ فَاحْكُمْ بَيْنَهُمْ بِالْقِسْطِ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ (٤٢) } (مائده، 42) «آنان بسی دروغ را میشنوند و میپذیرند و بسیار مال حرام را میخورند. اگر ایشان نزد تو آمدند، در میانشان داوری کن و یا از ایشان روی بگردان و اگر از آنان روی بگردانی، هیچ زیانی نمیتوانند به تو برسانند، ولی اگر در میانشان داوری کردی، دادگرانه داوری کن؛ چراکه بیگمان خداوند دادگران را دوست میدارد.» 6- نفاق با تشکیل دولت اسلامی در مدینه و قدرت و نیرو گرفتن مسلمانان و فزونی عزت و شوکت آنان، نقاب نفاق خود را پنهان کردند؛ چنانکه خداوند میفرماید: { وَإِذَا لَقُوا الَّذِينَ آمَنُوا قَالُوا آمَنَّا وَإِذَا خَلَوْا إِلَى شَيَاطِينِهِمْ قَالُوا إِنَّا مَعَكُمْ إِنَّمَا نَحْنُ مُسْتَهْزِئُونَ (١٤)اللَّهُ يَسْتَهْزِئُ بِهِمْ وَيَمُدُّهُمْ فِي طُغْيَانِهِمْ يَعْمَهُونَ (١٥) } (بقره، 14 – 15) «وقتی که منافقان با مؤمنان روبرو میگردند، میگویند: ما هم ایمان آوردهایم و هنگامی که با رؤسای شیطان صفت خود به خلوت مینشیند، میگویند: ما با شمائیم و مؤمنان را مسخره مینمائیم. خداوند، ایشان را مسخره مینماید و آنان را رها ساخته تا کورکورانه به سرکشی خویش ادامه دهند.» 7- مداهنت و سازشکاری یکی دیگر از صفات یهودیان این بود که درصدد رسیدن به اهداف اقتصادی و مالی خویش بودند بنابراین، اگر با منکری روبرو میشدند، عمل آنان هیچ گونه اثر سوئی در وجود آنان نمیگذاشت. خداوند آنان را به خاطر این عمل، نفرین نموده و فرموده است: { لُعِنَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ بَنِي إِسْرَائِيلَ عَلَى لِسَانِ دَاوُدَ وَعِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ ذَلِكَ بِمَا عَصَوْا وَكَانُوا يَعْتَدُونَ (٧٨)كَانُوا لا يَتَنَاهَوْنَ عَنْ مُنْكَرٍ فَعَلُوهُ لَبِئْسَ مَا كَانُوا يَفْعَلُونَ (٧٩) } (مائده، 78 – 79) «بنی اسرائیل بر زبان داود و عیسی پسر مریم لعن و نفرین شدهاند. این بدان خاطر بود که آنان پیوسته سرکشی میکردند و از حد میگذشتند و آنان از اعمال زشتی که انجام میدادند، دست نمیکشیدند و همدیگر را از زشتکاریها نهی نمیکردند و پند نمیدادند و چه کار بدی میکردند.» 8- استفاده ننمودن از علم و دانش خداوند در قرآن به این موضوع که یهودیان از علم و دانش خویش بهره نگرفتند و هدایت نشدند اشاره مینماید و تصویری دقیق از استفاده ننمودن آنان از علم، ارائه میدهد؛ چنانکه میفرماید: [5] { مَثَلُ الَّذِينَ حُمِّلُوا التَّوْرَاةَ ثُمَّ لَمْ يَحْمِلُوهَا كَمَثَلِ الْحِمَارِ يَحْمِلُ أَسْفَارًا بِئْسَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِ اللَّهِ وَاللَّهُ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ (٥) } (جمعه، 5) «داستان آنان که حکم تورات بر آنان تکلیف شد، سپس چنان که باید رعایتش نکردند، مانند داستان دراز گوشی است که کتابهایی بر دوش کشید. چه بد است داستان گروهی که آیات خدا را دروغ انگاشتند و خداوند، گروه ستمکاران را هدایت نمیکند.» 9- تنفر و حسادت یکی دیگر از صفات یهودیان که در اعماق وجودشان، ریشه دوانیده این است که به موفقیتهایی که دیگران در زندگی به آن دست یافتهاند، حسادت میورزند و نسبت به غیر یهودیان از هر جا که باشد در دل کینه دارند؛ به ویژه اگر آن شخص با پیامبر اکرم صلي الله عليه و سلم ارتباطی داشته باشد؛ چنانکه در قضیة تغییر قبله و تحریم شراب چنین کردند. از ابن مسعود روایت است که وقتی حکم تحریم شراب نازل شد، یهودیان گفتند: مگر برادران شما که مردهاند، شراب نمینوشیدند؛ پس خداوند، این آیه را نازل فرمود: { لَيْسَ عَلَى الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ جُنَاحٌ فِيمَا طَعِمُوا إِذَا مَا اتَّقَوْا وَآمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ ثُمَّ اتَّقَوْا وَآمَنُوا ثُمَّ اتَّقَوْا وَأَحْسَنُوا وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ (٩٣) } (مائده، 93) «بر کسانی که ایمان آوردهاند و کارهای شایسته انجام دادهاند، گناهی به سبب آنچه نوشیدهاند، متوجه آنان نیست. اگر بپرهیزند و ایمان بیاورند و کارهای شایسته انجام دهند و بعد از آن هم از محرمات بپرهیزند و ایمان داشته باشند، سپس بپرهیزند و همة کارهای خود را نیکو کنند و خداوند نیکوکاران را دوست میدارد.» 10- حسادت یهودیان نسبت به پیامبر خدا، به خاطر رسالتی که به او محول گردیده بود، حسادت میورزیدند؛ زیرا آنها گمان میبردند که پیامبری که مبعوث خواهد شد، از آنها خواهد بود که ایشان پیرامون او جمع شوند و به وسیله او با دشمنان خود به جنگ و نبرد خواهند پرداخت. از این رو با بعثت پیامبر اکرم صلي الله عليه و سلم بر آشفته شدند و عقل خود را از دست دادند و در مقابلش ایستادند و با او به دشمنی و کینه و عداوت برخاستند و نسبت به یاران وی که خداوند به آنها نعمت ایمان و هدایت بخشیده بود، حسد میورزیدند[6]؛ چنانکه خداوند متعال در این باره میفرماید: { مِنْ شَرِّ الْوَسْوَاسِ الْخَنَّاسِ (٤)الَّذِي يُوَسْوِسُ فِي صُدُورِ النَّاسِ (٥) } (ناس، 4 – 6) «از شر وسوسهگری که واپس میرود. وسوسهگری است که در سینههای مردم به وسوسه میپردازد از جنها و انسانها.» همچنین میفرماید: { وَدَّ كَثِيرٌ مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ لَوْ يَرُدُّونَكُمْ مِنْ بَعْدِ إِيمَانِكُمْ كُفَّارًا حَسَدًا مِنْ عِنْدِ أَنْفُسِهِمْ مِنْ بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمُ الْحَقُّ فَاعْفُوا وَاصْفَحُوا حَتَّى يَأْتِيَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ (١٠٩) } (بقره، 109) «بسیاری از اهل کتاب از روی رشک و حسد که در وجودشان ریشه دوانده است، آرزو دارند اگر بشود شما را بعد از پذیرش ایمان باز گردانند با اینکه حقانیت برایشان کاملا روشن گشته است؛ پس گذشت نمائید و چشمپوشی کنید تا خدا فرمان دهد. بیگمان خداوند بر هر چیزی توانا است.» 11- غرور و تکبر یهودیان از دیرباز همواره به غرور و تکبر و خود بزرگبینی متصف هستند. آنها به نظر خود از دیگر مردمان پیشرفتهتر و بهتر هستند و گمان میبرند که آنها نسل برگزیدة خدا میباشند و بر این باورند که بهشت از آن یهودیها است و راه یهود راه هدایت است و جز آن، راههای دیگر، راه گمراهی هستند؛ چنانکه خداوند عزوجل در کتاب خود این خصلت مذموم و زشت را بیان نموده[7] و فرموده است: { وَقَالُوا لَنْ يَدْخُلَ الْجَنَّةَ إِلا مَنْ كَانَ هُودًا أَوْ نَصَارَى تِلْكَ أَمَانِيُّهُمْ قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ (١١١) } (بقره، 111) «و گویند جز کسی که یهودی یا نصرانی باشد، هرگز به بهشت در نمیآید و این آرزو و دلخوشی ایشان است. بگو: اگر راست میگویید، دلیل خویش را بیاورید.» رفتار یهودیان با پیامبر اکرم صلي الله عليه و سلم متکبرانه و مغرورانه بود و آن را به صورتهای مختلفی ابراز میداشتند[8]؛ چنانکه ابن عباس میگوید: تنی چند از یهودیان به نامهای: نعمان اضاء؛ بحری بن عمرو و شاس بن عدی نزد پیامبر اکرم صلي الله عليه و سلم آمدند و با او سخن گفتند. رسول خدا آنان را به سوی خدا فراخواند و از عذاب بیمشان داد، گفتند: ای محمد! تو ما را از چه میترسانی؟ ما فرزندان خدا و دوستان او هستیم[9] آن گاه خداوند در مورد آنها این آیه را نازل فرمود: { وَقَالَتِ الْيَهُودُ وَالنَّصَارَى نَحْنُ أَبْنَاءُ اللَّهِ وَأَحِبَّاؤُهُ قُلْ فَلِمَ يُعَذِّبُكُمْ بِذُنُوبِكُمْ بَلْ أَنْتُمْ بَشَرٌ مِمَّنْ خَلَقَ يَغْفِرُ لِمَنْ يَشَاءُ وَيُعَذِّبُ مَنْ يَشَاءُ وَلِلَّهِ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالأرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا وَإِلَيْهِ الْمَصِيرُ (١٨) }(مائده، 18) «یهودیان ونصرانیها میگویند: ما پسران و عزیزان خدائیم. بگو پس چرا شما را در برابر گناهانتان عذاب میدهد؛ بلکه شما انسانهایی همچون سائر انسانها هستید که خدا، آنان را آفریده است و خداوند هر که را بخواهد عذاب میدهد و سلطنت آسمانها و زمین و آنچه میان آن دو است، متعلق به خدا است و برگشت (همه) به سوی او است.» 12- بخل ورزیدن یکی از صفات بارز یهودیان، بخل ورزیدن و انفاق نکردن است؛ چنانکه آنها نزد مردانی از انصار آمدند و گفتند: اموالتان را در راه خدا خرج نکنید؛ چراکه ما میترسیم که با از دست دادن اموالتان فقیر شوید و در انفاق، شتاب نکنید؛ چراکه شما نمیتوانید در آینده چه اتفاق خواهد افتاد[10]. آن گاه خداوند در مورد آنها این آیه را نازل فرمود: { الَّذِينَ يَبْخَلُونَ وَيَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبُخْلِ وَيَكْتُمُونَ مَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَأَعْتَدْنَا لِلْكَافِرِينَ عَذَابًا مُهِينًا (٣٧) } (نساء، 37) «آنان کسانیند که خود بخل میورزند و مردمان را نیز به بخل ورزیدن میخوانند و نعمتی را که خداوند بدیشان داده است، پنهان میدارند و ما برای کسانی که کفران نعمت میکنند، عذاب خوارکنندهای آماده کردهایم.» یعنی آنچه در تورات و در مورد تصدیق و تأیید محمد صلي الله عليه و سلم آمده است، آن را پنهان میدارند: { وَمَاذَا عَلَيْهِمْ لَوْ آمَنُوا بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ وَأَنْفَقُوا مِمَّا رَزَقَهُمُ اللَّهُ وَكَانَ اللَّهُ بِهِمْ عَلِيمًا (٣٩) }(نساء، 39) «چه میشد اگر آنان به خدا و رستاخیز ایمان میآوردند و از آنچه خدا بدیشان داده است، بذل و بخشش میکردند و خداوند آگاه از آنان است.» 13- عناد و خیرهسری با وجود اینکه دلایل و براهین زیاد و آشکاری بر حقانیت و صداقت نبوت محمد صلي الله عليه و سلم وجود داشت، اما یهودیان به علت عناد و خیرهسری، از ایمان آوردن امتناع ورزیدند و در کفر و تکذیب فرو رفتند؛ زیرا عناد ورزیدن و خیره سری قفل هواپرستی را بر خرد و اندیشهها میزند و آن را میبندد. خداوند عزوجل این صفت آنها را بیان کرده است و فرموده است: { وَلَئِنْ أَتَيْتَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ بِكُلِّ آيَةٍ مَا تَبِعُوا قِبْلَتَكَ وَمَا أَنْتَ بِتَابِعٍ قِبْلَتَهُمْ وَمَا بَعْضُهُمْ بِتَابِعٍ قِبْلَةَ بَعْضٍ وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءَهُمْ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ إِنَّكَ إِذًا لَمِنَ الظَّالِمِينَ (١٤٥) }(بقره، 145) «و اگر هر نوع برهان و حجتی برای آنان که کتاب بدیشان داده شده است، بیاوری از قبلة تو پیروی نمینمایند و تو از قبلة ایشان پیروی نخواهی کرد و برخی از آنان از قبلة برخی دیگر پیروی نمینمایند و اگر از خواستهها و آرزوهای ایشان پیروی بکنی، بعد از آنکه خداوند، علم و دانایی به تو دست داده است، در این صورت بیگمان از زمرة ستمکاران خواهی بود.» آری ای محمد! اگر دلایل متعددی برای آنان بیاوری، امّا آنان قانع نمیشوند و هدایت نمییابند و گفتة الهی در مورد انها صدق پیدا میکند[11] که فرمود: { قُلِ انْظُرُوا مَاذَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالأرْضِ وَمَا تُغْنِي الآيَاتُ وَالنُّذُرُ عَنْ قَوْمٍ لا يُؤْمِنُونَ (١٠١) }(یونس، 101) «بگو بنگرید در آسمانها و زمین چه چیزهایی است. آیات و بیمدهندگان به حال کسانی سودمند نمیافتد که نمیخواهند ایمان بیاورند.» اینها برخی از صفتهائی بودند که در شخصیت یهودیان تبلور و نماد پیدا کرده بودند و قرآن کریم به آن اشاره کرد تا حقیقت یهودیان را بشناسیم و هیچ گاه و در هیچ زمان گرفتار فریب آنان و منحرف نگردیم.
[1]- به کتاب ارزشمند الیهود فی السنه المطهر، دکتر عبدالله الشقاری مراجعه کنید. [2]- البخاری، کتاب الصلوه، ج 1، ص 532، شماره 437. [3]- البخاری، کتاب الانبیاء، ج 6، ص 436، شماره 3403. [4]- سیره ابن هشام، ج 1، ص 567 – تفسیر طبری، ج 6، ص 200 و رجال اسناده موثقون. [5]- الیهود فی السنة المطهره، ج 2، ص 463 – 482. [6]- الصراع مع الیهود، ج 1، ص 70. [7]- همان، ص 71. [8]- الیهود فی السنة المطهره، ج 2، ص 495 – 497. [9]- تفسیر طبری، ج 6، ص 105. [10]- الیهود فی السنة المطهره، ج 2، ص 487 – 488. [11]- الصراع مع الیهود، ج 1، ص 72.
برگرفته از: الگوی هدایت (تحلیل وقایع زندگی پیامبر اکرم)، جلد اول، مؤلف : علی محمّد صلّابی، مترجم: هیئت علمی انتشارات حرمین.
|
بازگشت به ابتدای
صفحه
بازگشت به نتایج قبل
چاپ
این مقاله
ارسال مقاله به دوستان |
|
|
|
|
|