تدليس:
حديث مدلس: اساسا تدليس را به مخفي کردن عيبي در سند حديث گويند طوريکه حديث را مقبول نشان دهد.
و چند نوع دارد:
1- تدليس اسناد: راوي حديثي که معمولا احاديثي را از شيخ خود روايت مي کند، ولي آن حديثي که تدليس نموده از وي نشنيده بلکه از شخص ديگري شنيده ولي عمدا او را حذف کرده و لفظ حديث را طوري روايت مي کند ( با الفاظ "قال" يا "عن" ) که انگار آن حديث را از شيخش شنيده و با اين وجود از اصطلاحات " سمعت" يا "حدثني" استفاده نمي کند تا مورد اتهام کذب نيز قرار نگيرد.
2- تدليس تسويه: اين نوع تدليس هم نوعي از تدليس اسناد است، ولى راوي حديث مدلس، حديثي را که از شيخ خود شنيده است و شيخ او فردي ثقه (مورد اعتماد) است ولي شيخ او حديث را از فردي ضعيف شنيده و آن فرد ضعيف نيز حديث را از فردي ثقه (مورد اعتماد) شنيده است، حال راوي حديث مدلس اين فرد ضعيف را که در بين دو فرد ثقه قرار گرفته است عمدا حذف مي کند تا حديث را قوي نمايد، و اين نوع تدليس بدترين نوع احاديث مدلس است.
مثلا حسن حديثي را روايت مي کند: علي ( استاد من) از حسين و او نيز از سلمان روايت کرده که پيامبر فرمود فلان.
حال حسن مي داند که حسين فردي ضعيف است و حديث او مردود مي باشد لذا حسين را از سند حذف مي کند و چنين روايت مي کند: علي ( شيخ من) از سلمان روايت کرده که پيامبر فرمود فلان....
در اينجا حسن تدليس کرده است.
3- تدليس شيوخ: راوي حديث، شيخ خود را با نام و لقب و کنيه اي ذکر مي کند که معمولا با آن اوصاف و القاب معروف نبوده تا چنين وهم شود که آن فردي که از او حديث را شنيده، شيخش نبوده و از شخص ديگري شنيده است حال علت اين عمل وي بدين دليل است تا چنين ابراز دارد که اساتيد زيادي داشته است يا بدلايل اهداف ديگري.
مثال: اين قول ابي بکر بن مجاهد: «حدثنا عبدالله بن ابي عبدالله ...فلان» که منظور وي از عبدالله بن ابي عبداللهف ابابکر بن ابي داود سجستاني بوده است.
حکم تدليس:
تدليس اسناد و تسويه قابل قبول نيستند حتي برخي علما مي گوينمد که تدليس برادر دروغ است "التدليس اخو الکذب"
البته برخي از علما گفته اند اگر با الفاظ سمعت يا حدثني روايت کرده باشد قبول است.
ولي احاديث مدلس بخاري و مسلم چون از کساني تدليس شده اند که ثقه بوده اند، قابل قبول هستند زيرا امت بر مقبوليت آنها تاکيد داشته است (ابن عثيمين)