|
|
قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين». امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل». |
|
الهیات و ادیان>مسائل و عقايد اسلامي>وضو > طريقه وضو از قرآن
شماره مقاله : 1355 تعداد مشاهده : 412 تاریخ افزودن مقاله : 10/11/1388
|
طريقه وضو از قرآن فقط!
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ إِذَا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلاةِ اى کسانى که ايمان داريد، هرگاه بسوى اداى نماز ايستاديد ( خواستيد نماز ادا کنيد )
فَاغْسِلُواْ وُجُوهَكُمْ وَأَيْدِيَكُمْ إِلَى الْمَرَافِقِ بايد: (۱) صورت خود را بشوييد، (۲) دست هايتان را تا آرنج بشوييد،
وَامْسَحُواْ بِرُؤُوسِكُمْ (۳) سر خود را مسح ( آب ) بکشيد
وَأَرْجُلَكُمْ إِلَى الْكَعْبَيْنِ .... و (۴) پاهايتان را تا قوزک پا ( بشوييد.) سورة المائدة - آية ۶
دوستان اهل تشيع به ما ايرادها دارند كه اينجا ايرادهايشان رامي آورم: ۱- اينكه اهل سنت شستن پاها را از خودشان درست کرده اند! ۲- آیه ی وضو فقط بر مسح پاهاست و نه غسل آن. ۳- مسح پا به همراه مسح سر آمده است. ۴- اتصالی بین فعل شستن صورت و دستها و پاها وجود ندارد.
بیایید اکنون فقط الله تعالی را به مدد خواهیم تا جز بسوی کسب رضایش و طلب قبول اعمالمان سخن نگوییم و بر سخنی خلاف قرآن تمسک نجوییم.
الله تعالی در این آیات به وضوح از شستن صورت و دستان تا حدود مرافق نام برده است. و سپس از مسح سر به این صورت واضح سخن گفته است: ...وَامْسَحُواْ بِرُؤُوسِكُمْ (۳) به سر خود مسح ( آب ) بکشيد وامسحوا .. مسح ( آب ) کنید به سرهایتان ... خداوند در بارهی سرها و چگونگی لمس کردن نیز سخن گفته است: بِرُؤُوسِكُمْ.. آوردن حرف " ب " قبل از رؤوسكم نشاندهندهى اينست كه حتى رساندن مقدار کم آب هم كفايت مىكند و رساندن آب به تمام سر الزامى نيست. اگر خداوند این حرف " ب " را نیاورده بود میشد : وَامْسَحُواْ رُؤُوسِكُمْ ... سرهايتان را مسح آب بكشيد ( آب به تمام سرهايتان برسد ) و حد نهایت مسح نیز روشن نشده است. که آنوقت تمامی سر و کشاندن آب به تمام سر الزامی میشد. پس از آنجایی که لمس کردن سر با مقداری آب است، اينست كه مجرد مسح آبی كم و سطحى نيز كفايت مى كند. اينجاست كه مى توان سؤال كرد: آيا مسح نمودن فقط با كشيدن دستان خيس ممكن است و راه ديگری نیست؟ جواب اینست: نه اینطور نیست! می توان تمام مراحل وضو را بدون بکارگرفتن دست نیز صحیح دانست. مانند اینکه دستان را به زیر آب برد یا حتی در آب شناور شد! و کشاندن مقداری آب به سر نیز تنها با دست کشیدن نیست و ممکن است این مقدار کم آب بصورت پاشیدن آب نیز انجام گیرد! متاسفانه تقلید کورکورانه باعث شده عده ای مسلمان خیال کنند وضو گرفتن بایستی حتما با دست صورت گیرد و الا باطل است!! و خیال می کنند کشیدن آب بر سر ، فقط با دست کشیدن است! و اینست که مسح پاها را با دست کشیدن بر پشت پا کافی می بینند!! و این یک اشتباه بسیار بزرگ است که بی توجه به لغت قرآن شایع شده است! اینکه اهل سنت حکم شستن پاها را الزامی می دانند سببش بسیار قوی است ولی متأسفانه عده اى اجازهى فكر كردن را از عوام مى ربايند! سبب الزامی شدن شستن پاها و معطوف شمردن آن به فعل شستن (فاغسلوا) اینست که در ذکر پاها (( وَأَرْجُلَكُمْ )) حرف " ب " وجود ندارد که با مقدار کم كشاندن آب به پاها و خیسی آب کفایت کند. بلکه اطلاق کلمه ی (( وَأَرْجُلَكُمْ )) خود بمعنای اینست که و تمام پاها مورد بحث است و نه مقداری یا قسمتی از آن. يعني ته پاها و بین انگشتان و پشت و رویش نیز داخل است. و اینست که تمام پاها را نمی توان با دست خیسی که بعد از کشاندن به موهای پیشانی حسابی خشک شده، با آب خيس كرد! زيرا مسح آب يعني رسيدن آب به آنجا و نه اينكه خود را فريب دهيم و بگوییم: خوب، اولش دستمان خیس بود حالا خشک شده اشکالی ندارد حتی با وجود اینکه اثری از آب در دستان نباشد! اینست که مسح یعنی کشاندن آب و اینکه اثر آب به آنجا برسد. و عبارت " مسح " در زبان عربی استعمال همیشگی دارد و همیشه به معنای پوشش و رسیدن است. مانند عبارت " مسح السکانی " يعني شمارش و زير نظر گرفتن تعداد سکان یک شهر یا کشور. یا " مسح الأمني " یعنی به زیر پوشش امني قرار دادن یک منطقه. پس " مسح " بمعنای نوعی پوشش است و فرقش با شستن در اینست که در شستن ، مقدار بیشتری آب مصرف میشود و در مسح آب، به کمترین مقدار اکتفا می شود تا فقط اثر آن بماند. و این حدود خداوند است تا کسانی با اسراف در آب، به خداوند نسبت زور ندهند زیرا تکلیف یا امر خداوند همیشه واضح است. و اینکه خداوند در این آیه حداقل حدود را نشان داده برای این است تا در سخت ترین حالت نیز امکان عمل بدان میسر باشد. و هرگز به این معنا نیست که : بیشتر از آن حد مایهی باطل شدن است! و اگر الله تعالی بعد از آن نفرموده بود: إِلَى الْكَعْبَيْنِ ( تا دو كعب ) ما ملزم می شدیم تمام پاهایمان را تا رانها بشوییم! ولی خداوند حدود پاها را از دو برآمدگی دو طرف پاها بالاتر نبرده است تا فقط منطقهی پایین کعبین مد نظر باشد.
حال باز به آیه برگردیم که با خطاب جمع آمده است: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ إِذَا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلاةِ اى کسانى که ايمان داريد، هرگاه بسوى اداى نماز بپا خواستید فَاغْسِلُواْ وُجُوهَكُمْ وَأَيْدِيَكُمْ إِلَى الْمَرَافِقِ بايد: (۱) صورت خود را بشوييد، (۲) دست هايتان را تا آرنجها بشوييد، وَامْسَحُواْ بِرُؤُوسِكُمْ (۳) به سرهاى خود مسح آب بکشيد ( مقدار کمی آب برسانيد ) وَأَرْجُلَكُمْ إِلَى الْكَعْبَيْنِ .... و (۴) پاهايتان را تا دو قوزک پا بشوييد. در کنار شستن دستها ( وَأَيْدِيَكُمْ إِلَى) تا حدود آرنجها ( الْمَرَافِقِ ) بصورت جمع آمده است که طبیعی است زیرا دستها یعنی دستان مجموعه ای افراد که هر فرد دو آرنج دارد و در مجموع می شود: آرنجها! ولی متوجه می شویم در کنار یاد آوری " أَرْجُلَكُمْ " پاها دیگر سخن از قوزکها نیست والا می بایست اینچنین باشد: و أرجلكم إلى الكعاب ... و پاهایتان را تا قوزکها .. و بجایش آمده: و پاهایتان را تا دو قوزک ... الْكَعْبَيْنِ و همه می دانیم مجموعهی افراد بیشتر از ۲ کعب دارند! و فقط این اشاره ایست به این حقیقت که هر پا دارای دو کعب است. و اهل تشیع بدستور ملاهای بی سواد حق ندارند حتی بدانند ۲ کعبشان کجاست! و اینست که به استخوان برجستهى جلو پایشان می گویند " کعبین "! در حالیکه با این حساب هر پایشان یک کعب بیشتر ندارد و اینست که در این آیه می بایست برای طرفداری از آنان بمانند " مرافق و ایدی " از " کعاب و ارجلکم " استفاده می شد! همانطور که هر دست یک "مرفق " داشت و خداوند " مرافق " را در کنار " ایدی " آورده بود. امیدوارم اهل تقوی متوجه باشند که نماز فقط با وضوی صحیح درست است و نقص در وضو یعنی کم کردن حدود خداوند و ما اجازه ندارم حدود خداوند را کم و ناقص کنیم ، ولی میتوانیم بیشتر از آن را به نیت اجر بیشتر عمل نماییم . مانند کشاندن مسح آب به تمامی سر، و شستن صورت را با آب به گردن و گوشها هم برسانیم و اينست كه اهل سنت با اقتدا به رسول الله صلى الله عليه و سلم ، رساندن آب به بينى و دهان نيز براى نظافت عملى مستحب مى دانند و شستن پاها را به بالای کعبین هم برسانیم .
و همین امر در بارهی زکات و انفاق مال نیز صحیح است: می توانیم بیش از حدود زکات از مال خود انفاق کنیم که این عمل باعث "باطل شدن زکات" که نشده بلکه باعث اجر بیشتر است.
|
بازگشت به ابتدای
صفحه
بازگشت به نتایج قبل
چاپ
این مقاله
ارسال مقاله به دوستان |
|
|
|
|
|