|
|
قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين». امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل». |
|
تاریخ اسلام>سیره نبوی>پیامبر اکرم صلی الله علیه و سلم > اسلوب گفتگوی پیامبر اکرم صلي الله عليه و سلم با مشرکان
شماره مقاله : 1551 تعداد مشاهده : 357 تاریخ افزودن مقاله : 11/2/1389
|
اسلوب گفتگوی پیامبر اکرم صلي الله عليه و سلم با مشرکان
وقتی شیوههای گوناگون مشرکان برای از بین بردن اثر دعوت پیامبر اکرم صلي الله عليه و سلم اثری نبخشید، آنان از آگاهترین فرد نسبت به فن جادوگری و کهانت و شعرگویی دعوت نمودند تا نزد پیامبر اکرم صلي الله عليه و سلم برود و با او سخن بگوید و پاسخ او را بشنود؛ چرا که آنان معتقد بودند پیامبر اکرم صلي الله عليه و سلم جماعت آنان را پراکنده نموده و دین آنان را مورد نقد قرار داده است. آنان عتبه بن ربیعه را نزد پیامبر اکرم صلي الله عليه و سلم فرستادند. عتبه نزد پیامبر اکرم صلي الله عليه و سلم آمد و گفت: ای محمد! تو بهتری یا عبدالمطلب؟ پیامبر اکرم صلي الله عليه و سلم سکوت اختیار نمود. گفت: اگر گمان میکنی که اینها از تو بهتراند، پس اینها خدایانی را پرستیدهاند که تو بر آنها خرده میگیری و اگر گمان میکنی که تو از آنها بهتر هستی، پس سخن بگو تا گفتهات را بشنویم؛ چرا که کسی را سراغ نداریم که بیشتر از تو موجبات بدبختی قومش را فراهم آورده باشد. تو گروه ما را پراکنده کردهای و ما دچار تشتت نمودهای و بر دین ما خرده و عیب گرفتهای و در میان عربها ما را رسوا نمودهای تا جایی که شایع شده است : در قریش کاهنی ظهور کرده است. به خدا سوگند چیزی باقی نمانده است که ما با شمشیر در مقابل هم قرار بگیریم و یکدیگر را نابود کنیم. ای مرد! اگر فقیر و ناداری، برای تو از اموال خود جمعآوری میکنیم تا اینکه ثروتمندترین مرد قریش گردی و اگر نیاز به زن دارید هر کدام از زنان قریش را که میخواهی انتخاب کن. ده تا را به ازدواج تو در میآوریم. آن گاه پیامبر اکرم صلي الله عليه و سلم فرمود: آیا حرفهای تو تمام شده است؟ گفت: بلی. پیامبر خدا این آیهها را تلاوت نمود: { حم (١)تَنْزِيلٌ مِنَ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ (٢)كِتَابٌ فُصِّلَتْ آيَاتُهُ قُرْآنًا عَرَبِيًّا لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ (٣) } (فصلت، 1- 3) تا اینکه به اینجا رسید که: { فَإِنْ أَعْرَضُوا فَقُلْ أَنْذَرْتُكُمْ صَاعِقَةً مِثْلَ صَاعِقَةِ عَادٍ وَثَمُودَ (١٣) } (فصلت، 13) «این کتابی است که از طرف خداوند بخشایشگر مهرورز نازل شده است. کتابی است که آیههای آن تفصیل و تبیین شده است (یعنی) قرآن که به زبان عربی است، برای قومی که اهل دانش باشند، آمده است؛ اگر رویگردان شدند بگو شما را از صاعقهای همچون صاعقه عاد و ثمود میترسانم.» عتبه بعد از اتمام سخنان پیامبر اکرم صلي الله عليه و سلم نزد قریش برگشت. آنها وقتی نتیجۀ این گفتگو را از او پرسیدند، گفت: هیچ چیزی را که فکر میکردم شما به او میگویید، نگذاشتم مگر اینکه به او گفتم. گفتند: پاسخ تو را داد؟ گفت: بلی. و در روایتی از ابن اسحاق آمده است: وقتی عتبه نزد آنها نشست گفتند: چه خبر داری ای ابا ولید! گفت: به خدا سوگند گفتهای شنیدم که هرگز مانند آن را نشنیدهام. سخنانش شعر و جادو و کهانت نیست ... ای گروه قریش از من اطاعت کنید و به این مرد اجازه دهید تا به کار خویش ادامه دهد. به خدا سوگند سخنی که من از او شنیدم، خبر بزرگی خواهد داشت. اگر عرب بر او چیره شوند، شما توسط دیگران از شر او راحت میشوید و اگر او بر عربها پیروز شود، پادشاهی و قدرت او برای شماست و شما به وسیلة او خوشبختترین مردم خواهید بود.گفتند به خدا سوگند که تو را با زبانش جادو کرده است. گفت: این رأی من است و شما نیز هر عملی که دوست دارید؛ انجام دهید.»
درسها و اندرزها الف- آن حضرت وارد مباحث حاشیهای در مورد اینکه ایشان از پدر و پدر بزرگش برتر است و غیره نگردید؛ چرا که اگر به این قضیه میپرداخت، ازهدف خود باز میماند و نمیتوانست به عتبه پیام خویش را برساند. ب – مشغول درگیری با پیشنهادهای فریبنده نگردید و به خاطر اتهامهایی که به او روا میداشت، خشمگین و ناراحت نگردید؛ بلکه مؤدبانه به عتبه گفت : ای ابا ولید! غیر از حرفهایی که گفتی، سختی دیگر نداری؟ ج – پاسخ پیامبر خدا، قاطع و صریح بود و انتخاب آیههای فوق برای تلاوت، بیانگر حکمت ایشان است؛ چون در این آیهها قضایای مهم و اساسی بیان شده است از جمله اینکه قرآن از جانب خدا فرو فرستاد شده است؛ بیان موضع کافران و رویگردانی آنان؛ وظیفة پیامبر اکرم صلي الله عليه و سلم و اینکه او یک انسان است؛ بیان این موضوع که آفریننده یکی است که آفرینندة آسمانها و زمین است؛ همچنین از تکذیب امتهای گذشته و عذابی که به آنها رسیده است، سخن به میان آمده است و نهایتاً قریش به صاعقهای مانند : صاعقة عاد و ثمود تهدید شدهاند. ح – خطر گرفتارشدن داعی در دام مال، مقام و زن: چه بسا داعیانی که در راه کسب مال و ثروت سقوط کردهاند. همواره به شیوههای مختلف مبالغ هنگفتی به داعیان راه خدا پیشنهاد میشود تا دست از دعوت خود بردارند و کسانی که در برابر فریبندگی مال و ثروت پایداری نشان بدهند، حقا که رسول خدا را سرمشق خودش قرار داده است و به او اقتدا نمودهاند. داعی ربانی کسی است که در حرکت، گفتارها و کارهایش، فریفتة این امور نگردد و هدف والایی را که مرگ و زندگیاش به خاطر آن است، فراموش ننماید؛ چنانکه قرآن میفرماید: { قُلْ إِنَّ صَلاتِي وَنُسُكِي وَمَحْيَايَ وَمَمَاتِي لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ (١٦٢)لا شَرِيكَ لَهُ وَبِذَلِكَ أُمِرْتُ وَأَنَا أَوَّلُ الْمُسْلِمِينَ (١٦٣) } (انعام : 162 - 163) «بگو نماز، عبادت، زیستن ومردن من از آن خداست که پروردگار جهانیان است. خدا را هیچ شریکی نیست و به همین دستور داده شدهام و من اولین مسلمان هستم.» اما در مورد زنان، رسول خدا فرموده است: «زیان بارترین فتنه برای مردان در امت من، زنان میباشند.» منظور از این زنان، زنانی هستند که مانع شوهر از دعوت و جهاد گردند و یا زنان فاسدی که توسط دشمنان، دامهایی برای مسلمانان به ویژه داعیان بشوند. زن در هر یک از مواضع مذکور ظاهر شود، فتنه و خطر بزرگی برای دین محسوب میشود. بنابراین، قریش زنان خود را به پیامبر اکرم ارائه میدهند که اگر فعلاً توانایی ازدواج با یکی از آنها را ندارد، ده تا از زنان زیبای قریش را به عنوان همسر انتخاب نماید. آری خطر زنانی که از مسیر مستقیم و هدایت منحرف گردیدهاند، از خطر شمشیرهای برهنه بیشتر است . پس باید داعیان اسلام به سرور انسانیت، اقتدا نمایند و همواره این سخن یوسف را به خاطر داشته باشند که فرمود: { قَالَ رَبِّ السِّجْنُ أَحَبُّ إِلَيَّ مِمَّا يَدْعُونَنِي إِلَيْهِ وَإِلا تَصْرِفْ عَنِّي كَيْدَهُنَّ أَصْبُ إِلَيْهِنَّ وَأَكُنْ مِنَ الْجَاهِلِينَ (٣٣)فَاسْتَجَابَ لَهُ رَبُّهُ فَصَرَفَ عَنْهُ كَيْدَهُنَّ إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ (٣٤) } (یوسف، 33 - 34) «پروردگارا! زندان برای من خوشایندتر از آن چیزی است که مرا بدان فرامیخوانند و اگر نیرنگ ایشان را از من باز نداری بدانان روی میآورم و مرتکب گناه میشوم و آن وقت از زمره نادانان میگردم. پروردگارش دعای او را اجابت کرد و کید و مکرشان را از او بازداشت. تنها خداست که شنوای آگاه میباشد.» خ – عتبه از عکسالعمل رسول خدا، شدیداً متأثر شد و این تأثیر تا حدی بود که یاران عتبه قبل از اینکه او سخنی بگوید، سوگند خوردند که عتبه تحت تأثیر قرار گرفته است و آنان با فرستادن عتبه نهتنها به مقصود خویش نرسیدند؛ بلکه عتبه از آنان خواست تا پیامبر اکرم صلي الله عليه و سلم را در راستای تبلیغ اهداف و مقاصدش، آزاد بگذارند. س: یاران رسول خدا، به آنچه بین پیامبر اکرم صلي الله عليه و سلم و عتبه رخ داد، گوش فرا دادند و شاهد رد کردن و نپذیرفتن پیشنهادهای عتبه از جانب پیامبر اکرم صلي الله عليه و سلم بودند. پس این درسی تربیتی بود که با آن انس گرفته بودند و از آن پایداری و تمسک به عقیده و ارزشهای معنوی را آموختند. ش: آنها از پیامبر خدا در این قضیه بردباری و سعه صدر را آموختند، آن حضرت در مقابل هرزهگویی و یاوهگوییهای عتبه بن ربیعه هیچ عکسالعملی از خود نشان نداد. چنانکه عتبه گفت: در قریش جادوگری پدید آمده است یا اینکه هیچ کس از تو بیشتر باعث بدبختی قومت نشده است. رسول خدا سخنان وی را شنید اما به این بخش از سخنانش توجهی نکرد تا پرداختن به این امور، او را از دعوت دادن سردار بنی عبد شمس باز ندارد وهر سخنی که پیامبر اکرم صلي الله عليه و سلم بر زبان میآورد، اصل و مبدأئی بود که باید از آن پیروی کرد و هر حرکتش، آئینی بود قابل پیروی و چشم پوشی ایشان، اخلاقی بود که باید به آن تأسی جست. برخی از کتابهای سیره نوشتهاند که رهبران مکه بعد از آن با پیامبر وارد گفتگو شدند و چیزهای فریبندهای به ایشان پیشنهاد کردند که معمولاً انسانهای دنیا طلب و کسانی که به ثروت و متاع دنیا چشم دوختهاند، شیفتة این پیشنهادها میگردند، اما رسول خدا، بدون هیچ انعطافی، در برابر باطل موضعی قاطع اتخاذ کرد ؛ زیرا عقیده باید روشن و واضح و نیز قاطع باشد و سازش و کوتاه آمدن در آن راهی ندارد بنابراین، پیامبر اکرم صلي الله عليه و سلم سخن آنها را نپذیرفت و در جوابشان فرمود : «آنچه شما در مورد من میپندارید، اشتباه است؛ چرا که در قبال چیزی که برایتان آوردهام، مال و یا کسب مقام و شرافتی نیستم و یا قصد پادشاهی و فرمانروایی بر شما را ندارم؛ بلکه خدا مرا به عنوان رسول و پیامآور خود به سوی شما فرستاده است و بر من کتابی نازل فرموده و مرا فرمان داده است تا به شما مژده و بیم دهم. بنابراین، من تنها پیام پروردگارم را به شما میرسانم و شما را اندرز میدهم. اگر آنچه من آوردهام بپذیرید، در دنیا و آخرت خوشبخت خواهید شد و اگر نپذیرید، منتظر دستور خدا میمانم و صبر پیشه میسازم تا خدا میان من و شما داوری نماید.» آری با این موضع ایمانی ثابت، نقشههای آنان نقش بر آب شد و دسیسههایشان به خودشان بازگشت و موضوع عقیده، بیآلایش و پاک ماند.
الگوی هدایت (تحلیل وقایع زندگی پیامبر اکرم)، جلد اول، مؤلف : علی محمّد صلّابی، مترجم : هیئت علمی انتشارات حرمین.
|
بازگشت به ابتدای
صفحه
بازگشت به نتایج قبل
چاپ
این مقاله
ارسال مقاله به دوستان |
|
|
|
|
|