|
|
قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين». امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل». |
|
قرآن و حدیث>مسائل قرآنی و حدیث>قرآن > ويژگيهای اساسی قرآن
شماره مقاله : 1483 تعداد مشاهده : 321 تاریخ افزودن مقاله : 28/1/1389
|
ويژگيهای اساسی قرآن
اين انديشه با اين حقيقت علمی وعقيده مذهبی تناقض دارد. که : اين دين تنها بوسيله نصوص ومتون به امت نرسيده بلکه الفاظ ومفاهيم آن حتی طريق عمل بر آن نيز نسل به به نسل منتقل شده است واين سلسله توارث، در لفظ ومعنی هر دو جريان داشته است. همچنين با صفاتی که خداوند برای قرآن بيان کرده نيز منافات دارد. خداوند متعال قرآن مجيد را در جاهای متعددی به کلمات «الکتاب المبين» و«عربي مبين» معرفی می کند. درآغاز سوره يوسف می فرمايد: {الر تِلْكَ آيَاتُ الْكِتَابِ الْمُبِينِ إِنَّا أَنزَلْنَاهُ قُرْآناً عَرَبِيّاً لَّعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ}[سوره یوسف : 1-2] « الرا - اين است آيات کتاب روشن. هر آئينه ما فرو فرستاديم آن را به زبان عرب تا شما در يابيد.» وسوره حجر اينچنين آغاز می شود: {الَرَ تِلْكَ آيَاتُ الْكِتَابِ وَقُرْآنٍ مُّبِينٍ}[الحجر : 1] « اين است آيات کتاب الهی وقرآن روشن». اولين سوره شعراء اين است: {طسم تِلْكَ آيَاتُ الْكِتَابِ الْمُبِينِ}[ الشعراء : 1-2] « طسم - اين آيات کتاب روشن است». در سوره شعراء توانايی تفهيم وروشنگری وحيی را که بر قلب پيامبر صلی الله علیه وسلم بوسيله جبريل نازل شده اين گونه بيان می دارد:{ وَإِنَّهُ لَتَنزِيلُ رَبِّ الْعَالَمِينَ*نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الْأَمِينُ* عَلَى قَلْبِكَ لِتَكُونَ مِنَ الْمُنذِرِينَ *ِبلِسَانٍ عَرَبِيٍّ مُّبِينٍ}[الشعراء:192-195] «هر آئينه قرآن فرود آورده پروردگار عالميان است. فرود آورد آنرا فرشته امانتکار( جبريل) بر دل تو تا (مردم را) نصيحت کنی (فرودآورد) به زبان عربی روشن». سوره دخان با اين آيه شروع می شود:{ حم*وَالْكِتَابِ الْمُبِينِ}[ الدخان: 1-2] حم- قسم به کتاب واضح. آيا اين پذيرفتنی است که قرآن با بيان روشنگر ورسای خود که بارها با تاکيد وشدت تمام اين مطلب را تصريح کرده است از بيان مفاهيم صحيح ومدلول حقيقی چهار اصطلاح اساسی خود( که محور نظام اعتقادی وعملی آن هستند) قاصر باشد؟(1). قرآن مجيد در جاهای متعددی به محکم ومفصل بودن آيات خود تصريح کرده است. در سوره آل عمران ميفرمايد:{هُوَ الَّذِيَ أَنزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُّحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ}[آل عمرا: 7] «او ذاتی است که فرستاده بر تو کتاب را،بعضی از آن آيه ها محکم يعنی معانی آن واضح است که آنان اصل کتاب اند.» در سوره محمد ميفرمايد:{فَإِذَا أُنزِلَتْ سُورَةٌ مُّحْكَمَةٌ وَذُكِرَ فِيهَا الْقِتَالُ رَأَيْتَ الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِم مَّرَضٌ يَنظُرُونَ إِلَيْكَ نَظَرَ الْمَغْشِيِّ عَلَيْهِ مِنَ الْمَوْتِ فَأَوْلَى لَهُمْ}[محمد:20] «پس هرگاه فرستاده شود سورهای محکم ( واضح المعنی) وياد آوری شود در آن (طلب) جنگ،می بينی آنان را که در دلهايشان مرض (شک ونفاق) است می نگرند به سوی تو مانند نظر کردن کسيکه از ترس مرگ بروی بيهوشی واقع شده باشد. درسوره هود ميفرمايد:{الَر كِتَابٌ أُحْكِمَتْ آيَاتُهُ ثُمَّ فُصِّلَتْ مِن لَّدُنْ حَكِيمٍ خَبِيرٍ}[هود:1]«اين کتابی است که استوار کرده شده است آيات او وسپس جدا کرده شده وتفصيل داده شده است از نزد حکيمی دانا». مفسر معروف حافظ ابن کثیر (م774هـ) در تفسير آيه «محکمات هن أم الکتاب» می نويسد «أي بينات واضحات الدلالة لا التباس فيها علی أحد» (يعنی آيات روشن که در دلالت بر معنی خود چنان واضحند که کسی در باره آنها دچار اشتباه نخواهد شد) او قول محمد بن اسحاق بن يسار را در اين مورد اينگونه نقل می کند:«اين آيات حجت خداوندی وسبب حفاظت بندگان وموجب کوتاهی زبان ستيزه جويان ومعترضين هستند که نمی توان آنها را از مدلول حقيقی شان تغييرداد. تفسير ابن کثير،اول سوره آل عمران. علامه آلوسی (م.1270هـ) در تفسير معروف خود«روح المعانی» "محکمات" را تشريح کرده چنين می نويسد: «محکمات صفت آيات است،مطلب اين است که اين آيات در معنی واضح،در دلالت ظاهر ودر عبارت محکم اند واز هر گونه احتمال واشتباه محفوظ اند» تفسير روح المعانی ،اول سوره آل عمران. تا جايی که به مفصل بودن آيات قرآن مربوط است در پانزده مورد به صيغه ها واسلوبهای گوناگون اين مطلب ياد آوری شده است: انعام 58،97،98،و126- اعراف 32،52،174- التوبه 11- يونس 5،24- الروم 28- الرعد 2- هود1 فصلت 3 و 44. اين صفات وخصوصيات با اين انديشه که حقايق اساسی قرآن مجيد طی عرصه طولانی پشت پرده جهل پوشيده مانده اند،تضاد دارد وهمچنين اين خيال منافی گفته خداوندی است که در سوره حجر می فرمايد:{ إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ}[الحجر:9] « همانا ما فروفرستاديم قرآن را وما خود محافظ ونگهبان آن هستيم.» اين وعده حفاظت،که خداوند هنگام ياد آوری فضل واحسان خويش ميفرمايد،فهم مطالب قرآنی،تشريح وعمل بر تعاليم آنرا نيز در بر می گيرد. والاّحفاظت چنين کتابی که طی ساليان درازی نه مطالب آن فهميده شود ونه مورد عمل قرار گيرد چه سودی دارد. وچنين کتابی که مدتی در طاق نسيان بماند چه ارزشی دارد؟ همچنين خداوند متعال خطاب به رسول اکرم صلی الله عليه وسلم می فرمايد:{ إِنَّ عَلَيْنَا جَمْعَهُ وَقُرْآنَهُ*فَإِذَا قَرَأْنَاهُ فَاتَّبِعْ قُرْآنَهُ*ثُمَّ إِنَّ عَلَيْنَا بَيَانَه} [القيامة : 1917] « همانا بر ماست (ای رسول گرامی) جمع کردن قرآن در سينه تو و خواندن آن بر زبان تو. پس چون خوانديم آنرا( به زبان فرشته) پيروی کن خواندن آن را،سپس همانا بر ماست واضح ساختن وبيانش». حکيم الاسلام حضرت شاه ولی الله دهلوی (م1176هـ) در کتاب با ارزش خود «إزالة الخفاء» در ذيل تفسير" إِنَّ عَلَيْنَا بَيَانَهُ" مي نويسد:« خداوند ميفرمايد: بر ماست توضيح قرآن؛در هر عصر جمعی را موفق ميگردانيم که کلمات مشکل قرآن را تشريح واسباب نزولش را بيان کنند تا مصداق صحيح احکام آن برای مردم روشن گردد. البته همه اينها بعد از حفظ وتبليغ قرآن ميباشد وچون آيات قرآن متشابه اند بعضی آن مصدق بعض است. وخود آن حضرت صلی الله عليه وسلم مبين ومفسر قرآن بودند... ذکر نمودن کلمه «ثم» دربيان وعد که نشانه درنگ است می فهماند که در وقت جمع قرآن در مصاحف،اشتغال بتلاوت آن شايع بود وتفسير آن بعدا به ظهور پيوست وعملا نيز چنين متحقق شد... و اولين بار اشتغال به تفسير از عبد الله بن عباس رضی الله عنه آغاز شد»(2). پس از اين وعده موکد الهی (إِنَّ عَلَيْنَا بَيَانَهُ) اين پندار که « کلمات اساسی وکليدی قرآن - آنهم کلماتيکه بدون آنها دسترسی به مطالب و معانی واحکام آن ممکن نيست- طی قرنها ،مغلق وسربسته مانده است»! خلاف مفهوم ومقتضای آيه است.
به نقل از کتاب"التفسير السياسی للاسلام نوشته: محقق وانديشمند معروف جهان اسلام العلامه سيد ابو الحسن علی حسنی ندوی برگرداننده: عبدالقادر دهقان
هامش:
(1) خود جناب مودودی در تفسير سوره حجر " المبين" را اينگونه تشريح می کند: "مطلب اين است که اينها آیات آن کتابی هستند که مدعای خود را با وضاحت وصراحت تمام بيان می کند» تفهيم القرآن ج 2. (2) إزالة الخفاء ، ص 51 چاپ لاهور.
|
بازگشت به ابتدای
صفحه
بازگشت به نتایج قبل
چاپ
این مقاله
ارسال مقاله به دوستان |
|
|
|
|
|