|
|
قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين». امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل». |
|
الهیات و ادیان>مسائل و عقايد اسلامي>اهل سنت و جماعت > فضائل صحابه و خویشاوندان و موضع اهل سنت و تشیع درباره آنان
شماره مقاله : 1335 تعداد مشاهده : 413 تاریخ افزودن مقاله : 9/11/1388
|
فضائل صحابه و خویشاوندان و موضع اهل سنت و تشیع درباره آنان ثنا و تمجید در قرآن بر اساس ایمان و اعمال است نه به صورت نسب و خویشاوندی و دامادی: خداوند در قرآن از هیچ کس به دلیل نسبش تمجید و تعریف نکرده است و از فرزند و پدر پیامبری تمجید نکرده است و از مردم فقط به خاطر ایمان و اعمالشان تمجید کرده است و اگر از دستهای ذکر شده است و خداوند آنان را تمجید کرده است و این به دلیل ایمان و عملشان بود و به صرف نسبشان نبوده است. بنابراین وقتی خداوند در سوره انعام از پیامبران که هجده نفر هستند، یاد میکند میفرماید: { وَمِنْ آبَائِهِمْ وَذُرِّيَّاتِهِمْ وَإِخْوَانِهِمْ وَاجْتَبَيْنَاهُمْ وَهَدَيْنَاهُمْ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ (٨٧)} الأنعام: ٨٧ « و از ميان پدران و فرزندان و برادرانشان (گروه زيادي را رهنمود نموديم و ) آنان را برگزيديم و به راه راست ارشاد كرديم.». و به این ترتیب فضیلت آنان با برگزیده شدن از جانب خداوند پاک و منزه و متعال و هدایت آنان به صراط مستقیم حاصل شد نه فقط به دلیل خویشاوندی و نزدیکی که داشتند. در قرآن تمجید و مدح صحابه در چندین آیه بر اساس ایمان و اعمالشان آمده است. مانند این آیه که میفرماید: { وَالسَّابِقُونَ الأوَّلُونَ مِنَ الْمُهَاجِرِينَ وَالأنْصَارِ وَالَّذِينَ اتَّبَعُوهُمْ بِإِحْسَانٍ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ وَأَعَدَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي تَحْتَهَا الأنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا ذَلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ (١٠٠)} التوبة: ١٠٠ : «پيشگامان نخستين مهاجران و انصار ، و كساني كه به نيكي روش آنان را در پيش گرفتند و راه ايشان را به خوبي پيمودند ، خداوند از آنان خوشنود است و ايشان هم از خدا خوشنودند » و این فرمایش او که میفرماید: { مَنْ أَنْفَقَ مِنْ قَبْلِ الْفَتْحِ وَقَاتَلَ أُولَئِكَ أَعْظَمُ دَرَجَةً مِنَ الَّذِينَ أَنْفَقُوا مِنْ بَعْدُ وَقَاتَلُوا وَكُلا وَعَدَ اللَّهُ الْحُسْنَى } الحديد: 10 «كساني از شما كه پيش از فتح ( مكّه ، به سپاه اسلام كمك كردهاند و از اموال خود ) بخشيدهاند و ( در راه خدا ) جنگيدهاند ، ( با ديگران ) برابر و يكسان نيستند. آنان درجه و مقامشان فراتر و برتر از درجه و مقام كساني است كه بعد از فتح ( مكه ، در راه اسلام ) بذل و بخشش نمودهاند و جنگيدهاند. اما به هر حال ، خداوند به همه ، وعده پاداش نيكو ميدهد » تمجید و ثنای مؤمنان امت از اول و آخر و تمجید از پرهیزکاران،نیکوکاران، دادگران و صالحان و اینگونه قشرها به این ترتیب بوده است. اما نسب در قرآن برای اثبات حق خویشاوندان است در قرآن آیه خمس و فی وجود دارد و در آن برای آنان امر شده است که ناپاکی از آنان زدوده شده و کاملاً پاک گشتهاند. در قرآن امر شده است که بر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم صلوات فرستاده شود و این با تفسیر صلوات بر او و آل او همراه شده است. و در قرآن به محبت الله، محبت رسول او و محبت کامل به اهل او امر شده است و در قرآن آمده است که همسران او امهات المؤمنین هستند. در قرآن مدح کسی به مجرد خویشاوند بودن و اهل بیت بودن نیامده است و به این دلیل کسی مورد تمجید قرار نگرفته است و استحقاق فضیلت او در نزد خدا و برتری او بر کسی که در تقوا با او مساوی است، به این دلیل ذکر نشده است و اگر آنچه که ذکر شده، درباره برگزیده شدن آل ابراهیم و بنیاسرائیل دیده میشود، آن یک امر سپری شده است و خداوند خبر میدهد که آن را برای عبرت ما قرار داده است و با وجود آن بیان میکند که پاداش و مدح به واسطه اعمال است. بر این اساس است که درباره برگزیده شدن بنیاسرائیل و درباره کسانی از آنان که کافر شده و گناهان آنان و عذاب دادن آنان گفته شده است در میان آنان از دو نوع ثواب و عقاب نیز بحث شده است و این به طور کامل نشان میدهد که نسب شریف و بزرگوار گاهی همراه با مدح میشود. اگر صاحب آن اهل ایمان و تقوی باشدو اما در غیر این صورت مذمت صاحب آن بیشتر است. و همین گونه است درباره دامادی و خویشاوندی که خداوند متعال میفرماید: { ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلا لِلَّذِينَ كَفَرُوا اِمْرَأَةَ نُوحٍ وَامْرَأَةَ لُوطٍ كَانَتَا تَحْتَ عَبْدَيْنِ مِنْ عِبَادِنَا صَالِحَيْنِ فَخَانَتَاهُمَا فَلَمْ يُغْنِيَا عَنْهُمَا مِنَ اللَّهِ شَيْئًا وَقِيلَ ادْخُلا النَّارَ مَعَ الدَّاخِلِينَ (١٠)وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلا لِلَّذِينَ آمَنُوا اِمْرَأَةَ فِرْعَوْنَ إِذْ قَالَتْ رَبِّ ابْنِ لِي عِنْدَكَ بَيْتًا فِي الْجَنَّةِ وَنَجِّنِي مِنْ فِرْعَوْنَ وَعَمَلِهِ وَنَجِّنِي مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ (١١)} التحريم: ١٠ - ١١ « خداوند از ميان كافران ، زن نوح و زن لوط را مثل زده است. آنان در حباله نكاح دو تن از بندگان خوب ما بودند و ( با ساخت و پاخت با قوم خود ، و گزارش اسرار و اخبار بديشان ) به آن دو خيانت كردند و آن دو نتوانستند در پيشگاه الهي كمترين كاري براي ايشان بكنند و ( آنان را از عذاب خانمانسوز دنيوي ، و سخت كمرشكن اخروي نجات دهند. به هنگام مرگ توسّط فرشتگان بديشان ) گفته شد : به دوزخ درآئيد همراه با همه كساني كه بدان در ميآيند. و خدا از ميان مؤمنان ، زن فرعون را مثل زده است. وقتي ( از اوقات ) گفت : پروردگارا ! براي من در بهشت ، نزد خودت خانهاي بنا كن ، و مرا از فرعون و كارهايش رهائيبخش ، و از اين مردمان ستمكاره نجات بده. ». ... و همین گونه است درباره شجاعت و بخشندگی و زهد و دین و فضیلتهای خارجی اعتباری در نزد خداوند متعال ندارند مگر اینکه سببی در افزوده شدن فضایل داخلی باشد و در این صورت فضیلت به واسطه فضایل داخلی حاصل میگردد. اما فضیلتهای بدنی اگر فضیلت داخلی صادر نکردند، اعتباری ندارند.[1] حق آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم بر امت بیش از محبت و دوستی با دیگران است بدون شک آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم بر امت حقی دارد که دیگران در آن شریک نمیباشند و مستحق محبت و دوستی زیادی هستند که سایر قبایل کوچک قریش مستحق چنین محبتی نیستند همانطور که قریش مستحق محبت و دوستی هستند که سایر قبایل مستحق آن نیستند. همانگونه که نژاد عرب مستحق محبت و دوستی است که سایر نژادهای بنیآدم مستحق آن نیستند. این بر اساس مذهب جمهور است که معتقد بر فضیلت و برتری عرب بر غیر عرب و فضیلت قریش بر سایر عرب و فضیلت بنیهاشم و سایر قریش هستند و این به صراحت از بزرگان و امامانی چون احمد و دیگران نقل شده است و این حدیث صحیح نیز از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بر آن دلالت میکند:« إن الله اصطفى قريشًا من كنانة واصطفى بني هاشم من قريش، واصطفاني من بني هاشم »[2]:«خداوند از میان کنانه قریش را برگزید و بنیهاشم را از میان قریش برگزید و مرا از میان بنیهاشم برگزید» و همچنین در حدیث صحیح میفرماید:« الناس معادن كمعادن الذهب والفضة خيارهم في الجاهلية خيارهم في الإسلام إذا فقهوا »[3]:«مردم همچون معادن طلا و نقره هستند بهترین آنان در جاهلیت، بهترین آنان در اسلام هستند اگر پس از نادانی، آگاه و فهمیده شوند» و این گونه احادیث.[4]
[1] - ج(4) ص(199،200). [2] - مسلم آن را استخراج کرده است(1783) «إنَّ الله اصطفی کنانة من ولد اسماعیل و اصطفی قریشاً من کنانه و اصطفی من قریش بنی هاشم و اصطفانی من بنیهاشم». [3] - بخاری آن را استخراج کرده است«الناس معادن فیاهم فی الجاهلیة خیارهم فی الاسلام إذا فقهوا». [4] - جزء(4)ص(122) مسلم ج(1958) و احمد ج(2) ص(260،438،485،498).
به نقل از کتاب: آل رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم و اولیای او (موضع اهل سنت و شیعه درباره عقاید، فضیلتها، فقه و فقهای آنان اصول فقه شیعه و فقه آنان)، خلاصه و ترتيب از: محمد بن عبدالرحمن بن محمد بن قاسم، رحمه الله ت 1421 هـ، این بحث از کتاب منهاج السنه نوشته ابن تیمیه رحمه الله اختصار شده است).
|
بازگشت به ابتدای
صفحه
بازگشت به نتایج قبل
چاپ
این مقاله
ارسال مقاله به دوستان |
|
|
|
|
|