حواء
حجاج بن محمد از ابن جريج، از مجاهد در تفسير اين گفتار الهى كه مىفرمايد «و از او آفريد همسرش را» نقل مىكرد كه مىگفته است در حالى كه آدم خواب بود، حواء از كوتاهترين دنده او آفريده شد و چون آدم از خواب بيدار شد گفت «اثّا» كه به زبان نبطى به معنى زن است.
محمد بن عبد الله اسدى از سفيان بن سعيد ثورى، از پدرش، از غلام ابن عبّاس، از ابن عبّاس نقل مىكرد كه او را حواء ناميدند از اين روى كه مادر همه زندگان است.
هشام بن محمد بن سائب كلبى از پدرش، از ابو صالح، از ابن عبّاس نقل مىكرد كه آدم به هند و حواء به جده فرود آمدند. آدم به جستجوى او بر آمد. چون آدم به منطقه مزدلفه (مشعر الحرام) رسيد، حواء به او نزديك شد و بدين جهت آنجا را مزدلفه ناميدند و چون به يك ديگر پيوستند آنجا را جمع هم گفتهاند.
*
متن عربی:
ذكر حواء
قال: أخبرنا حجاج بن محمد عن بن جريج عن مجاهد في قوله: وخلق منها زوجها؛ قال: خلق حواء من قصيري آدم، صلى الله عليه وسلم؛ والقصيري: الضلع الأقصر؛ وهو نائم، فاستيقظ فقال: أثا! امرأة بالنبطية.
قال: أخبرنا محمد بن عبد الله الأسدي، أخبرنا سفيان بن سعيد الثوري عن أبيه عن مولى لابن عباس عن ابن عباس قال: إنما سميت حواء لأنها أم كل حي.
قال: أخبرنا هشام بن محمد بن السائب الكلبي عن أبيه عن أبي صالح عن بن عباس قال: أهبط آدم بالهند وحواء بجدة، فجاء في طلبها حتى أتى جمعاً فازدلفت إليه حواء فلذلك سميت بالمزدلفة، واجتمعا بجمعٍ فلذلك سميت جمعاً.
از کتاب: ترجمه الطبقات الكبرى ، محمد بن سعد كاتب واقدى (م 230)، ترجمه محمود مهدوى دامغانى، تهران، انتشارات فرهنگ و انديشه، 1374ش.
مصدر:
دائرة المعارف شبکه اسلامی
islamwebpedia.com