|
|
قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين». امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل». |
|
قرآن و حدیث>شبهات>شبهات > شبهه شيعه در مورد حديث: خلق الله عز و جل التربة يوم السبت
شماره مقاله : 10813 تعداد مشاهده : 406 تاریخ افزودن مقاله : 24/6/1390
|
پاسخ به شبهه شيعه در مورد حديث: « خلق الله عز و جل التربة يوم السبت..»
شبهه: آقاي إبن كثير دمشقي كه يك چهره آشنا براي اهل سنت است و تفسير ايشان براي وهابيت، شايد تالي تلو قرآن باشد و حتي روي واو و الف تفسير إبن كثير، اين آقايان، حساب ميكنند، ايشان در رابطه با احاديث جعلي و نادرستي كه از تورات گرفته شده و مخالف صريح قرآن است و حتي در صحيح مسلم آمده كه إن شاء ا... بعدا مفصلا بحث خواهيم كرد كه خداوند صراحت دارد: وَ هُوَ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ- سوره هود/آيه7 خداوند، آسمان و زمين را در 6 روز آفريده، ولي صحيح مسلم به نقل از أبو هريره ميگويد: خداوند، آسمان و زمين را در 7 روز آفريده است. خلق الله عز و جل التربة يوم السبت و خلق فيها الجبال يوم الأحد و خلق الشجر يوم الاثنين و خلق المكروه يوم الثلاثاء و خلق النور يوم الأربعاء و بث فيها الدواب يوم الخميس و خلق آدم عليه السلام بعد العصر من يوم الجمعة في آخر الخلق في آخر ساعة من ساعات الجمعة فيما بين العصر إلى الليل. صحيح مسلم، ج8، ص127 جالب اين است كه إبن كثير ميگويد: و هذا الحديث من غرائب صحيح مسلم و قد تكلم عليه علي بن المديني و البخاري و غير واحد من الحفاظ و جعلوه من كلام كعب و أن أبا هريرة إنما سمعه من كلام كعب الأحبار و إنما اشتبه على بعض الرواة فجعلوه مرفوعا. اين حديث، از احاديث عجيب و غريب صحيح مسلم است و بسياري از بزرگان مانند علي بن مديني و بخاري و بسياري از حافظان، اين را گرفتهاند از كلام كعب الأحبار كه أبو هريره از او شنيده است و تصور كردهاند كه اين روايت از پيامبر (صلي الله عليه و سلم) است.تفسير إبن كثير، ج1، ص72
پاسخ به شبهه: در ارتباط با اين ياوه گوييهاي اين شخص جاهل مي گوييم: اولا ما کسي را سراغ نداريم که خود را وهابي بداند، ولي اين غاليان چون اهل خرافات هستند و خرافات را دوست دارند و با آن آرامش مي يابند، لذا هرکس را که مخالف خرافاتشان باشد به وهابي بودن ملقب مي کنند، گويا وهابي جرمي بزرگ است، در حاليکه هيچکس در اين دنيا نيست که بگويد مذهب من وهابيست! و در حقيقت اين خرافيان قصد دارند تا اذهان مردم را پريشان کنند تا هرکس با خرافاتشان مخالفت کرد از ملقب شدن به نام وهابيت بترسد و لذا از انتقاد آنها دست بردارد و آنها را بحال خود و خرافاتشان بردارد وگرنه مارک وهابيت مي خورد... ثانیاً : هيچيک از اهل سنت نگفته اند که تفسير امام ابن کثير رحمه الله حجت مطلق است و بايد بر حروف آنهم حساب کرد؟! بلکه اين کتاب مفيدي است بمانند ساير کتاب هم صحيح دارد و هم اشتباه، هم روايت صحيح دارد و هم ضعيف .. ثالثاً: لازمست تا توضيحي بعنوان مقدمه داده شود: دو کتاب صحيح بخاري و مسلم هر دو جزو صحيح ترين کتابها بعد از قرآن هستند، اما علماي بزرگوار و محدثين در مورد اينکه آيا تمامي احاديث بخاري و مسلم صحيح هستند يا غير اقوال مختلفي دارند، قول راجح اينست که: حدود 210 حديث در اين دو کتاب هستند که مورد انتقاد قرار گرفته اند که احاديث مورد انتقاد مسلم بيشتر از بخاري است، اما احاديث مورد انتقاد بخاري از لحاظ سند مورد انتقاد واقع شده اند و گفته اند که بعضي از اسناد اين احاديث متصل نيست، اما احاديث مورد انتقاد بخاري قابل قبولند، چرا؟ چون ديگر علما از جمله شارح آن يعني حافظ ابن حجر رحمه الله تمامي اسناد متصل آن احاديث را از کتابهاي ديگر حديثي يافته است و بدين ترتيب مشکل احاديث مورد انتقاد بخاري حل شدند. اما احاديث مورد انتقاد مسلم دو نوع هستند: هم از جهت سند و بعضي فقط از جهت متن مورد انتقادند، که اين حديث مورد استناد رافضي يکي از اين دسته احاديث مسلم است که از بابت (متن) مورد انتقاد قرار گرفته است همانگونه که خود امام ابن کثير آنرا رد کرده اند، بنابراين حکم در مورد احاديث مورد انتقاد مسلم اينگونه است: اصل بر اينست که احاديث مسلم صحيح هستند مگر آنکه کسي دليل بياورد (البته فقط در مورد آن تعداد حديث مورد منازعه) زيرا بقيه همگي صحيح و سالمند هم از لحاظ سند و هم متن.. حال اين حديثي که امام مسلم ذکر کرده اند، از لحاظ متن معلول است. معلول يعني چه: هرگاه سند حديث بدون اشکال باشد و متن آن نيز ظاهرا سالم باشد، گاهي اگر با دقت حديث را مورد بررسي قرار دهيم يک سري علتها و اسباب خفي و پنهان را پيدا مي کنيم که حديث را از حالت صحت به ضعف مي برد، اين گونه احاديث به ظاهر سالم را که علتهاي خفي دارند معلول گويند، حديث معلول اکثرا مردود است و لذا اين حديث مسلم نيز معلول و قابل قبول نيست. شيخ الاسلام ابن تيميه رحمه الله مي گويد: «مسلم روايت كرده است كه:«خَلَقَ اللهُ التُّرْبَةَ يَوْمَ السَّبْتِ..» و كساني كه از وي اعلم تر بودهاند مثل يحيي بن معين و بخاري با وي نزاع نمودهاند و مبرهن داشتهاند كه آن غلط است و از كلام پيامبر صلي الله عليه وسلم نميباشد. و بخاري گفته که اين جزو سخنان متعلق به کعب الاحبار است. و حجّت و دليل هم با ايشان است، زيرا به كتاب و سنَّت و اجماع ثابت گرديده است كه: «إنَّ اللهَ خَلَقَ السَّمَواتِ وَالارْضَ فِي سِتَّةِ أيَّامٍ» خداوند آسمانها و زمين را در شش روز آفريده است». مجموع الفتاوى (18/17-20) با اختصار. و باز مي گويد: «و اما حديثي كه مسلم روايت كرده است در قول او«خَلَقَ اللهُ التُّرْبَةَ يَوْمَ السَّبْتِ» حديث معلول ميباشد. پيشوايان حديث همچون بخاري و غيره در آن قدح به عمل آوردهاند و بخاري (در تاريخ الکبير) گويد: قول صحيح آن است كه آن موقوف بر كعبالاحبار است و علّتش را بيهقي ذكر كرده است. و مبيّن داشتهاند كه آن غلط است، و از مرويّات ابوهريره از پيامبر صلي الله عليه وسلم نميباشد و حاذقان از محدِّثين بر مسلم درباره ي تخريج اين حديث اشكال كرده و آن را منکر دانستهاند». مجموع الفتاوى (17/236-237). هرچند بعضي از محدثين از اين حديث دفاع کرده اند و آنرا شرح داده و شبهه ي آنرا برطرف نموده اند، که دعوت مي شود به کلام علامه الباني در مورد اين حديث رجوع شود. اما ظاهرا قول آندسته از علما که مي گويند که اين حديث منتسب به پيامبر صلي الله عليه وسلم نيست ارجح باشد، همين.. و لازم نيست تا قضيه را بزرگ کنيم .. ولي ظاهرا شيعه هرگز ياد نمي گيرد که به احاديث صحيح استناد کند.
والله اعلم وصلي الله وسلم علي محمد وعلى آله وأصحابه والتابعين لهم بإحسان إلى يوم الدين سايت جامع فتاواي اهل سنت و جماعت IslamPP.Com
|
بازگشت به ابتدای
صفحه
بازگشت به نتایج قبل
چاپ
این مقاله
ارسال مقاله به دوستان |
|
|
|
|
|