قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) ‏عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين».
امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل».

صفت كفش رسول خدا صلى الله عليه وسلم
يزيد بن هارون از همّام، از قتادة، از انس بن مالك نقل مى‏كند كفش رسول خدا صلى الله عليه وسلم داراى دو بند بود- منظور بندهايى است كه انگشتان پا در آن قرار مى‏گرفته است.
عبيد الله بن موسى از اسرائيل، از جابر نقل مى‏كند محمد بن على - منظور جناب محمد بن حنيفه است- كفش پيامبر صلى الله عليه وسلم را به ما نشان داد، مانند كفشهاى ناحيه حضرموت مختصر پاشنه‏يى و دو بند داشت.
محمد بن عبد الله اسدى و سفيان از خالد حذّاء- كفشدوز- از عبد الله بن حارث نقل مى‏كرد كفش پيامبر صلى الله عليه وسلم داراى دو دوال بود و بندهاى آن در محل گره دو لايه بود.
عفان بن مسلم و عمر بن عاصم از همام، از قتادة، از انس نقل مى‏كنند كه مى‏گفته است سرپايى پيامبر صلى الله عليه وسلم داراى دو بند بوده است، عفان در دنباله اين حديث مى‏افزايد كه جنس آن از تيماج بدون مو بود.
يحيى بن عبّاد و حماد بن سلمه از هشام بن عروه نقل مى‏كردند كه مى‏گفت كفش رسول خدا صلى الله عليه وسلم را ديدم كه باريك و داراى پاشنه اندك و نوك آن هم باريك‏تر و سربالا و داراى دو بند بود.
فضل بن دكين از عيسى بن طهمان نقل مى‏كرد كه مى‏گفته است انس دستور داد كفشى را بيرون آوردند كه داراى دو بند بود و از ثابت بنانى شنيدم كه مى‏گفت كفش پيامبر صلى الله عليه وسلم است.
هاشم بن قاسم از شعبة، از خالد حذّاء، از عبد الله بن حارث انصارى نقل مى‏كرد هر دو كفش پيامبر صلى الله عليه وسلم را ديده و جفت و داراى دوال بوده است.
محمد بن عبد الله انصارى از ابن عون نقل مى‏كند كه مى‏گفته است در سال صد يا صد و ده هجرى در مكه پيش كفشدوزى رفتم كه به كفشهايم بند و دوال بزند، و كفشهاى من دو بند داشت، گفتم: هر دو را دوال و تسمه بزن، گفت: آيا همان طور كه كفشهاى رسول خدا را ديده‏ام درست كنم؟ گفتم: كفش پيامبر صلى الله عليه وسلم را كجا ديده‏اى؟ گفت: پيش فاطمه دختر عبيد الله بن عباس. گفتم: درست كن. گويد، او هر دو گوشه بندها را در طرف راست زد- اين روايت از طريق عفان بن مسلم و سليم بن اخضر هم نقل شده است.
فضل بن دكين و قبيصة بن عقبة از سفيان و عبيد الله بن موسى از اسرائيل و همگى از سدّى نقل مى‏كردند كسى از عمرو بن حريث شنيده كه چون ديده است جمعى بدون دم‏پايى نماز مى‏خوانند، گفته است من خود رسول خدا صلى الله عليه وسلم را ديدم كه با سرپاييهايى كه بند داشت نماز گزاردند.
محمد بن عبد الله اسدى از مسعر، از زياد بن فياض، از قول مردى نقل مى‏كند رسول خدا صلى الله عليه وسلم با سرپايى- كفش سندل- نماز گزارده‏اند.
همين محمد بن عبد الله اسدى از سفيان، از خالد حذّاء، از يزيد بن شخّير، از مطرّف بن شخّير، از قول مرد عربى نقل مى‏كند كه مى‏گفته است كفشهاى پيامبرتان را ديدم كه بند داشت.
عارم بن فضل و حماد بن زيد از سعيد بن يزيد و هشام بن عبد الملك طيالسى از ابو عوانة، از ابو مسلمه سعيد بن يزيد نقل مى‏كند كه مى‏گفته است از انس بن مالك پرسيدم آيا رسول خدا صلى الله عليه وسلم با سرپايى نماز مى‏گزاردند؟ گفت: آرى.
محمد بن معاويه نيشابورى از مجمّع بن يعقوب بن مجمّع انصارى، از محمد بن اسماعيل بن مجمع نقل مى‏كند به عبد الله بن ابو حبيبة گفته شد از رسول خدا صلى الله عليه وسلم چه چيزى به خاطر دارى؟ گفت: آن حضرت را در مسجد قباء ديدم كه با كفشهاى خود نماز مى‏گزاردند.
عبد الوهاب بن عطاء از حسين معلّم، از عمرو بن شعيب، از پدرش، از جدش نقل مى‏كند كه مى‏گفته است پيامبر صلى الله عليه وسلم را ديدم كه پا برهنه و با كفش نماز مى‏گزارد و پس از تمام شدن نماز به طرف راست و چپ توجه مى‏فرمود و در سفر گاه روزه مى‏گرفت و گاه افطار مى‏فرمود و در حال ايستاده و نشسته آب مى‏خورد.
سعيد بن محمد ثقفى از احوص بن حكيم، از خالد بن معدان نقل مى‏كرد كه مى‏گفته است رسول خدا صلى الله عليه وسلم با كفش و پاى برهنه و ايستاده و گاه نشسته نماز مى‏گزارد و پس از تمام شدن نماز به سمت راست و چپ توجه مى‏فرمود.
هشام بن وليد طيالسى از حمّاد بن سلمة، از ابو نعامه سعدىّ، از ابو نضرة، از ابو سعيد نقل مى‏كند روزى رسول خدا صلى الله عليه وسلم در بين نماز ناگاه كفش خود را در آورد و به طرف چپ خويش نهاد مردم هم كفشهاى خود را در آوردند. چون نماز پيامبر صلى الله عليه وسلم تمام شد، فرمود: چه چيزى شما را به در آوردن كفشهايتان واداشت؟ گفتند: ديديم شما كفش خود را در آورديد ما هم در آورديم. فرمود: جبرئيل مرا آگاه ساخت كه در كف آنها كثافتى است يا نجاستى، هر كس در كفش خود كثافت يا نجاستى ديد كفشهايش را پاك كند و سپس در آنها نماز بگزارد.
موسى بن داود و عبد الله بن مؤمّل از محمد بن عباد بن جعفر نقل مى‏كنند پيامبر صلى الله عليه وسلم بيشتر نمازهاى خود را با سرپايى انجام مى‏داد تا آنكه روزى جبرئيل خبر داد كه كفشها كثيف است و پيامبر صلى الله عليه وسلم كفشهاى خود را بيرون آورد، و مردم هم كفشهاى خود را بيرون آوردند، چون نماز تمام شد، فرمود: چرا كفشهايتان را بيرون آورديد؟ گفتند:
ديديم شما چنان كرديد ما هم پيروى كرديم. فرمود: جبرئيل خبر داد كه كفشهاى من آلوده است.
عبيدة بن حميد تيمى از منصور، از ابراهيم نقل مى‏كند پيامبر صلى الله عليه وسلم روزى در نماز كفشهاى خود را بيرون آورد، مردم همينكه ديدند، كفشهايشان را بيرون آوردند و پيامبر صلى الله عليه وسلم همينكه متوجه شدند دو باره كفش خود را پوشيدند و پس از آن ديده نشد كه سرپايى خود را بيرون آورد.
عتّاب بن زياد از عبد الله بن مبارك نقل مى‏كند كه مى‏گفته است مالك بن انس، از ابو النضر نقل مى‏كرده است بند كفش رسول خدا صلى الله عليه وسلم قطع شد و آن را با قطعه‏يى حرير وصل كردند كه در نماز توجه آن حضرت را جلب كرده بود و چون نمازش تمام شد، دستور فرمود آن را كندند و همان تكه اصلى بند را وصل كردند، گفتند: چرا؟ فرمود: در حال نماز نظرم به آن افتاد و توجه مرا جلب كرد.
سليمان بن حرب و عفان بن مسلم هر دو از شعبة، از اشعث بن سليم، از پدرش، از مسروق، از عايشه نقل مى‏كنند كه مى‏گفته است پيامبر صلى الله عليه وسلم در همه كارهاى خود دوست مى‏داشت كه با راست شروع كند. در دست شستن و گام برداشتن و كفش پوشيدن و ديگر كارها، عفان در دنباله سخن خود مى‏گويد بعدها در كوفه از شعبه سؤال كردم، گفت:
پيامبر صلى الله عليه وسلم تا آنجا كه ممكن بود دوست مى‏داشت با راست شروع فرمايد.
عبيد الله بن موسى عبسى از اسرائيل، از عبد الله بن عيسى، از محمد بن سعيد بن عبد الله بن عطاء، از عايشه نقل مى‏كرد پيامبر صلى الله عليه وسلم گاه ايستاده و گاه نشسته كفش مى‏پوشيد و همچنين هم ايستاده و هم نشسته آب مى‏نوشيد و با هر دو دست چيزى را مى‏پذيرفت- به طرف راست و چپ نظر مى‏فرمود.
فضل بن دكين از هشام بن سعد، از زيد بن اسلم، از عبيد بن جريج نقل مى‏كند كه مى‏گفته است به ابن عمر گفتم مى‏بينم اين كفشهاى تيماجى بدون مو را دوست مى‏دارى- كفشهايى كه از پوست دباغى شده بز تهيه مى‏شده است. گفت: آرى، پيامبر صلى الله عليه وسلم را ديديم كه اين كفشها را مى‏پوشد و در حالى كه همينها را به پا دارد وضو مى‏گيرد.
هاشم بن قاسم از عاصم بن عمر، از عبد الله بن سعيد مقبرى، از عبيد بن جريج نقل مى‏كند كه مى‏گفته است شنيدم به پدرم مى‏گويد: پيش ابن عمر رفتم و گفتم مى‏بينم كه فقط از اين كفش تيماجى بدون مو مى‏پوشى، گفت: آرى، رسول خدا صلى الله عليه وسلم را ديدم كه چنين مى‏فرمود.
فضل بن دكين از يونس بن ابو اسحاق، از منهال بن عمرو نقل مى‏كند انس بن مالك كفشها و ابريق رسول خدا را نگه‏دارى مى‏كرد.

موزه و پاى افزار رسول خدا صلى الله عليه وسلم
فضل بن دكين از دلهم بن صالح، از قول مردى، از عبد الله بن بريدة، از پدرش نقل مى‏كند فرمانرواى حبشه براى پيامبر صلى الله عليه وسلم دو كفش ساده فرستاده بود و پيامبر صلى الله عليه وسلم بر آنها مسح مى‏كشيدند.
محمد بن ربيعة كلابى از دلهم بن صالح، از مجير بن عبد الله، از ابن بريدة، از پدرش نقل مى‏كند نجاشى دو كفش سياه ساده براى رسول خدا هديه فرستاد و پيامبر آنها را پوشيد و بر همانها مسح مى‏كشيد.
*
متن عربی:


ذكر نعل رسول الله، صلى الله عليه وسلم
أخبرنا يزيد بن هارون قال: أخبرنا همام عن قتادة عن أنس بن مالك أن النبي، صلى الله عليه وسلم، كان لنعله قبالان.
أخبرنا عبيد الله بن موسى قال: أخبرنا إسرائيل عن جابر أن محمد بن علي أخرج لهم نعل رسول الله، صلى الله عليه وسلم، فأراني معقبة مثل الحضرمية لها قبالان.
أخبرنا محمد بن عبد الله الأسدي، أخبرنا سفيان عن خالد الحذاء عن عبد الله بن الحارث قال: كانت نعل النبي، صلى الله عليه وسلم، لها زمامان شراكهما مثني في العقدة.
أخبرنا عفان بن مسلم وعمر بن عاصم قالا: أخبرنا همام عن قتادة عن أنس قال: كانت نعل النبي، صلى الله عليه وسلم، لها قبالان، قال عفان في حديثه: من سبت، أي ليس عليها شعر.
أخبرنا يحيى بن عباد، أخبرنا حماد بن سلمة عن هشام بن عروة قال: رأيت نعل رسول الله، صلى الله عليه وسلم، مخصرة معقبة ملسنة لها قبالان.
أخبرنا الفضل بن دكين، أخبرنا عيسى بن طهمان قال: أمر أنس وأنا عنده فأخرج نعلا لها قبالان، فسمعت ثابتا البناني يقول: هذه نعل النبي، صلى الله عليه وسلم.
أخبرنا هاشم بن القاسم، أخبرنا شعبة عن خالد الحذاء عن عبد الله ابن الحارث الأنصاري أنه رأى نعلي النبي، صلى الله عليه وسلم، كانتا مقابلتين.
أخبرنا محمد بن عبد الله الأنصاري، أخبرنا ابن عون قال: ذهبت بنعلي أشركهما بمكة، قال: أظنه سنة مائة أو عشر ومائة، فأتيت حذاء ليشركهما، قال: ولهما قبالان، قال فقلت: شركهما، قال فقال: ألا أشركهما كما رأيت نعلي رسول الله، صلى الله عليه وسلم؟ قال قلت: وأين رأيتهما؟ قال: عند فاطمة بنت عبيد الله بن عباس، قال قلت: شركهما، قال: فشركهما فجعل أذنيهما على اليمين.
أخبرنا عفان بن مسلم، أخبرنا سليم بن أخضر، أخبرنا ابن عون قال: أتيت حذاء بمكة فقلت له: شرك لي نعلي، فقال: إن شئت شركتهما على اليمين كما رأيت نعلي رسول الله، صلى الله عليه وسلم، فقلت له: وأين رأيتهما؟ قال: رأيتهما عند فاطمة بنت عبيد الله بن عباس، قال قلت له: شركهما كما رأيت نعلي رسول الله، صلى الله عليه وسلم، فشركهما كلتيهما على اليمين.
أخبرنا الفضل بن دكين وقبيصة بن عقبة عن سفيان، وأخبرنا عبيد الله بن موسى قال: أخبرنا إسرائيل جميعا عن السدي قال: أخبرنا من سمع عمرو بن حريث ورأى ناسا لا يصلون في نعالهم فقال: رأيت رسول الله، صلى الله عليه وسلم، يصلي في نعلين مخصوفتين.
أخبرنا محمد بن عبد الله الأسدي، أخبرنا مسعر عن زياد بن فياض عن رجل أن النبي، صلى الله عليه وسلم، كان يصلي في نعلين مخصوفتين.
أخبرنا محمد بن عبد الله الأسدي، أخبرنا سفيان عن خالد الحذاء عن يزيد بن الشخير عن مطرف بن الشخير قال: أخبرني أعرابي لنا قال: رأيت نعل نبيكم، صلى الله عليه وسلم، مخصوفة.
أخبرنا عارم بن الفضل، أخبرنا حماد بن زيد عن سعيد بن يزيد، وأخبرنا هشام بن عبد الملك الطيالسي عن أبي عوانة عن أبي مسلمة، وهو سعيد بن يزيد، قال: سألت أنس بن مالك أكان رسول الله، صلى الله عليه وسلم، يصلي في نعليه؟ قال: نعم.
أخبرنا محمد بن معاوية النيسابوري قال: أخبرنا مجمع بن يعقوب ابن مجمع الأنصاري، أخبرني محمد بن إسماعيل بن مجمع قال: قيل لعبد الله بن أبي حبيبة: ما أدركت من رسول الله، صلى الله عليه وسلم؟ قال: رأيته يصلي في نعليه في مسجد قباء.
أخبرنا عبد الوهاب بن عطاء قال: أخبرنا حسين المعلم عن عمرو ابن شعيب عن أبيه عن جده قال: رأيت رسول الله، صلى الله عليه وسلم، يصلي حافيا وناعلا، وينصرف عن يمينه وعن شماله، ويصوم في السفر ويفطر، ويشرب قائما وقاعدا.
أخبرنا سعيد بن محمد الثقفي عن الأحوص بن حكيم عن خالد بن معدان قال: صلى رسول الله، صلى الله عليه وسلم، منتعلا وحافيا وقائما وقاعدا، وكان ينصرف عن يمينه وعن شماله.
أخبرنا هشام بن الوليد الطيالسي، أخبرنا حماد بن سلمة عن أبي نعامة السعدي عن أبي نضرة عن أبي سعيد قال: بينما رسول الله، صلى الله عليه وسلم، يصلي إذ وضع نعليه على يساره، فألقى الناس نعالهم، فلما قضى رسول الله، صلى الله عليه وسلم، الصلاة قال: ما حملكم على القاء نعالكم؟ قالوا: رأيناك ألقيت فألقينا، فقال: إن جبريل أخبرني أن فيهما قذرا أو أذى فمن رأى، يعني في نعله، قذرا أو أذى فليمسحهما ثم ليصل فيهما.
أخبرنا موسى بن داود، أخبرنا عبد الله بن المؤمل عن محمد بن عباد ابن جعفر قال: كان أكثر صلوات النبي، صلى الله عليه وسلم، في نعليه قال فجاءه جبريل فقال: إن فيهما شيئا، فخلع رسول الله، صلى الله عليه وسلم، نعليه، فخلعوا نعالهم، فلما قضى رسول الله، صلى الله عليه وسلم، قال لهم: لم خلعتم؟ قالوا: رأيناك خلعت فخلعنا، قال: إن جبريل أخبرني أن فيهما شيئاً.
أخبرنا عبيدة بن حميد التيمي عن منصور عن إبراهيم قال: نزع النبي، صلى الله عليه وسلم، نعليه في الصلاة، فلما رآه الناس قد طرح نعليه طرحوا نعالهم، قال: فلما رآهم قد طرحوا نعالهم لبس نعليه، فما رئي نازعا نعليه بعد.
أخبرنا عتاب بن زياد عن عبد الله بن المبارك قال: أخبرنا مالك بن أنس عن أبي النضر قال: انقطع شراك نعل رسول الله، صلى الله عليه وسلم، فوصله بشيء من حرير فجعل ينظر إليه، فلما قضى صلاته قال لهم: انزعوا هذا واجعلوا الأول مكانه، قيل: كيف يا رسول الله؟ قال: إني كنت أنظر إليه وأنا أصلي.
أخبرنا سليمان بن حرب وعفان بن مسلم قالا: أخبرنا شعبة، أخبرني الأشعث بن سليم قال: سمعت أبي يحدث عن مسروق عن عائشة قالت: كان رسول الله، صلى الله عليه وسلم، يحب التيمن في شأنه كله في طهوره وترجله ونعله، قال عفان في حديثه قال: ثم سألته بعد بالكوفة، فقال التيمن ما استطاع.
أخبرنا عبيد الله بن موسى العبسي قال: أخبرنا إسرائيل عن عبد الله ابن عيسى عن محمد بن سعيد بن عبد الله بن عطاء عن عائشة قالت: كان النبي، صلى الله عليه وسلم، ينتعل قائماً وقاعداً، ويشرب قائما وقاعدا، ويتقبل عن يمينه وعن شماله.
أخبرنا الفضل بن دكين، أخبرنا هشام بن سعد عن زيد بن أسلم عن عبيد بن جريج قال قلت لابن عمر: يا أبا عبد الرحمن أراك تستحب هذه النعال السبتية، قال: إني رأيت رسول الله، صلى الله عليه وسلم، يلبسها ويتوضأ فيها.
أخبرنا هاشم بن القاسم، أخبرنا عاصم بن عمر عن عبد الله بن سعيد المقبري عن عبيد بن جريج قال: سمعته وهو يحدث أبي قال: جئت إلى ابن عمر فقلت له: رأيتك لا تلبس من النعال إلا السبتية، فقال: رأيت رسول الله، صلى الله عليه وسلم، يفعل ذلك.
أخبرنا الفضل بن دكين، أخبرنا يونس بن أبي إسحاق، أخبرنا المنهال بن عمرو قال: كان أنس صاحب نعل رسول الله، صلى الله عليه وسلم، وإداوته.

ذكر خف رسول الله، صلى الله عليه وسلم
أخبرنا الفضل بن دكين، أخبرنا دلهم بن صالح، حدثني رجل عن عبد الله بن بريدة عن أبيه أن صاحب الحبشة أهدى إلى رسول الله، صلى الله عليه وسلم، خفين ساذجين، فمسح عليهما.
أخبرنا محمد بن ربيعة الكلابي عن دلهم بن صالح عن حجير بن عبد الله عن ابن بريدة عن أبيه أن النجاشي أهدى إلى رسول الله، صلى الله عليه وسلم، خفين أسودين ساذجين، فلبسهما ومسح عليهما.

از کتاب: ترجمه الطبقات الكبرى ، محمد بن سعد كاتب واقدى (م 230)، ترجمه محمود مهدوى دامغانى، تهران، انتشارات فرهنگ و انديشه، 1374ش.
 
مصدر:
دائرة المعارف شبکه اسلامی
islamwebpedia.com