|
|
قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين». امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل». |
|
تاریخ اسلام>سیره نبوی>پیامبر اکرم صلي الله عليه و سلم > خانه و حجره های همسران آن حضرت
شماره مقاله : 10811 تعداد مشاهده : 378 تاریخ افزودن مقاله : 19/6/1390
|
خانه و حجرههاى همسران رسول خدا صلى الله عليه وسلم واقدى از عبد الله بن زيد هذلى نقل مىكند كه مىگفته است من خانههاى همسران رسول خدا صلى الله عليه وسلم را در آن موقع كه به فرمان عمر بن عبد العزيز ويران كردند ديدم، ديوار حياطها از خشت خام بود و هر حياط داراى حجرههايى بود از چوب و شاخ خرما كه ميان آنها را گلاندود كرده بودند، شمردم نه حجره بود كه در فاصله خانه عايشه و در مسجد كه به باب النبى معروف است و تا محل خانه اسماء دختر حسن بن عبد الله بن عبيد الله بن عباس قرار داشت، ضمنا متوجه شدم كه حياط و حجره ام سلمه رضى الله عنها از خشت خام است، از پسرش علت آن را پرسيدم، گفت: هنگامى كه پيامبر صلى الله عليه وسلم به جنگ دومة رفته بودند، ام سلمه حجره خود را با خشت خام بنا كرد و چون رسول خدا برگشتند متوجه آن شدند و نخست به خانه ام سلمه آمدند و فرمودند: اين بنا چيست؟ ام سلمه گفت: اى رسول خدا خواستم از ديد مردم محفوظ باشم، فرمودند: اى ام سلمه بدترين چيزى كه اموال مسلمانان در آن راه خرج شود، ساختمان است. واقدى مىگويد، اين حديث را براى معاذ بن محمد انصارى گفتم، گفت: من از عطاء خراسانى در حضور عمر بن ابو انس در فاصله ميان قبر و منبر پيامبر صلى الله عليه وسلم شنيدم كه مىگفت حجرههاى همسران رسول خدا را ديدم كه از شاخ خرما درست شده و بر درهاى آن پردههاى مويين سياه بود، و نامه وليد بن عبد الملك رسيد كه دستور داده بود حجرههاى همسران رسول خدا صلى الله عليه وسلم ضميمه مسجد شود، و من هرگز به اندازه آن روز گريه كننده نديدهام. عطاء مىگويد، از سعيد بن مسيب شنيدم كه مىگفت: به خدا سوگند سخت دوست مىداشتم كه آن حجرههاى را به همان حال باقى نگه دارند تا آنكه مردم مدينه و هر كس كه به آن شهر مىآيد ببينند كه رسول خدا صلى الله عليه وسلم در زندگى خود به چه مقدارى كفايت فرموده است و موجب شود كه مردم از مال اندوزى و فخر فروشى دست بردارند و به زهد گرايند. معاذ مىگويد، پس از آنكه عطاء خراسانى سخن خود را تمام كرد، عمر بن ابو انس گفت: چهار خانه از آنها با خشت خام ساخته شده بود و حجرههايى از چوب خرما داشت و پنج خانه فقط با چوب گلاندود بود و حجرهيى نداشت و بر در آنها پرده مويين آويخته بود. گويد، من پرده را اندازه گرفتم سه ذراع طول و يك ذراع و يك وجب بلكه كمتر از يك وجب عرض، اما آنچه كه در مورد گريه مردم گفتى من در مجلسى كه گروهى از پسران اصحاب رسول خدا صلى الله عليه وسلم از جمله ابو سلمة بن عبد الرحمن بن عوف و ابو امامه بن سهل بن حنيف و خارجة بن زيد بن ثابت بودند حضور داشتم و آنان آن قدر گريستند كه ريشهايشان خيس شد، و ابو امامه مىگفت: اى كاش اين خانهها را به حال خود مىگذاشتند و خراب نمىكردند تا شايد مردم در ساختمان كردن كوتاه مىآمدند و مىديدند خداوند براى پيامبر خود چه مقدار بهره دنيايى قرار داده است با آنكه كليدهاى گنجهاى جهان همه در دست آن حضرت بوده است. واقدى از عبد الله بن عامر اسلمى نقل مىكند كه مىگفته است ابو بكر بن حزم در حالى كه در محل نماز خواندن خود كنار ستون نزديك قبر پيامبر ايستاده بود به من گفت: اينجا خانه زينب دختر جحش است كه پيامبر صلى الله عليه وسلم در آن نماز مىگزاردند و از اينجا تا محل خانه زينب دختر جحش است كه پيامبر صلى الله عليه وسلم در آن نماز مىگزاردند و از اينجا تا محل خانه كنونى اسماء دختر حسن بن عبد الله بن عبيد الله بن عباس و تا كناره مسجد محل خانههاى پيامبر صلى الله عليه وسلم است كه من ديده بودم با شاخهاى خرما ساخته و فواصل آنها از گل آكنده شده بود و پردههاى مويين داشت. قبيصة بن عقبة از نجاد بن فرّوخ يربوعى، از قول پير مردى از اهل مدينه نقل مىكرد كه مىگفته است حجرههاى پيامبر صلى الله عليه وسلم را پيش از آنكه خراب كنند ديده بودم شاخهاى خرمايى بود كه بالاى آن سفرههاى چرمى انداخته بودند. خالد بن مخلد از داود بن شيبان نقل مىكرد كه مىگفت حجرههايى همسران رسول خدا را ديدم كه بر سقف آنها چادر مويين بود. محمد بن مقاتل مروزى از عبد الله بن مبارك، از حريث بن سائب، از حسن نقل مىكند كه مىگفته است به روزگار خلافت عثمان داخل خانههاى همسران پيامبر صلى الله عليه وسلم مىرفتم و به راحتى دست من به سقف آنها مىرسيد. * متن عربی: ذكر بيوت رسول الله، صلى الله عليه وسلم، وحجر أزواجه أخبرنا محمد بن عمر، أخبرنا عبد الله بن زيد الهذلي قال: رأيت بيوت أزواج النبي، صلى الله عليه وسلم، حين هدمها عمر بن عبد العزيز، كانت بيوتا باللبن، ولها حجر من جريد مطرورة بالطين، عددت تسعة أبيات بحجرها وهي ما بين بيت عائشة، رضي الله عنها، إلى الباب الذي يلي باب النبي، صلى الله عليه وسلم، إلى منزل أسماء بنت حسن بن عبد الله بن عبيد الله بن العباس، ورأيت بيت أم سلمة وحجرتها من لبن، فسألت ابن ابنها، فقال: لما غزا رسول الله، صلى الله عليه وسلم، غزوة دومة بنت أم سلمة حجرتها بلبن، فلما قدم رسول الله، صلى الله عليه وسلم، نظر إلى اللبن فدخل عليها أول نسائه فقال: ما هذا البناء؟ فقالت: أردت يا رسول الله أن أكف أبصار الناس، فقال: يا أم سلمة إن شر ما ذهب فيه مال المسلمين البنيان. قال محمد بن عمر: فحدثت هذا الحديث معاذ بن محمد الأنصاري فقال: سمعت عطاء الخراساني في مجلس فيه عمر بن أبي أنس يقول وهو فيما بين القبر والمنبر: أدركت حجر أزواج رسول الله، صلى الله عليه وسلم، من جريد النخل على أبوابها المسوح من شعر أسود، فحضرت كتاب الوليد ابن عبد الملك يقرأ يأمر بإدخال حجر أزواج النبي، صلى الله عليه وسلم، في مسجد رسول الله، صلى الله عليه وسلم، فما رأيت أكثر باكيا من ذلك اليوم. قال عطاء: فسمعت سعيد بن المسيب يقول يومئذ: والله لوددت أنهم تركوها على حالها ينشأ ناشيء من أهل المدينة، ويقدم القادم من الأفق فيرى ما اكتفى به رسول الله، صلى الله عليه وسلم، في حياته، فيكون ذلك مما يزهد الناس في التكاثر والتفاخر، قال معاذ: فلما فرغ عطاء الخراساني من حديثه قال عمر بن أبي أنس: كان منها أربعة أبيات بلبن لها حجر من جريد، وكانت خمسة أبيات من جريد مطينة لا حجر لها، على أبوابها مسوح الشعر، ذرعت الستر فوجدته ثلاث أذرع في ذراع والعظم أو أدنى من العظم، فأما ما ذكرت من البكاء يومئذ فلقد رأيتني في مجلس فيه نفر من أبناء أصحاب رسول الله، صلى الله عليه وسلم، منهم أبو سلمة بن عبد الرحمن بن عوف، وأبو أمامة بن سهل بن حنيف، وخارجة بن زيد بن ثابت وإنهم ليبكون حتى أخضل لحاهم الدمع، وقال يومئذ أبو أمامة: ليتها تركت فلم تهدم حتى يقصر الناس عن البناء، ويروا ما رضي الله لنبيه، صلى الله عليه وسلم، ومفاتيح خزائن الدنيا بيده. أخبرنا محمد بن عمر عن عبد الله بن عامر الأسلمي قال: قال لي أبو بكر بن حزم وهو في مصلاه فيما بين الإسطوانة التي تلي حرف القبر التي تلي الأخرى إلى طريق باب رسول الله، صلى الله عليه وسلم: هذا بيت زينب بنت جحش، وكان رسول الله، صلى الله عليه وسلم، يصلي فيه، وهذا كله إلى باب أسماء بنت حسن بن عبد الله بن عبيد الله بن العباس اليوم إلى رحبة المسجد، فهذه بيوت النبي، صلى الله عليه وسلم، التي رأيتها بالجريد، قد طرت بالطين، عليها مسوح شعر. أخبرنا قبيصة بن عقبة، أخبرنا نجاد بن فروخ اليربوعي عن شيخ من أهل المدينة قال: رأيت حجر النبي، صلى الله عليه وسلم، قبل أن تهدم بجرائد النخل ملبسة الأنطاع. أخبرنا خالد بن مخلد، حدثني داود بن شيبان قال: رأيت حجر أزواج النبي، صلى الله عليه وسلم، وعليها المسوح، يعني متاع الأعراب. أخبرنا محمد بن مقاتل المروزي قال: أخبرنا عبد الله بن المبارك قال: أخبرنا حريث بن السائب قال: سمعت الحسن يقول: كنت أدخل بيوت أزواج النبي، صلى الله عليه وسلم، في خلافة عثمان بن عفان فأتناول سقفها بيدي.
از کتاب: ترجمه الطبقات الكبرى ، محمد بن سعد كاتب واقدى (م 230)، ترجمه محمود مهدوى دامغانى، تهران، انتشارات فرهنگ و انديشه، 1374ش. مصدر: دائرة المعارف شبکه اسلامی islamwebpedia.com
|
بازگشت به ابتدای
صفحه
بازگشت به نتایج قبل
چاپ
این مقاله
ارسال مقاله به دوستان |
|
|
|
|
|