|
|
قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين». امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل». |
|
فقه>مفاهیم و اصطلاحات فقهی>مبطلات نماز
شماره مقاله : 171 تعداد مشاهده : 352 تاریخ افزودن مقاله : 15/5/1388
|
[اصطلاح فقهي] مبطلات نماز (چيزهايي كه نماز را باطل ميكند): با انجام اعمال زير نماز باطل ميگردد و مقصود از آن حاصل نميشود پس بايد از آنها دوري نمود:
1 و 2-خوردن و آشاميدن به عمد: ابن المنذر گفته است: “ اهل علم اجماع دارند بر اينكه اگر كسي در نماز فرض به عمد چيزي بخورد يا بياشامد نمازش باطل ميشود و بايد آن را اعاده كند و بقول جمهور علما در نماز سنت نيز چنين است. زيرا چيزي كه نماز فرض را باطل كند، نماز سنت را نيز باطل ميكند“[1].
3-سخن گفتن به عمد در غير مصلحت نماز: از زيد بن ارقم روايت است كه: ما در نماز سخن ميگفتيم: هر كس در نماز با بغل دستي خود سخن ميگفت، تا اينكه آيه:" وقوموا لله قانتين[2] [با نهايت فروتني و تواضع و اخلاص نماز بخوانيد]"، نازل شد، به ما دستور داده شد، كه سكوت كنيم و از سخن گفتن در نماز منع شديم. به روايت گروه محدثين. از ابن مسعود روايت است كه: ما بر پيامبر صلي الله عليه و سلم سلام ميداديم، در حاليكه او در نماز بود، و او جواب سلام ما را ميداد، چون از پيش نجاشي برگشتيم، بر وي سلام داديم و او در نماز پاسخ سلام ما را نداد. ما گفتيم: اي رسول خدا ما قبلا بر تو سلام ميداديم در حاليكه تو در نماز بودي و به ما پاسخ ميدادي؟ فرمود: " إن في الصلاة لشغلا [نماز خواندن خود مانع سخن گفتن است]". به روايت بخاري و مسلم. اگر از روي سهو و نسيان و ناآگاهي در نماز سخن گفت، نمازش صحيح است. از معاويه ابن الحكم السلمي روايت است كه:“در حاليكه من با پيامبر صلي الله عليه و سلم نماز مي خواندم، يكي عطسه كرد، من گفتم:“يرحمك الله“ مردم همه به من خيره شدند، من گفتم: واي بر من، چرا بدينگونه، به من نگاه ميكنيد؟ آنان براي اينكه مرا ساكت كنند، دستهايشان را بر ران خود زدند، چون ديدم كه ميخواهند مرا ساكت كنند، خواستم بدانان پاسخ دهم، ولي سكوت اختيار كردم. پدر و مادرم به فداي پيامبر صلي الله عليه و سلم كه پيش از او و بعد از او معلمي بهتر از او را نديدهام، بخداي سوگند پس از اينكه نمازش را تمام كرد نه مرا از خود راند و نه روي ترش كرد، نه مرا زد و نه مرا دشنام داد، بلكه فرمود: " إن هذه الصلاة لا يصلح فيها شئ من كلام الناس، إنما هي التسبيح والتكبير وقراءة القرآن [براستي در اين نماز هيچ چيز از سخنان مردم شايسته گفتن نيست، بيگمان نماز عبارت است از “تسبيح“ و “تكبير“ و “قرائت قرآن“]". به روايت احمد و مسلم و ابوداود و نسائي. چون معاويه بن الحكم از روي ناآگاهي و عدم علم به حكم نماز، سخن گفته بود، پيامبر صلي الله عليه و سلم دستور نداد كه نمازش را اعاده كند. اما اينكه گويند با سخن گفتن مردم نيز نماز باطل نميشود، به حديث ابوهريره استناد كردهاند كه گفته است: “پيامبر برايمان نماز ظهر يا عصر ميخواند (بعد از دو ركعت) سلام داد، يكي از ياران او بنام “ذواليدين“ گفت: آيا نماز كوتاه شده يا فراموش كردي اي رسول خدا؟ پيامبر صلي الله عليه و سلم فرمود:" لم تقصر ولم أنس[نه كوتاه شده و نه فراموش كردهام]". او گفت: بنابر اين فراموش كردي اي رسول خدا. پيامبر صلي الله عليه و سلم فرمود:" أحق ما يقول ذو اليدين؟ [آيا ذواليدين راست ميگويد؟]"، گفتند: آري، پس پيامبر صلي الله عليه و سلم دو ركعت ديگر گزارد و پيش از سلام دادن، دوبار سجده (سهو) برد.“ به روايت مسلم و بخاري. مالكيه سخن گفتن بمنظور اصلاح نماز را جايز ميدانند بشرط اينكه عرفاً سخن گفتن فراوان به حساب نيايد و با گفتن سبحان الله مقصود حاصل نشود. اوزاعي گفته است: اگر كسي به عمد بمنظور اصلاح نماز سخن گفت، نمازش باطل نميشود. و گفته است: درباره كسي كه نماز عصر را ميخواند و قرائت را بصورت آشكارا انجام ميداد و يكي از پشت سرش به وي گفت: اين نماز عصر است، نماز او باطل نميشود.
4-عمل كثير و كار زياد به عمد: . علماء در بيان ضابطه قلت و كثرت و اينكه چه عملي اندك و چه عملي فراوان محسوب ميگردد، اختلاف كردهاند. بعضي گفتهاند: عمل كثير آنست كه اگر كسي او را از دور در حال انجام آن عمل ديد، يقين حاصل كند كه او در نماز نيست، و غير از آن عمل اندك محسوب ميشود. و برخي گفتهاند: عمل كثير آنست كه بيننده، گمان كند انجام دهنده آن در نماز نيست. نووي گفته است: كاري كه از جنس اعمال نماز نيست اگر فراوان باشد بدون خلاف موجب بطلان نماز است و اگر اندك باشد بدون خلاف نماز را باطل نميكند. و اينست ضابطه. سپس در بيان ضابطه قليل و كثير اختلاف كردهاند و چهار نظر اظهار شده كه او نظر گروه چهارم را انتخاب كرده و گفته است: صحيح مشهور آنست و مصنف و جمهور فقهاء نيز آن را قبول كردهاند كه ضابطه عرف و عادت مردم است. بنابر اين اعمال اندك مانند جواب دادن سلام با اشاره و كندن كفش و برداشتن عمامه و نهادن آن و پوشيدن لباس سبك و در آوردن آن و برداشتن بچه كوچك و نهادن آن، و از خود راندن كسي كه از جلو تو عبور ميكند و پاك كردن آب دهن با جامه و امثال آن، اشكال ندارد. و اما آنچه كه مردم آن را كثير و فراوان بحساب ميآورند، مانند گامهاي پشت سر هم و كارهاي پي در پي، نماز را باطل ميكند. سپس نووي ادامه داده و گفته است: اصحاب اتفاق نظر دارند، بر اينكه اعمال كثير هم وقتي موجب ابطال نماز است كه متوالي و پشت سر هم باشند. ولي اگر متوالي نباشد بدون خلاف براي نماز زياني ندارند. مانند كسي كه ابتدا يك گام برميدارد، سپس مدتي سكوت ميكند، سپس گام ديگر برميدارد، يا اول دو گام برميدارد، سپس مدتي توقف ميكند آنگاه دو گام ديگر برميدارد، چون گفتيم كه دو گام زيان ندارد، اگر اين عمل چند بار پيش آيد، زيان ندارد، حتي اگر به يكصد بار يا بيشتر هم برسد، بدون خلاف زيان ندارد و گفته است: حركات خفيف مانند حركت انگشتان در تسبيح يا خاراندن اندام يا بستن گرهي، يا باز كردن آن، بنا بقول صحيح مشهور موجب بطلان نماز نميگردند، حتي اگر هم متوالي باشند، ولي اين عمل مكروه است. امام شافعي فرموده است اگر نمازگزار آيات را با بند انگشتانش بشمارد نمازش باطل نميشود ولي ترك آن بهتر است. ا. هـ.
5-ترك ركن يا شرطي از اركان و شرايط نماز به عمد و بدون عذر: زيرا مسلم و بخاري روايت كردهاند، پيامبر صلي الله عليه و سلم عربي را ديد كه نمازش را بدرستي نميخواند، فرمود:" ارجع فصل فإنك لم تصل كه قبلا نيز گذشت. ابن رشد گفته است: باتفاق اگر كسي بدون وضو و طهارت نماز خوانده بود، بايستي آن را اعاده كند. خواه از روي عمد يا از روي نسيان باشد. و همچنين اگر كسي به جهت غير قبله نماز خواند خواه عمدي يا سهواً باشد بايد آن را اعاده كند. خلاصه هر كس يكي از شرايط صحت نماز را ترك كند، بايد آن را اعاده كند [3] .
6-تبسم و خنده در نماز: ابن المنذر گفته است باجماع نماز با خنده باطل ميشود. نووي گفته: اين در حالي است كه دو حرف برزبانش ظاهر شود. بيشتر علماء گفتهاند كه تبسم اشكال ندارد. اگر خنده بر كسي آنچنان غلبه كندكه قادر به دفع آن نباشد اگر اندك باشد، نماز را باطل نميكند، ولي اگر خنده در اين حالت فراوان باشد، موجب بطلان نماز است. ضابطه اندك بودن و فراوان بودن عرف است.
پانوشتها: [1] -شافعیه و حنابله میگویند: اگر کسی از روی نسیان یا جهل چیزی خورد یا آشامید نمازش باطل نمیشود و همچنین اگر چیزی در لای دندانها و کوچکتر از یک دانه نخود بود و آن را بلعید. طاوس و اسحاق گفتهاند: نوشیدن در نماز سنت اشکال ندارد. از سعید بن جبیر و ابن الزبیر روایت شده که در نماز سنت نوشیدهاند [2] -بقره/238. [3] -فایده: حرام است که نمازگزار، بدون عذر عملی را انجام دهد که موجب بطلان نمازش میگردد. اگر سببی برای قطع نماز پیش آید باید نمازش را قطع کند، مانند نجات دادن غریقی یا کسی که در تنگنایی قرار گرفته است. حنفیها و حنبلیها میگویند: اگر کسی نگران تلف شدن مالی از خود یا دیگران باشد اگر چه اندک باشد یا اگر زنی دید که بچهاش بسختی گریه میکند یا دیگی در اثر جوشیدن سر میکشد یا اگر کسی نگران بود که مرکوبش فرار کند، در این حالات و امثال آن مباح است که نماز را قطع کند.
به نقل از: فقه السنه ، تأليف سيد سابق، مترجم محمود ابراهيمي، تهران، ناشر مردمسالاري، دوم 1387.
|
بازگشت به ابتدای
صفحه
بازگشت به نتایج قبل
چاپ
این مقاله
ارسال مقاله به دوستان |
|
|
|
|
|