Untitled Document
 
 
 
  2024 Nov 23

----

21/05/1446

----

3 آذر 1403

 

تبلیغات

حدیث

 

پيامبرصَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ  مي‌فرمايد: « تَرَكْتُ فِيكُمْ أَمْرَيْنِ لَنْ تَضِلُّوا مَا تَمَسَّكْتُمْ بِهِمَا كِتَابَ اللَّهِ وَسُنَّةَ نَبِيِّهِ»
 (در ميان شما دو چيز را گذاشتم تا زماني كه به آن دو چنگ زنيد هرگز گمراه نمي‌شويد؛ كتاب الله[قرآن] و سنت پيامبرش).
«موطا مالك» 2/899 (1594)

 معرفی سایت

نوار اسلام
اسلام- پرسش و پاسخ
«مهتدين» (هدايت يافتگان)
اخبار جهان اسلام
تاریخ اسلام
کتابخانه آنلاین عقیده
سایت اسلام تکس - پاسخ به شبهات دینی
خانواده خوشبخت
شبکه جهانی نور
سایت خبری تحلیلی اهل سنت
بیداری اسلامی
صدای اسلام

 

 

 

  سخن سایت

قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) ‏عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين».
امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل».

لیست الفبایی     
               
چ ج ث ت پ ب ا آ
س ژ ز ر ذ د خ ح
ف غ ع ظ ط ض ص ش
ه و ن م ل گ ک ق
ی
   نمایش مقالات

فقه>مفاهیم و اصطلاحات فقهی>اعتكاف

شماره مقاله : 131              تعداد مشاهده : 428             تاریخ افزودن مقاله : 13/5/1388

اعتكاف


1-اعتكاف‌: درلغت بمعنی ملازم شدن چیزی و نفس را برآن حبس‌كردن است‌، خواه آن چیز خوب باشد یا بد. خداوند می‌فرماید:" ما هذه التماثيل التي أنتم لها عاكفون [چیستند این مجسمه‌هائی‌كه شما در برابر آنها بزانو نشسته و اعتكاف كرده‌اید؟ ]"‌.  

معنی عاكفون در آیه‌: در برابرآنها ایستاده و آنها را پرستش می‌كنید. در فقه‌، اعتكاف بمعنی ملازم شدن مسجد و اقامت درآن بمنظور تقرب بخداوند است‌.  

٢-‌دلیل شرعی اعتكاف‌: اجماع علما برآنست‌كه اعتكاف یك عمل شرعی و دینی است‌. چه پیامبر صلی الله علیه و سلم هرسال درماه رمضان ده روزدرمسجد اعتكاف می‌كرد و چون سال مرگ آن حضرت فرا رسید، آن سال بیست روز اعتكاف‌كرد. بخاری و  

ابوداود و ابن ماجه مسئله اعكاف پیامبر صلی الله علیه و سلم را روایت كرده‌اند. یاران پیامبر صلی الله علیه و سلم و همسرانش همراه او و بعد از او نیز اعتكاف را انجام داده‌اند. اعتكاف اگرچه تقرب بخدا است‌، ولی در فضیلت آن حدیث صحیحی نیامده است‌. ابوداودگفته است‌: به امام احمدگفتم‌: آیا درباره فضیلت اعتكاف چیزی شنیده‌ای‌؟‌گفت‌: نخیر، مگر چیز ضعیفی‌.  

 ٣-‌اقسام ا‌عتكاف‌: اعتكاف به دو قسم سنت و واجب تقسیم می‌شود. اعتكاف سنت، اعتكافی است‌كه‌مسلمان آن را داوطلبانه و بمنظور تقرب بخداوند و طلب پاداش خیرآن و اقتداء به پیامبر صلی الله علیه و سلم انجام می‌دهد. و بهتر است‌كه این اعتكاف در دهه آخر رمضان باشد. اعتكاف و‌اجب‌، اعتكافی است‌كه مسلمان آن را بر خویشتن واجب می‌كند، مانند اینكه نذرمعلق‌كند و بگوید: " لله علي أن أعتكف كذا [‌بر من باد كه در راه خداوند مدت روز اعتكاف‌كنم‌]"‌. یا اینكه نذر معلق‌كند و بگوید: اگر خداوند بیمارم را شفا بخشید برمن بادیه مدت روز را اعتكاف كنم‌. در صحیح بخاری آمده است‌كه پیامبر صلی الله علیه و سلم گفت‌:" من نذر أن يطيع الله فليطعه [هركس نذركرد، كه خداوند را اطاعت كند، به نذر خویش وفا كند]". باز هم‌در آن كتاب آمده است‌:‌كه حضرت عمرگفت‌: ای رسول خدا من نذركرده‌ام‌كه یك شب را در مسجدالحرام اعتكاف كنم‌. پیامبر صلی الله علیه و سلم گفت‌:" أوف بنذرك [به نذرت وفاكن‌]"‌.

٤-‌زمان اعتكاف‌: زمان اعتكاف واجب وقتی است كه نذركننده تعیین كرده است‌. اگرنذركننده یك روزیا بیشتررا تعیین‌كرده باشد، بروی واجب است‌كه به نذرش وفا كند.  

اعتكاف مستحب وقت مشخص و محدودی ندارد، هرگاه با نیت اعتكاف در مسجد توقف‌كرد، تحقق می‌پذیرد، خواه زیاد طول‌كشد یا مدت‌كوتاهی باشد وهر اندازه درمسجد بماند، بمقتضای آن ازپاداش آن بهره‌مند خواهد شد. اگر از مسجد خارج شود سپس بدانجا برگردد، اگر قصد اعتكاف داشته باشد، باید تجدید نیت كند. از یعلی بن امیه نقل است‌كه‌گفت‌: هر اندازه در مسجد توقف‌كنم‌، نیت اعتكاف می‌كنم‌. عطاء گفته است‌: هر اندازه كسی در مسجد توقف ‌كند اعتكاف است و اگر كسی بامید پاداش نیك در مسجد نشیند او اعتكاف‌كرده است‌. و اگر قصد آن را نداشته باشد، اعتكاف نیست‌.كسی‌كه در اعتكاف سنت باشد هر وقت بخواهد می‌تواند آن را قطع‌كند، اگرچه پیش از انقضاء مدتی باشدكه نیت آن را كرده است‌. از حضرت عایشه روایت است‌،‌كه هرگاه پیامبر صلی الله علیه و سلم می‌خواست اعتكاف‌كند، نماز صبح را می‌خواند سپس به محل اعتكاف می‌رفت‌. یكبار او خواست در دهه آخر رمضان اعتكاف‌كند. دستور داد كه جائی برای او بسازند[1]  

(‌یعنی در مسجد جائی برایش تهیه‌كنند و خیمه‌ای یا چیز خیمه مانندی برایش بزنند) و بنائی برایش ساختند. عایشه می‌گوید: چون دیدم‌كه خیمه‌ای برای پیامبر صلی الله علیه و سلم زدند. گفتم خیمه‌ای برای من نیز بزنند و برایم خیمه‌ای برپای‌كردند و هریك اززنان پیامبر صلی الله علیه و سلم نیز چنین‌كردند. چون پیامبر صلی الله علیه و سلم نمازصبح را خواند نگاهی به خیمه‌ها انداخت وگفت‌: اینها چیست‌؟ آیا بدینكارتان قصد اطاعت از خدا را دارید؟ لذا پیامبر صلی الله علیه و سلم دستور دادكه خیمه‌ی او را برچینند و همچنین به همسرانش نیز دستور داد كه خیمه‌هایشان را برچینند و خیمه‌هایشان را جمع‌كنند [2]‌. سپس پیامبر صلی الله علیه و سلم اعتكاف را تا دهه اول شوال بتاخیر انداخت‌“‌.

اینكه پیامبر صلی الله علیه و سلم دستوردادكه همسرانش خیمه‌ای خود را جمع‌كنند و اعتكاف را ترك نمایند با اینكه نیت اعتكاف‌كرده وبدان شروع نموده بودند. پس دلیل است براینكه بعد ازشروع به اعتكاف جایزاست آن را قطع‌كرد.

در حدیث آمده است كه شوهر می‌تواند همسرش را از اعتكاف بازدارد، اگر بدون اجازه وی مبادرت‌كرده باشد. و عموم علما نیز بر این رای هستند. در باره اینكه اگر شوهر بزن خود اجازه اعتكاف دهد آیا می‌تواند او را ازآن باز دارد؟ بین علما اختلاف است‌. شافعی واحمد وداود می‌گویند اومی‌تواند مانع زنش شود و او را از اعتكاف سنت بیرون آورد.

 5-شرایط اعتكاف‌:‌كسی كه اعتكاف می‌كند باید مسلمان و اهل تمیز و از جنابت و حیض و نفاس‌ [3] نیز پاك باشد. بنابراین‌كافر و بچه‌ای‌كه اهل تمییز نباشد و جنب و حایض و نفساء نمی‌توانند اعتكاف‌كنند.  

6-‌اركان اعتكاف‌: حقیقت اعتكاف عبارت است از توقف و ماندگاری در مسجد به نیت تقرب بخداوند. مادامی‌كه ماندگاری درمسجد با نیت تقرب بخدا و عبادت او صورت نپذیرد، اعتكاف تحقق نمی‌یابد. دلیل وجوب نیت برای آن این آیه است‌:" وما أمروا إلا ليعبدوا الله مخلصين له الدين [‌بآنان دستور داده نشده است‌، مگر اینكه خداوند را پرستش‌كنند و در برابر او اخلاص كامل داشته و آگاهانه او را پرستش‌كنند]"‌. و پیامبر صلی الله علیه و سلم گفته است‌:" إنما الاعمال بالنيات، وإنما لكل امرئ ما نوى [و هرعملی وقتی ارزش دارد و ارزش شرعی می‌یابد و معزیراست‌كه توام با نیت و قصد باشد و بهركس آن چیزی می‌رسدكه قصد آن راكرده است‌]‌"‌.

و اما اینكه باید اعتكاف در مسجد صورت گیرد، بدین دلیل است كه خداوند می‌فرماید: " ولا تباشروهن وأنتم عاكفون في المساجد [در حالیكه در مسجدها اعتكاف كرده‌اید با زنانتان آمیزش نكنید]"‌. اگر اعتكاف در غیر مساجد صحیح می‌بود، تحریم مباشرت وآمیزش با زنان بویژه درمسجد صورت نمی‌گرفت‌، چون مباشرت وآمیزش با اعتكاف منافات دارد نه با مساجد. پس جای اعتكاف خاصه در مسجد است و در غیر مسجد اعتكاف صحیح نیست‌.  

٧‌-رای فقها درباره مسجدی‌كه اعتكاف درآن منعقد می‌شود: فقها در‌باره مسجدی‌كه اعتكاف در آن صحیح است اختلاف نظر دارند. ابوحنیفه و احمد و اسحاق و ابوثور می‌گویند: در هر مسجدی‌كه شخص نمازهای پنجگانه را در آنجا می‌خواند و درآنجا نمازجماعت برپا می‌شود، اعتكاف صحیح است‌. چون روایت شده است‌كه پیامبر صلی الله علیه و سلم گفت‌:" كل مسجد له مؤذن وإمام فالاعتكاف فيه يصلح [هر مسجدی كه موذن و امام جماعت داشته باشد، اعتكاف در آن‌ ‌شایسته است‌]"‌. بروایت دارقطنی چون این حدیث مرسل ضعیف است‌، نمی‌توان بدان احتجاج كرد. امام مالك و امام شافعی و داود گفته‌اند: اعتكاف در هر مسجدی صحیح است‌، زیرا درباره تخصیص بعضی از مساجد، حدیث صحیحی نیامده است‌. شافعیه‌گفته‌اند: بهتر است‌كه اعتكاف در مسجد جامع باشد. چون پیامبر صلی الله علیه و سلم در مسجد جامع اعتكاف نمود و نمازجماعت در مسجد جامع بیشتر برگزار می‌گردد. اگر در بین اوقات اعتكاف‌، نماز جمعه فاصله گردد، نباید در غیر مسجد جامع اعتكاف‌كند تا فضیلت نماز جمعه را از دست ندهد [4]‌.

كسی‌كه در اعتكاف است می‌تواند درگلدسته مسجد اذان‌گوید مشروط برآنكه درگلدسته درداخل مسجد یا صحن مسجد باشد ومی‌تواند بربالای بام مسجد نیز صعودكند، چون‌گلدسته و بام مسجد جزو مسجد بشمارمی‌آیند. اگر درگلدسته در خارج مسجد باشد چنانچه ازروی عمد به‌گلدسته برود، اعتكاف او باطل می‌شود و حیاط مسجد بنا برای حنفیه و شافعیه و روایتی از احمد جزو مسجد است‌. و برای امام مالك و روایتی از احمد حیاط مسجد جزو مسجد نیست‌. بنابراین اعتكاف‌كننده نباید در مدت اعتكاف بحیاط مسجد برود. جمهور علما بر آنندكه زن نمی‌تواند در مسجد خانه‌اش اعتكاف كند. چون مسجد خانگی مسجد محسوب نمی‌شود و بدون خلاف فروش مسجد خانگی جایز است و در حدیث صحیح آمده است‌كه زنان پیامبر صلی الله علیه و سلم در مسجدالنبی اعتكاف‌كرده‌اند.

 

روزه‌ كسی‌ كه در اعتكا‌ف است  

اعتكاف ‌كننده اگر روزه باشد كار خوبی است و اگر روزه نباشد، اشكالی ندارد.  

(‌البته در غیر رمضان‌)‌. بخاری از ابن عمر روایت كرده است‌كه عمر بن خطاب به پیامبر صلی الله علیه و سلم گفت‌: ای رسول خدا من در دوره جاهلی نذركرده بودم كه شبی در مسجدالحرام اعتكاف كنم‌. پیامبر صلی الله علیه و سلم گفت‌:" أوف بنذرك[به نذر خود وفا كن‌]‌"‌. پیامبر صلی الله علیه و سلم به وی‌گفت‌: به نذرت وفاكن‌. این می‌رساندكه برای صحت اعتكاف‌، روزه بودن شرط نیست‌، زیرا روزه در شب صحیح نیست‌. و اونذركرده بودكه در شب در مسجدالحرام اعتكاف كند.

 سعید بن منصور از ابوسهل روایت‌كرده است‌كه‌گفت‌: یكی از زنان خانواده من نذر كرده بود كه اعتكاف‌كند. از عمر بن عبدالعزیز درباره وی سئوال ‌كردم‌. او گفت‌: لازم نیست روزه باشد، مگر اینكه روزه را نیز نذر كرده باشد. (‌البته مقصود اعتكاف در غیر ماه رمضان است‌)  

زهری‌گفت‌: اعتكاف بدون روزه جایز نیست‌. عمر (‌عبدالعزیز) به وی‌گفت‌: از پیامبر صلی الله علیه و سلم روایتی داری‌؟ گفت‌: نخیر گفت‌: از ابوبكر داری‌؟ گفت‌: نخیر گفت از عمر داری‌؟ گفت‌: نخیر. گفت‌: گمان كنم كه از عثمان داشته باشی‌؟ گفت‌: نخیر. گوید: ازآنجا بیرون آمدم و به عطاء و طاووس برخوردكردم و ازآنان پرسیدم‌. طاووس‌گفت‌: فلانی می‌گوید: او لازم نیست روزه باشد مگراینكه آن را برخویش واجب ونذركرده باشد. عطاء‌گفت‌: او لازم نیست روزه باشد مگراینكه روزه را بر خویش واجب‌كند. خطابی‌گفت‌: مردم در این باره اختلاف دارند: حسن بصری گفته است‌: اگربدون روزه اعتكاف‌كند، درست است و شافعی نیزچنین‌گفته است‌.  

از علی بن ابی‌طالب و عبدالله بن مسعود روایت شده‌كه‌گفته‌اند: اگرخواست روزه بگیرد و اگر نخواست روزه نباشد. اوزاعی و مالك ‌گفته‌اند: اعتكاف بدون روزه جایز نیست‌. اهل رای و ابن عمر و ابن عباس و عایشه و سعید بن المسیب و عروه بن الزبیر و زهری نیز چنین‌ گفته‌اند.

  

وقت دخول در اعتكا‌ف و وقت خروج‌ از آن

قبلاگفتیم كه اعتكاف سنت و مندوب دارای وقت محدودی نیست‌. بلكه هر وقت اعتكاف‌كننده داخل مسجد شد و با ماندن و توقف در مسجد، قصد تقرب بخدا و عبادت‌كرد، تا زمانی‌كه بیرون می‌رود، اعتكاف‌كرده است‌. اگركسی قصد و نیت اعتكاف در دهه آخر رمضان‌كرد، او باید پیش از غروب خورشید داخل محل اعتكاف گردد .  

بخاری از ابوسعید روایت كرده است كه پیامبر صلی الله علیه و سلم گفته است‌:" من كان اعتكف معي فليعتكف العشر الاواخر [هركس می‌خواهد با من اعتكاف‌كند در دهه آخر رمضان اعتكاف‌كند]"‌.كلمه عشر در این حدیث اسم است برای تعداد دهه شبهای آخررمضان ونخستین آنها شب بیست ویكم یا شب بیستم رمضان می‌باشد. اینكه روایت شده است‌:" كان إذا أراد أن يعتكف صلى الفجر ثم دخل معتكفه [‌بدینمعنی است‌كه او داخل محل اعتكاف خود در مسجد می‌شدكه برایش آماده‌كرده بودند، ولی وقت دخول او درمسجد برای اعتكاف اول شب بود نه بعد ازنمازصبح‌]"‌. بنا بمذهب امام ابو حنفیه و امام شافعی‌كسی‌كه دهه آخررمضان را اعتكاف‌كند، بعد از غروب خورشید آخرین روز ماه رمضان از مسجد بیرون می‌رود. امام مالك و امام احمدگفته‌اند: اگربعد از غروب خورشید بیرون رفت صحیح است‌. ولی می‌گویند: مستحب است‌كه تا هنگام بیرون رفتن برای نمازعید درمسجد بماند. اثرم با اسناد خود از ابوایوب از ابوقلابه روایت‌كرده است‌كه او شب عید فطر، در مسجد می‌ماند سپس فردای آنشب برای نمازعید بیرون می‌رفت و او بهنگام اعتكاف حصیری و سجاده‌ای نمی‌گسترد تا روی آن بنشیند او همانند مردمان دیگر می‌نشست‌. اوگوید: روز عید فطر پیش ابوقلابه رفتم‌، دیدم‌كه جویریه مزینه در آغوش اواست‌.گمان‌كردم‌كه یكی از دختران وی می‌باشد. ولی جاریه وكنیز او بود كه آن را آزادكرد و همانگونه‌كه بود، بنماز عید رفت‌. ابراهیم (‌نخعی‌)‌گوید: چنان می‌پسنددكه اگركسی دهه آخر رمضان اعتكاف كرد، شب عید فطر در مسجد بماند، سپس برای نماز عید به مصلی بیرون رود.

كسی‌كه روزی مشخص یا روزهای مشخص را نذركرده باشدكه اعتكاف‌كند باید پیش از طلوع فجر اعتكاف‌كند و بعد از اتمام نذر، بعد از غروب‌كامل خورشید، از اعتكاف بیرون آید، خواه در رمضان باشد یا در غیرآن‌.

اگركسی نذركرده بود،‌كه شبی یا شبهای مشخصی اعتكاف‌كند، یا داوطلبانه (‌بصورت تطوع‌) خواست چنین‌كاری‌كند، باید او پیش از اینكه قرض خورشید غروب‌كامل‌كند اعتكاف خود را شروع نماید. وهروقت ازطلوع فجریقین حاصل كرد از اعتكاف بیرون آید. ابن حزم‌گفته است‌: چون آغاز شب بدنبال غروب خورشید فرا می‌رسد و اتمام آن با طلوع فجراست وآغازروزطلوع فجرو اتمام آن غروب خورشید است. برهركس آنچیزلازم است‌كه بدان ملتزم شده یا قصد ونیت آن راكرده است‌. اگركسی نذركرد، یك ماه اعتكاف نماید، یا بطور ارادی و داوطلبانه‌، خواست چنین‌كاری‌كند، آغاز ماه اولین شب آنست‌، پس باید پیش از غروب‌كامل خورشید، اعتكاف خود را شروع‌كند وهمینكه خورشید آخرین روز ماه غروب‌كرد، از اعتكاف بیرون آید. خواه رمضان باشد یا غیرآن‌.

 

چیزهائی‌كه برای اعتكا‌ف‌كننده مستحب یا مكروه است  

مستحب است كه اعتكاف كننده عبادتهای سنت و داوطلبانه را فراوان‌، انجام دهد وخود را با نمازهای سنت وتلاوت قرآن وتسبیح وتحمید وتهلیل وتكبیرو استغفار و درود و سلام بر پیامبر صلی الله علیه و سلم و دعا خواندن و مناجات و امثال آن ازكارهائی كه انسان را بخداوند نزدیك می‌كند و پیوند او را با آفریدگارش برقرار می‌سازد، سرگرم‌كند و مشغول دارد و درس خواندن علم و دوره‌كردن‌كتابهای تفسیر و حدیث و خواندن سرگشت انبیاء و صالحین و خواندن و مطالعه‌كتابهای دیگرفقهی ودینی نیز از جمله این كارهای خیر بحساب می‌آید. مستحب است كه اعتكاف  

كننده با اقتداء به پیامبر صلی الله علیه و سلم ، در صحن مسجد برای خویش خیمه‌ای برپا دارد.  

مكروه است‌كه خود را به‌كارهای بیهوده وسخنان یاوه مشغول دارد، زیرا ترمذی و ابن‌‌ماجه از ابوبصره روایت‌كرده‌اندكه پیامبر صلی الله علیه و سلم فرمود:" من حسن إسلام المرء تركه ما لا يعنيه [از نشانه‌های نیكوی مسلمان بودن آنست‌كه انسان چیزهای بیهوده و غیرمقصود راكه به آن نیاز ندارد ترك‌كند]"‌. مكروه است‌كه اعتكاف‌كننده سخن گفتن با دیگران را ترك‌كند، بگمان اینكه اینكار او را بخداوند نزدیك می‌سازد. زیرا بخاری و ابوداود و ابن ماجه از ابن عباس روایت‌كرده‌اند كه‌گفت‌: در حالیكه پیامبر صلی الله علیه و سلم مشغول ایراد خطابه بودند، دریافت كه مردی ایستاده و نمی‌نشیند، پیامبر صلی الله علیه و سلم فرمود: این مرد كیست‌؟ گفتند: او ابواسرائیل است كه نذر نموده است بایستد و ننشیند و بزیر سایه نرود و باكسی سخن نگوید وروزه باشد. پیامبر صلی الله علیه و سلم گفت‌: مره فليتكلم وليستظل وليقعد وليتم صومه [به وی بگو: سخن‌گوید، بزیرسایه برود، بنشیند و روزه خویش را ادامه دهد]".

ابوداود از علی بن ابی‌طالب روایت‌كرده است‌كه پیامبر صلی الله علیه و سلم گفت‌: " " لا يتم بعد احتلام، ولا صمات يوم إلى الليل [كسی‌كه پدرش مرد ومحتلم شد دیگراو یتیم نیست و سكوت‌كردن یك روز تا شب جایزنیست‌]"‌ .

 

چیزهائی‌كه برای اعتكاف‌كننده مباح است‌:

1-‌او می‌تواند برای تودیع خانواده‌اش از محل اعتكاف بیرون آید. صفیه‌گفته است‌: پیامبر صلی الله علیه و سلم دراعتكاف بود، شبی به پیشگاه او رفتم تا ازوی دیداركنم‌، با وی سخن‌گفتم سپس برخاستم‌كه بخانه برگردم او نیزبا من برخاست تا مرا بخانه برساند -‌ومنزل صفیه همسرپیامبر صلی الله علیه و سلم درخانه اسامه بن نبد بود -‌دونفرازانصاراز آنجا می‌گذشتند، چون پیامبر صلی الله علیه و سلم را دیدند بر شتاب خویش افزودند. پیامبر صلی الله علیه و سلم گفت‌:" على رسلكما، إنها صفية بنت حيي "، قالا: سبحان الله يا رسول الله، قال: " إن الشيطان يجري من الانسان مرجى الدم، فخشيت أن يقذف في قلوبكما شيئا " أو قال " شرا [‌آهسته باشید، صبركنید. این زن‌كه همراه من می‌باشد. صفیه دخترحیی و همسرم است‌. آنان‌گفتند ای رسول خدا چگونه ما درباره توگمان بد خواهیم برد!! پیامبر صلی الله علیه و سلم گفت‌: بیگمان شیطان همچون خون در تن انسان جریان دارد (‌وسوسه شیطانی انسان را فرا می‌گیرد) ترسیدم مبادا چیزی یاگمان بدی در دل شما اندازد (‌شما را وسوسه كندكه نسبت به پیامبرتان‌گمان بدی ببریدكه در دل شب او با این زن چه‌كار می‌كند)‌]"‌. بروایت بخاری و مسلم و ابوداود.

2-‌اعتكاف‌كننده می‌تواند، موی خود را شانه‌كند و سر خود را بتراشد وناخن را بگیرد و تن خویش را ازژولیدگی و چرك وكثافت پاك سازد ونظافت‌كند، و لباس پاكیزه و نیكوئی بپوشد و خویشتن را خوشبوكند. حضرت عایشه‌گفته است‌: “‌پیامبر صلی الله علیه و سلم در مسجد اعتكاف می‌كرد و از پنجره اطاق من سرش را بداخل اطاق می‌آورد ومن آن را می‌شستم‌“‌. و درروایت مسدد آمده‌: “‌كه من آن را شانه می‌زدم در حالیكه قاعده بودم‌“‌. بروایت بخاری و مسلم و ابوداود.

٣-‌بیرون رفتن برای نیازی‌كه پیش می‌آید. حضرت عایشه می‌گوید: هر وقت پیامبر صلی الله علیه و سلم به اعتكاف می‌نشست‌، سرخویش را به من نزدیك می‌كرد ومن آن را شانه می‌كردم و او داخل خانه نمی‌آمد مگر برای نیازهای معمولی انسانی‌“‌. بروایت بخاری و مسلم و دیگران‌.

ابن المنذرگفته است‌: علما اجماع دارند بر اینكه اعتكاف‌كننده می‌تواند برای قضای حاجت ازمحل اعتكاف بیرون آید چون اینكارضروری است ونمی‌توان آن را درمسجد انجام داد و بیرون رفتن برای خوردن و نوشیدن نیزاگركسی نباشدكه برای اعتكاف‌كننده ببرد، حكم خروج برای قضای حاجت را دارد. واگر قی‌ بر وی غلبه‌كند، او می‌تواند برای قی‌ از مسجد بیرون رود، خلاصه برای هركاری‌كه ضروری و لازم باشد و انجام آن در مسجد مقدور نباشد، می‌تواند برای انجام دادن آن بیرون رود، اگر بیرون رفتن‌، زیاد طول نكشد اعتكاف او باطل نمی‌شود“‌. ا ه . بیرون رفتن برای غسل جنابت و پاكیزگی بدن و جامه‌، ازچرك نیزهمین حكم را دارد.  

 سعید بن منصورگفته است‌كه علی بن ابی‌طالب‌گفت‌: هرگاه‌كسی اعتكاف ‌كرد می‌تواند درنماز جمعه و تشییع جنازه حاضر گردد و می‌تواند از بیمار عیادت‌كند و پیش خانواده خود نیز برود و نیازهای خویش را به آنها بگوید در حالیكه ننشیند. او خدایش بیامرزد مبلغ هفتصد درهم از سهمیه خود را به خواهرزاده‌اش داد تا با آن خادمی را بخرد، وگفت‌: من خود دراعتكاف هستم‌. حضرت علی به وی‌گفت‌: چه می‌شود اگر خود بیرون روی وآن را خریداری‌كنی‌؟ ازقتاده روایت است‌كه او این  

رخصت را برای اعتكاف كننده قایل بود كه تشییع جنازه‌كند و از بیمار عیادت نماید ولی ننشیند. و ابراهیم نخعی‌گفته است‌: می‌پسندیدندكه اعتكاف‌كننده این خصلتها را شرط‌كند -‌اگرآنها را شرط نكند نیز حق آنها را دارد - از بیمارعیادت كند، و بزیرسقفی دیگرنرود، و بنمازجمعه برود و درتشییع جنازه شركت نماید و برای نیازمندی‌های خویش بیرون رود و جز بخاطر نیاز به بازار نرود.

خطابی از قول طایفه‌ای‌گفته است‌كه‌: اعتكاف‌كننده حق داردكه در نماز جمعه و عیادت بیمار و تشییع جنازه شركت‌كند و این مطلب ازعلی بن ابیطالب نیز روایت شده است و رای سعید بن جبیرو حسن بصری و ابراهیم نخعی نیز چنین است‌.

ابوداود از حضرت عایشه روایت ‌كرده است‌ كه پیامبر صلی الله علیه و سلم در حال اعتكاف كه از كنار بیماری می‌گذشت از او عیادت می‌كرد و همانگونه‌كه ازكناراو می‌گذشت از او احوال پرسی می‌نمود بدون اینكه بنشیند. آنچه‌كه از او روایت شده است كه اعتكاف‌كننده از بیمار عیادت نكند مراد آنست‌كه بقصد عیادت از محل اعتكاف بیرون نیاید ولی اگر ازكنار اوگذشت یا او ازكنار وی‌گذشت‌، اشكال نداردكه از او احوال پرسی‌كند و پیش وی فرود نیاید.  

٤-‌اعتكاف‌كننده حق داردكه در مسجد بخورد و بیاشامد و در آن بخوابد مشروط برآنكه در نظافت و حفاظت آن تلاش‌كند و او می‌تواند در مسجد عقد نكاح و خرید و فروش و امثال آن را نیزاجراكند.

 

 آنچه‌كه موجب ابطا‌ل اعتكا‌ف میشود  



كارهای زیر موجب ابطال اعتكاف است‌:  

1-‌بیرون رفتن از مسجد به عمد و بدون نیازاگرچه اندك هم باشد. زیرا در این حال به عمد یكی ازاركان آن راكه مكث و توقف درمسجد است ازبین برده است‌.  

2-‌ارتداد، چون ارتداد با عبادت خداوند منافات دارد و خداوند نیز فرموده است‌:" لئن أشركت ليحبطن عملك [‌اگر بخدا شرك ورزی‌، عملت باطل می‌شود]"‌.

٣-‌٤-5-‌از بین رفتن عقل با دیوانگی یا مستی‌، حیض و نفاس (‌زچگی‌) زیرا هوشیاری و تمییزو پاك بودن ازآلودگی حیض و نفاس ازشروط اعتكاف می‌باشند. 

6-‌همخوابگی و جماع چون خداوند گفته است‌:" ولا تقربوهن وأنتم عاكفون في المساجد، تلك حدود الله فلا تقربوها [در حالیكه در مساجد اعتكاف كرده‌اید، به زنان نزدیك مشوید (‌همخوابگی نكنید) اینها حدود خدا است‌، بدانها نزدیك مشوید از آنها تجاوز نكنید)‌]"‌. دست زدن به زن بدون شهوت اشكالی ندارد. زیرا پیش آمده است‌كه یكی از زنان پیامبر صلی الله علیه و سلم در حال اعتكاف موی وی را شانه‌كرده است‌. درباره بوسه و دست زدن با شهوت‌، امام ابوحنیفه و امام احمدگفته‌اند:‌كار بدی است زیرا آنها بروی حرام هستند ولیكن اعتكافش فاسد نمی‌شود مگراینكه انزال پیش آید. امام مالك‌گفته است‌: بوسه و دست زدن با شهوت همچون انزال كاری است حرام و اعتكاف را تباه می‌سازد.

هر دو روایت از شافعی نیز روایت شده است‌. ابن رشد گفته است‌: علت اختلاف اینست‌كه مباشرت بین جماع ودست زدن مشترك است آیا اسم مشترك بین حقیقت و مجاز عام است یا خیر بعضی‌گویند.‌كلمه “‌مباشره‌“ درآیه ولا تباشروهن وأنتم عاكفون في المساجد،‌ " مشترك بین جماع و غیرجماع است‌. بعضی گفته‌اند: مباشرت دراین آیه عام نیست و این قول مشهورو قول اكثریت است‌. اینها می‌گویند ‌“‌مباشره‌‌“ یا بر جماع دلالت می‌كند یا بر مباشرت غیرجماع‌. اگر بگوئیم باجماع برجماع دلالت می‌كند، پس بر غیرجماع دلالت نمی‌كند.كسی‌كه انزال را بمنزلت جماع دانسته است‌كه درمعنی آنست‌، آن را نیزمبطل می‌داند وكسی‌كه آن را مبطل نمی‌داند می‌گوید، مباشرت بطورحقیقت بر انزال دلالت نمی‌كند و همچنین جماع نیز در معنی انزال استعمال حقیقی ندارد. 

 

قضای اعتكا‌ف  

اگر كسی اعتكاف سنت را آغازنمود، سپس آن را قطع ‌كرد، مستحب است‌ كه آن را قضاكند. بعضی ‌گفته‌اند: قضای آن واجب است‌. ترمذی‌گفته است‌: اهل علم درباره‌كسیكه نیت اعتكاف كرده‌، سپس پیش از اینكه آن را تمام‌كند، آن را قطع نماید، اختلاف‌كرده‌اند: امام مالك‌گفته است‌: اگر اعتكاف را قطع‌كرد بروی واجب است‌كه آن را قضاكند، و استدلال نموده‌اند باینكه پیامبر صلی الله علیه و سلم از اعتكاف (‌دهه آخر رمضان‌) بیرون آمد، سپس ده روز از شوال بجای آنها اعتكاف‌كرد. امام شافعی ‌گفته است‌: اگر اعتكاف نذری یا اعتكاف واجبی نباشد، بلكه اعتكاف سنت باشد وازآن بیرون آمد، قضای آن واجب نیست مگراینكه او ازروی اختیارآن را قضاكند. امام شافعی ‌گفته است‌: “‌هر عملی‌كه بتوانی در آن داخل نشوی (‌هر عملی‌كه واجب نباشد)‌.چون بدان داخل شدی (‌آن را شروع كردی‌) و بعداً آن را ناتمام‌گذاشتی بر تو واجب نیست‌كه آن را قضاكنی مگرحج و عمره‌كه قضای آنها واجب است‌“‌. اماكسی‌كه نذركردكه یك روزیا چند روزی اعتكاف‌كند و بدان شروع نمود و آن را تباه ساخت‌، باتفاق همه پیشوایان فقه بروی واجب است‌كه هروقت توانست آن را قضاكند. اگرپیش ازقضای آن مرد، لازم نیست‌كسی بجای وی آن را قضاكند. امام احمد می‌گوید: واجب است‌كه ولی او آن را قضا كند. عبدالرزاق از عبدالكریم بن امیه روایت‌كرده است‌كه‌گفت‌: از عبدالله بن عبدالله بن عتبه شنیدم كه می‌گفت‌: مادرم مرده بود و بر وی قضای اعتكاف بود، در این باره از ابن عباس پرسیدم‌گفت‌: بجای او اعتكاف‌كن و روزه بگیر از سعید بن منصور روایت شده است‌كه حضرت عایشه بجای برادرش‌كه مرده بود، اعتكاف‌كرد.

 

اعتكاف‌كننده محلی را در مسجد انتخاب كرده و درآنجا خیمه می‌زند:  

1-‌ابن ماجه از ابن عمر روایت‌كرده است كه پیامبر صلی الله علیه و سلم دهه آخر رمضان را به اعتكاف می‌نشست‌. نافع‌گفته است‌: عبدالله بن عمرهمان محلی راكه پیامبر صلی الله علیه و سلم در آنجا اعتكاف می‌كرد، بمن نشان داده است‌.

٢-‌از او روایت شده است‌كه پیامبر صلی الله علیه و سلم هر وقت اعتكاف می‌كرد فرشی یا تختی را در پشت “‌اسطوانه‌“ توبه برایش می‌نهادند. (‌اسطوانه‌ای كه یكی از اصحاب خویشتن را بدان بست تا اینكه خداوند توبه وی را پذیرفت‌)

 ٣-‌ازابوسعید خدری روایت است‌ كه پیامبر صلی الله علیه و سلم در ‌“‌قبه تركیه‌“ اعتكاف ‌كرده و حصیری را بردرآن آویزان‌كرده بود تاكسی به وی ننگرد.

 

نذركردن اعتكا‌ف در مسجد معینی

اگركسی نذركردكه درمسجدالنبی یا مسجد الاقصی اعتكاف‌كند بروی واجب است‌كه بنذر خویش وفاكند. چون پیامبر صلی الله علیه و سلم فرموده است‌:" لا تشد الرجال إلا إلى ثلاثة مساجد: المسجد الحرام والمسجد الاقصى ومسجدي هذا [‌كوچ‌كردن جزبه سوی سه مسجد جایز نیست‌: مسجدالحرام در مكه و مسجدالاقصی در بیت‌المقدس و مسجدالنبی در مدینه‌)‌]"‌. اما اگركسی نذركردكه در غیر این سه مسجد اعتكاف‌كند وفای بنذر واجب نیست و لازم نیست‌كه اعتكافش را درآن مسجد انجام دهد، بلكه در هر مسجدی كه بخواهد اعتكافش را انجام دهد، صحیح است‌، چون خداوند برای عبادتش مكانی را تعیین نكرده است و بعلاوه جز مساجد سه‌گانه هیچ مسجدی را برمسجد دیگرفضیلتی نیست‌، چون به ثبوت رسیده‌كه پیامبر صلی الله علیه و سلم گفته است‌:" صلاة في مسجدي هذا أفضل من ألف صلاة فيما سواه من المساجد إلا المسجد الحرام، وصلاة في المسجد الحرام أفضل من صلاز في مسجدي هذا بمائة صلاة [خواندن نمازی در مسجد من (‌مسجدالنبی در مدینه‌) ثوابش بیشتر است از یكهزار نماز در مساجد دیگر، مگر مسجدالحرام‌كه خواندن یك نماز در آن ثوابش بیشتر است از یكصد نماز در مسجدالنبی صلی الله علیه و سلم ]"‌.

اگركسی نذركرد كه در مسجدالنبی اعتكاف كند جایز است كه بجای آن در مسجدالحرام اعتكاف نماید، زیرا مسجدالحرام فضیلتش بیش از مسجدالنبی است‌.

 




 
--------------------------------------------------------------------------------
 
[1] - ‌از این عمل پیامبر(‌ص‌) برمی‌آیدكه معتكف اگر موجب تضییق‌.دیگران نباشد می‌تواند در اواخر مسجد ویا ساحت‌آن جائی برای خویش بگزیند. 

[2] -‌در شرح مسلم آمده است‌كه پیامبر(‌ص‌) نگران بودكه مبادا همسرانش در این‌كارشان نیت تقرب به خدا نداشته باشند بلكه به عایشه رشك ورزند ونخواست‌كه همه همسرانش در مسجد باشند در حالیكه همه‌مردم واعراب‌ومنافقان درآنجا، آنان را می‌بینندوجا را بر مردم تنگ ‌می‌كنند.  

[3] -نفاس زچگی زن و خون ولادت زن و خون بعد از زایمان.

[4] ‌-یعنی اگروقت اعتكاف بیش از یكهفته باشد و از روز جمعه بگذرد صحیح نیست درغیر مسجد جامع باشد، چون اگر برای نماز جمعه برود اعتكافش باطل می‏‎گردد. بعلت خروج از مسجد و اگراز مسجد خارج نمی‌شود، نماز جمعه را از دست می‌دهد

به نقل از:
فقه السنه ، تأليف سيد سابق، مترجم محمود ابراهيمي، تهران، ناشر مردم‌سالاري، دوم 1387.




 
بازگشت به ابتدای صفحه     بازگشت به نتایج قبل                       چاپ این مقاله      ارسال مقاله به دوستان

اقوال بزرگان     

عبدالرزاق به سند خود از عمرو بن ميمون اودي روايت مي‌كند كه مي‌گفت: اصحاب پيامبر را ملاقات نمودم كه درباره مساجد مي‌گفتند: مساجد خانه‌هاي خداوند متعال در روي زمين هستند، و بر خداوند واجب است كساني را كه در آن مساجد به ديدار او مي‌آيند، گرامي بدارد.

تبلیغات

 

منوی اصلی

  صفحه ی اصلی  
 جستجو  
  روز شمار وقايع
  عضویت در خبرنامه  
پیشنهادات وانتقادات  
همكارى با سايت  
ارتباط با ما  
 درباره ی ما  
 

تبیلغات

آمار

خلاصه آمار بازدیدها

امروز : 2606
دیروز : 5831
بازدید کل: 8835920

تعداد کل اعضا : 608

تعداد کل مقالات : 11123

ساعت

نظر سنجی

كداميك از كانال‌هاى اهل سنت فارسى را بيشتر مي‌پسنديد؟

كانال فارسى نور

كانال فارسى كلمه

كانال فارسى وصال

نمایش نتــایج
نتــایج قبل
 
.محفوظ است islamwebpedia.com تمامی حقوق برای سایت
All Rights Reserved © 2009-2010