ضحاک تازى
ظالم و متمرد و ساحر بود، اصحاب تواریخ چنین آوردهاند که پدر هوشنگ پیش داد را پسرى بود مارلو نام او، و او پدر همه عرب بود، و ایشان را تازى از براى آن گویند، و او را پسر آمد رنکنا نام، و او را پسرى آمد ارونداسپ نام کرد، این ارونداسپ پدر ضحاک بود، ملک عرب بود، عادل و گزیده اخلاق و نیکو سیرت. ابلیس پسر او ضحاک را وسوسه کرد، تا بر گذر پدر چاهى حفر کرد، ارونداسپ در آن چاه افتاد هلاک شد، ضحاک پادشاه شد. و بروایت تاریخ مقدسى، نام او بیوراسپ بن طرح بن کابه بن نوح بود .
بروایت تاریخ طبرى از فرزندان سام بن نوح بود، و بعد از طوفان هزار سال بود تا ضحاک ساحر بیرون آمد، و همه جهان بگرفت، و او را از دهاک گویند. یعنى بلا ازو ظاهر شد، و جمله طلسمات در جهان پیدا کرده او بود و بر سرهاء کتف او دو پاره گوشت ظاهر شده بود، چنانچه دو مار به خلق نمودى که اژدهاست، و داروى آن علت مغز سر آدمى میساختند، و هر روز دو آدمى بکشتى، تا نوبت به کاوه آهنگر رسید، دو پسر او را بکشت و او خروج کرد و افریدون را بیرون آورد، و ملک ضحاک بگرفت، و جد افریدون پسر جم بود و بنوح ایمان آورده بود و در کشتى بود و افریدون تاج بر سر نهاد و ضحاک تازى را بکشت، و مدت ملک او یک هزار سال بود. و الله اعلم.
به نقل از کتاب: طبقات ناصرى، مؤلف: ابو عمر عثمان بن محمد المنهاج سراج الجوزجانى (م بعد 658)، تحقیق: عبد الحى حبیبى قندهارى، تهران، دنیاى کتاب، چ اول، 1363ش.