الرشید ابو جعفر هرون بن المهدى
بیعت او در ربیع الاول سنه سبعین و مائه بود، و اهل تواریخ گویند: که هرگز شبى مثل آن شب نبود، بسبب آنکه درین شب یک خلیفه فوت شد و یک خلیفه را ولادت بود.
و آنچنان بود که فوت هادى و بیعت هارون و ولادت مامون در آن شب اتفاق افتاده بود. و ولادت هارون در سنه ثمان و اربعین و مائه بود [1] چون هارون بخلافت رسید وزارت به یحیى خالد برمکى داد، و خراسان را به جعفر بن محمد بن اشعث داد، و جمله فرزندان ابو طالب را امان داد، و خراسان را به جعفر بن محمد بن اشعث داد، و جمله فرزندان ابو طالب را امان داد، و به جهت بنى هاشم خمس اموال مقرر گردانید و قضاء ممالک به ابى یوسف القاضى داد، و قضاى رى و مغرب به محمد حسن شیبانى داد، و برامکه در عهد او بغایت اعلى درجات مناصب برسیدند و بر افتادند، و سبب آن بود: که هارون را خواهرى بود عباسه نام، او را دوست داشتى، و جعفر یحیى را هم بغایت دوست داشتى. چون بى هر دو شکیبائى نداشت به جهت حضور هر دو میان ایشان عقد نکاح کرد تا نظر بهم در یک مجلس حلال باشد بران قرار که بفراش جمع نشوند. و چون عقد نکاح شد، ایشان را جمع مىآورد، دلهاء ایشان با یک دیگر میل کرد. و در فراش بر سبیل خفیه جمع شدند و حمل ظاهر شد، و فرزند بیک حمل تولد شد، هرون را معلوم شد، جعفر را بکشت. و فضل برادر او را با پدرش در زندان محبوس کرد. تا در حبس بمردند و خاندان ایشان بکلى برانداخت. و خواهر را در صندوق کرد، و در چاهى انداخت، و هرون پشیمان شد. و سنت هارون آن بود خود که یک سال حج کردى و یک سال غزا. و مدت خلافت او بیست و سه سال بود.
و السلام على من اتبع الهدى.
زیرنویس:
[1] الکامل: مولد هرون خمس و اربعین و مائه یا تسع و اربعین و مائه ولى چون جلوس وى در 170 ه است و در وقت جلوس 22 سال بود (الکامل 6- 43) باید ولادتش همان 148 ه باشد.
به نقل از کتاب: طبقات ناصرى، مؤلف: ابو عمر عثمان بن محمد المنهاج سراج الجوزجانى (م بعد 658)، تحقیق: عبد الحى حبیبى قندهارى، تهران، دنیاى کتاب، چ اول، 1363ش.