کیکاوس
بن کیقباد . در اول حال پادشاه مظفر بود و پیروز جنگ و جمله ملوک او را منقاد شدند، و مهتر سلیمان علیه السّلام در عهد او بود. کیکاوس به سلیمان علیه السّلام ایمان آورده بود، و ازو درخواست کرد: تا دیوان را فرمان بردار او کرده بود، و بجهت کیکاوس کوشکها و شهرها ساخته بودند: چون مدتى از ملک او بگذشت، ابلیس راه او بزد، و او را در ضلالت انداخت.
بیک روایت صرح بابل ساخت، تا از حال آسمان اطلاع یابد. حق تعالى فرشته را فرمان داد، تا تازیانه آتشین بران کوشک زد و خراب کرد، و ملوک بر کیکاوس عاصى شدند، و شمر ملک حمیر که در یمن پادشاه بود بر وى عاصى شد کیکاوس بجنگ او رفت شکسته شد و اسیر گشت و او را در چاهى کردند، و دختر ملک یمن بر وى عاشق شد، تا رستم از سجستان لشکر برد، و او را خلاص داد سعدى دختر ملک یمن را باو بیاورد، کیکاوس را پسرى بود سیاوخش نام، سعدى بر وى عاشق شد، سیاوخش تن در فساد او نداد، آن زن پدر او را بخیانت بر وى بد کرد، تا او را بر سر لشکر بجنگ افراسیاب فرستاد، با افراسیاب صلح کرد، پدرش را بران صلح رضا نبود، بر وى سرزنش نوشت، او بضرورت بر افراسیاب رفت و دختر افراسیاب را بخواست، بعاقبت افراسیاب او را بکشت، و دختر افراسیاب را از سیاوخش پسرى آمد، کیخسرو نام کرد، و کیکاوس رستم را بفرستاد، تا بافراسیاب جنگ کرد و کیخسرو (و) مادرش را نزدیک کیکاوس آورد، کیکاوس مملکت به کیخسرو سپرد و پادشاهى سیستان به رستم داد، بعد از آن پنجاه سال بزیست پس بمرد، و مدت پادشاهى او صد و پنجاه سال بود. و الله اعلم بالصواب.
به نقل از کتاب: طبقات ناصرى، مؤلف: ابو عمر عثمان بن محمد المنهاج سراج الجوزجانى (م بعد 658)، تحقیق: عبد الحى حبیبى قندهارى، تهران، دنیاى کتاب، چ اول، 1363ش.