Untitled Document
 
 
 
  2024 Nov 23

----

21/05/1446

----

3 آذر 1403

 

تبلیغات

حدیث

 

پيامبر صلى الله عليه و سلم فرمودند: "أحب الناس إلى الله تعالى أنفعهم للناس ، وأحب الأعمال إلى الله عز وجل سرور يدخله على مسلم ، أو يكشف عنه كربة ، أو يقضي عنه دَيْنا" (روايت طبراني)
«محبوبترين مردم نزد خداوند آنهايى هستند كه بيشترين منفعت را به مردم ميرسانند، و دوستدارترين اعمال نزد خداوند آنست كه كسى سرور و خوشحالى را به قلب مسلمانى وارد كند، و يا مصيبتى را از او دور كند، و يا قرضى را بجاى او پرداخت كند».

 معرفی سایت

نوار اسلام
اسلام- پرسش و پاسخ
«مهتدين» (هدايت يافتگان)
اخبار جهان اسلام
تاریخ اسلام
کتابخانه آنلاین عقیده
سایت اسلام تکس - پاسخ به شبهات دینی
خانواده خوشبخت
شبکه جهانی نور
سایت خبری تحلیلی اهل سنت
بیداری اسلامی
صدای اسلام

 

 

 

  سخن سایت

قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) ‏عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين».
امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل».

لیست الفبایی     
               
چ ج ث ت پ ب ا آ
س ژ ز ر ذ د خ ح
ف غ ع ظ ط ض ص ش
ه و ن م ل گ ک ق
ی
   نمایش مقالات

الهیات و ادیان>فرقه ها و مذاهب>شیعه > خدای شیعه

شماره مقاله : 1455              تعداد مشاهده : 367             تاریخ افزودن مقاله : 27/1/1389

 خداي شيعه
 

علیرضا حسینی

خداي شيعه شخصيت جالبي دارد. پشيمان مي شود![1] تمام جهان به اين بزرگي را فقط براي 5 نفر و آن پنج نفر را هم فقط براي يک نفر آفريده است!![2] 124 هزار پيامبر و مصلح و حکيم و کتاب و... را برانگيخت تا مردم گناه نکنند (كه به دنبال آن صدها هزار نفر نيز شهيد شدند!) ولي با همه اين توصيفات، اگر کسي روز قيامت، سراپا غرق گناه باشد و گناه همه جهان را هم داشته باشد صرفاً به خاطر دوست داشتن يک نفر ديگر يا خواندن يک زيارتنامه‌ي جعلي، او را مي‌بخشد و به بهشت مي‌برد.[3] جهت مزيد اطلاع بايد بدانيد که خداي شيعه در اين زيارتنامه، 18 مرتبه، کساني که پيامبر اکرم را با جان و مال ياري کرده اند به جاي تشكر، لعن و نفرين مي کند [4] و اين در حالي است كه همين خدا در قرآن كريم، فرموده به بتهاي مشركين ناسزا نگوييد تا اينكه آنها هم به خداي شما ناسزا بگويند! البته اين خدا در يكصد آيه از اصحاب پيامبرصلی الله علیه وسلم، تمجيد كرده ولي اين آيات فقط مشمول سه نفر مي شود زيرا همه اصحاب پس از رحلت نبي اكرم مرتد شدند به جز سه نفر![5]
 خداي شيعه اهل تقيه و مصلحت است او صلاح نمي‌ديده نام جانشين آخرين پيامبرش را صريحاً در قرآن بياورد[6] براي همين در پرده و بسيار غير مستقيم و نامفهوم سخن گفته، آن هم بر خلاف وعده قبلي خود که گفته: آيات اين قرآن، بسيار روشن و واضح و آشکار[7] براي هدايت عموم انسانهاست و وسيله اي است براي جدايي حق از باطل[8] و ريسماني براي اتحاد[9]!ـ و نه مستمسکي براي‌ تفرقه‌ـ البته کسي چه مي‌داند شايد هم از ترس قريش، تقيه کرده باشد! خداي شيعه، آخرين فرستاده‌اش را لحظه به لحظه در سخت ترين و بحراني ترين شرايط، ياري داده ولي درست زماني که بايد ميوه‌ي اينکار چيده شود[10] ناگهان با زمين قهر مي کند و بر خلاف وعده قبلي خود[11] دست روي دست مي‌گذارد تا مسير اين آخرين دين و تنها دين مورد تاييد او، فقط توسط شيطنت يک نفر آدم مکار، منحرف و تحريف شود! 
قرآني که خداي شيعه براي هدايت تمامي انسانها در تمامي زمانها نازل کرده از دو قسمت تشکيل مي‌شود: نيمي از آن در سرزنش و نکوهش سه نفر[12] و نيمي ديگر از آن در ستايش و تعريف و تمجيد از يک نفر ديگر است!!! تازه اين خدا مطالب آخرين کتاب آسماني خود را به گونه اي تنظيم کرده که فقط عده اي خاص آنرا مي‌فهمند و بقيه‌ي انسانها به خاطر کم شعور بودن از درک و فهم آن عاجزند[13]! و براي درک منظور او بايد به افرادي خاص و مکانهايي (شما بخوانيد دکانهايي) خاص، رجوع کنند.[14] و تازه اين آخر ماجرا نيست زيرا اين خدا متاسفانه نتوانسته بر خلاف وعده قبلي خود[15] از اين آخرين کتاب، محافظت کرده و چند نفر آدم جاهل و ترسو! پس از رحلت پيامبرصلی الله علیه وسلم آمدند و آيات آن کتاب را جابه جا يا دستکاري و حذف و اضافه کردند. به نحوي که هيچکس از مومنان حاضر، بو هم نبردند![16] پس به ناچار،قرآن اصلي در نزد افرادي خاص، مخفي است تا زماني (که البته بعيد است چنين زماني اصولاً فرا برسد) آن قرآن، آشکار شود! 
با اينکه عدل، جزء اصول مذهب شيعه است ولي خداي شيعه در آفرينش نوع بشر، پارتي بازي کرده به اين صورت که بيشتر انسانها را از لجن و گل و لاي متعفن[17] و سرشت 14 نفر ديگر را از نور پاک و خالص خودش آفريده است![18] به بيشتر انسانها توانايي گناه کردن داده تا آنها را به جهنم ببرد ولي آن عده معدود، حتي توان گناه و حتي امكان خطا کردن را هم ندارند.[19] بيشتر انسانها براي کسب علم بايد سالها تلاش و کوشش کنند ولي آن عده مخصوص، براحتي و به صورت ژنتيکي حامل تمامي اطلاعات و علوم بشري و حتي مافوق بشريند! تمام انسانها حتي از يک ثانيه ديگر خود هم بي خبرند ولي آن عده، وقايع چند هزار سال آينده (و گذشته) را هم مي دانند.[20]
با اينكه عدل، جزو اصول مذهب شيعه است و شيعه خدا را بي نهايت عادل مي‌داند ولي همين خدا به پيامبرش دستور مي دهد فدك را تمام و كمال به دخترش بدهد و بقيه‌ي وراث را از ارث محروم كند! 
آن هم بر خلاف آياتي كه به پيامبرش گفته ديده بر متاع زود گذر دنيوي كه به ديگران داده ايم نكش![21]
با اينکه عدل در اين مذهب، جايگاه بسيار مهمي دارد و اوج آن در روز قيامت و همچنين در شخصيت پيشواي اول آنها نمودار مي شود ولي در همين روز، يک دستگاه حساب و کتاب جداگانه‌اي وجود دارد تا برخي از گناهکاران، صرفاً به خاطر محبتي کور (يا داشتن کليدهاي جنت[22]) بخشيده شده و به بهشت بروند.[23] 
با اينکه عدل، از اصول اساسي اين مذهب است ولي تئوريسين هاي آن معتقدند کساني که همراه امام حسين و يا همراه پيامبر اکرم در بدر و احد شهيد شده اند فقط يک ثواب مي برند ولي اگر کسي گوشه خانه اش بنشيند و زيارت عاشورا بخواند دو هزار برابر آن اشخاص، ثواب مي برد.[24]
آري با اينکه عدل، بسيار مهم است در روز جزا انساني که تمام عمرش به تلاش و کوشش و سختي و مجاهدت و تقوي و پاکدامني گذشت[25] را به بهشت مي برند و به دنبال او اشباه الرجالي که غرق گناهند نيز، فقط به خاطر دوست داشتن زباني و نمايشي همين شخصيت، به بهشت مي‌روند!
و با اينکه عدل جزء اصول اساسي است حتي پيامبر نيز يکي از دخترانش را بيشتر از بقيه خانواده دوست داشته! مثلا وقتي از سفر بر مي گشته هميشه اول به ديدن او مي رفته و فقط او مي‌تواند درب اتاقش را طرف مسجد باز نگهدارد و فقط او از پدر، ارث مي برد.[26] و فقط فرزندان او بايد حاكم و خليفه باشند و فقط او... 
خداي شيعه بر خلاف آيات مكرر قرآن كه گفته: اي محمد به مردم بگو من اجر و مزد رسالت از شما نمي خواهم در اواخر عمر همين پيامبر، نظرش عوض مي‌شود و به او دستور مي دهد كه فدك را به دخترش بدهد و خلافت (آن هم مورورثي!) را نيز همراه تمامي علوم بشري به داماد و پسرعمويش و خمس را هم براي بني هاشم!!![27]
خداي شيعه تقريباً نقشي در جهان هستي ندارد و بيكار است [28]زيرا او تمامي قدرتها و اختيارات خود را در قالب ولايت تكويني به مقام امامت، تفويض كرده است زيرا مقام امام فقط يك پله پايين تر از خداست! و به اذن خدا قادر به انجام تمام امور الهي است! پس خدا فقط نظاره گر است و امام، فعال ما يشاء! 
خداي شيعه بر مبناي اصل تقيه! و به خاطر رعايت مصلحت! بسياري چيزها را در قرآن نگفته يا اگر گفته بسيار غير مستقيم و پيچيده گفته تا پس از آن! مردم دچار تفرقه شوند!!! مگر اينكه به روايات ضد و نقيض تاريخي و بحثهاي بي سر و ته كلامي آخوندها مراجعه كنند!
خداي شيعه بر خلاف سخنان قبلي خود که گفته محمد آخرين پيامبر است، 2 ماه مانده به رحلت اين آخرين پيامبر، نظرش عوض مي شود و تصميم مي گيرد سلسله فرستادگانش را تا مدت محدودي ادامه دهد زيرا به تازگي متوجه شده اين بشر دوپا علاوه بر اينكه حالا حالاها خيال آدم شدن ندارد، حتي توانايي استقلال هم ندارد (همانطور که در آن چند هزار سال قبل نداشته است) و فقط تا صد سال بعد، مي‌تواند اين توانايي را کسب کند. آن هم توسط افرادي که مقام آنها از مقام نبوت بالاتر است.[29] پس در غدير خم،خاتميت را منتفي و چيزي بالاتر از نبوت را برقرار مي کند!!![30] و در اين بلبشو باب وحي نيز بسته مي شود! [31]ضمن اينکه در نهايت،متوجه مي شود اين بشر، حالا حالاها آدم بشو نيست.به همين دليل، نفر دوازدهم از آن فهرست جعلي [32]، به مدت نامعلومي از نظرها غايب‌، مي شود. (البته بار گران و وظيفه‌ي خطير دريافت خمس تا مدتي توسط نواب محترم اربعه ادامه داشته است!) 
آري، باب وحي بسته مي شود و به ناچار، براي گير نيفتادن در تناقضاتي ديگر، باب عصمت و علم غيب و معجزه باز مي‌شود ولي تناقض، دوباره چهره مي‌كند و به ناچار، باب تقيه و بداء باز مي شود ولي اين تناقض پس از غيبت ادامه پيدا مي كند پس به ناچار، بحث نواب اربعه و اينكه آنها باب هستند باب مي شود! و پس از آن، بحث رجوع به فقهاء براي آموختن دين و تكامل اين دروغ به نيابت عامه و باز هم تكامل آن به ولايت فقيه و در نهايت، كار به ولايت مطلقه فقيه و ولي امر مسلمين جهان كشيده مي شود!!! و طبيعتاً هر كس منكر اين ولايت شود به جهنم مي رود و وضويش آب بازي مي‌شود.[33] 
متاسفانه پيشوايان اين مذهب نيز (البته به اعتقاد پيروان) مانند خداي آنها بر خلاف سخنان خود عمل مي کرده اند مثلا آنها در جاي جاي سخنان خود سفارش به صحبت نيکو و دوري از سخنان زشت و ناروا و حتي منع از لعن خلفاء داشته اند ولي ناگهان از گوشه اي زيارتنامه اي پيدا مي شود که سراسر لعن و نفرين است و پيروان آن معتقدند اين سخنان پيامبر اكرم از طريق خداوند است! (حديث قدسي) که از ناحيه امامان رسيده تا در زمان امام محمد باقر، علني شده. البته مبادا فکر کنيد چون غالي ها نيز در زمان امام محمد باقر، فراوان شده اند اين کار کار آنهاست! حتي اگر در بين راويان اين زيارتنامه، افراد غالي وجود داشته باشد! باز هم شك نكنيد و صبح تا شب آنرا بخوانيد!
همچنين اين پيشوايان بر خلاف سخنان خود كه:حق را بگو اگر چه هلاك تو در آن باشد كه در حقيقت، نجات تو در آن است. مرتباً تقيه مي كرده اند!
و در انتها بايد بگويم،من بسيار اشتباه کردم که گفتم: خداي شيعه. زيرا بايد مي‌گفتم: خدايان شيعه. زيرا خداي شيعه يکي دو تا نيست. قبور مردگان، اوراقي جز قرآن[34]، مراسمي (عزا، جشن و يا تئاترهاي خياباني: تعزيه) که هيچگاه در سنت نبوي و حتي علوي نبوده، پرستش شخصيت فرد به جاي تبعيت از فکر و روش، پيروي کورکورانه از آقابالاسرها، تعصب جاهلي[35]، نگاهداري و حمل و نمايش هزار و يک شيء عجيب و غريب (در روزهاي عاشورا و...) و... 
خواهند گفت: مردم ما عاشقند! آري طبق حديث: حب الشيء يعمي و يصم: دوستي چيزي انسان را کور و کر مي کند و مگر نه اين است که اگر شما چيزي را حتي به اندازه خدا (و نه بيش از آن) دوست داشته باشي يا توجه تو به اندازه ذره اي متوجه هدف و چيزي غير از خدا شود (باز هم ذره اي نه به طور کامل) تو مشرک خواهي شد و اگر نمي داني بدان که خدا در قرآن فرموده: به جز شرک، هر گناهي را اگر خواستم مي بخشم. 
و اين چنين است كه خداي واقعي (و نه خداي شيعه) كه رحمت و بخشايش را بر خود فرض كرده است، در روز قيامت به فرع، رجوع مي كند و اينگونه است كه انسانهاي نادان و مشركين سر از دوزخ در مي آورند. نه اينكه او آنها را به دوزخ مي‌اندازد بلكه آنها هنگام مرگ، خود را ته چاهي مي‌بينند كه يك عمر، ندانسته كنده اند. خداوندا ما را از جمله اين افراد قرار مده. خدايا ما را براه راست هدايت كن. زيرا ما يقين نداريم كه اينك در چه حالي هستيم. بر خلاف فريسياني[36] كه از همين الآن، خود را در وسط بهشت مي بينند. آن هم با با آرزوهاي بزرگ[37] و در دست داشتن كليدهاي بهشت[38] كه مي ترسم عاقبت، كليد دوزخ شود. 
 


[1] بداء 
[2] حدیث كساء
[3] اشاره به این حدیث: داشتن تمام گناهان جهان با حب علی بی ضرر و داشتن همه خوبی ها با بغض علی بی فایده است و صدها احادیث دیگر
[4] منظور زیارت جعلی عاشورا است که شیعه معتقد است حدیث قدسی است و از جانب خدا به پیامبر نازل شده و در آن عمر و ابوبکر لعن شده اند 
[5] اینها شوخی نیست شیعه تا چند دهه قبل واقعا به این احادیث معتقد بود و در كتب احادیث آنها چنین احادیثی وجود داشت !
[6] آیه ابلاغ
[7] [وَ نَزَّلْنا عَلَیكَ الْكِتابَ تِبْیاناً لِكُلِّ شَی‏ء] {الفرقان:7} – [ذَلِكَ الكِتَابُ لَا رَیبَ فِیهِ هُدًى لِلْمُتَّقِینَ] {البقرة:2} 
[8] [مِنْ قَبْلُ هُدًى لِلنَّاسِ وَأَنْزَلَ الفُرْقَانَ] {آل عمران:4} 
[9] [وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللهِ جَمِیعًا وَلَا تَفَرَّقُوا] {آل عمران:103}  
[10] رحلت نبی اکرم
[11] [الیوْمَ یئِسَ الَّذِینَ كَفَرُوا مِنْ دِینِكُمْ] {المائدة:3} ـ [الیوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِینَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَیكُمْ نِعْمَتِی] {المائدة:3} – [إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ] {الحجر:9} 
[12] عمر و ابوبکر و عثمان 
[13] مگر در استدلالات خود نمی گویید كه پیامبر اكرم نباید امت را مانند رمه ای ( گله گوسفندان ) بدون شبان رها می كرد ؟
[14] البته اگر در توضیح و تفسیر آیات قرآن كریم، حدیثی از پیامبر اكرم و حتی خاندان ایشان وجود داشته باشد كه سلسله روات آن ( هم از نظر شیعه و هم از نظر سنی ) ثقه باشند و آن حدیث، منطبق با سایر آیات قران باشد قبول آن حدیث بر همه مسلمین لازم و واجب است .
[15] انا نزلنا الذکر و انا له لحافظون: همانا ما این ذکر ( قرآن) را بر تو فروفرستادیم و خود، نگاهبان و محافظ آنیم .
[16] رجوع کنید به کتاب محدث نوری و بحار الانوار و سایر کتب مجلسی و شیخ عباس قمی . روایات تحریف قرآن در منابع شیعی به حد تواتر است!! البته در كتب سنی ها نیز روایاتی وجود دارد ولی خیلی کمتر است و هم مورد قبول علماء و توده مردم آنها نبوده و هم مبتنی بر اختلاف قراءات یا ناسخ و منسوخ است و كمتر سخن از تحریف و تغییر و جابه جایی و . . . در آن به چشم می خورد هر چند علمای شیعه اجماع بر عدم تحریف كرده اند ولی چیزی كه تا قرن قبل در مغز توده شیعه و برخی از ملاهای محلات و منابر جا داشته و ریشه كرده جز این است.
[17] [وَلَقَدْ خَلَقْنَا الإِنْسَانَ مِنْ صَلْصَالٍ مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ] {الحجر:26} 
[18] باز هم رجوع کنید به کتب عهد صفویه ( بحارالانوار و کتب شیخ عباس قمی و . . . )
[19] من، منكر پاكی و پاكدامنی امامان شیعه نیستم ولی اولا این موضوع ربطی به شیعه ندارد و در ثانی ما انسانهایی كه به دور از گناه بوده ا ند فراوان داریم: حلاج – ابراهیم ادهم – عطار و مولوی و . . . ولی آن ذاتی كه مبرا از هرگونه خطا و اشتباه است فقط خداوند متعال است و قائل شدن صفات مختص خداوندی برای انسانها، شرك محض است . والسلام
[20] البته روحانی شیعه هزار و یك توجیه می آورد كه انسان را به یاد آن سخن معروف جرج اورل در كتاب قلعه‌ي حیوانات می اندازد: همه با هم برابرند ولی بعضی ها برابر ترند ! 
[21] و لا تمدن عینیك الی ما متعنا بهم زهره الحیوه الدنیا . . . 
[22] مفاتیح الجنان !
[23] شفاعت
[24] مقدمه زیارتنامه عاشورا از زبان راوی ( احتمالا غالی ) و از قول امام باقر (ع) را بخوانید .
[25] حضرت علی (ع)
[26] فدک ( البته تمام این موارد نظر شبه علمای شیعه است و بدیهی است که تمام این نکات از ساحت پاک پیامبر و امامان ما دور است ) 
[27] البته عجیب است كه یك میلیارد نفر از مسلمانها به این 3 اصل بسیار مهم و حیاتی ، اعتقادی ندارند !!! پس به ناچار همه جهنمی هستند جز شیعه !
[28] بر خلاف آیه: [كُلَّ یوْمٍ هُوَ فِی شَأْنٍ] {الرَّحمن:29} ! 
[29] اشاره به حدیث جعلی که در آن پیامبر اکرم، نام امامان را به ترتیب تا امام زمان گفته اند .
[30] شیعه معتقد است مقام امامت از مقام نبوت بالاتر است !
[31] عجب آشفته بازاری ( البته طبق عقاید شیعه !) 
[32] لوح جابر 
[33] در حیاتی در كاشان كه به حق، نام دیوانگان دارد و شاید تنها چیز راست آن همین عنوان آن باشد بروی پارچه ای نوشته بودند: 
  چرا سنی نمی خواهد بداند / وضوی بی ولایت آب بازی است . البته روز قیامت، چهره این دیوانگان، دیدنی تر خواهد بود .
[34] مفاتیح الجحیم!
[35] آری عصبیت و جاهلیت، ایرانی و عرب و قرن 20 و قرن 1نمی شناسد . یک جمله از مطالب من را برای آقایان بگو تا متوجه برخورد عصبی خارج از منطق و استدلال آنها بشوی . آنگاه در چشمان آنها همان نگاه ابوجهل را خواهی یافت . 
[36] فریسیان یكی از فرق یهود كه بیشترین دشمنی را با عیسی داشته اند . خشكه مقدسی، علامت اصلی این افراد و خوارج زمان حضرت علی و افراد موسوم به حزب اللهی در زمان فعلی است . 
[37] منتهی الآمال شیخ عباس قمی 
[38] مفاتیح الجنان
 



 
بازگشت به ابتدای صفحه     بازگشت به نتایج قبل                       چاپ این مقاله      ارسال مقاله به دوستان

اقوال بزرگان     

قال ميمون بن مهران: «إن العبد إذا أذنب ذنباً نكت في قلبه بذلك الذنب نكتة سوداء، فإن تاب محيت من قلبه فترى قلب المؤمن مجلي مثل المرآة، ما يأتيه الشيطان من ناحية إلا أبصره، وأما الذي يتتابع في الذنوب فإنه كلما أذنب ذنباً نكت في قلبه نكتة سوداء، فلا يزال ينكت في قلبه حتى يسود قلبه، ولا يبصر الشيطان من حيث يأتيه»."حلية الأولياء وطبقات الأصفياء" حافظ أبو نعيم اصفهاني. میمون بن مهران فرمود: «هرگاه بنده ای گناهی را مرتکب شود نقطه ی سیاهی بر قلبش پدیدار می شود، ولی هرگاه توبه کرد آن نقطه سیاه از قلبش پاک می شود، پس قلب مؤمن مانند آینه روشن است، و شیطان (برای فریفتن او) جز با زیر نظر گرفتن وی (و حیله) سراغش نمی آید. اما آنکس که مدام در حال گناه است با هر گناهی که انجام می دهد نقطه ی سیاهی بر قلبش پدیدار می شود تا آنکه قلبش کاملا سیاه می گردد، و شیطان هرگاه سراغش برود نیازی به فریب و زیر نظر گرفتنش ندارد».

تبلیغات

 

منوی اصلی

  صفحه ی اصلی  
 جستجو  
  روز شمار وقايع
  عضویت در خبرنامه  
پیشنهادات وانتقادات  
همكارى با سايت  
ارتباط با ما  
 درباره ی ما  
 

تبیلغات

آمار

خلاصه آمار بازدیدها

امروز : 9741
دیروز : 5831
بازدید کل: 8843055

تعداد کل اعضا : 608

تعداد کل مقالات : 11123

ساعت

نظر سنجی

كداميك از كانال‌هاى اهل سنت فارسى را بيشتر مي‌پسنديد؟

كانال فارسى نور

كانال فارسى كلمه

كانال فارسى وصال

نمایش نتــایج
نتــایج قبل
 
.محفوظ است islamwebpedia.com تمامی حقوق برای سایت
All Rights Reserved © 2009-2010