|
|
قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين». امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل». |
|
الهیات و ادیان>فرقه ها و مذاهب>تجانیه
شماره مقاله : 1254 تعداد مشاهده : 782 تاریخ افزودن مقاله : 29/10/1388
|
تعريف: تجانية يك فرقهء صوفي مشرب است كه پيروان آن به تمام افكار و معتقدات صوفيه عقيده مند ميباشند، و علاوه برآن عقايد خاصي نيز دارند مانند: ممكن بودن ملاقات مادي و حسي در همين دار دنيا، با پيامبر خدا صلی الله علیه و سلم و اينكه پيامبر صلی الله علیه و سلم براي آنان درود ( الفاتح لما اغلق) را تعليم داده است، اين درود نزد ايشان از عظمت و شأن خاصي برخوردار ميباشد.
تأسيس و افراد برازندهء آن: -مؤسس آن أبوالعباس احمد بن محمد بن مختار بن احمد بن محمد سالم تجاني است، كه در سالهاي ( 1150-1230هـ) (1737-1815م) زندگي نموده و تولدش در قريهء ( عين ماضي) بوده، اين قريه از قريه هاي الصحراء متعلق الجزاير فعلي ميباشد. -علوم شرعي را فرا گرفت و به مناطق: فاس، تلمسان، تونس، قاهره، مكه، مدينه، و وهران سفر نموده بود. -طريقهء خودرا سال ( 1196هـ) در قريهء أبو سمغون ايجاد نمود و مركز اولي اين طريقه قريهء فاس بود كه از همان جا به تمام افريقا انتشار يافت. -از مشهور ترين آثارش كه از خود به جاگذاشت يكي برج تجاني است كه در فاس موقعيت دارد، و دومي كتابش است بنـام ( جواهر المعاني و بلوغ الاماني في فيض سيـدي أبو العباس التجـاني)، اين كتاب را شـاگرد تجاني علي حرازم جمع آوري نموده است.
افراد مشهورشان بعد از مؤسس: -علي حرازم أبو الحسن بن العربي برادة المغربي الفاسي، وي در مدينهء منوره وفات نمود. -محمد بن المشري الحسني السابحي السباعي (وفات 1224هـ) صاحب كتاب (الجامع لما افترق من العلوم) و كتاب ( نصرة الشرفاء في الرد علي اهل الجفاء). -احمد سكيرج العياشي ( 1295- 1363هـ) در فاس تولد شده، و در مسجد القرويين درس خواند و همانجا مدرس تعيين گرديد، وظيفهء قضاء را نيز بدوش گرفت و از يكتعداد شهرهاي مغرب بازديد بعمل آورد، وي كتابي دارد بنام (الكوكب الوهاج سنة 1318هـ) و نيز كتاب ديگري بنام ( كشف الحجاب عمن تلاقي مع سيدي احمد التجاني من الأصحاب). -عمر بن سعيد بن عثمان الفوتي السنغالي، سال ( 1797م) در قريهء «الفار» كه از قريه هاي ديمار در سنغال است، تولد شده، علوم خويش را در الأزهر فرا گرفت، وقتي به وطن خود بازگشت كرد شروع به نشر كردن علوم خود در ميان بت پرستان نمود، و در مقابله و مقاومت بر ضد فرانسوي ها كوشش هاي قابل ملاحظه اي نموده بوده ،درسال (1283هـ) وفات كرد، و دو نفر ازپيروانش جانشين وي گرديدند، مهم ترين كتاب هايش همانا كتاب (رماح حزب الرحيم علىنحور حزب الرجيم ) است كه آن را سال (1261هـ/1845م) نوشته است. -محمد الحافظ بن عبد اللطيف بن سالم الشريف الحسني التجاني المصري (1315- 1398هـ)وي رهبر تجاني ها در مصر بود واز خود كتاب خانه اي بجاگذاشت كه فعلا در برج تجاني در قاهره موجود است، وي كتابهايى دارد بنام هاي : (الحق في الحق والخلق) و(الحد الأوسط بين من أفرط و من فرط) و(شروط طريقة التجانية)، همچنان در سال (1370هـ/1950م)مجله اي را بنام (طريق الحق ) پايه گذاري كرد.
افكار ومعتقدات: -به اعتبار اصل آنان ايمان به الله جل شأنه دارند . -آنان به اموريكه ديگر صوفيان عقيده دارند معتقدند كه از آنجمله است ايمان به وحدة الوجود (جواهر المعاني 1/259 را مطالعه كنيد) وعقيدهء ( فناء) كه آن را وحدة الشهود مينامند ( همچنان جواهر المعاني 1/191 را مطالعه كنيد). -غيب را به دو بخش تقسيم ميكنند: غيب مطلق كه دانستن و علم آن خاص به خداوند است، دوم غيب مقيد كه آن از بعضي مخلوقات غائب است و از بعض ديگر نيست. -معتقدند كه مشائخ ايشان غيب را ميدانند چه رسد به پيامبران عليهم السلام كه آنان به طريق اولي ميدانند، در بارهء شيخ و رهبرشان احمد تجاني ميگويند: (…از جملهء كمالات وي t و شدت بصيرت وي و فراست نورانيش، بصيرتي كه به مقتضاي آن در معرفت احوال همصحبتان و غيره از قبيل ظاهر ساختن چيزهاي پوشيده و اخبار از غيبيات و دانستن عواقب امور و حاجات و ديگر اموريكه برين ها مرتب ميشود از مصالح و آفات و ديگر امور واقع شدني) جواهر المعاني 1/63 را مطالعه كنيد. -رهبرشان احمد تجاني ادعا ميكند كه وي با پيامبر صلی الله علیه و سلم ملاقات نموده يعني ملاقات حسي و مادي و با وي مشافهة صحبت نموده، و از پيامبر صلی الله علیه و سلم درود ( الفاتح لما اغلق) را آموخته است. -لفظ درود مذكور چنين است: " اللهم صلى على سيدنا محمد الفاتح لما اغلق و الخاتم لما سبق، ناصر الحق بالحق الهادي الى صراطك المستقيم و على آله حق قدره و مقداره العظيم" آنان در بارهء اين درود اعتقاداتي دارند كه بعضي از آنان را ذكر مينماييم: * پيامبر صلی الله علیه و سلم به وي يعني به احمد تجاني گفته است كه يكبار خواندن اين درود معادل به شش بار خواندن قرآن است. * پيامبر صلی الله علیه و سلم بار ديگري به وي خبر داده و گفته كه يكبار خواندن اين درود معادل و مساوي به شش هزار بار خواندن قرآن و هر ذكر و دعاي بزرگ و كوچك ديگريست ( جواهر المعاني 1/136) . * اين فضيلت به خداندن اين درود حاصل نميشود مگر براي كسيكه اجازهء خواندن داشته باشد، يعني اجازه اي كه سلسله وار از احمد تجاني رسيده باشد. * اين درود از جملهء كلام خداوند متعال است مثل احاديث قدسي ( الدرة الفريدة 4/128). * كسيكه ده بار دورد فاتح را تلاوت كند چنان اجر و ثوابي را نصيب ميشود كه اگر شخص عارف بالله [خداشناس و عابد] يك مليون سال زندگي كند ولي اين درود را تلاوت نكند به ثواب واجر آن نمي رسد. * كسيكه يكبار اين را خواند تمام گناهانش بخشيده ميشود و هموزن شش هزار تسبيح و ذكر و دعاء برايش پاداش داده ميشود…( كتاب مشتهي الخارف الجاني 299-300) . -يكي از انتقاداتي كه بالاي شان وارد ميشود اينست كه آنان مطابق ميل و دلخواه شان امور كوچك را بزرگ و امور بزرگ را كوچك جلوه ميدهند كه اين كار باعث شده تا تكاسل و تهاون در اداي عبادات ميان شان شائع كردد و رواج يابد، زيرا آنان اجرها و پاداش هاي بزرگ و زيادي را توسط كمترين عمل كه يكي از ايشان انجام ميدهد، حاصل ميدانند. -ميگويند كه براي آنان خصوصياتي است كه ايشان را در روز قيامت از ديگر افراد بشر بالا و بلند ميسازد ، و از آنجمله خصوصيات است: * سكرات و شدايد موت بر آنان تخفيف ميشود. * خداوند ايشان را در سايهء عرش خود سايه ميكند. * براي شان برزخي است كه خاص خودشان بوده در سايهء آن زندگي مينمايند. * ايشان [به پندار خود شان] نزد دروازهء جنت همراه باكساني كه در امن وامان هستند، قرار ميداشته باشند وهمراه باگروه اول داخل جنت ميشوند يعني همراه با محمد صلی الله علیه و سلم وياران مقرب وي [رضی الله عنهم]. * ميگويندكه پيامبر صلی الله علیه و سلم احمد تجاني را ازتوسل به اسماء الله الحسني منع نموده وبه توسل به درود (الفاتح لما اغلق) امر كرده است؛ واين عقيده مخالف باصريح اية كريمه است "ولله الأسماء الحسـني فادعـوه بـها" يعـني براي خداوند جل شأنه اسماء حسني است پس شما وي را توسط همين اسماء حسني دعاء كنيد. -بر پيامبر صلی الله علیه و سلم افترا مي بندند كه وي بخشي از وحي پروردگار را كه به او وحي شده بود پنهان كرده بود تا آنكه وقت اظهارش فرا رسيد وآن را به شيخ شان احمد تجاني اظهار وبيان نمود، كه از آن جمله است درود (الفاتح لما اغلق)كه قبلا ذكر گرديد، اين قول مخالف با اين گفتهء خداوند جل شأنه است:«اليوم اكملت لكمدينكم...»يعني امروز دينتان را تكميل نمودم. -آنان مثل ديگر طرق صوفيه توسل را به ذات پيامبر r وبنده هاي صالح خداوند جل شأنه جائز ميدانند ، و از ايشان و از شيخ عبد القادر جيلاني و از خود احمد تجاني استمداد ميجويند، واين كاري است كه شريعت خداوند حكيم ازآن منع نموده است . -در كتب شان القاب صوفيان، بسيار ذكر ميشود مثل: نجباء، تقباء، ابدال، اوتاد، و كلمه غوث وقطب نزد ايشان مرادف است و آن نزد ايشان عبارت از همان انسان كاملي است كه توسط وي خداوند نظام وجود را حفظ مينمايد. -ميگويند: مثليكه پيامبر r خاتم الانبياء است احمد تجاني خاتم الاولياء ميباشد. -احمد تجاني ميگويد: ( كسيكه مرا ديد داخل جنت ميشود) همچنان ميگويد: كسيكه برايش ديدار وي در روزهاي جمعه و دوشنبه حاصل شود داخل جنت ميشود، و به اتباع خود تأكيدا ميگويد كه خود پيامبر خدا جل شأنه براي وي و اتباعش جنت را تضمين نموده كه بدون حساب و عقاب به آن داخل شوند. -از احمد تـجاني نقـل ميكنـند كه گفته است«تمام چيزهايى كه براي هر عارفي داده شده باشد براي من نيز داده شده است». -همچنان اين قولش را نقل كرده اند «اگر گروهي از پيروانش با اقطاب امة محمد صلی الله علیه و سلم وزن كرده شوند اقطاب برابر با يك موي يك فرد ايشان نمي شوند چه رسد به خود وي». -و اين قولش نيز : تمام اوليائي كه از دور خلق آدم تا نفخ صور بوده اند و ميباشند اين هر دو پاي من بر گردن ايشان است. -ايشان وردي دارند كه آن را صبح و بيگاه ميخوانند، و وظيفه اي كه روزي يكبار خوانده ميشود، صبح ويا بيگاه، و ذكري كه روز جمعه بعد از عصر منعقد ميشود و منتهي به غروب ميباشد و اين ذكر و وظيفه ضرورت به طهارت دارند، ايشان وردهاي متعدد ديگري نيز دارند كه به مناسبت هاي گوناگون خوانده ميشوند. -كسيكه وردي را وظيفه گرفت بايد به آن ملتزم باشدوجائز نيست كه از آن تخلف ورزد، اگر تخلف نمود و ترك كرد هلاك ميشود و عذاب بزرگ نصيبش ميگردد. -احمد تجاني خودرا در روز قيامت، در مقام نبوت جا داده است، چون ميگويد: «روز قيامت براي من منبري از نور گذاشته ميشود، و منادي ندا درميدهد و آن ندا را تمام كساني كه در موقف اند مي شنوند: اي اهل موقف اين همان پيشواي شما است كه از وي استمداد مي جستيد بدون اينكه بدانيد» الافادة الاحمدية ص 74 را نظر كنيد.
ريشه هاي فكري و اعتقادي: -در اين هيچ شك نيست كه اكثر افكارش همانا نظريات صوفيان است، ولي چيزي از نزد خود بر آنها افزوده است. -از كتب عبد القادر جيلاني، ابن عربي، حلاج و ديگر اعلام متصوفه آراء خودرا اخذ نموده است. -در دوران تشكيل اين طريقه قبل از تأسيس آن با تعدادي از مشائخ صوفيان ملاقات نمود و از آنان اجازه و اورادي اخذ كرد كه از بارز ترين اين طريقه ها قادريه و خلوتيه است. -از كتاب ( المقصد الأحمد في التعريف بسيدنا أبي عبد الله أحمد) كه از تأليف أبو محمد عبد السلام ابن طيب قادري حسيني ميباشد، استفاده نموده است، اين كتاب سال 1351هـ در فاس طبع شده. -انتشار جهل وناداني ميان مردم تأثير بزرگي در پخش و گسترش اين طريقه داشت.
انتشار و جاهاي نفوذ: -ابتـدا از فـاس شروع شـد و رو به گسترش نهاد تا آنكه به خود اتباع زيادي در بلاد مغرب، سودان غربي (سنغال) نيجيريا، افريقاي شمالي، مصر، سودان و ديگر مناطق افريقايى پيدا كرد. -صاحب كتاب ( التجانيه) كه علي بن محمد است، اندازهء اين گروه را در سال 1401هـ/ 1981م تنها در نيجيريا زياده از ده مليون قلمداد مينمايد.
مراجــع: 1-الهدية الهادية الى الطائفة التجانيه دكتور محمد تقي الدين هلالي-دار الطباعة الحديثة بالدار البيضاء – ط 2- 1397هـ/1977م. 2-كتاب مشتهي الخارف الجاني محمد الخضر ابن سيدي عبد الله بن مايابي جكني في رد زلقات التجاني الجاني الشنقيطي –طبع در مطبعه دار احياء الكتب العربية در مصر. 3-التجانية علي بن محمد دخيل الله- نشر و توزيع دار طيبه- رياض – دار مصر للطـباعه -1401هـ/ 1981م. 4-الأنوار الرحمانية لهداية الفرقة عبد الرحمن بن يوسف افريقايى-ط4- توزيع التجانية الجامعة الإسلامية در مدينه منوره- 1396هـ /1976م. 5-جواهر المعاني و بلوغ الاماني في جمع و ترتيب آن را علي حرازم نموده، ( اين كتاب فيض سيدي ابي العباس التجاني، در دو جز چاپ شده) – مطبعه مصـطفى بابي و در خواشي آن رماح حزب حلبي و پسرانش در مصر- 1380هـ- 1961م. الرحيم على نحور حزب الرجيم
6-المقصد الأحمد في التعريف بسيدنا ابو محمد عبد السلام بن طيب قادري حسيني – مطبعه ابي عبد الله احمد حجري در فاس- طبع سال 1351هـ. 7-الدرة الخريدة شرح الياقوتة الفريدة محمد فتحا بن عبد الواحد سوسي نظيفي –طبع سال 1398هـ / 1978م. 8-بغية المستفيد شرح منية المريد محمد العربي سائح- دار العلوم للجميع – 1393هـ /1973م. 9-أقوي الأدلة و البراهين على أن حسين حسن طايى تجاني آنرا جمع نموده است - أحمد التجاني خاتم الأقطاب دار الطباعة المحمديه – قاهرة. المحمديين بيقين 10-شماره هائي از مجلهء طريق الحق اين مجله مخصوص به طريقهء تجاني است و در قاهره نشر ميشود.
به نقل از: موسوعه آسان در بيان فرقه ها و گروهها (به زبان فارسی)، نويسنده : دکتر حماد الجهني، مترجم : محمد طاهر (عطائي)، الناشر: مركز الثقافة الإسلامية " بخارى".
|
بازگشت به ابتدای
صفحه
بازگشت به نتایج قبل
چاپ
این مقاله
ارسال مقاله به دوستان |
|
|
|
|
|