|
|
قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين». امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل». |
|
تاریخ اسلام>سیره نبوی>پیامبر اکرم صلی الله علیه و سلم > محافظت خداوند از پیامبر در دوران قبل از بعثت
شماره مقاله : 1445 تعداد مشاهده : 365 تاریخ افزودن مقاله : 13/1/1389
|
محافظت خداوند از پیامبر در دوران قبل از بعثت
علی محمّد صلّابي
مترجم هیئت علمی انتشارات حرمین
خداوند متعال، پیامبرش را از شرک و عبادت بتها حفاظت نمود. امام احمد در مسند از هشام بن عروه و او از پدرش روایت مینماید که گفت : همسایهای از همسایگان خدیجه به من گفت: از پیامبر اکرم صلي الله عليه و سلم شنیده که به خدیجه گفته است: «ای خدیجه! سوگند به خدا که لات و عزی را نمیپرستم.» لات و عزی نام دو بت مورد پرستش آنها بود[1]. همچنین پیامبر اکرم صلي الله عليه و سلم ، گوشت حیواناتی را که به نام بتها ذبح میشد، نمیخورد و زید بن عمرو بن نفیل در این کار با او موافق بود.[2] خداوند، پیامبرش را در جوانی از کشمکش و گرایشهای نادرستی که معمولاً در دوران جوانی، انسان به آنها روی میآورد و شایسته انسان با وقار و رهبران آینده نیست، محافظت نمود.[3] از علی بن ابی طالب رضي الله عنه روایت است که فرمود: از پیامبر خدا شنیدم که میگفت: «قصد هیچ کار زشتی که اهل جاهلیت انجام میدادند، نکردم مگر دوبار چنین تصمیمی گرفتم و در هر دو بار خداوند مرا محافظت نمود. شبی به جوانی از قریش که با هم گوسفندانمان را به چرا برده بودیم، گفتم: مواظب گوسفندانم باش تا امشب در مکه شبنشینی کنم آن گونه که جوانان شبها بیدار میمانند. بعد از موافقت او به سمت مکه به راه افتادم تا به نزدیکترین خانه از خانههای مکه رسیدم. صدای موسیقی و ترانه و طبلها را شنیدم. گفتم چه خبر است؟ گفتند فلانی با فلان زن عروسی کرده است، (مردی از قریش بود که با زنی از قریش ازدواج کرده بود) به صدای موسیقی و ترانه علاقمند شدم، فوراً خوابی بر من مسلط شد تا اینکه گرمای خورشید روز بعد مرا بیدار کرد. دوستم گفت: چه کار کردی؟ او را از ماجرا آگاه ساختم. باز شبی دیگر به او همان سخن گذشته را گفتم. قبول کرد. به سمت مکه به راه افتادم و باز موسیقی و ... شنیدم، پرسیدم ماجرا چیست؟ آنچه قبلاً به من گفته شده بود گفتند. به آنچه شنیدم سرگرم شدم تا اینکه به خواب رفتم و دوباره گرمای خورشید مرا بیدار کرد؛ سپس نزد دوستم برگشتم. او گفت چه کار کردی؟ گفتم کاری انجام ندادم. پیامبر اکرم صلي الله عليه و سلم فرمود: سوگند به خدا که بعد از آن قصد انجام هیچ کار بدی که اهل جاهلیت انجام میدادند ننمودم تا اینکه خداوند مرا با رسالت خویش اکرام نمود.[4] از حدیث فوق مطالب زیر استنباط میگردد: 1- پیامبر اکرم صلي الله عليه و سلم دارای تمام ویژگیهای انسانی بود و گرایشهای گوناگون فطری که به اقتضای حکمت خداوند در سرشت انسان قرار دارد و هر جوانی آن را احساس مینماید، در وجود او نیز قرار داشت. بنابراین، شبنشینی و سرگرمی و لذت آن را احساس میکرد و دوست داشت تا مانند دیگران از این سرگرمیها بهرهمند شود. 2- با وجود این، خداوند او را از تمام مظاهر انحراف و از هر آنچه با مقتضیات دعوتی که خداوند او را برای آن آماده کرده بود، مطابقت نداشت، محافظت نمود.[5]
به نقل از: الگوی هدایت (تحلیل وقایع زندگی پیامبر اکرم) (جلد اول)، مؤلف علی محمّد صلّابی، مترجم هیئت علمی انتشارات حرمین
زيرنويسها: [1]- وقفات تربویه، احمد فرید، ص 51. [2]- همان. [3]- محمد رسول الله، محمّد عرجون، ج 1، ص 51. [4]- صحیح السیرة النبوی، ابراهیم العلی، ص 57. [5]- فقه السیرة النبویه، بوطی، ص 50، 51.
|
بازگشت به ابتدای
صفحه
بازگشت به نتایج قبل
چاپ
این مقاله
ارسال مقاله به دوستان |
|
|
|
|
|