ادعای تحریف قرآن
س - اولین کسی از شیعه که گفت قرآن کم و زیاد شده چه کسی بود؟
ج – او شیخ شیعه هشام بن حکم جهمی بود که معتقد به جسم بودن خداوند بود، و ادعا میکرد که قرآن در زمان خلیفه راشد عثمان بن عفان رضی الله عنه ساخته و پرداخته شده است، و (به ادعای او) وقتی به گفته او صحابه مرتد شدند قرآن واقعی به آسمان برده شد[1].
نخستین کتاب شیعه که عقاید شیعه در مورد تحریف و کم و زیاد شدن آن نوشته شد کتاب شیخ شیعه سلیم بن قیس هلالی متوفای سال 90 هجری بود، حجاج بن یوسف در صدد قتل او برآمد، ولی او متواری گشت و به أبان بن ابی عیاش پناه برد، و زمانی که مرگش فرارسید کتاب را به أبان داد، بنابراین، آن کتاب را فقط أبان از او روایت کرده است[2]، و اولین کتاب شیعی بود که آشکار و هویدا شد.[3]
و شیح شیعه مجلسی در مورد آن میگوید: «آن کتاب یکی از اصول شیعه، و بزرگترین کتابی است که اهل علم و حافظان حدیث اهل بیت علیهم السلام روایت کرده اند، و نیز از همه کتابها مقدّمتر است چون همه مطالب آن از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم و از امیرالمؤمنین علی رضی الله عنه ،...و از ابی عبدالله صادق علیه السلام روایت شده که گفت:
«من لم يكن عنده من شيعتنا ومُحبِّينا كتاب سليم بن قيس الهلالي فليسَ عنده من أمرنا شيء، ولا يعلم من أسبابنا شيئاً,وهو أبجد الشيعة، وهو سرٌّ من أسرار آل محمّد صلى الله عليه وآله».[4]
یعنی: هر كس از شيعيان ما كتاب سليم بن قيس را نداشته باشد چیزی از امور ما و چیزی از اسباب ما را نمیداند، و این کتاب الف بای شیعه و یکی از اسرار آل محمّد است.
آخوند شیعه کشی یادآور شده که أبان این کتاب را برای حسین بن علی خوانده، حسین علیه السلام گفت: «سلیم راست گفته، این حدیث برای ما آشنا است»[5].
با اینکه این کتاب حاوی اصل اعتقاد مراجع شیعه ی سبئی است، یعنی خدا قرار دادن علی بن ابی طالب رضی الله عنه است، و در آن آمده که علمای شیعه وقتی علی رضی الله عنه را صدا می زنند میگویند: «ای آخر، ای ظاهر، ای باطن و ای کسی که به همه چیز دانا هستی»!!.
و روایت میکنند که خورشید به علی گفت: «ای اول، ای آخر، ای ظاهر، ای باطن، ای کسی که به همه چیز داناست»[6].
و در برخی از روایات کتاب سلیم آمده است که علی را با این القاب خوانده اند:«ای اول، ای آخر، ای ظاهر، ای باطن، ای کسی که به همه چیز داناست».
و روایت کردهاند: «امیرالمؤمنین علیه السلام بیرون رفت و ابوبکر و عمر و جمعی از مهاجرین و انصار همراه داشت، و تا بقیع پیاده روی کرد و روی زمین نشست، وقتی که خورشید سر برآورد علی علیه السلام گفت: سلام بر توباد ای خلق جدید و فرمانبردار خدا، بنابراین زمزمه ای را از آسمان شنیدند که جواب داد و گفت: و سلام بر تو باد ای اول، یا آخر، ای ظاهر، ای باطن، ای کسی که به همه چیز داناست. وقتی ابوبکر و عمر و مهاجرون و انصار این کلام خورشید را شنیدند، بیهوش شدند، سپس بعد از مدتی به هوش آمدند، دیدند که علی رضی الله عنه آن جا را ترک کرده و منصرف شده، سپس همراه همه نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم برگشتند و گفتند: تو میگویی علی مانند ما انسان است، در حالی که خورشید به نوع خطابی که با خداوند صورت میگیرد او را مورد خطاب قرار داد»[7].
یک تعارض:
روایت کردهاند: «سپس بعد از مدتی به هوش آمدند»[8] این اعتقاد را در کتابهای اساسی و مراجع معتمد خود ثبت کرده اند.
و نیز روایت کردهاند: خداوند عزوجل (به دروغ شیعه) در مورد علی فرمود: «ای محمّد: علی اوّل است، و علی آخر است، و علی به همه چیز داناست»، در پاسخ رسول خدا گفت: ای پروردگار آیا چنین کسی با این اوصاف تو نیستی؟ فرمود: ای محمّد علی اوّل، و علی آخر، و علی ظاهر و علی باطن است ...»[9].آیت بزرگ شیعه عبدالحسین عاملی آشکارا این را بیان کرده و میگوید:
أبـَـا حَـسَـنٍ أنـتَ عـيـنُ الإلــــــهِ
وعـنــــــــوانُ قــدرتـــه الـسـامـيـة
وأنتَ المـحـيـطُ بعـلـم الغـيــوبِ
فـهـل عـنــدكَ تـعـزبُ من خافية
وأنتَ مُـدَبِّــرُ رَحَــى الـكـائـناتِ
وعـلَّــة إيـجــادهــا الــبـــاقـــيـــــة
لَكَ الأمرُ إنْ شئتَ تُنـجي غـداً
وإنْ شـئـتَ تـســفـعُ بالـنـاصـيــة ([10])
یعنی: ای اباالحسن تو عین خدایی، و عنوان قدرت والای خدایی.
و تو بر علم غیب احاطه کرده ای، آیا هیچ چیز پنهانی نزد تو مخفی است.
تو تدبیر کننده آسیاب جهان، و علّت جاویدان بوجود آوردن آن هستی.
فرمان از آن توست، اگر بخواهی فردا نجات میدهی، و اگر بخواهی موي پيشاني را ميگيري و كشان كشان به دوزخ ميبري.[11]
فاجعهای بزرگ برای علمای شیعه
بعضی از علمای شیعه در کتاب سلیم مسئله مهمی را کشف کردند. آنها قبل از آن که این مسئله اساس و پایهی شیعه اثناعشری را در هم شکند و نابود کند آن را کشف کردند. خواننده عزیز فکر نکن این مسئله خدا خواندن امیر المؤمنین علی رضی الله عنه، نه قضیه این نیست، چون آنها این را قبول دارند، بلکه خطری که آنها در کتاب مذکور متوجه آن گردیدند این بود که در این کتاب گفته شده بود: امامان سیزده تا هستند !!؟
این بلا و فاجعه بزرگی است که ساختار و بنیان اثنا عشری را به نابودی و سقوط تهدید میکند.
[1] - التنبیه و الرد ، ص 25 ابی الحسین ملطی .
[2] - رجال الحلی ، ص 82 – 83 و رجال کشی ، ص 167 ، و الرجال برقی ، ص 3 – 4 ، الفهرست ابن ندیم ، ص 219 .
[3] - الذریعه آقا بزرگ تهرانی ، ج 2 / 152 ، و الفهرست ابن ندیم ص 219 .
( [4]) الذريعة إلى تصانيف الشيعة ج2/152 رقم 590 .
[5] - بحار الانوار ج 1 / 156 – 158 .
[6] - کتاب سلیم ص 38 و بحار الانوار ج 41 / 179 و 181 ، و الفضائل شاذان بن جبرئیل قمی ص 69 .
[7] - كتاب سليم بن قيس ص453-454 (أميرُ المؤمنين يُكلِّمُ الشمسَ بأمر النبيِّ صلى الله عليه وآله.
[8] - الفضائل ص69 لشاذان بن جبرئيل القمي ت660 تقريباً (خبر كلام الشمس معه) .
[9] - بصائر الدرجات الكبرى ص534 ح36 (باب النوادر في الأئمة عليهم السلام وأعاجيبهم ).
( [10]) ديوان شعراء الحسين الجزء الأول من القسم الثاني الخاص بالأدب العربي ص48 نشره : محمد باقر الأرواني،ويُنظر : مقتبس الأثر ومجدد ما دثر ج1/153 لمحمد الحائري،أعيان الشيعة ج5/219 لمحسن بن الأمين العاملي متوفای سال 1372 .
[11] - ديوان شعراء الحسين الجزء الأول من القسم الثاني الخاص بالأدب العربي ص48 نشره : محمد باقر الأرواني،ويُنظر : مقتبس الأثر ومجدد ما دثر ج1/153 لمحمد الحائري،أعيان الشيعة ج5/219 لمحسن بن الأمين العاملي متوفای سال 1372 .
سؤال و جوابهايي در مورد شیعیان اثنا عشری، تألیف: عبدالرحمن بن سعد الشثری، مترجم: اسحاق دبیری