|
|
قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين». امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل». |
|
تاریخ اسلام>اشخاص>خباب بن ارت رضی الله عنه > اسلام آوردن وی
شماره مقاله : 1816 تعداد مشاهده : 465 تاریخ افزودن مقاله : 27/3/1389
|
خباب بن ارت رضي الله عنه خباب رضي الله عنه در مکه آهنگری میکرد. خواست خداوند چنین بود که خیلی زود هدایت نصیب او شود. بنابراین، قبل از اینکه پیامبر اکرم صلي الله عليه و سلم خانه ارقم بن ابی ارقم را مرکز دعوت اسلام قرار دهد، او مسلمان شد. او جزء مستضعفانی بود که در مکه شکنجه میشدند تا از دینشان برگردند. مشرکان او را بر سنگهای داغ بر پشت میخواباندند تا اینکه آب و چربی پشت او خشکید و از بین رفت.[1] پیامبر اکرم صلي الله عليه و سلم خباب را دوست میداشت و نزد او رفت و آمد میکرد. وقتی مولا و سرپرست او که زنی به نام ام انهار خزاعیه بود، از مسلمان شدن خباب آگاه شد، آهنی را داغ کرد و بر سر او گذاشت. خباب نزد پیامبر اکرم صلي الله عليه و سلم از این موضع شکایت برد. پیامبر اکرم صلي الله عليه و سلم فرمود: بار خدایا! خباب را یاری کن. ناگهان آن زن دچار سردرد شدیدی شد و چنان بیماری او شدت گرفت که مانند سگها پارس میکرد. به او گفته شد که باید برای رفع این بیماری، سرش را داغ کند. آن زن به خباب دستور داد که سرش را داغ نماید. خباب همان آهن را برداشت و داغ نمود و مکرر بر سر مولا و سرپرست خود میگذاشت. به راستی که یاری و مدد الهی چه قدر زود بندگان مؤمن و شکیبای پروردگار را در مییابد؛ به گونهای که آن زن از خباب خواست تا آهن گداخته را بر سرش بنهد.[2] با شدت یافتن فشار مشرکان بر مسلمانان ضعیف و ناتوان، خباب نزد پیامبر اکرم صلي الله عليه و سلم در حالی که رسول خدا در سایه کعبه چادرش را زیر سرش گذاشته بود، آمد و گفت:آیا از خدا نمیخواهی که ما را یاری کند؟ آیا برای ما دعا نمیکنی؟ پیامبر اکرم صلي الله عليه و سلم برخاست و نشست و درحالی که چهرهاش سرخ شده بود، فرمود: «برای مسلمانان ملتهای پیش از شما چالهای میکندند و فرد را در آن میگذاشتند؛ سپس ارهای میآوردند و بر فرق سرش میگذاشتند و او را از وسط به دو نیم میکردند، اما با این حال از دینش دست بردار نبود. برخی دیگر را نیز با شانههای آهنین گوشت و رگشان بیرون میآمد، اما این کار آنها را از دینشان باز نمیداشت. به خدا سوگند که کار این دین چنان قدرت خواهد گرفت که فرد مسافر از «صنعا» تا «حضرموت» راهش را ادامه خواهد داد و جز از خدا و از اینکه گرگ، گوسفندهایش را پاره کند، از کسی هراسی نخواهد داشت، اما شما شتاب به خرج میدهید.[3] شیخ سلمان عوده حفظه الله بر این حدیث، شرح و توضیحی نوشته است، او میگوید: سبحان الله! چه پیش آمده بود که چهرة پیامبر اکرم صلي الله عليه و سلم دگرگون و سرخ شد و قبلاً به پهلو دراز کشیده بود و اینک بلند شد و نشست؟ و یارانش را با این اسلوب قوی و مؤثر، مورد خطاب قرار داد و سپس آنان را از اینکه شتاب میورزند، سرزنش نمود؟ آیا به خاطر اینکه آنها از او خواستند تا برایشان دعا نماید؟ نه هرگز؛ چون او نسبت به امت خود مهربان است. شیوة درخواست خباب این را میرساند که این سخنان از قلبی برمیخیزند که شکنجه آن را دردمند نموده و سختیها آن را خسته کردهاند و مصیبتها آن را از پای در آورده است. بنابراین، پیری زود هنگام را میجوید و احساس مینماید که مدد و یاری الهی دیر خواهد رسد. اما رسول خدا میداند که کارها در وقت خود و به هنگام فراهم آمدن اسبابشان انجام میپذیرند و به بلاها گرفتار میشوند، اما سرانجام کار به نفع آنها خواهد بود؛ چنانکه خداوند میفرماید: { حَتَّى إِذَا اسْتَيْئَسَ الرُّسُلُ وَظَنُّوا أَنَّهُمْ قَدْ كُذِبُوا جَاءَهُمْ نَصْرُنَا فَنُجِّيَ مَنْ نَشَاءُ وَلا يُرَدُّ بَأْسُنَا عَنِ الْقَوْمِ الْمُجْرِمِينَ (١١٠)} (یوسف، 110) «تا آن جا که پیغمبران (از ایمان آوردن کافران وپیروزی خود) ناامیدگشته و گمان بردهاند که (از سوی پیروان اندک خویش هم) تکذیب شدهاند. در این هنگام یاری ما به سراغ ایشان آمده است و هر کس را خواستهایم نجات دادهایم (بلی در هیچ زمان و هیچ مکانی) عذاب ما از سر مردمان گناهکار دور و دفع نمیگردد.» همچنین پیامبر خدا با مشاهدۀ وضعیت یارانش و بررسی احوال آنان، خستگی و پریشانی که آنان بر اثر شکنجۀ کافران میدیدند، احساس مینمود.[4] باید اعتراف کرد که با خواندن این حکایتها به آسانی نمیتوان حقیقت وضعیتی که آنها در آن قرار داشتند و از پیامبر اکرم صلي الله عليه و سلم دعا و طلب مدد الهی را خواستار شدند، درک نمود و نمیتوان احساساتی را که در وجودشان میجوشید دریافت، مگر اینکه درحالتی نزدیک به حالت آنان به سر برد و برخی از رنجهایی را که آنان تحمل نمودند، تحمل نمود. خلاصه رهنمودهای آن حضرت در این داستان الف – الگو گرفتن از پیامبران گذشته و پیروانشان در تحمل آزار و اذیت در امر خدا و تأسی به آنان در این مورد. ب – دلبسته بودن به نعمتهایی که خداوند در بهشت برای مؤمنان شکیبا آماده کرده است و فریب نخوردن به زیباییهای زندگانی دنیا که کافران از آن بهرهمند شدهاند. ج – امید داشتن به آیندهای که خداوند در این دنیا، اسلام را از آن بهرهمند خواهد ساخت و اهل ذلت و گناه را خوار میگرداند.[5] خباب رضي الله عنه از برخی شکنجهها وسختیهایی که از طرف مشرکان بر آنان وارد میشد و از معاملاتی که مشرکان پیشنهاد میکردند تا آنها را به کفر باز گرداند، سخن گفته است. او میگوید: من آهنگر بودم، برای گرفتن بدهی خود نزد عاص بن وائل رفتم. او به من گفت : وام تو را نخواهم داد، مگر اینکه به محمد کفر بورزی. گفتم: هرگز کفر نخواهم ورزید حتی اگر تو بمیری و پس از مرگ دوباره زنده شوی. گفت: «مگر من پس از مردن زنده میشوم؟ اگر پس از مردن زنده شوم ، آن گاه وقتی به مال و فرزندانم دست یافتم، وام تو را خواهم داد» آن گاه این آیه نازل شد: { أَفَرَأَيْتَ الَّذِي كَفَرَ بِآيَاتِنَا وَقَالَ لأوتَيَنَّ مَالا وَوَلَدًا (٧٧)}[6] (مریم، 77) نقل است که عمر بن خطاب رضي الله عنه در دوران خلافتش از خباب در مورد شکنجههایی که در راه خدا دیده بود، پرسید: خباب، پیراهنش را بلند کرد و پشت خود را به او نشان داد. گویا به جذام و پیسی مبتلا شده بود. عمر گفت تا امروز چنین چیزی ندیده بودم. خباب گفت : ای امیر المؤمنین آنها آتشی برافروختند و مرا بر آن انداختند؛ سپس مردی از آنها پایش را بر سینهام گذاشت تا اینکه زمین به وسیله پشت من سرد شد و آتش را چربیهای بدنم خاموش کرد.[7] الگوی هدایت (تحلیل وقایع زندگی پیامبر اکرم)، جلد اول، مؤلف : علی محمّد صلّابی، مترجم : هیئت علمی انتشارات حرمین.
[1]- محنة المسلمین فی العهد المکی، ص 95. [2]- همان، ص 96. [3]- البخاری، مناقب الانصار، باب مالقی النبی صلی الله علیه و سلم و اصحابه، ج 4، ص 238. [4]- البخاری، مناقب الانصار، باب مالقی النبی صلی الله علیه و سلم و اصحابه، ج 4، ص 238. [5]- الغرباء الاولون، ص 145-146. [6]- مسند احمد، ج 5، ص 111. [7]- الروض الانف، ج 2، ص 98.
|
بازگشت به ابتدای
صفحه
بازگشت به نتایج قبل
چاپ
این مقاله
ارسال مقاله به دوستان |
|
|
|
|
|