|
|
قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين». امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل». |
|
الهیات و ادیان>مسائل و عقايد اسلامي>شیعه > اختلاف قدریه در ظلم و عدل و تحقیق در مورد آن
شماره مقاله : 1332 تعداد مشاهده : 397 تاریخ افزودن مقاله : 9/11/1388
|
زیدیه زیدیه مقرون به خلافت خلفای سهگانه است وآنان از جمله شیعیان هستند که در میانشان برخی قدریه و برخی غیرقدریه هستند.[1] اختلاف قدریه در ظلم و عدل و تحقیق در مورد آن
قدریه[2] و جهمیه جبریه درباره ظلم اختلاف نظر دارند: قدریه میگویند: ظلم در حق او آن است که ما درباره ظلم برخی مردم به برخی دیگر میشناسیم. پس اگر گفته شود او خالق افعال بندگان است و او اراده کننده هر چیزی است که واقع میشود وبه همراه این گفته شود: او انسان گناهکار و عاصی را عذاب میدهد، این یک ظلم همچون ظلم ماست، آنان خود را عدلیه مینامند. جهمیه میگویند: ظلم در حق او چیزی است که وجود آن ممتنع است. اما هر آن چه که وجودش ممکن باشد ظلم نیست. بنابراین ظلم یا مخالفت کردن با امر و فرمان کسی است که اطاعتش واجب است و یا تصرف در ملک دیگری بدون اجازه او است. و بالاتر از پروردگار امر کنندهای وجود ندارد غیر از او کسی ملکی ندارد بلکه او فقط در ملک خود دخل وتصرف میکند بنابراین هر آن چه که ممکن است ظلم نیست بلکه هرگاه خداوند فرعون و ابوجهل و امثال این دو را که کفر ورزیدند و در برابر خدا عصیان وسرکشی کردند، نعمت میدهد و موسی ومحمد را که به او ایمان آوردند و ازاو اطاعت نمودند، عذاب میدهد این مثل عکس است و همه در برابر او یکسان و مساوی هستند. قدریه میگویند: خداوند مکلفین را در قدرت یکسان قرار داد و مؤمنان را مخصوصاً برتر از کفار قرار نداد تا که ایمان بیاورند و برای اهل اطاعت به جهت فضیلت و برتریشان بر عصیان گران و گردن کشان، فضل و عنایتی نبوده تا که اطاعت کنند و این از سخنان قدریه، معتزله و دیگران است که به این ترتیب با کتاب، سنت و اجماع سلف و عقل صریح مخالفت کردهاند. هر کس معتقد باشد که منت خداوند بر مؤمنان به واسطه هدایتشان که شامل کفار نشد، ظلمی از جانب اوست، این جهل است زیرا این فضیلت و لطف و عنایت از جانب اوست همان طور که میفرماید: { يَمُنُّونَ عَلَيْكَ أَنْ أَسْلَمُوا قُلْ لا تَمُنُّوا عَلَيَّ إِسْلامَكُمْ بَلِ اللَّهُ يَمُنُّ عَلَيْكُمْ أَنْ هَدَاكُمْ لِلإيمَانِ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ } الحجرات: ١٧«بلكه خدا بر شما منت ميگذارد كه شما را به سوي ايمان آوردن رهنمود كرده است ، اگر ( در ادعاي ايمان ) راست و درست هستيد.» بنابراین اختصاص این ایمان همانند اختصاص دادن سلامتی، علم، قدرت، حال و مال زیاد برای افرادی خاص است. خداوند متعال میفرماید: { أَهُمْ يَقْسِمُونَ رَحْمَةَ رَبِّكَ نَحْنُ قَسَمْنَا بَيْنَهُمْ مَعِيشَتَهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَرَفَعْنَا بَعْضَهُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجَاتٍ لِيَتَّخِذَ بَعْضُهُمْ بَعْضًا سُخْرِيًّا وَرَحْمَةُ رَبِّكَ خَيْرٌ مِمَّا يَجْمَعُونَ (٣٢)} الزخرف: ٣٢ « آيا آنان رحمت پروردگار تو را تقسيم ميكنند ( و كليد رسالت را به هر كس كه بخواهند ميسپارند ؟ ). اين مائيم كه معيشت آنان را در زندگي دنيا ميانشان تقسيم كردهايم. و برخي را بر برخي ديگر برتريهائي دادهايم ، تا بعضي از آنان بعضي ديگر را به كار گيرند ( و به يكديگر خدمت كنند ). و رحمت پروردگارت از تمام آنچه جمعآوري ميكنند بهتر است ( كه نبوّت است و نبوّت از همه مقامات برتر است ). » بنابراین گفته میشود: هر نعمتی از جانب او فضل و هر مصیبتی از جانب او عدل است و ظلم به معنای واقعی ظلم این است که انسان به خاطر ظلم دیگری عذاب داده شود. خداوند متعال میفرماید: { وَمَنْ يَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحَاتِ وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلا يَخَافُ ظُلْمًا وَلا هَضْمًا } طه: ١١٢ « و هر كس كارهاي نيكو انجام دهد ، در حالي كه مؤمن باشد ، نه از ظلم و ستمي ميترسد ( كه بر او رود ، و مثلاً بر گناهانش افزوده شود ) و نه از كم و كاستي ميهراسد ( كه گريبانگير كارهاي نيك و پاداشش شود. چرا كه حساب خدا دقيق است ). » مفسران میگویند: ظلم این است که بدیهای کسی دیگر به حساب انسان گذاشته شود و هضم این است که از نیکی های انسان کاسته شود و خداوند پاک و منزه مجازات و عذاب او را به صورت ظالمانه بر اساس گناه کسی دیگر قرار دهد و خود او را از آن پاک و منزّه بدارد. اما مجازات انسان بر اساس عمل اختیاری او و گرفتن داد مظلومان از ظالمان از جمله کمال عدل خداوند متعال است. قول جمهور موافقان و مخالفان قدر این است: که ظلم برای خداوند مقدر و ممکن است و خداوند پاک و منزه به دلیل عدل خود، آن را مرتکب نمیشود و او از ظلم پاک و منزه است. بنابراین خود او نفس خودش را مدح میگوید وقتی که خبر میدهد که او هیچ ظلمی به مردم نمیکند و مدح شامل ترک مقدور برای اوست نه ترک چیزی که برایش ممتنع است. میان مسلمانان اختلافی در این مورد وجود ندارد که خداوند عادل است و ظالم نیست اما هر آن چه که ظلم از جانب عبد باشد، ظلم از جانب رب به حساب نمیآید و هر زشتی که از جانب عبد باشد زشتی از جانب رب به حساب نمیآید در ذات، صفات و افعال خداوند هیچ چیزی همانند او نیست.[3]
[1] - ج(1)ص(357،358). [2] - قدریه در اوایل سده اول درزمان ابن زبیر و عبدالملک به وجود آمدند. [3] - ج(3)ص(23)ج(2)ص(33،40) ج(1)ص(42، 368، 361، 366).
به نقل از کتاب: آل رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم و اولیای او (موضع اهل سنت و شیعه درباره عقاید، فضیلتها، فقه و فقهای آنان اصول فقه شیعه و فقه آنان)، خلاصه و ترتيب از: محمد بن عبدالرحمن بن محمد بن قاسم، رحمه الله ت 1421 هـ، این بحث از کتاب منهاج السنه نوشته ابن تیمیه رحمه الله اختصار شده است).
|
بازگشت به ابتدای
صفحه
بازگشت به نتایج قبل
چاپ
این مقاله
ارسال مقاله به دوستان |
|
|
|
|
|