|
|
قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين». امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل». |
|
فقه>مفاهیم و اصطلاحات فقهی>ستره
شماره مقاله : 168 تعداد مشاهده : 820 تاریخ افزودن مقاله : 15/5/1388
|
[اصطلاح فقهي] ستره= پرده و پوشش در پيش روي نمازگزار (حريم نمازگزار) 1-حكم آن: مستحب است كه نمازگزار، پيش روي خود پرده يا پوشش يا چيزي را، قرار دهد، تا مانع آن باشد كه كسي از جلو وي رد شود و ديدنش را از آن سوي آن مانع، باز دارد. و براي خود حريم بسازد. چه از ابوسعيد روايت است كه پيامبر صلي الله عليه و سلم فرمود:" إذا صلى أحدكم فليصل إلى سترة وليدن منها [هرگاه يكي از شما نماز خواند، پرده يا حائلي را پيش روي خود قرار دهد و از آن نزديك شود]". به روايت ابوداود و ابن ماجه. از ابن عمر روايت است كه:"پيامبر صلي الله عليه و سلم هرگاه روز عيد (براي نماز) بيرون ميرفت، دستور ميداد كه سر نيزهاي را پيش روي وي قرار دهند و رو به طرف آن نماز ميخواند و مردم پشت سر وي بودند و در سفر نيز چنين ميكرد. سپس اميران نيز چنين ميكردند“. به روايت بخاري و مسلم و ابوداود. حنفيه و مالكيه ميگويند وقتي گذاشتن پوشش مستحب است كه نماز گزار نگران آن باشد كه كسي از پيش روي او عبور كند، اگر اطمينان داشته باشد كه كسي از پيش روي وي عبور و مرور نميكند گذاشتن پوشش و حايل مستحب نيست. چه ابن عباس گفته است كه: “ پيامبر صلي الله عليه و سلم در فضاي باز، نماز گزارده است در حاليكه چيزي پيش روي وي نبوده است“. به روايت احمد و ابوداود و بيهقي كه او گفته است: او مستندي با اسناد صحيحتر از اين روايت، از طريق فضل بن عباس دارد. 2-چه چيزي را ميتوان بصورت حايل و پوشش قرار داد؟: هرچيزي را كه نماز گزار، آن را در پيش روي خود بگذارد ولو اينكه گوشه فرشش باشد، بدين سنت عمل كرده است. از صبره ابن معبد روايت است كه، پيامبر صلي الله عليه و سلم فرمود:" إذا صلى أحدكم فليستتر لصلاته ولو بسهم [هرگاه يكي از شما نماز خواند، چيزي را پيش روي خود بگذارد حتي اگر تيري هم باشد]". احمد آن را روايت كرده است و حاكم نيز آن را روايت كرده و گفته بشرط مسلم “صحيح“ است. هيثمي گفته: رجال احمد براي اين حديث، رجال صحيح است. ابوهريره گفته است، ابوالقاسم صلي الله عليه و سلم فرمود:" إذا صلى أحدكم فليجعل تلقاء وجهه شيئا، فإن لم يجد شيئا فلينصب عصا، فإن لم يكن معه عصا فليخط خطا ولا يضره ما مر بين يديه [هرگاه يكي از شما، نماز گزارد، چيزي را پيش روي خود قرار دهد، اگر چيزي نيافت، عصائي را نصب كند و اگر عصا همراهش نبود، خطي را پيش روي خود بكشد، آنوقت اگر كسي يا چيزي از جلو وي عبور و مرور كند او را زيان ندارد]". احمد و ابوداود و ابن حبان آن را روايت كردهاند و ابن حبان و احمد و ابن المديني آن را تصحيح كردهاند. بيهقي گفته است: اين حديث در اين حكم اشكالي ندارد، ان شاء الله. از پيامبر صلي الله عليه و سلم روايت شده است كه او رو بروي ستوني كه در مسجدش بود و همچنين رو بروي درخت و رو بروي تخت خوابي كه عايشه روي آن دراز كشيده بود و رو بروي شترش و رو بروي جهاز شترش نيز نماز خوانده است. (بنابر اين هر چيزي را ميتوان “ستره“ و مانع قرار داد). از طلحه روايت شده است كه: ما نماز ميخوانديم و چهار پايان از جلو ما ميگذشتند، آن را براي پيامبر صلي الله عليه و سلم بازگو كردند، او فرمود:" مؤخرة الرحل تكون بين يدي أحدكم ثم لا يضره ما مر عليه [اگر چوب آخر پالان و زين و جهاز شتر و... را جلو روي خود بگذاريد، چيزي كه از جلو شما در نماز ميگذرد، براي شما زياني ندارد و نماز اشكال پيدا نميكند]". به روايت احمد و مسلم و ابوداود و ابن ماجه و ترمذي كه آن را “حسن صحيح“ دانسته است. 3-آنچه كه براي امام حائل و پوشن باشد براي مامومين نيز كافي است: عمرو بن شعيب از پدرش و او از جدش روايت كرده كه گفته است: “ما همراه پيامبر صلي الله عليه و سلم از بلندي تپه "اذاخر’’ در نزديك مكه پايين مي آمديم، موقع نماز فرا رسيد، پيامبر صلي الله عليه و سلم رو به ديواري در جهت قبله ايستاد و نماز خواند و ما نيز پشت سر وي ايستاديم، در آنوقت، برهاي ميخواست از جلو پيامبر صلي الله عليه و سلم عبور كند، پيامبر صلي الله عليه و سلم همچنان او را از خود ميراند و نميگذاشت كه از جلو وي عبور كند و آنقدر پيش رفت تا اينكه آنقدر به ديوار نزديك شد كه بره نتوانست از آنجا عبور كند، سر انجام بره از پشت سر وي عبور كرد“. به روايت احمد و ابوداود. از ابن عباس روايت شده كه گفته است:“ در شرف بلوغ و احتلام بودم، روزي پيامبر صلي الله عليه و سلم همراه مردم در“مني“ نماز ميخواندند، من سوار بر خري بودم و از جلو بعضي از صفوف نماز، ميگذشتم و خر را بحال خود گذاشته بودم كه ميچريد و به داخل صف رفتم. كسي آن را بر من انكار نكرد“. به روايت گروه محدثين. از اين احاديث بر ميآيد كه جايز است از جلو صف مامومين عبور كرد و حائل و پوشش نسبت به امام و كسي كه تنها نماز ميخواند مشروع و مستحب است. 4-مستحب است كه (امام و منفرد) رديف به آن حائل و پوشش (ستره) بايستند: بغوي گفته است: اهل علم مستحب ميدانند، كه آنقدر نزديك به حائل و پوشش ايستاد، كه فقط امكان به سجده رفتن باشد. و همچنين بين صفوف مامومين، نيز همين اندازه فاصله باشد. قبلا نيز در حديث آمده بود: “ليدن منها“. از بلال روايت است كه:“ پيامبر صلي الله عليه و سلم نماز گزارد در حاليكه بين او و ديوار در حدود سه ذراع فاصله بود“. به روايت احمد و نسائي كه معني آن از بخاري است. از سهل بن سعد روايت است كه گفته است:“ بين نمازگاه پيامبر صلي الله عليه و سلم فاصله باندازه گذاشتن يك گوسفند بود“. بروايت بخاري و مسلم. 5-حرام است از بين نماز گزار و حائل و پوششي كه نهاده است عبور كرد: بموجب احاديث عبور و گذشتن از فاصله بين نمازگزار و پوششي كه نهاده است حرام و از گناهان كبيره و بزرگ است. بسر بن سعيد گفته است: زيد بن خالد مرا پيش ابو جهيم فرستاد كه از او بپرسم: درباره كسي كه از پيش نمازگزار ميگذرد، چه چيزي از پيامبر صلي الله عليه و سلم شنيده است؟ ابوجهيم گفت، پيامبر صلي الله عليه و سلم فرمود:" لو يعلم المار بين يدي المصلي ماذا عليه لكان أن يقف أربعين خير له من أن يمر بين يديه [كسي كه از پيش نمازگزار ميگذرد اگر ميدانست كه بسبب اين عمل چه گناهي به وي ميرسد و چه گناه بزرگي مرتكب ميشود، ترجيح ميداد كه چهل روز يا چهل ماه يا چهل سال توقف كند ولي مرتكب اين عمل نشود]". به روايت گروه محدثين. خود زيد بن خالد متن حديث را چنين روايت كرده است:" لو يعلم المار بين يدي المصلي ماذا عليه كان لان يقوم أربعين خريفا خير له من أن يمر بين يديه " بزاز آن را با سند صحيح روايت كرده است. ابن القيم از قول ابن حبان و ديگران ميگويد: وقتي گذشتن از جلو نمازگزار حرام است كه نمازگزار حايل و پوشش را پيش روي خود نهاده باشد ولي اگر چيزي پيش روي خود نگذاشته باشد، عبور از جلو وي حرام نيست. ابن حبان بر اين مطلب به حديث صحيحي استدلال كرده است كه در“صحيح“ خود آن را از مطلب بن ابي وداعه روايت كرده است كه گويد:“ من پيامبر صلي الله عليه و سلم را ديدم، وقتي كه از طواف فارغ شد به گوشهاي از محل طواف رفت و دو ركعت نماز گزارد در حاليكه بين او و طواف كنندگان كسي نبود“. ابوحاتم (ابن حبان) گفته است از اين خبر برميآيد كه اگر نمازگزار در نماز چيزي پيش روي خود ننهاده باشد، گذشتن و عبور از جلو وي مباح است. و اين خبر دليل آشكاري است بر اينكه سختگيري درباره عبور نكردن از جلو نمازگزار مربوط به نمازگزاري است كه مانع و حايل و پوششي پيش روي خود نهاده، نه كسي كه چنين كاري را نكرده باشد. ابوحاتم گفته است: پيامبر صلي الله عليه و سلم در حالي نماز گزارده است كه بين طواف كنندگان و او پرده و پوششي نبود. سپس روند حديث مطلب را ادامه داده كه گفته است:“من پيامبر صلي الله عليه و سلم را ديدم كه در مقابل “الركن الاسود“ نماز ميگزارد، در حاليكه مردان و زنان از پيش روي او ميگذشتند كه بين آنان و پيامبر صلي الله عليه و سلم پردهاي يا حايلي نبود“. در “روضه“ آمده است كه اگر نمازگزار چيزي را پيش روي خود ننهاد يا چيزي نهاده ولي فاصلهاش با آن فراوان باشد، بنابر قول صحيح جايز نيست كه عبور كننده را منع كند. چون تقصير او است و در آن صورت عبور از جلو وي حرام نيست، ولي بهتر است كه از اين كار خودداري شود. 6-از نظر شرعي نمازگزار مجاز است، كسي را كه جلو وي ميگذرد، از خود براند: اگر نمازگزار مانعي را پيش روي خود نهاده بود، ميتواند در نماز مانع عبور كننده از جلو خود باشد، خواه انسان باشد يا حيوان. اما اگر مرور كننده از آنسوي مانع (ستره) بگذرد، نمازگزار مانع آن نشود و عبور آن براي نمازگزار زياني ندارد. از حميد بن هلال روايت است كه گفته است: در حاليه من و يكنفر از دوستانم، درباره حديثي مذاكره ميكرديم، ابوالصالح السمان گفت: من با ابوسعيد خدري، در روز جمعه نماز ميگزاردم، او چيزي را پيش روي خود نهاده بود، كه او را از مردم پنهان ميكرد، در آن وقت جواني از “بني ابي معيط" وارد شد و خواست از جلو ابوسعيد عبور كند، ابوسعيد بر سينه او زد و او را از خود راند، جوان نگاه كرد و جز آنجا راه عبوري نيافت، لذا دو باره برگشت و خواست از آنجا بگذرد، ابوسعيد اين بار سختتر از بار اول بر سينه او زد و او را از خود راند، آن جوان ايستاد و ابوسعيد را ناسزا گفت. سپس مردم ازدحام كردند، آن جوان پيش مروان رفت و از ابوسعيد شكايت كرد. چون ابوسعيد پيش مروان رفت، مروان گفت: چرا آن برادر زادهات از تو شكايت ميكند؟ ابوسعيد گفت: از پيامبر صلي الله عليه و سلم شنيدهام كه ميفرمود:" إذا صلى أحدكم إلى شئ يستره من الناس فأراد أحد أن يجتاز بين يديه فليدفعه فإن أبى فليقاتله فإنما هو شيطان [هرگاه يكي از شما نماز ميخواند و چيزي را پيش روي خود نهاده بود، كه او را از مردم پنهان ميكرد، و كسي خواست از جلو او بگذرد، او را از خود براند، اگر عبور كننده امتناع ورزيد و باز نگشت، با او جنگ كند، چه بيگمان او شيطان است]’’. به روايت مسلم و بخاري. 7-چيزي نماز را قطع نميكند: به راي علي و عثمان و ابن المسيب و مالك و شافعي و سفيان ثوري و حنفيها چيزي نماز را قطع نميكند. چه ابوداود از ابووداك روايت كرده كه گفته است: ابوسعيد خدري نماز ميخواند جواني از قريش، از جلو او گذشت، ابوسعيد او را از خود راند، سپس آن جوان برگشت، دوباره ابوسعيد او را از خود راند، تا سه بار اين كار تكرار شد، چون نماز را بپايان برد، گفت: هيچ چيز نماز را قطع نميكند، ولي پيامبر صلي الله عليه و سلم فرمود:" ادرءوا ما استطعتم فإنه شيطان [تا آنجا كه ميتوانيد او را دفع كنيد و برانيد چه او بيگمان شيطان است]".
به نقل از: فقه السنه ، تأليف سيد سابق، مترجم محمود ابراهيمي، تهران، ناشر مردمسالاري، دوم 1387.
|
بازگشت به ابتدای
صفحه
بازگشت به نتایج قبل
چاپ
این مقاله
ارسال مقاله به دوستان |
|
|
|
|
|